تبیان، دستیار زندگی

سکوت حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه

سكوت علی، سكوتی حساب شده و منطقی بود نه صرفاً ناشی از اضطرار و بیچارگی؛ یعنی او از میان دو كار، بنا به مصلحت یكی را انتخاب كرد كه شاقتر و فرساینده تر بود. برای او آسان بود كه قیام كند و حداكثر آن بود كه به واسطة نداشتن یارو یاور، خودش و فرزندانش شهید شوند. شهادت آرزوی علی بود و اتفاقاً در همین شرایط است كه جمله معروف را ضمن دیگر سخنان خود به ابوسفیان فرمود: «وَاللهِ لَابْنُ اَبیطالِبِ انَسُ بِالْمَوتِ مِنَ الطَِّفلِ بِثَدیِ اُمَّةِ؛ (نهج البلاغه، خطبة 5)به خدا سوگند كه پسر ابوطالب مرگ را بیش از طفل پستان مادر ، دوست می دارد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نهج البلاغه


پرسش:



حضرت علی (ع) در نهج البلاغه چگونه از سكوت خود یاد می كند؟

پاسخ:


علی از این سكوت به تلخی یاد می كند و آن را جا نكاه و مرارت بار می خواند: «وَ اَغْضَیْتُ عَلَی الْقَدْیَ وَشَربْتُ عَلَی الشَّجی وَ صَبَرْتُ عَلی اَخْذِ الْكَظَم وَعَلَی اَمَرَّ مِنْ طَعْمِ الْعَلْقَمْ؛ (نهج البلاغه، خطبة 26) خار در چشمم بود و چشمها را بر هم نهادم، استخوان در گلویم گیر كرده بود و نوشیدم، گلویم فشرده می شد و تلختر از حنظل در كامم ریخته بود و صبر كردم».
سكوت علی، سكوتی حساب شده و منطقی بود نه صرفاً ناشی از اضطرار و بیچارگی؛ یعنی او از میان دو كار، بنا به مصلحت یكی را انتخاب كرد كه شاقتر و فرساینده تر بود. برای او آسان بود كه قیام كند و حداكثر آن بود كه به واسطة نداشتن یارو یاور، خودش و فرزندانش شهید شوند. شهادت آرزوی علی بود و اتفاقاً در همین شرایط است كه جمله معروف را ضمن دیگر سخنان خود به ابوسفیان فرمود: «وَاللهِ لَابْنُ اَبیطالِبِ انَسُ بِالْمَوتِ مِنَ الطَِّفلِ بِثَدیِ اُمَّةِ؛ (نهج البلاغه، خطبة 5)به خدا سوگند كه پسر ابوطالب مرگ را بیش از طفل پستان مادر ، دوست می دارد».
علی با این بیان به ابوسفیان و دیگران فهماند كه سكوت من از ترس مرگ نیست، از آن است كه قیام و شهادت در این شرایط بر زیان اسلام است نه به نفع آن. علی خود تصریح می كند. كه سكوت من حساب شده بود؛ من از دو راه، آن را كه به مصلحت نزدیكتر بود انتخاب كردم:
«وَ طَفِقْتُ اَرْ تَإی بَیْنَ اَنْ اَصولَ بِیَدٍ جَذّاءَ ساَوْ اَصْبِرَ عَلی طَخْیَةٍ عَمْیاءَ. یَهْرَمُ فیهَا الْكَبیرُ وَ یَشیبُ فیهَا الصَّغیرُ وَ یَكْدَحُ فیهَا مُؤْمِنٌ حَتّی یَلْقی رَبَّهُ، فَرَایْتُ اَنَّ الصَّبْرَ عَلی هاتا اَحْجی، فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَدْیً وَ فِی الْحَلْقِ شَجیً؛(نهج البلاغه، خطبة 3) در اندیشه فرو رفتم كه میان دو راه كدام را برگزینم؟ آیا با كوته دستی قیام كنم، یا بر تاریكی ای كور صبر كنم، تاریكی ای كه بزرگسال در آن فرتوت می شود و تازه سال پیر می گردد و مؤمن در تلاشی سخت تا آخرین نفس واقع می شود. دیدم صبر بر همین حالت طاقت فرسا عاقلانه تر است، پس صبر كردم درحالی كه خواری درچشم و استخوانی در گلویم بود».

منبع :مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام / مجموعه آثار شهید مطهری ج14 ـ سیری در نهج البلاغه صفحه485
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.