تبیان، دستیار زندگی

زمانی که فقر و نداری از بین می رود

در زمان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه علاوه بر بی نیازی ظاهری که در اثر افزایش تولید و توزیع عادلانه ثروت، حاصل می شود، بشر از نظر روحی و باطنی نیز به بی نیازی می رسد و روحیه زیاده خواهی از او رخت بر می بندد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمانی که فقر و نداری از بین می رود

قناعت

یکی از زیبایی های دنیای پس از ظهور این است که اصلا فقر و نداری در بین مردم دیده نمی شود، آن چنان که برای پرداخت خمس و زکات واجب خود نیازمندی پیدا نمی کنند، چون علاوه بر تلاش و کوشش فراوان در امور اقتصادی با روحیه قناعت و ایثارگری به یاری یکدیگر شتافته و به دنبال تجمل گرایی و زیاده طلبی نیستند.
امام باقر علیه السلام می فرمایند: چون حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف قیام کنند، در آن روز زمین گنج های خود را ظاهر سازد و همه برکات خویش را آشکار نماید به گونه ای که کسی از شما موردی برای انفاق و صدقه و کمک مالی نمی یابد؛ زیرا همه مؤمنان، بی نیاز و توانگر خواهند شد. (بحارالانوار،ج52،ح338)

آنچه در شیوه مبارزه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) با فقر، بیش تر حائز اهمیت است، ایجاد روح بی نیازی و بلند طبعی در مردم است؛ زیرا چه بسیارند انسان های ثروتمندی که طبعی گرسنه و روحی آزمند دارند و چه بسا انسان هایی که در عین فقر، از طبعی بزرگ و روحی غنی برخوردارند. مردم در عصر حکومت مهدوی از غنای روحی برخوردارند و این همان دگرگونی معنوی است که در آن عصر پدید می آید.


نیز امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند به سبب او (مهدی علیه السلام ) برکات آسمان و زمین را جاری می کند و در ایام دولت او آسمان می بارد و زمین دانه می دهد. (غیبت شیخ طوسی، ح 149)
آری درسایه حکومت آن حضرت کویری نمی ماند و همه زمین جامه حیات و شادابی به تن می کند.

بی نیازی در سایه قناعت

آنچه در شیوه مبارزه حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) با فقر، بیش تر حائز اهمیت است، ایجاد روح بی نیازی و بلند طبعی در مردم است؛ زیرا چه بسیارند انسان های ثروتمندی که طبعی گرسنه و روحی آزمند دارند و چه بسا انسان هایی که در عین فقر، از طبعی بزرگ و روحی غنی برخوردارند. مردم در عصر حکومت مهدوی از غنای روحی برخوردارند و این همان دگرگونی معنوی است که در آن عصر پدید می آید.
از روایات نیز استفاده می شود که عدم نیازمندی مردم به جهت روحیه قناعت و بی نیازی روحی است یعنی قبل از آنکه مردم صاحب مال فراوان شوند و بی نیاز گردند از درون، روحیه بی نیازی و قناعت در آنها پیدا می شود و به آنچه خداوند از فضل خویش به آنها عطا کرده راضی و خشنود می گردند.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در توصیف روزگار دولت مهدی علیه السلام فرموده است: خداوند بی نیازی را در دل های بندگان قرار می دهد. (بحارالانوار ج51ص84) این در حالی است که پیش از ظهور روحیه آزمندی و زیاده طلبی عامل مؤثری در رقابت های غلط و انباشتن اموال بر روی هم و انفاق نکردن آنها به نیازمندان بوده است که باعث اختلاف طبقاتی شده و مشکلات فراوانی در جامعه مسلمین به وجود آورده است و این که اسلام پرداخت خمس و زکات را واجب کرده به این علت است که افراد جامعه تقریبا در یک سطح قرار گرفته و ثروت های انبوه در جایی نماند در حالی که افرادی گرسنه مانده اند.

صفت پسندیده قناعت

قناعت، از فضیلت های مهم اخلاقی و صفات پسندیده انسانی است که از گرفتار شدن انسان به رذیلت دنیا دوستی که ریشه همه خطاهاست جلوگیری می کند.  قناعت یعنی اکتفا کردن به کم و پرهیز از زیاده روی. در رهنمودهای اولیای الهی با تعابیر مختلفی از فضیلت و ارزش قناعت سخن به میان آمده و تأکید شده است که بهترین زندگی را کسی دارد که به صفت قناعت آراسته است وگرنه انسان های حریص و آنهایی که در تمام لحظات زندگی به دنبال تحصیل ثروتند، اگر تمام دنیا را به آنها بدهند سیر نمی شوند و در نتیجه لحظه ای در زندگی از آرامش و آسایش برخوردار نیستند.
قناعت‏ اگر در تمام مراحل زندگى (پوشاك، خوراك، مسكن، شهوات، تمایلات نفسانى، ثروت، ملك) صورت بگیرد؛ ریشه طمع و شهوت و هوا‏هاى نفسانى قطع شده و با آسایش خاطر و راحتى تن و دل مى ‏توان توجه كامل به عالم روحانیت و لقاء پروردگار محبوب پیدا كرد. باید متوجه شد كه به مقتضاى حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرمودند: دو گرسنه هرگز سیر نمی شوند؛ یكی جوینده علم و دیگر جوینده دنیا، طالب دنیا از نظر علاقه و محبت قلبى هرگز سیر نخواهد شد اگر چه تمام دنیا را مالك باشد، زیرا دنیا محدود است، ولى علاقه و طلب همیشه در ازدیاد و شدت بوده و تمام ‏شدنى نیست و طالب دنیا پس از دارا شدن تمام دنیا مى‏ باید باز به همان مقدار قناعت‏ كرده، و حرص و طمع خود را محدود نماید. پس چه بهتر است كه این امر (قناعت‏) در همان مرحله اول صورت گرفته، و پس از بدست آوردن ضروریات وسائل زندگى، حرص و طمع و شهوت و علاقه خود را محدود كرده و از فعالیت بیجا و زحمت و مشقت بى‏ نتیجه خوددارى نموده و خود را مبتلا و گرفتار نسازد. استفاده از دنیا به مقدار حاجت و لزوم در زندگى است و اضافه بر آن غیر از تحمل زحمت و مشقت نتیجه ‏اى ندارد.

قناعت اولین راه زندگی خوش

روایت معروفی در مورد درب های بهشت در بحارالانوار آمده است که پیامبر صلی الله و علیه وآله فرمودند: بهشت هشت درب دارد و بر هر درب چهار نکته نوشته شده است. مکتوبات نخستین درب چنین است: هر کاری راهی دارد و راه زندگی چهار چیز است:
1- قناعت 2- حق گویی 3- ترک کینه 4- مجالست با اهل خیر (بحار الانوارج8،ص144)
بنابراین اولین راه زندگی خوب، قناعت است. مال و ثروت باید در خدمت بشر و دین باشد نه این که وسیله تباهی و فساد قرار گیرد، قناعت ثروت بی پایان است که روان انسان را آرامش بخشیده و مانند دوستی مهربان همواره انسان را از سقوط نجات می دهد، انسان قانع سرمایه ای بی پایان دارد.

پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در توصیف روزگار دولت مهدی علیه السلام فرموده است: خداوند بی نیازی را در دل های بندگان قرار می دهد. (بحارالانوار ج51ص84) این در حالی است که پیش از ظهور روحیه آزمندی و زیاده طلبی عامل مؤثری در رقابت های غلط و انباشتن اموال بر روی هم و انفاق نکردن آنها به نیازمندان بوده است که باعث اختلاف طبقاتی شده و مشکلات فراوانی در جامعه مسلمین به وجود آورده است و این که اسلام پرداخت خمس و زکات را واجب کرده به این علت است که افراد جامعه تقریبا در یک سطح قرار گرفته و ثروت های انبوه در جایی نماند در حالی که افرادی گرسنه مانده اند.


حضرت علی علیه السلام افزون بر تصریح به این حقیقت که حریص هرچند همه امکانات دنیا را در اختیار داشته باشد باز فقیر است، می فرمایند: خوش ترین زندگی را کسی دارد که خداوند متعال نعمت قناعت را به او عنایت کرده است و نیز می فرمایند: به جستجوی بی نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت ندیدم. شما هم قناعت کنید تا بی نیاز شوید. بنابر این چه خوب است با قناعت در زندگی هم به آرامش رسیده هم زمینه ظهور حضرت را فراهم کنیم.

خلاصه سخن

بر اساس روایات، در زمان امام مهدی عجل الله تعالی فرجه علاوه بر بی نیازی ظاهری که در اثر افزایش تولید و توزیع عادلانه ثروت، حاصل می شود، بشر از نظر روحی و باطنی نیز به بی نیازی می رسد و روحیه زیاده خواهی از او رخت بر می بندد؛ یعنی قبل از این که اقتصاد او رشد کند و توسعه یابد، ارزش های او عوض می شود و ریشه می یابد و برخورداری از دنیا نیز رنگ الهی و ارزشی به خود می گیرد.
فقر و دارایی ریشه در نفس آدمی دارند. اگر انسان به تهذیب نفس بپردازد در عین کم داشتن قانع و بی نیاز می شود، ولی اگر از این امر غفلت کند و حرص و آز در وجود او ریشه بدواند، هرقدر ثروتمند باشد، بی نیاز نمی شود.

منابع:
سیره امام مهدی( قنبر علی صمدی)
چگونه بهشتی شویم (استاد رفیعی)
نگین آفرینش
مصباح الشریعه ترجمه مصطفوی
سی دی جامع الاحادیث

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.