تبیان، دستیار زندگی

واژگان و اصطلاحات سیاسی

انترناسیونالیسم: در مقابل ناسیونالیسم است و عبارت است از اعتقاد به این كه همكاری و معاونت ما بین ملتهای جهان موجب سعادت و برقراری صلح و آرامش حكومت جهانی است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
واژگان سیاسی
واژگان و اصطلاحات سیاسی به اندازه ای گسترده است که گاه بر معانی آنان تردید می کنیم. امروز به معنی برخی از این واژگان می پردازیم.
ابسولوتیسم – Absolutism : ابسولو به معنی مطلق و مقصود از ابولوتیسم حكومت مطلقه و ریاست یك نفر شخص مطلق العنان است بر جامعه. با توجه به این كه در این آئین حقوق و قدرت زمامدار نامحدود است.
آپتی میسم – Optimism : عقیده به خوش بینی و حسن ظن است.
اپورتونیسم – Opportunism : مسلكی است كه طرفدارانش به سرعت بر حسب تغییر وضع سیاسی یا تغییر رژیم یا زمامدار بنا به نفع شخصی تغییر عقیده میدهند.
اتوریتاریانیسم – Authoritarianism : مسلك و سیستم حكومتی كه در آن آزادی فردی تحت الشعاع قدرت و دولت قرار میگیرد.
اتوكراسی – Autocracy : سیستم حكومتی را گویند كه در آن تمام قدرتها در دست زمامدار باشد.
اریستوكراسی – Aristocracy : حكومتی اشرافی كه در آن قدرت و نظارت در دست كمی از اشراف باشد.
امپرالیسم – Imperialism : عقیده و نظری است كه هدفش بسط امپراطوری و توسعه قلمرو و حكومت بر دیگران است.
آنارشیسم – Anarchism : هرج و مرج خواهی. مسلك آنارشیسم حكومت را تنها موجب بدبختی و مصیبت های اجتماعی میدانند.
انترناسیونالیسم – Internationalism : در مقابل ناسیونالیسم است و عبارت است از اعتقاد به این كه همكاری و معاونت ما بین ملتهای جهان موجب سعادت و برقراری صلح و آرامش حكومت جهانی است.
اندوستریالیسم – Industrialism : یعنی صنعتی شدن زندگی انسان و رواج صنعت و كارخانه و ماشین و اهمیت دادن به صنعت.
اندیویدوالیسم – Individualism : یعنی اصالت فرد. طبق این فلسفه باید اجازه داده شود كه هر كس با اختیار آزاد برای خود فكر و كار كند.
اولترا اندیویدوالیسم – Ultra Individualism : عقیده به فردیت افراطی است.
ایزولاسیونیسم – Isolationism : اعتقاد به لزوم تبعیت از یك خط مشی و سیاست و كناره گیری علنی یك ملت از همكاری سیاسی و اقتصادی.
بالشویسم – Bolshevism : شیوه ایی خاص از مكتب ماركسیسم كه طبق آن طبقه كارگر باید بوسیله گروه های محلی كه پیرو انضباطی شدید از طرف دولت مركزی باشند، هر چه زودتر قدرت سیاسی را به دست آورند.
بربریسم – Barbarism : وحشی گری. توحش و حالت بدوی زندگانی جوامع اولیه و اقوام دور از تمدن.
بورژواسی – Bourgeoisie : سرمایه داری. طبقه ثروتمند و سوداگر.
پاتریولیسم – Patriotism : به معنی میهن پرستی است.
پارلمانتریسم –Parlementairism : روشی است كه در آن قوه مجریه خود مسئول قوه مقننه یعنی پارلمان می باشد.
پراگماتیسم – Pragmatism : اصالت عمل و نقطه مقابل متا فیزیك است. پیشوای این مكتب ویلیام جیمز بود.
پروونسیالیسم – Provinclism : عقیده و عدم تمركز امور كشور در پایتخت و تقسیم مسئولیتهای هر بخش به متصدیان آن بخش.
پلوتوكراسی – Plutocracy : نام سیستم حكومتی است كه توسط ثروتمند ترین افراد یك جامعه اداره میشود.
پلورالیسم – Pluralism : به معنی كثرت است. به فلسفه ای سیاسی اطلاق میشود كه علاقه فرد نباید منحصر به پیوستگی سیاسی وی با دولت باشد، بلكه علاقه های دیگر نیز دارد مثل علاقه های مذهبی و اجتماعی.
تئوكراسی – Theocracy : حكومتی را گویند كه روسا و فرماندهان درجه اول آن پیشوایان روحانی و ارباب دین باشند. بعبارت دیگر حكومت مذهبی است.
ترادیسیونالیسم – Traditionalism : اعتقاد به اصالت. سنت پرستی.