تبیان، دستیار زندگی
ادبیات ما كه موثر از آموزه گران سنگ دین عزیز اسلام است از این واژه غافل نشده است و شاعران زیادی از این تركیب بهره ها برده اند. حافظ، هلال شب قدر را مقارن با هدم نامه فراق می داند و با اقتباس از آیه «سلام هی مطلع الفجر» در قالب ملمع بیت ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

« اگرهمه شب، شب قدر بودی...»

شب قدر در ادب فارسی

اگر همه شب، شب قدر بودی ...

قدر، در لغت به معنای اندازه كردن چیزی، ارزش و اعتبار، اندازه و مقدار، شان و بزرگی، خوبی و برابر و معادل است، ضمن آن كه به معنای فرمان و حكم خداوند درمورد بندگان و سرنوشت آن هاست و جمع این واژه به گونه مكسر «اقدار» می باشد و تركیب «لیله» بر سر واژه پرارزش قدر مؤید آن است كه شب قدر یك شب است، هرچند ارزش آن برابر با هزار ماه است.

اما شب قدر واسطه العقد لیالی ماه پرارج رمضان و موسم خلوت انس و اغتنام فرصت برای جرعه نوشی از چشمه سار مغفرت الهی در ماه رمضان است و فرصت گران قدری است تا با خود و خدای خود خلوت و در جلوت نزدیكی با محبوب ساعتی را به مراقبه و محاسبه بپردازیم. فرصتی است تا بندگان خداوند در مقابل خالق و فاطر خویش دفتر دل را بگشایند و كتاب عمل را بازخوانند

در شب قدر خدای سبحان، همگان را به خوان بی انتهای كرم خویش فرا می خواند تا شكوفه سحرهای پربركت، افطارهای پرمعنویت، دعاهای افتتاح و كمیل، جلسات ادعیه و تواشیح، حالات پرجذبه انس با قرآن و مفاتیح، متهجد و شب زنده داری ها و سحرخیزی ها و چشمان بیدار قبل از فجر را در چشمه سار رحمت قدر و موهبت خودمانی بودن با خدا برویاند.

اینك شب قدر است و ما بندگان عاصی اما پرامید خداوند ماه ها انتظار كشیده ایم تا باز هم ماه خدا و شب قدر فرا رسد و دست نیاز را به سوی آستان رفیعش بالاببریم و پای طلب را به درگاه عظیمش بكشیم.

منتظر بودیم تا در حضور جمع و در ازدحام جمعیت، راه خلوت و تنهایی و فراق را برگزینیم و لحظه ای با خود صمیمی شویم و یك رو و خودمانی و بی پرده، در كوچه پس كوچه های روح خویش گردش كنیم و كارنامه عمل خود را مرور و نقاط روشن را تقویت و نقاط تیره اش را برای همیشه محو سازیم، چرا كه هركس، شب قدر را بفهمد، از نو متولد شده است و گذشته تاریكش مرده است و از نو زندگی یافته، پس بیایید شب قدر را درك كنیم، حس كنیم، بفهمیم، بشناسیم تا در آن متولد شویم و آغازی توام با خوش وقتی دنیا و خوش بختی عقبا داشته باشیم.

از نگاه دیگر، از ویژگی های ادبیات فارسی كثرت موضوع و گستره عظیم جغرافیایی آن است، به گونه ای كه می توان ادعا كرد كه هیچ موضوع و عنوانی یافت نمی شود كه در حوزه ادب فارسی به آن عنایت و توجه نشده باشد و شاید این امر ناشی از ارتباط تنگاتنگ و متقابل ادبیات فارسی ما با علوم متعدد اعم از: طب، ریاضی، نجوم، فلسفه و منطق، حكمت و عرفان و... است.

از موضوعاتی كه در نگاه دقیق و عمیق و ژرف شاعران فارسی زبان مخفی نمانده است. «لیله القدر» است كه در این مقال كوتاه، به بررسی جایگاه شب قدر در ادب فارسی و دیدگاه فارسی گوی در این زمینه پرداخته می شود.

اینك شب قدر است و ما بندگان عاصی اما پرامید خداوند ماه ها انتظار كشیده ایم تا باز هم ماه خدا و شب قدر فرا رسد و دست نیاز را به سوی آستان رفیعش بالاببریم و پای طلب را به درگاه عظیمش بكشیم.

الف: شب قدر چیست؟

در سال نامه های شمسی و قمری ایام و لیالی یافت می شوند كه با دیگر شب ها و روزها از جهت قداست و احترام یكسان نیستند. كه این شب ها و روزها، مؤید وقوع رویداد و یا حوادث تلخ و شیرینی هستند كه ممكن است در گذشته رخ داده و امروز نیز با گذشت سال ها و ده ها و حتی قرن ها، بازماندگان نسل های گذشته آن را قدر می نهند.

از لیالی باشكوه لیله القدر است كه هم قبل از اسلام در بین ایرانیان و هم بعد از اسلام در نزد مسلمانان و به ویژه ایرانیان جایگاهی ویژه و والاداشته و دارد و در قرآن كریم نیز در دو سوره دخان و قدر به آن اشاراتی شده است. ضمن آن كه واژه «قدر» چهارمرتبه در قرآن تكرار كه سه مرتبه به صورت معرف به«الـ »در سوره قدر و یك مرتبه به صورت نكره در آیه3 سوره طلاق ذكر شده است.

ب: معانی قدر در شعر فارسی

مراد از قدر، تقدیر و اندازه گیری، قدرشناسی، برابری، نیكی، احسان، اعتبار و شخصیت و بها دادن به دیگران است كه در ابیات متعددی این واژه و در قالب معانی گوناگون به كار گرفته شده است.

1) قدردانی:

فارغی از قدر جوانی كه چیست؟/ تا نشوی پیر ندانی كه چیست؟

سعدی

اگر همه شب، شب قدر بودی ...
2) اعتبار و شخصیت:

قدر مردم سفر پدید آرد/ خانه خویش مرد را بند است

مولوی

3) خوبی و ارزش

چو وصل و مهر تو نبود چه قدر دارد عمر/ چو دوستی تو آمد چه قدر دارد مال

سعدی

4) برابری:

ندانم این شب قدر است یا ستاره روز/ تویی برابر من یا خیال در نظرم

سعدی

5) ارزش و بها:

بیا تا قدر یكدیگر بدانیم /كه تا ناگه ز یكدیگر نمانیم

مولوی

ج: شب قدر از دیدگاه مذهبی

در نگاه مذهبی و اعتقادی شیعی، شب قدر یكی از سه شب؛ نوزدهم، بیست و یكم و بیست و سوم ماه مبارك رمضان و از دیدگاه اهل تسنن شب بیست و هفتم رمضان است، ضمن آن كه اكثر علمای برجسته اهل تشیع شب قدر را شب بیست و سوم رمضان می دانند. درباره شب قدر در تفاسیر قرآن مبین به وسیله مفسران اظهارنظرهای فراوانی شده است كه تمامی آن ها به نزول دفعی قرآن، تقدیر امور، نزول ملائكه و روح و حدوث سلام و امنیت در این شب اشاره نموده اند، مثلاً ابوالفتوح رازی در تفسیر خود گفته است: «شب قدر، شب تقدیر است و فصل احكام و تقدیر قضا یا آن چه خواهد بودن در سال آجال و ارزاق و اقسام همه در این شب كنند.»

«شب قدر، شب تقدیر است و فصل احكام و تقدیر قضا یا آن چه خواهد بودن در سال آجال و ارزاق و اقسام همه در این شب كنند.»

د: شب قدر در شعر شاعران

ادبیات ما كه موثر از آموزه گران سنگ دین عزیز اسلام است از این واژه غافل نشده است و شاعران زیادی از این تركیب بهره ها برده اند.

حافظ، هلال شب قدر را مقارن با هدم نامه فراق می داند و با اقتباس از آیه «سلام هی مطلع الفجر» در قالب ملمع بیت :

شب قدر است و طی شد نامه هجر /سلام هی مطلع الفجر  ؛ را می سراید.

او در بیتی دیگر در لفظ پردازی زیبایی شب قدر را شب خلوت اهل دل می داند.

آن شب قدری كه گویند اهل خلوت امشب است  / یا رب این تاثیر دولت در كدامین منزل است

بی شك در میان شاعران فارسی زبان هیچ كدام به اندازه سعدی از واژه «شب قدر» استفاده ننموده است. او در حسن تعلیل زیبایی علت اختفای شب قدر را این سان بیان می دارد كه «اگر همه شب، شب قدر بودی، شب قدر، بی قدر بودی.»

سعدی در حسرت از دست دادن ایام گذشته و تاسف از هدر دادن آن می گوید:

قضا روزگاری ز من در ربود/ كه هر روزی از آب شب قدر بود

و در بیت

ندانم این شب قدر است یا ستاره روز/ تویی در برابر من یا خیال در نظرم

با تشبیهی زیبا معشوق و محبوب خویش را با شب قدر برابر می داند و در مقام دل جویی از مخاطب خویش كه مورد بی اعتنایی و قدرناشناسی قرار گرفته است می سراید:

تو را قدر اگر كس نداند چه غم /شب قدر را می ندانند هم

اگر همه شب، شب قدر بودی ...

«ظهیر فاریابی» ملقب به «ظهیرالدین» شاعر معروف ایرانی و معاصر خاقانی وجمال الدین عبدالرزاق در مدح ممدوح خود، برایش شب هایی از لحاظ ارزش و موقعیت بالاتر و برتر از شب قدر را طلب می كند.

شبت از قدر بهتر از شب قدر / روزت از روز عید فرخ تر

عبدالواسع جبلی شاعر ایرانی متوفی به سال 559 از شاعران ایرانی است كه در اشعار خود به كلام آراسته مصنوع و پیرایه های لفظی و زیورهای معنوی توجهی خاص داشته است. او نیز در مدح یكی از ممدوحان خویش كه اكثراً از شاهان سلجوقی و غزنوی است می سراید:

روز و شب تو باد شب قدر و روز عید/  تا بر مدار گردون گه روز و گه شب است

«حسان العجم» خاقانی كه در قصیده سرایی صاحب سبك است و در قوت اندیشه و مهارت در تركیب الفاظ و ابداع معانی و ابتكار مضامین تازه و وصف و تشبیه كم نظیر است، نیز در مدح ممدوح خود می گوید:

چو دایره هر كجا رود صدر/ هر روزش عید و هر شبش قدر

ابوالمجد مجدودبن آدم ، شاعر و عارف ایرانی در قرن ششم و صاحب مثنوی ارزشمند حدیقه در اشعار خود از تركیب شب قدر بهره برده است. تابش روح خواهد و تف صور روز خود بدر خواهد و شب قدر :

ز آن كه هست نشاط جهان و رحمت خلق  / چو روز عید و شب قدر شد صباح و مسائش

و نهایتاً عطار نیشابوری شاعر و عارف معروف ایرانی در قرن ششم و هفتم از تركیب «شب قدر» در قالب بیت

چون برات و قدر، در شب ز آن توست پس دو روز عید دو مهمان توست

استفاده نموده است.

از مجموع ابیات زیر می توان دریافت كه شاعران فارسی زبان در خصوص شب قدر اشعار فراوان و زیبایی نقل نموده اند كه مفهوم همه آن ها قداست و احترام و ارج شب قدر است، زیرا شب قدر را شب تقدیر و سرنوشت دانسته اند.


نویسنده: علی خوشه چرخ آرانی

تنظیم: بخش ادبیات تبیان