تبیان، دستیار زندگی

سندی از همکاری اطلاعاتی مسعود بارزانی و موساد در شمال عراق

ملا مصطفی بارزانی به روایت مطبوعات ایران

لاصه رفتم و شاه گفت که چرا باید به این افراد کمک کنیم؟گفتم: قربان ما چیزی نداریم که در برابر عراق از دست بدهیم.گفت:او که سربازان و افسران من را کشته به وی کمک کنیم؟شاه بغض و نفرت از بارزانی داشت،به خاطر همان مساله تروریست‌بودنش در سال ۱۳۲۴ که به شوروی گریخت...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
بارزانی
اولین روزنامه‌نگار ایرانی که در تیرماه ۱۳۵۳ به جبهه‌های جنگ کردستان رفت و با ملا مصطفی بارزانی مصاحبه کرد، منصور تاراجی، سردبیر روزنامه اطلاعات بود. او که در توصیف ژنرال بارزانی نوشت «با فارسی فصیحش شنونده را به یاد متون ادبیات قدیم ایران می‌انداخت»، از رهبر بلامنازع سه میلیون کرد شنید که گفت: ‌«شما آریایی هستید و ما آریایی، عید بزرگ شما نوروز است و عید بزرگ ما نوروز، ما دارای فرهنگ، تاریخ و سنن مشترک هستیم.» روزنامه اطلاعات در میان مطبوعات ایران بیشتر سهم را در انعکاس تحولات کردستان به خود اختصاص داده است. تورق کتاب «بر تارک طوفان» که روایت مطبوعات ایران از ۱۳۲۴ تا ۱۳۵۸ از مل مصطفی بارزانی است، جایگاه این روزنامه را به خوبی نشان می‌دهد؛

روایت مامور ساواک از کمک شاه به بارزانی

اخیرا نامه هنری کیسینجر،‌مشاور شورای امنیت ملی آمریکا در دولت نیکسون خطاب به ریچارد هلمز،سفیر وقت ایالات متحده در تهران منتشر شده که پس از 40 سال روابط پرحرف و حدیث شاه ایران،ملا‌مصطفی بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان و دولت آمریکا را شفاف‌تر می‌کند.

آنچه در نامه کیسینجر آمده روایت‌های پیشین را تائید می‌کند؛ پشت مبارزات کردها با دولت بغداد حمایت‌های مالی و نظامی ایران و آمریکا پنهان بود ولی کردها باید تا جایی پیش می‌رفتند که نه به خودمختاری انجامد و نه سقوط رژیم بعث عراق.

از بدگمانی شاه به بارزانی،تا مشورت آمریکایی‌ها با او برای کمک به حزب دموکرات کردستان راهی طولانی طی شد؛ بارزانی ربع قرن پیش از آن دل در گرو جمهوری‌های خودمختاری بسته بود که جعفر پیشه وری در آذربایجان و قاضی محمد در مهاباد علمش را برپا کرده بودند و حتی از او دعوت کردند تا در جمهوری خودمختار کردستان ایران مسئولیتی را برعهده گیرد.البته جمهوری‌ها با فرار سرانشان،دیرپا نماند اما 25 سال زمان لازم بود تا مامور ساواک پادرمیانی کند تا سایه این خاطره کمرنگ شود.
چنانکه عرفان قانعی‌ فرد در کتاب "خاطرات جلال طالبانی" نوشته،سرهنگ عیسی پژمان نقش عمده‌ای در جلب حمایت شاه از بارزانی و جلب اعتماد او داشته است؛به نوشته این کتاب،با کودتای 14 جولای 1958 قاسم و عارف و سقوط رژیم پادشاهی عراق،آمریکا و انگلیس منافع نفتی خود را در این کشور در خطر دیدند؛‌آمریکا از سویی سعی در حذف قاسم داشت و از دیگر سو شاه ایران به انجام کودتا در عراق و بازگرداندن سلسله شاهنشاهی در این کشور دل خوش کرده بود و به این دلیل سرهنگ عیسی پژمان از طرف ساواک مامور انجام این کار می‌شود. پژمان در بین شیعیان و سنی‌ها و کردها، تعامل با کردها را برمی گزیند و با وجود بی‌اعتمادی شاه به بارزانی، وی را اقناع می‌کند که شخصیتی قابل استفاده است.
عیسی پژمان، رئیس نمایندگی ساواک و وابسته نظامی در عراق و رییس اداره اطلاعات شهربانی کشور- در قبل از انقلاب اسلامی - بود.گفته شده که او احتمال انجام کودتا در عراق را پیش‌بینی کرد و به اطلاع تیمور بختیار رساند و وی در دیدار با کندی این موضوع را مطرح کرد که مورد توجه سیا قرار نگرفت و شاه نیز از خواندن این گزارش خشمگین شد. پس از آن پژمان به نماینده ساواک در عراق،رهبری عملیات نظامی کردستان عراق را برعهده گرفت تا قصد شاه به انجام کودتا علیه عبدالکریم قاسم و بازگرداندن حکومت پادشاهی در این کشور را تحقق بخشد که سرانجام این موضوع پس از ۱۴ سال حمایت از قیام مسلحانه کردها،با قرارداد ۱۹۷۵ الجزیره پایان می‌یابد.

بارزانی عقیده‌ای به ایران و شاه نداشت و حتی به جنبش کردی هم باوری نداشت و صرفا موقعیت خود و مطرح شدن چهره‌اش و انگاه استفاده مالی را می‌سنجید. بارزانی به هیچ عنوان عقیده و ایمانی نه به خود و نه به هیچ کس نداشت و نه اصلا برای کرد و کردستان باوری و عقیده‌ای داشت.

با کمک ساواک وسایل ایستگاه رادیویی از آلمان به کردستان عراق حمل می‌شود تا رادیو صدای کردستان تاسیس شود و بنا به سخنان عیسی پژمان،حتی اعلامیه‌های حزب در داخل سفارت ایران در بغداد نیز توسط مامور ساواک تکثیر و در کردستان توزیع می‌شود به طوریکه ماموران آمریکا و روس از این امداد غیبی متعجب می‌شوند.
سرانجام در سپتامبر 1961 قیام کردها علیه حکومت مرکزی عراق شروع شد،گرچه پژمان افشا می کند که وی در ژنو سوئیس یک حساب بانکی جداگانه به دستور مستقیم شاه برای بارزانی افتتاح می‌کند اما ساواک ایران دریافت که بارزانی به دنبال یک حامی دیگر است و به دور از چشم ساواک با سفارت روسیه هم همچنان ارتباط دارد.
در سال 1965 با وساطت دولت عراق و ایران،این افراد به کردستان بازگشتند اما ابراهیم احمد همچنان در خانه اجاره‌ای ساواک در تهران مستقر بود. حین بازگشت به کردستان بارزانی نخست افراد مسلح همراه طالبانی و ابراهیم احمد را در میان نیروهای خود ادغام کرد و سپس نامه بارزانی و فرزندش ادریس درباره ضرورت ترور طالبانی افشا می‌شود و آنگاه طالبانی به همراه یارانش از منطقه تحت نفوذ بارزانی به بغداد فرار می‌کند و پس از آن طرفداران بارزانی،طالبانی را مزدور 1966 نامیدند،در حالی که خود در کابینه وزیر داشتند.
حین شدت یافتن اختلافات بارزانی و طالبانی،شوروی نیز 20 میلیون مارک برای عمران کردستان عراق تخصیص داد. طالبانی و یارانش که پیرو تفکر کمونیستی مائو در چین بودند با این امر مواجه می‌شوند که چین قیام مسلحانه کردها را باور ندارد. با این جدایی و سردی روابط بین طالبانی و بارزانی، سازمان انقلابی حزب توده ایران و گروه شریف‌زاده در کردستان با طالبانی رابطه برقرار می‌کنند.بارزانی نیز کم کم با کمک شاه با اسرائیل و بعدها آمریکا رابطه برقرار  و یکی از وابستگانش مانند محمد عثمان را به اسرائیل روانه می‌کند. هنری کیسینجر گفته،بارزانی در سال 1966 می‌خواست به کلی از قیام دست بکشد اما به خاطر اختلافاتش با افراد حزب تا سال 1975 ادامه داد تا اینکه بین صدام و شاه قرارداد امضا شد و او رسماً اعلام کرد: کار من تمام شد.
منظور : استحضار تیمسار ریاست ساواک و صدور اوامر پیشینه : برابر اظهارنظر نماینده سرویس زیتون در مذاکرات دوجانبه آتی که قرار است در تهران تشکیل گردد سرویس زیتون در نظر دارد سه مورد مشروحه زیر را مطرح نماید :
1- استفاده مجدد از شبکه اطلاعاتی شمال
2- همکاری در زمینه نفوذ در اعراب از طریق اروپا
3- استقرار مجدد نماینده دوستان زیتون در جنوب
بررسی، نظریه و پیشنهاد :
شبکه اطلاعاتی شمال
از سال 1346 شبکه هایی در شمال عراق جهت کسب اخبار داخلی عراق توسط عناصر بارزانی در سازمانهای لشگری و کشوری عراق تشکیل و زیر نظر یکی از فرزندان بارزانی ( مسعود ) شروع به بهره برداری نموده بود که ضمن تماس نمایندگان مرکز و دوستان زیتون قرار شد با تأمین قسمتی از هزینه های این شبکه و تکمیل آن اطلاعات مکتسبه از شبکه تکثیر و در اختیار مرکز و دوستان زیتون گذارده شود ( که از سال گذشته یک نسخه در اختیار سرویس "الف" گذارده می شد ).
ضمن اینکه اخیراً به علت توافق ایران و عراق فعالیت این شبکه ها نیز متوقف گردیده است. تجدید و برقراری ارتباط با مأموران مستلزم یک سلسله فعالیت هایی در داخل و خارج عراق و همچنین بر آوردن توقعات بیش از حد اکراد خواهد بود زیرا فعلاً کلیه سوابق منهدم و فعالیتها [ به] کلی متوقف می باشد و معلوم نیست به وسعت گذشته بتوان شبکه ایجاد نمود که مانند گذشته قابل بهره برداری باشد. ضمناً نادیده نباید گرفت که علاقمندی دوستان زیتون به تجدید فعالیت این شبکه اصولاً ناشی از عدم رضایت آنان از سازش ایران و عراق می باشد و احیای این شبکه چه از طریق کشورهای اروپائی و همجوار عراق و چه از طریق ایران [ به ] وسیله دوستان زیتون بالاخره به حساب ایران گذارده می شود و اثرات سوئی در روابط بین ایران و عراق خواهد داشت لذا در شرایط کنونی بهتر است در این زمینه اقدام نشود ....

2- نفوذ در اعراب از طریق اروپا

نشان کردن هدفهائی در اروپا برای نفوذ در اعراب از نظر کلی قابل قبول است لیکن چون این اداره کل در کشورهای اروپائی فاقد رهبر عملیات می باشد ؛ چنانچه نفوذ در اعراب مقیم کشورهای اروپائی و کمونیست و غیرکمونیست و آمریکا مورد نظر باشد، لازمه اش اعزام تعدادی رهبر عملیات این اداره کل به کشورهای مورد نظر می باشد و یا به رهبران عملیات کل شوم در نمایندگیهای موجود در کشورهای اروپائی و آمریکا تعلیم داده شود که در هدفهای اداره کل دوم نیز فعالیت داشته و طرح تلاش جمع آوری در اختیار آنان گذارده شود. لیکن همکاری با دوستان زیتون در این زمینه با رعایت همه جوانب حفاظتی و با توجه به تجارب گذشته به موقع اجرا گذارده شود.

3- استقرار مجدد نماینده دوستان زیتون در جنوب

بعد از تشکیل و شروع فعالیت های برون مرزی نماینده ای از دوستان زیتون در جنوب ( آبادان ) مستقر و در عملیات مشترک برون مرزی شرکت داشت. ولی پس از تیره شدن روابط ایران و عراق و بسته شدن مرزهای طرفین عملیات عملاً قطع و نماینده دوستان زیتون از جنوب احضار گردید. اینک که روابط ایران و عراق اخیراً بهبود یافته، نمایندگان دوستان زیتون تقاضا دارند که مجدداً نماینده خود را در جنوب مستقر نمایند. با عطف توجه به اینکه استقرار نماینده دوستان زیتون در جنوب در ابتدا به علت استفاده از تجربیات دوستان در امور برون مرزی بوده و در حال حاضر تجربه کافی به دست آمده و از سوی دیگر چنانچه نماینده دوستان زیتون مجدداً در آبادان مستقر گردد، صرفنظر از اینکه ممکن است اعمال و رفتار گذشته خود را از جمله تماس با یهودیان و اسرائیلی های مقیم آبادان دنبال نمایند، احتمال دارد ادامه مجدد عملیات مشترک در جنوب با شگرد کاری که دوستان دارند، اثرات نامطلوبی در روابط ایران و عراق داشته باشد. علیهذا اصلح است که در مورد استقرار مجدد نماینده دوستان زیتون در جنوب اقدامی به عمل نیاید.
در صورت تصویب مقرر فرمایند در مذاکرات دو جانبه با سرویس زیتون، موارد بالا مطرح و به مسایل مذکور در فوق در مورد فعالیت شبکه شمال و استقرار مجدد نماینده زیتون در جنوب و همچنین همکاری در اروپا پاسخ مقتضی داده شود.
منابع:ماهنامه الکترونیکی دوران، تاریخ ایرانی