تبیان، دستیار زندگی

نگاهی به رخداد 13 آبان؛

چرا سفارت آمریکا تسخیر شد؟

آبراهامیان معتقد است که بخش عمده‌ای از خصومت میان ایران و امریکا، ریشه در کودتای 1332 مرداد دارد. به تعبیر آبراهامیان دیرپاترین تاثیر کودتا، اثرگذاری آنها بر حافظه جمعی مردم ایران بود. افکار عمومی اکنون بیش از گذشته متقاعد شده بودند که قدرت واقعی در دستهای پنهانی قرار دارد. کودتا در واقع تاییدی بر این عقیده پذیرفته شده بود که امریکا به عنوان بزرگ‌ترین قدرت امپریالیستی جهان جایگزین بریتانیا شده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
13 آبان
13 آبان در كشور ما محمل پیدایش حوادث مختلفی بوده است كه در شكل دهی تاریخ كشور و انقلاب اسلامی نقشی بزرگ و سرنوشت ساز داشته‏اند: 13 آبان 42 تبعید حضرت امام خمینی (ره) در پی قیام مردمی 15 خرداد و اعلام مخالفت ایشان با قانون استعماری - آمریكایی كاپیتالاسیون، 13 آبان 57 شهادت جمع زیادی از دانش‏آموزان و دانشجویان در مقابل دانشگاه تهران در زمان اوج‏گیری انقلاب و بالاخره 13 آبان 58 تسخیر لانه جاسوسی ایالات متحده توسط دانشجویان پیرو خط امام.
شاید بتوان گفت از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز هیچ مقطعی از روابط دو کشور پیچیده‌تر و پرتنش‌تر از مقطعی نیست که به بحران گروگانگیری انجامید. دوره‌ای که طی آن 52 دیپلمات آمریکایی 444 روز توسط دانشجویان پیرو خط امام به گروگان گرفته شدند.

علل بلند مدت تاریخی

تسخیر سفارت آمریکا یک سال کمتر از پیروزی انقلاب اسلامی، معلول عوامل کوتاه مدت و بلند مدت بسیاری است. اولین حادثه از سلسله حوادثی که به تسخیر سفارت آمریکا منجر شد، حادثه کودتای 28 مرداد 1332 بود. این گذار با رشد آگاهی عمومی از سیاست در ایران مقارن شد و سبب پدید آمدن یک نگاه منفی به ایالات متحده در افواه عمومی مردم ایران در دوران مدرن را سبب گردید.

به عبارت دیگر برای بیش‌تر فعالین سیاسی ایرانی، تاریخ روابط ایران و ایالات متحده در سال 1953 آغاز شد، با کودتایی که به وسیله سازمان سیا برای سرنگونی دولت دموکراتیک مصدق طرح ریزی شده بود.

کودتا تاثیر و نیت سوء آمریکاییها را نشان داد. به تعبیر علی انصاری وجود رادیو و تلویزیون در مقطع منتهی به کودتای 28 مرداد که کوچکترین حوادث را انعکاس می‌داد، تاثیر بسیاری بر ذهنیت مردم ایران نسبت به آمریکا گذاشت.
در همین ارتباط، آبراهامیان معتقد است که بخش عمده‌ای از خصومت میان ایران و امریکا، ریشه در کودتای 1332 مرداد دارد که طی آن سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا دولت مردمی محمد مصدق را سرنگون کرد و زمینه شکل‌گیری حاکمیت استبدادی محمدرضا شاه پهلوی را فراهم کرد. وی انقلاب ایران را پیامد ناگزیر شیوه اقتدارگرایانه و غیر‌دموکراتیک حکومت شاه می‌داند، که با حمایت امریکا و با ثروت پدید آمده از فروش نفت به بازیگری کلیدی در منطقه بی ثبات خاورمیانه تبدیل شد. همچنین از نظر آبراهامیان میراث کودتا چهار پیامد داشت که عبارت‌اند از ملی‌زدایی از صنعت نفت، نابودی مخالفان سکولار و مشروعیت‌زدایی مرگبار از نظام شاهنشاهی و طرز فکر توطئه‌انگاری در حافظه جمعی مردم ایران. پس از انقلاب و استقرار جمهوری اسلامی نیز چنین سوءظنهایی وجود داشت. افکار عمومی متقاعد شده بود که سیا مایل به انجام کودتا و سرنگونی دولت انقلابی است. شبح کودتا اکنون برای تسخیر روابط ایران و امریکا وارد عمل شده بود. در اسفند ماه 1359 بود که آیت‌الله خامنه‌ای با اقتدار گفت: ما مثل آلنده و مصدق لیبرال نیستیم که سیا بتواند ما را سرکوب کند. با این حال تسخیر سفارت آمریکا علل کوتاه مدتی نیز داشت که غالبا با پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت. در عین حال نقش مسائلی مانند لایحه کاپیتالاسیون و وابستگی حقارت آمیز شاه به آمریکا را نیز از نظر نباید از ذهن دور نگه داشت.

علل کوتاه مدت پس از پیروزی انقلاب

آمریكا كه تمام تلاش خود را در حمایت از رژیم شاه و جلوگیری از پیروزی انقلاب به كار بسته بود، با پیروزی انقلاب اسلامی سفارت خود را به عنوان پایگاهی برای طراحی و اجرای توطئه علیه انقلاب تبدیل نمود، تا بتواند آن بخش از اقداماتش را كه می‏توانست در پوشش دیپلماتیك برای شكست یا به انحراف كشاندن نظام نو پای اسلامی انجام دهد، با مرکزیت سفارت به اجرا درآورد.
پس از پیروزی انقلاب در بهمن ماه 1357 و اخراج مستشاران نظامی و غیر نظامی آمریكا كه در واقع نقش آنتن‏های اطلاعاتی را برای سازمان سیا بازی می‏كردند، ایالات متحده فعالیت‏های جاسوسیش را كه از درون سفارت رهبری و هدایت می‏شدند به شدت افزایش داد تا خلاء ناشی از خروج مستشاران را جبران كند.
افسران سازمان سیا (CIA) با استفاده از شرایط نابسامان بعد از انقلاب و درهم ریختگی و نامشخص بودن حوزه مسئولیت‏ها كه نتیجه طبیعی هر انقلابی است، سعی كردند تا با نفوذ در مناطق كلیدی و حساس انقلاب اسلامی از تعمیق و گسترش هر چه بیشتر آن جلوگیری نمایند. لانه جاسوسی آمریكا با ایجاد شبكه‏های جاسوسی و اطلاعاتی در پی آن بود تا با بحران آفرینی، تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد گسست و شكاف میان رهبری و نسل جوان، فعال‏ترین و انقلابی‏ترین نیروی اجتماع را از رهبری دور كند تا بتواند با تاثیر بر آنها و نفوذ در ارتش، حرکت انقلابی مردم ایران را آسیب‏پذیر نماید. از طرفی سفارت آمریكا مسئول انحراف افكار عمومی از خطرات شیطان بزرگ در ایران نیز بود. به همین دلایل مسئولین سفارت آمریكا در پی آن بودند تا با برقراری ارتباط با راه رسیدن به اهدافشان را تسهیل كنند.

مضاف بر اینها تحرکاتی که به وسیله آمریکا در منطقه خاورمیانه انجام می گرفت با بدبینی و سوءظن انقلابیون همراه می شد.

از جمله این تحرکات، دیدار هارولد براون، وزیر دفاع آمریکا از خاورمیانه در بهمن ماه 1357 بود. طی این سفر، که مقارن به پیروزی انقلاب اسلامی بود،‌ براون به شکل بی‌سابقه‌ای اعلام کرد که ایالات متحده اگر مقتضی بداند راسا با کمک نیروی نظامی از منافعی که در ادامه عرضه نفت خلیج فارس دارد دفاع خواهد کرد. همچنین، مذاکرات ایالات متحده با کشورهای عمان و کنیا برای ایجاد تسهیلات نظامی در خاک آنها و اعزام چندین ناو جنگی به اقیانوس هند و دریای سرخ و نیز تقویت نیروی دریایی آمریکا در خلیج فارس از دیگر اقداماتی بود که دولت کارتر انجام داد. 
فرجام چنین روندی تسخیر سفارت آمریکا در 13 آبان ماه 1358 بود که به نقطه عطفی در روابط دو کشور بدل شد. بدین‌ترتیب دو کشوری که متحد استراتژیک لقب گرفته بودند به دشمنان قسم خورده‌ای بدل شدند که آثار این دشمنی تا به امروز قابل مشاهده است.
منابع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، سایت شهید آوینی