تبیان، دستیار زندگی

اربعین و کشش انسانها به حقیقت امام نه بدن امام

یکی از اشتباهاتی که گاهی صورت می گیرد این است که مثلاً وقتی از امام زمان(علیه السلام) صحبت می کنیم دوست داریم بدن و صورت ظاهری ایشان را ببینیم و گمان می کنیم که امام زمان همان بدن امام است!
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 اربعین و کشش انسانها به حقیقت امام نه بدن امام

امام حسین را با بدن امام حسین اشتباه نگیریم

یکی از اشتباهاتی که گاهی صورت می گیرد اینست که مثلاً وقتی از امام زمان(علیه السلام) صحبت می کنیم دوست داریم بدن و صورت ظاهری ایشان را ببینیم و گمان می کنیم که امام زمان همان بدن امام است! در حالی که امام زمان(علیه السلام) حقیقتی است که واسطه فیض الهی به بقیه موجودات است و این بدن ظاهری تنها یکی از تجلیات آن حقیقت عظیم است. البته بدن ایشان هم بسیار مبارک است اما نباید امام را در ذهن خود منحصر به بدن ایشان کنیم و زمانی که بدن ایشان را نمی بینیم از حضور ایشان غافل باشیم.
درباره امام حسین(علیه السلام) نیز همین مسأله وجود دارد. وقتی امام حسین(علیه السلام) حقیقتی بودند که منحصر به عالم ماده نبودند آنگاه نه زمان دارند و نه مکان. اگر اینگونه به امام حسین(علیه السلام) بنگریم می توانیم هر لحظه حضور ایشان را درک کنیم.

امام رکن دین است

در فرازی از زیارت اربعین امام حسین علیه السلام، زائر در مورد ایشان این طور شهادت می دهد:
«أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ» گواهى می دهم كه تو از ستون هاى دین، و پایه هاى مسلمانان، و پناهگاه مردم مؤمن هستی. 
دین صرفاً چند مفهوم ذهنی و احکام ظاهری نیست. دین امری است که حقیقتاً باعث به کمال رسیدن انسان می شود. و چون کمال انسان امری مادی نیست بنابراین حقیقت امام هم امری غیر مادی است. و بر اساس زیارت اربعین و برخی دیگر از ادعیه چون امام یکی از ارکان دین است، بنابراین باید در هر مرحله از سلوک انسان تا زمان به کمال رسیدن همراه انسان باشد. بله کمال انسان و سلوک وی همراه امام است.
از طرف دیگر چون توجهات انسان ادراکات انسان را می سازد، توجه به امام باعث جلو رفتن در این مسیر و غفلت از امام همانا غفلت از رکن دین بوده و طی طریق را غیر ممکن می کند.

دو تلقی از امام حسین(علیه السلام)

اگر دقیق تر صحبت کنیم باید بگوییم که انسان در درون خود واقعیتی را درک می کند که بعداً این واقعیت را به واقعیت ذهنی و خارجی تقسیم می کند. حال، می پرسیم که آیا حقیقت امام حسین(علیه السلام) امری خارج از انسان است؟ یا امری است که انسان در درون خود آن را درک می کند؟
در واقع همانطور که می گوییم عالم واقعیت است و این واقعیت را در درون خود قبول می کنیم و به آن اذعان می کنیم، حقیقت امام حسین(علیه السلام) را نیز در درون خود درک می کنیم. در این تلقی اگر امام حسین(علیه السلام) غیر واقعی باشد، دیگر هیچ واقعیتی، واقعی نخواهد بود. چرا که امام حسین(علیه السلام) به اندازه بقیه واقعیت ها واقعی است.
تلقی دیگر از امام حسین(علیه السلام) این است که ایشان را به عنوان امری خارج از خودمان که در کربلا هستند بپذیریم. در این تلقی ایشان از ما دور هستند و مثل بقیه اشیای مادی خارجی هستند.
در تلقی اول امام حسین(علیه السلام) جزوی از اعماق وجود خود من است و من برای یافتن ایشان باید به حقیقت ایشان توجه کنم. در این نگاه من خودم را در طول امام حسین(علیه السلام) می بینم و هر لحظه خودم را در محضر ایشان می یابم. اما در تلقی دوم، امام حسین(علیه السلام) امری خارج از من است و مثل بقیه اشیاء بوده و به تعبیر دیگر برای من غریبه است و من در عرض وجود ایشان مطرح می شوم.

راز پیاده روی اربعین و سختی کشیدن

پیاده روی اربعین در واقع شبیه شدن به اسرای کربلا است. اسرای کربلا بر اثر سختی شدیدی که دیدند توجهشان از امور پراکنده دنیایی به حالت اضطراری که برایشان پیش آمد جلب شد. این مسأله باعث می شود که افراد به درون خود رجوع کنند و به امور مختلف خارجی توجهی نکنند. این یعنی همان تلقی اول از امام حسین(علیه السلام).
به تعبیر دیگر هر چه انسان به واقعیت درونی خود توجه کند و از توجه به ظاهر دنیا کنده شود، به حقیقت امام حسین(علیه السلام) نیز بیشتر توجه کرده است. در حالت اضطرار یا سختی شدید، انسان از اسباب دنیایی بریده شده و دیگر چیزی برای اعتماد کردن برایش نمی ماند جز واقعیتی که در درونش ادراک می کند. از این جهت خلوص آن بیشتر از حالت عادی است. بر این اساس حقیقت امام حسین(علیه السلام) امری است که انسانها در سختی ها و مشکلات می توانند به آن اعتماد و توجه کنند.
این پیاده روی ظاهری در واقع مقدمه و وسیله ای است تا انسان ها در باطن خود به امام توجه کنند و به تعبیر برخی بزرگان خود را به دامن امام حسین(علیه السلام) بیندازند. بنابراین حتی اگر کسی هم نتوانست در این راهپیمایی شرکت کند اما دلش با زائران همراه بود، او هم انگار در این مسیر قدم برداشته است.

اربعین، مانور شیعه

غیر از جنبه های درونی و معنوی اربعین باید گفت که اربعین قدرت اسلام و بلکه شیعه را به نمایش همگان می گذارد. این کار یعنی در حوزه اجتماعی جامعه آماده یک تحول اجتماعی می شود. و چون عبادات اجتماعی نسبت به عبادات فردی از اهمیت بالاتری برخورداند پس اربعین اگر امری واجب نباشد، بسیار ضروری  و لازم است و هر کس به هر شکلی که توانایی دارد باید در آن شرکت کند. رزقنا الله و ایاکم. 

منابع:
مفاتیح الجنان، عباس قمی(ره)
تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی(ره)
 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.