گپ و گفت نوروزی با ورزشکاران 6
سوالات
1- بهترین خاطره شما از عید نوروز چیست ؟
2- مهم ترین اتفاقی که در سال 85 برای شما اتفاق افتاد چه بود ؟
3- چند تا ساعت دارید ؟ مارک ساعت مچی که استفاده می کنید چیست و ارزش آن چقدر است؟
4- وقتی با کسی وعده ملاقات دارید زودتر می رسید یا دیرتر ؟
5- معمولا در جیبتان چه مقدار پول می گذارید ؟
6- بزرگترین آرزوی شما در سال 1386 چیست ؟
جاسم ویشگاهی (کاراته): با آغوش خانواده برگشم
1- من مربیگری تیم ملی کاراته جوانان سوئد را بر عهده داشتم و یک سال از خانواده دور بودم . در نوروز سال 84 بود که بعد از یک سال دوری توانستم به آغوش گرم خانواده برگردم و این بهترین خاطره ام از نوروز است.
2- بهترین خاطره ی سال 85 کسب دو نشان طلا از رقابتهای جهانی فنلاند و بازیهای آسیایی دوحه بود.
3- دو تا ساعت دارم ؛ یکی رومانتسون که 160 هزار تومان و یکی هم سواچ که 110 هزار تومان خریده ام.
4- سعی می کنم همیشه 5 دقیقه زودتر سر قرار حاضر شوم.
5- خیلی پول همراهم نیست. بیشتر از عابربانک استفاده می کنم در سفرها هم چک پول همراهم هست!
6- آرزویم گرفت مدال طلای رقابتهای مالزی
آلن آودیچ ( فوتبال - صباباتری ) : برای خودم جایزه ساعت خریدم!
1- عید نوروز را به خوبی می شناسم 2 سالی است که همراه همبازیان در چنین ایامی عید نوروز را جشن می گیرم و می دانم که این روزها برای مردم ایران بسیار مهم است که به مدت 2 هفته تعطیل هستند .
2- بهترین اتفاقی که برای من در سال 85 افتاد این بود که توانستم بهترین گلزن صباباتری شوم و دومین اتفاق مهم من در این سال آوردن خانواده ام به ایران برای اولین بار بود که دو ماه پیش به ایران آمدند که خیلی هم به آنها خوش گذشت و احساس آرامش و راحتی کردند
3- خب من به ساعت خیلی علاقه دارم و ساعتهای مختلفی هم دارم . مارک ساعتی که همیشه استفاده می کنم بولگاری است. ( آودیچ خاطره ی جالبی از ساعت دارد : 4 سال پیش که به همراه تیم سامسونگ کره در تهران قهرمان آسیا شدیم هنگامی که داشتم به کشورم باز می گشتم برای اینکه برای خودم جایزه ای گرفته باشم در فرودگان فرانکفورت یک ساعت مچی کارتیه برای خودم خریدم تا همیشه قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا در یادم بماند. قیمت های آن رانمی توانم بگویم.
و باز هم ماجرای تکراری اصرار ما برای دانستن قیمت آن : ما از تمامی ورزشکاران پرسیده ایم و جواب گرفته ایم ، ساعت تا حدود 5 میلیون تومان هم داشته ایم .
- خب مال من هم همان 5 میلیون تومان است !
4- من همیشه سر ساعت حاضر می شود و گاهی هم می شود که زودتر می رسم چون عقیده دارم که اگر من کمی منتظر شوم بهتر از این است که طرف مقابلم معطل شود.
5- سوالاتتان جالب بود ولی به اندازه ای که لازم باشد در جیبم می گذارم .
6- آرزوی من در سال 86 این است که بتوانم خوب بازی کنم و برای تیمم گلهای بیشتری بزنم و بازی بهتری ارائه دهم و امیدوارم که در سال جدید بتوانم به همراه همبازیانم قهرمان جام حذفی شویم و به لیگ قهرمانان آسیا راه پیدا کنیم .
میثم بائو ( فوتبال - استقلال ) : پولهایم را گم می کنم!
1- ازدواجم در سال 83
2- آن پنج گلی که برای استقلال زده ام
3- دو سه تایی دارم ؛ سواچ قیمتش 90الی 100هزارتومان دارم
4- متاسفانه اکثرا دیر می رسم
5- بیشتر از عابر بانک استفاده می کنم خیلی کم پول با خودم برمیدارم نسبت به نگه داری پول هم خیلی بی دقتم وبیشتر وقتها پولهایم را گم می کنم !
6- این که بتوانیم با استقلال در لیگ موفق شویم وبرای استقلال مثمرثمر باشم
محمد رضا مامانی ( فوتبال - پرسپولیس ) : ترافیک نمی گذارد!
1- من از عیدهای نوروز خاطره خوشی ندارم ولی یه خاطره دارم که خیلی برام تلخ بود واون هم فوت آقا داییم بود.
2 - به دنیا آمدن بچه خواهرم برایم خیلی مهم بود
3 سه تا ساعت دارم ؛ سیتی زن واون یکی هم سی کی و رادو که آخری قیمتش 1 و نیم میلیون تومان است.
4 راستش را بخواهید اکثر اوقات دیر می رسم البته مقصر اصلی ترافیک نه من البته گاهی اوقات هم شده که به موقع برسم.
5- خوب به اندازه کافی
6 - سلامتی همه بیماران
مهدی امیرآبادی ( فوتبال - استقلال ) : می خواهم ناکامی ها را جبران کنم
1- خاطره خاصی که به ذهنم نمی رسد ولی همین که در سال نو صحیح وسالم در کنار خانواده ام باشم ودور هم باشیم برام کلی خاطرست
2- خط خوردنم از تیم ملی
3- ساعت که زیاد دارم ورساچه بولگاری و سوآچ قیمتش حدود 700 ، هشتصد هزار تومان
4- همیشه زودتر می رسم چون از بدقولی خیلی بدم می آید!
5- بستگی دارد کجا بخواهم بروم
6- سلامتی خانواده ام ودوم اینکه ناکامی هایی که در سال85 برایمان پیش امد جبران کنیم
سهراب بختیاری زاده ( فوتبال – صباباتری) : خدا کند همه بتوانند نیازها را برآورده کنند
1- هر چه سن آدم ها پائین تر باشد ، عید نوروز به آنها بیشتر خوش می گذرد. هر چه سن بالاتر باشد ، خوشی کمتری خواهی داشت. در کل عیدی گرفتن ها در کودکی از بهترین خاطراتم از نوروز است .
2- مهمترین اتفاق سال 85 فوت عمویم بود. ( البته گلزنی سهراب در جام جهانی 2006 نیز فراموش ناشدنی است)
3- زیاد به مارکش اهمیت نمی دهم . گاهی هم شده که اصلا ساعت نمی بندم. مهمتر از ساعت این است که همه بتوانند ساعت داشته باشند ، منظورم این است که بتوانند نیازهای زندگی خودشان را برآورده کنند . اینکه ساعت مچی من چیست و چقدر می ارزد ، مهم نیست.
4- حتما سر ساعت حاضر می شوم ، چون از بد قولی خیلی بدم می آید.
5- یک روز 1000 تومان ، یک روز دیگر 1 میلیون تومان! بستگی به کارم دارد.
6- سلامتی همه ی بیماران