تبیان، دستیار زندگی

اربعین

شعری از عبدالحمید فرائی به مناسبت فرار رسیدن اربعین حسینی(ع)
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
اربعین حسینی


اربعین ، یاد آورکرب و بلاست
قصه خورشیدسر،ازتن جداست

چله ی مر دان پاک و پارسا
اسوه های پاکبازو بی ریاست

داستان عشق و اخلاص و عمل
داستا ن راستان کربلاست

سرفرازان حقیقت یافته
امتحان داده به عالم،کیمیاست

عبرت تاریخ باشد ، اربعین
گرچه واگوکردن ازآن جانگزاست

شیعیان،آتش به جان افروخته
اینهمه ، پروانه ی آل عباست

دسته دسته،عاشقانه می روند
عشق مولا،عشق ناب کبریاست

اینهمه بادل ،نه با پا می روند
این چنین دلداگی،یارب کجاست

از نجف تا کربلا ، باپای دل
راه پویان صدیق و با وفاست

دشمنان،انگشت حیرت بردهان
بی خبرازاینکه،این عشق خداست

من ز پا افتاده را ، یادی کنید
این دل دیوانه،همراه شماست

قلب من آنجاست،درحال طواف
صاحب دل، رهنماورهگشاست

ای"فرائی"سعی تو باشدقبول
درمسیرعشق ، صدها ابتلاست

منبع: تبیان