تبیان، دستیار زندگی
به اتفاق گروه تبیان وارد ستاد فرماندهی نیروی انتظامی كشور می شویم. با هماهنگی های انجام شده ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دیدار با فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران

مقدمه : به اتفاق گروه تبیان وارد ستاد فرماندهی نیروی انتظامی كشور می شویم. با هماهنگی های انجام شده به طبقه فوقانی ساختمان فرماندهی می رویم . اگرچه محیط نظامی است اما برخوردها خیلی گرم و صمیمیاست ؛ برخوردی كه طی چند سال اخیر در تمامی مراجعات مردمی با پلیس شاهد آن بوده ایم.

ما را به دفتر فرماندهی راهنمایی می كنند ؛ اتاق سردار احمدی مقدم دلباز و آرام بخش است ؛ دیوارها چوبكاری شده و شكل هندسی منظمی با چوبها در آن طرح شده است كه ثبات را در ذهن تقویت می كند.

لوزی های سبزرنگ كه قدری هم برجسته اند ، در قسمت فوقانی اقتدار را نشان می دهد و كفپوش قهوه ای آن با تناسبی كه در قیاس با رنگ چوب دیوار دارد ، آرامش را منتقل می سازد.

با وجود دكور دقیق اتاق كه البته سالها پیش طراحی و اجرا شده ، به ما اجازه می دهند لت یا همان بیلبورد مخصوص توقف ممنوع را روی دیوار اتاق فرماندهی نصب كنیم.

دیدار با فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران! ؛ به نظر خیلی هیجان انگیز است اما سردار احمدی مقدم بسیار آرام است و با طمانینه ی خاصی به سوالات ما پاسخ می دهد ...

با سلام و عرض خسته نباشید. در ابتدا از شما تشكر می كنم كه دعوت ما را پذیرفتید و قبول فرمودید كه در مصاحبه نوروزی ما شركت فرمائید.

تبیان : سردار لطف فرمائید و یك بیوگرافی از خودتان ارائه دهید؟

- بسم الله الرحمن الرحیم . بنده سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم هستم. متولد 1340 در نارمك تهران در دوره انقلاب در سال 56 مدتی برای دروس حوزوی عازم قم شدم و بعد با انقلاب مواجه شدیم و حوزه ها تعطیل شد و در جریان انقلاب و داستان مبارزه و پخش اعلامیه و كلاً كار فرهنگی و سازماندهی جلسات شركت داشتیم و بعد از پیروزی انقلاب عضو كمیته شدم . در   سال 58 وارد سپاه شدم و خود به خود شرایط انقلاب مسیر ما را تغییر داد و در داستان خلق عرب به خوزستان رفتم و از آنجا به كردستان و بعد به سقز رفتم. در ابتدای جنگ من در منطقه غرب بودم و بعد به شمال غرب رفتم. فرمانده سپاه سردشت بودم. تا پایان جنگ من در جبهه حضور داشتم البته به جز آن مدتی كه در بیمارستان بستری بودم.

در همان دوران جنگ من دانشگاه قبول شدم كه فرصت نبود و بعد از جنگ در رشته علوم اجتماعی از دانشگاه تهران لیسانس گرفتم و بعد در دوره فرماندهی ستاد در ارتش كارشناسی ارشد مدیریت دفاعی را گذارندم و دوره علوم استراتژیك در امنیت دفاعی را در دانشگاه نیروی های مسلح گذراندم. بعد از ادغام ، مدتی در نیروی انتظامی بودم. مدتی در دانشگاه علوم انتظامی به عنوان فرمانده بودم و مدتی به عنوان معاون هماهنگ كننده بعد مجدداً به سپاه برگشتم. در بسیج جانشین نیروی مقاومت بودم و سپس فرمانده بسیج در تهران بزرگ و بعد در تیرماه سال 84 به نیروی انتظامی برگشتم و به عنوان فرمانده نیروی انتظامی ایران انتخاب شدم.

تبیان : از فعالیتهای خود در دوران انقلاب بفرمایید؟

در سال 54 یا 55 برای اولین بار با فتاوای امام و نوارهای ایشان آشنا شدم. در همان سال ساواك پدر من را به علت فعالیت سیاسی و مذهبی دستگیر كرد ؛  ساواك حتی بر روی داشتن رساله امام هم حساسیت داشت.

در آن زمان ما یك رساله حقیقی از امام را با جلد مبدل در مسجد خودمان مخفی كرده بودیم و از آن استفاده می كردیم.

مسجد محل ما در آن زمان یك پایگاه مبارزه هم بود. سخنرانانی كه آنجا دعوت می شدند مثل مرحوم هاشمی نژاد از مبارزان بنام انقلاب بودند كه در حقیقت آخرین منبرش را در مسجد محل ما رفت. در آن زمان جوانها در مسجد حضور پرشور و فعالی داشتند. بعد از سخنرانی ها، همه شعار می دادند و تظاهرات شروع می شد . تا اینكه یك شب با نیروی گارد درگیر شدند. و مردم را دستگیر كردند، در مسجد محل آقای اكرمی حضور داشتند. همه می پرسیدند كه آقای اكرمی دستگیر شده یا نه؟ وقتی من به خانه رسیدم دیدم ایشان در خانه ما هستند و در واقع ایشان را از درب زنانه ، خانمهای محل فرار داده بودند. به علت اینكه شبها حكومت نظامی بود و ایشان از این هراس داشتند كه گشت خانه به خانه ایجاد شود و برای خانواده ما مشكلی پیش نیاید ، فرمودند كه من همین الان باید از خانه خارج شوم. من در آن زمان یك موتورسیكلت یاماها مینی 80 داشتم و به آقای اكرمی یك دست لباس ورزشی دادم و ایشان عبای خود را در آوردند و لباسهای ورزشی را پوشیدند و سوار موتور شدند. سر كوچه كه رسیدم مامورها ما را نگه داشتند و پرسیدند كجا می روید؟ من گفتم كه ما كار داریم . پرسیدند شما آقای اكرمی را ندیدید؟ گفتیم نه و رفتیم .

در حالیكه آقای اكرمی با لباس مبدل در پشت من نشسته بود و لباس هایش در ساك ورزشی بود.

به هر حال می خواهم بگویم كه حال و هوای مسجد ما این گونه بود. در قبل از انقلاب من برای تحصیل به قم رفتم و در جریان انقلاب به تهران آمدم و عضو كمیته استقبال حضرت امام بودم. در حقیقت اولین كار انتظامی من در بهشت زهرا بود.

تبیان : یك كم در مورد تشكیل كمیته و حضورتان در آن صحبت كنید.

بعد از پیروزی انقلاب هم همین مسجد ، یكی از پایگاههای كمیته شد. چون یكی از درگیریهای اصلی در جریان انقلاب در همین محله ما صورت گرفته بود. به خاطر همین مسجد محل ما یكی از پایگاههای بنام آن زمان قلمداد می شد و خود به خود مسجد تبدیل شد محل كمیته و بعد از چند ماه كمیته جنبه رسمی به خود گرفت. ساختمان مجلس كنونی كه آن زمان شبكه آموزش تلویزیون بود و انقلابیون آن جا را تصرف كرده بودند، بعدها محلی برای ثبت نام در كمیته شد كه از مسجد محل ما همه را بررسی كردند و فقط دو نفر را برای عضویت كمیته انتخاب كردند ، یكی امام جماعت مسجد و دیگری بنده بودم كه هنوز كارت آن را دادم. البته طولی نكشید كه سپاه تشكیل شد و ما وارد سپاه شدیم. فكر كنم كار كمیته هم بعد از چند ماه منسجم تر ادامه پیدا كرد و فعالیتشان را با مسجد با هم ادغام كردند و در نارمك هم كمیته در منطقه هفت حوض ایجاد شد كه بعد تبدیل به همین كلانتری فعلی شد.

تبیان : در دوره جنگ ، عملیاتهایی كه حضور داشتید را نام ببرید و توضیح دهید؟

من عمدتاً در شمال غرب بودم به جز نیمه دوم جنگ. در عملیاتهایی كه روز اول عراق حمله كرد ، در منطقه سر پل ذهاب حضور داشتم. زمانی كه قصر شیرین سقوط كرد در پاوه و جوانرود بودم و از آنجا رفتم سردشت كه در آنجا عمدتاً عملیاتهای داخلی  بر علیه حزب دموكراتها و خیلی سخت بود. یكسال  سردشت بودم و بعد به سمت جاده پیرانشهر رفتم  . عمدتاً در عملیاتها حضور داشتم از جمله والفجر2 و كربلای 2 و كلاً در بیشترعملیاتهای منطقه شمال غرب بنده حضور داشتم. مدتی هم در قرارگاه رمضان جانشین قرارگاه بودم و در عملیاتهایی مثل فتح 1 كه ماموریت آن حمله به پالایشگاه كركوك بود شركت داشتم. بعد از آن به منطقه جنوب رفتم و در كربلای 5 شركت كردم ، در آنجا مجروح شدم و 6 ماه بستری بودم. بعد از آن هم در نیروی زمینی جانشین فرمانده عملیات بودم و بعد در ماهدشت و حلبچه و ... حضور داشتم.

تبیان : یك خاطره از دوران جنگ برای ما می گویید؟

دو خاطره دارم یك قسمت شیرین و یك قسمت تلخ.

روز اولی كه ما شهر حلبچه را محاصره كردیم ، هوا گرگ و میش بود كه وارد شهر حلبچه شدیم و عراق شدیداً آن شهر را بمباران می كرد. چون من مسئول عملیات بودم ، وقتی برای بازرسی اوضاع رفتیم به همراه چند تن از دوستان با یك تویوتا وارد شهر شدیم و به منطقه ای خوش آب و هوا رسیدیم كه در یك سنگر در آن منطقه مستقر شدیم. نزدیكی های شب متوجه شدیم كه خبری از بمباران و هیاهو نیست. برای خرید نان و غذا به شهر رفتیم كه یواش یواش متوجه شدیم حمله شیمیایی صورت گرفته است. به سرعت از شهر خارج شدیم و احساس تنگی نفس و سر درد به من دست داد ؛ آمپول آتروپینی كه همراه داشتیم به خودمان تزریق كردیم .  به علت سر درد زیاد به خواب رفتم. صبح كه از خواب بیدار شدم، احساس كردم كه حالم كمی بهتر شده و شرایط مساعدتری دارم. صبح اول وقت به شهر برگشتیم و واقعاً از اوضاع شهر اطلاعی نداشتیم . در داخل شهر پیرمردی را دیدم كه بر روی سكوی جلوی در خانه نشسته بود. از او پرسیدم  پدرجان چه خبره ؟ و در همین حین دستی به شانه اش زدم كه دیدم به زمین افتاد. در شهر كه به راه افتادیم دیدیم مردم كه در حال فرار بودند به زمین افتاده و مرده اند. در خانه ها ، بازار ، مغازه ها هیچ موجود زنده ای پیدا نمی شد و مثل اینكه كل شهر به خواب فرو رفته باشند.

از جاده های به سمت ایران به راه افتادیم ؛ در جاده هم پر بود از افرادی كه قصد فرار از شهر را داشتند و دچار خفگی با مواد شیمیایی شده بودند . خلاصه صحنه های فجیعی رخ داده بود و از پیرمرد و پیرزن تا كودكان خردسال همگی جان سپرده بودند.این حادثه نزدیك به عید نوروز بود و آن سال نوروز را با غم و اندوه آغاز كردیم.

تبیان : از تخصص و تحصیلات خود چقدر در امور فرماندهی استفاده می كنید؟

- لیسانس من در علوم اجتماعی است كه این  رشته در نیروی انتظامی بسیاركاربرد دارد. ما به كارشناس های این رشته بسیار نیاز داریم. چون مقام معظم رهبری هم از نیروی انتظامی به عنوان نیرویی اجتماعی یاد فرموده اند .

این رشته خیلی كمك حال من است. ادامه تحصیلاتم تا مقطع دكترا هم در مدیریت دفاعی است و به دلیل داشتن دید راهبردی امنیتی و فراتر از عملیاتهای پلیسی به كار ما می آید.

تبیان : اهمیت تحصیلات مرتبط  در رده های معاونتی شما هم رعایت شده است؟

- در معاونین هم، بنده به یاد دارم در 12، 13 سال گذشته كه من فرمانده دانشگاه علوم انتظامی بودم ، در نیروی انتظامی به تعداد انگشت شماری ما مدرك كارشناسی ارشد داشتیم. من اولین دوره كارشناسی ارشد را در سپاه راه اندازی كردم ، و خوشبختانه امروزعمده مدیران ما در نیروی انتظامی دارای تحصیلات كارشناسی ارشد به بالا در رشته های مرتبط هستند.

تبیان : اقتدار را در چه تعریف می كنید ؟ اقتدار پلیس ایران را در چه می دانید؟

-  طبق تعریف معمول ، كاربرد "زور قانونی" یعنی تركیبی از قدرت و مشروعیت . در واقع واژه پلیس امین و جامعه ایمانی مساوی با امنیت پایدار می باشد.

یك فرمانده خوب اولاً باید خاصیت فرماندهی داشته باشد. و از هیبت،  اقتدار و برش لازم برخوردار باشد. دوم  دانش لازم و سوم قدرت تعامل در بیرون سازمان را هم دارا باشد.

تبیان: یك فرمانده خوب و به تمام معنا باید چه صفاتی داشته باشد؟

-        یك فرمانده خوب اولاً باید خاصیت فرماندهی داشته باشد. و از هیبت،  اقتدار و برش لازم برخوردار باشد. دوم  دانش لازم و سوم قدرت تعامل در بیرون سازمان را هم دارا باشد. سازمانی مثل نیروی انتظامی تعامل وسیعی در بیرون از این سازمان دارد. یعنی یك فرمانده هرچقدر قوی و مقتدر باشد ، ولی مثلا با رسانه ها رابطه خوبی نداشته باشد دوام چندانی نخواهد آورد. به همین جهت بعد تعاملی در نیروی انتظامی یك امر ضروری است ، چون دامنه تعامل ما با سایر ارگانها و سازمانها گسترده است.

بعد دیگر فرمانده خوب، مقبولیت و محبوبیت در بین مردم و كلاً زیردستان است. چون داشتن یك چهره محبوب و مقبول در بین كاركنان ، آنها را در پیشبرد اهدافشان یاری می كند. دیگر اینكه یك فرمانده باید ذهن خلاق داشته باشد تا بتواند در عرصه های مختلف تصمیمات مهمی را اتخاذ نماید.

تبیان : این خلاقیت با نظم منافات ندارد؟

-  خیر، خداوند خلاق ترین  و در عین حال ناظم و نظم دهنده هم هست .خلاقیت یعنی آفرینش . از سنتهای گذشته عبور كردن و ایجاد نوآوری.

تبیان : چرا اكثر فرماندهان نیروی انتظامی ، سپاهی هستند ؟ و از نیروی ارتشی و یا سایر قوا كمتر هستند؟

-  سپاه شباهت هایی با ارتش و شباهت هایی با نیروی انتظامی دارد. من  هم در ارتش دوره دیدم و هم در عملیاتهای مختلف مشترك بین سپاه و ارتش شركت كرده ام. اتفاقاً خیلی از همكاران ارتشی از دوستان قدیمی بنده هستند. اما طبیعتاً جنس ارتش و جنس نیروی انتظامی با یكدیگر فرق می كند.

شاید ورود بچه های سپاه در زمان امیر سیف الهی به ناجا شروع شد و شاید هم به دلیل سابقه ایشان این امر صورت پذیرفت . بنده در زمان ایشان فرمانده دانشگاه علوم انتظامی شدم. البته دوستانی كه از سپاه به نیروی انتظامی وارد شدند ، به دنبال پست و مقام نبودند . افرادی بودند كه معمولاً دعوت شدند وهدف خدمت به نیروی انتظامی را داشتند. البته به مرور زمان به سمتی خواهیم رفت كه دوستان ما در همین نیروی انتظامی كه از ابتدا وارد این سیستم شده اند ، به فرماندهی این ارگان برسند و در آینده نه چندان دور این امر تحقق پیدا خواهد كرد.

تبیان : قبل از اینكه شما فرمانده پلیس بشوید ، دغدغه هایتان چه بود و چه دیدی نسبت به پلیس داشتید و بعد از این مقام ، دغدغه هایتان چیست و چه نظری در رابطه با پلیس دارید؟

-  درست است كه در بین فعالیت هایم در نیروی انتظامی ، چهار سال به سپاه رفتم ، ولی باز هم در بسیج و سپاه با مشكلات نیروی انتظامی درگیر بوده و آشنا بودم و كما بیش در جریان تحولات نیروی انتظامی قرار داشتم. پیش از فرماندهی هم معاون هماهنگ كننده ی همین نیرو بودم. نیروی انتظامی در دهه گذشته روند رو به رشد خودش را آغاز كرد. كه از مراحل عبور از گذرها ، تثبیت و شكل گیری،  فرهنگ سازی و یك دوره رو به اوج كه از سال 80 به بعد ناجا حركت رو به اوج خود را اغاز كرده بود. به همین جهت این كارها برای فرمانده جدید مشكلاتی را بوجود می آورد. چون انبوه انتظارات و توقعات را باید پاسخگو می شد در حالیكه سازمان ما دچار یك سری مشكلات بود. این انبوه بارهایی كه بر روی ناجا گذاشته می شد و  معمولاً توسعه منابع با توسعه مسئولیت ها و وظایف با همدیگر همخوانی نداشت.  تقریباً تدبیری كه من داشتم خیلی متفاوت نبود و هم بچه ها من را می شناختند و هم من آنها را می شناختم و می دانستم چه كار می خواهم بكنم چون همین برنامه سوم كه من رفتم عملی شد و وقتی كه برگشتم عمرش به پایان رسید من در مقام معاون هماهنگ كننده خودم این برنامه را تنظیم كرده بودم و با اینكه اینجا نبودم، به نوعی حضور داشتم و وقتی كه آمدم كنترل كردم كه چقدر برنامه پیشرفت كرده و برنامه چهارم كه نوشته شده بود یك بار بازبینی كردیم و یك مقدار توسعه دادیم و فكر كنم منطبق با برنامه چهارم به جلو حركت كنیم.

تبیان : گاهی در برخی حوادث خودتان سر صحنه ها كنار دیگر نیروهایتان حاضر می شوید ، دلیل آن چیست؟

-  خب بله گاهی حاضر میشوم. مانند حادثه تاسوكی كه پیش آمد ، شب جمعه بود و من صبح اول وقت خودم را به صحنه رساندم . البته نمی توان در تمامی حادثه ها حضور داشت و معمولاً حوادثی كه از حالت محلی به حالت ملی تبدیل شود خود به خود ما در آن حاضر خواهیم شد.

تبیان : حضور شما در صحنه ها چقدر تاثیر گذار خواهد بود؟ حداقل در بین مامورین و سرباز ها ؟

-        حضور من بی تاثیر نیست ، اما ادبیات سازمانی ما به گونه ای نیست كه حتماً مقام مافوق بالای سر آنها حضور داشته باشد. البته می تواند استرس آفرین هم باشد. چون مجبور می شوند كارهایی را كه دارند  رها كنند و مراسم تشریفات را رعایت كنند. اما حضور ما برای ایجاد دلگرمی در مردم است كه فكر نكنند آن منطقه بدون امنیت رها شده است. مردم انتظار دارند كه مسئولین به آنها توجه كنند.

 تبیان : از نظر سخت افزاری در این چند ساله پلیس رشد خوبی داشته ، برنامه جدید دیگری دارید؟

- ما بیشتر به پیشرفت در بعد نرم افزاری اتكا داریم تا به بعد سخت افزاری. در واقع بیشتر نگاهمان به بخش الكترونیك و فناوری اطلاعات است. در حال حاضر در زمینه كنترل نامحسوس و خدمات دولت الكترونیك گامهای بلندی برداشته شده است. امسال ما حدود 52 میلیارد تومان در زمینه توسعه خدمات و ایجاد امنیت سرمایه گذاری كردیم  و آن صف هایی كه جلوی گذرنامه ها و شماره گذاری ها بود از بین رفته و خدمات بیشتری در اختیار مردم قرار می گیرد.

تبیان : این اصطلاح كه «پلیس یك گام از خلافكار جلوتر است» واقعیت دارد؟

-  البته این بدان معنی تحت اللفظی نیست ، بلكه بخاطر برنامه های پیش گیرانه ما از وقوع بسیاری جرائم جلوگیری شده است.

در بهمن ماه ، 28 درصد تلفن تقدیر و تشكر و 5/11 درصد تلفن شكایت و گله مندی داشتیم كه این میزان نسبت به معیار سال قبل كه برابر بودند یعنی میزان شكایات و تقدیر و تشكر 17 درصد بود، پیشرفت كرده است .

تبیان : شما راه كارهایی در جهت جلب رضایت عمومی مردم دارید؟

-        بله ما شاید 4 مكانیزم داشته باشیم. یكی 110 است كه مردم تماس می گیرند و اپراتورهای ما هر چه كه آنها می گویند در فرمتهای مخصوص وارد می كنند و آنلاین در مركز فرماندهی مشاهده می شود و ما تصمیم لازم را اتخاذ می كنیم و بعد دستور لازم آن لاین بر روی سیستم مشاهده می شود. یعنی درخواست مردم و دستور آن قابل دسترسی و مشاهده خواهد بود. ما 2 درصد از مكالمات را انتخاب می كنیم ، با آنها تماس گرفته می شود و از آنها نظرسنجی می شود كه شكایت شما چه شد و به

كجا انجامید و چگونه پاسخ داده شد؟ در این زمینه رضایت مردم 92% می باشد.

مكانیزم دیگر ما 197 است كه با عنوان شما پلیس ما باشید به انتقادات و پیشنهادات كه رسیدگی می شود.

در بهمن ماه ، 28 درصد تلفن تقدیر و تشكر و 5/11 درصد تلفن شكایت و گله مندی داشتیم كه این میزان نسبت به معیار سال قبل كه برابر بودند یعنی میزان شكایات و تقدیر و تشكر 17 درصد بود، پیشرفت كرده است. یك مكانیزم ما نظرسنجی ما است و مكانیزم دیگر ما همین رسانه است و خبرنگارها كه سوالهای آنها نشان دهنده دیدگاه مردم است.

تبیان : وضعیت امنیت كشور را چطور توصیف می كنید؟

-  ما اولویت خود را به برخورد با جرایم امنیتی و آنچه كه وحشت آفرین است برای مردم قرار داده ایم و طبعاً شاید مردم انتظار داشته باشند كه در كشور امنیت كامل برقرار بشود كه پیاده كردن چنین توقعی خارج از تصور است. اما ما توانستیم در زمینه جرائم ایمنی حدود 10 درصد كاهش جرائم را داشته باشیم و این در حالی است كه ما امسال 7 الی 8 درصد افزایش كشف داشتیم. جرائم امنیتی مثل سرقت بانك، سرقت مسلحانه، گروگان گیری، آدم ربایی، راه زنی و تجاوز به عنف و انواع این جرائم می باشد كه در بعضی مثل سرقت بانك كاهش چشمگیری را مشاهده كردیم. كه در كل میانگین آنها 10 درصد كاهش را نشان می دهد كه امیدوارم در سال آینده هم چنین روندی را داشته باشیم.

تبیان : عملكرد رسانه ها نسبت به شما تخریبی است یا تقویتی؟

-  در اوایل حضور من ، بعضی از روزنامه های اصلاح طلب برداشت سوئی داشته و در ذهنشان روابطی را تصور كرده بودند و كمی رفتار غیر متعارف داشتند. به غیر از روزهای اول ، هیچ نوع بر خورد مخالفی را ما مشاهده نكردیم و امروز نیروی انتظامی توانسته اثبات بكند كه رفتار سیاسی و جناحی و غیره ندارد و امنیت كشور، جناح نمی شناسد و نیاز همه مردم است ، مثل نان كه شما وقتی نان می خواهید بخرید كسی از شما نمی پرسد كه جزو كدام حزب و جناح هستید، امنیت یك چیز عمومی است و دولت تعهد كرده كه ایجاد امنیت بكند.

تبیان : ماجرای شهرام جزایری چه شد؟

-        شهرام جزایری از زمانی كه دستگیر شد و تحویل سازمان قضایی شد دیگر به ما ارتباطی نداشت و حتی بعد از فرار هم مربوط به سازمان زندانها می شد كه پرونده به نیروی انتظامی پرونده اش ارجاع داده شد و  قاضی پرونده دوباره ابلاغیه ای زد كه پرونده را به واحد حفاظت اطلاعات قوه قضائیه واگذار كرد و از حیطه عملیاتی ما خارج ساخت. البته شایعاتی در خصوص اینكه فرار ایشان از قبل طراحی شده بود و تبانی بوده است رد شد و ماهم مدركی دال بر فرار دادن جزایری نداشتیم و طی تحقیقات به عمل آمده معلوم شد كه كوتاهی صورت گرفته كه البته رئیس محترم قوه قضائیه هم با عاملین این كوتاهی برخورد كردند.

-

تبیان : به نظر شما ایشان در داخل كشور هستند و یا به خارج رفتند؟

-  هنوز هیچ اطلاعاتی در دست نیست و مشخص نشده كه ایشان از كشور خارج شده باشند و پلیس بین الملل هم پیگیر جریان آقای جزایری هستند و در صورت مشاهده جلب و تحویل دولت ایران خواهد گردید.

تبیان : آیا شما با آقای احمدی نژاد نسبتی دارید؟

- آن قسمت "احمدی" مشترك است ولی بین "نژاد" و "مقدم" اختلاف است !

من هیچ نسبت فامیلی با آقای احمدی نژاد ندارم. البته ایشان از دوستان بنده هستند قبل از اینكه رئیس جمهور بشوند و بعد هم روابط دوستانه ما بوده و نسبتاً با هم بچه محل هستیم و هر دو اهل یك مسجد بودیم.

تبیان : چقدر وقت برای منزل می گذارید؟

-  فكر می كنم كافی نیست و سعی می كنم در حد انتظاراتشان حضور داشته باشم و بی توجه به خانه نباشم و حداقل اینكه وقتی از این جا به خانه می روم مسائل حرفه ای ام را به خانه نبرم ، چه تلفن، نامه و غیره باشد و سعی می كنم آن حداقل ساعاتی كه در كنار خانواده هستم را دربست در اختیار باشم و بی حوصلگی از خودم نشان ندهم.

من جرات چانه زدن ندارم و هر قیمت كه بگویند مجبورم بخرم ، اما مردم تصور می كنند كه من نصف قیمت خرید می كنم !

تبیان : به خرید هم می روید؟

-  به دلیل شغلم متاسفانه خیر. به دلیل اینكه من جرات چانه زدن ندارم و هر قیمت كه بگویند مجبورم بخرم و اما مردم تصور می كنند كه من نصف قیمت خرید می كنم ! در واقع كاسب ها هم لطف دارند و این محبت آنها برای من معذوریت اخلاقی دارد و من هر چیزی كه بخواهم بخرم اول در نظر می گیرم و بعد یك نفر را به طور ناشناس برای خرید آن می فرستم.

تبیان : در خانه هم برخورد انتظامی با اهالی منزل دارید؟

-        خیر در خانه ما برخورد انتظامی را معمولاً فرمانده خانه با ما دارند!

من آشپز خوبی هستم و معمولاً در روزهای تعطیل اگر حوصله ام در خانه سر برود شیفت آشپزخانه را به عهده خواهم گرفت.

تبیان : شما آشپزی می كنید؟

-  بله من آشپز خوبی هستم و معمولاً در روزهای تعطیل اگر حوصله ام در خانه سر برود شیفت آشپزخانه را به عهده خواهم گرفت.

تبیان : بهترین غذایی كه پخت می كنید؟

-  من هر نوع غذا را طبخ می كنم.

تبیان : شما چند فرزند دارید؟

- من 5 فرزند دارم.

تبیان : اسامی آنها و سن و سال آن ها را می گویید؟

-  بزرگترین آنها زهره نام دارد كه سال آخر رشته معماری ست . دومی مجید است كه سال سوم حقوق است. سومی زهرا است كه سال دوم دبیرستان است و ریاضی فیزیك می خواند و بعدی نوید است كه در سال اول راهنمایی تحصیل می كند  و آخری علی كه چهارم دبستان است.

تبیان : پس حسابی با جوانها سرو كار دارید! دغدغه شما به عنوان پدر برای جوانهایتان چه می باشد؟

ج: متاسفانه شما هر چقدر تلاش بكنید نمی توانید بگویید كه فرمان تربیت فرزندانتان به دست شماست. جامعه حالت بسیار لغزنده ای دارد. البته در منزل خود به این شدت با مشكل مواجه نیستم ، اما در جامعه مشاهده می شود كه والدین با شخصیت و با منش والا سعی در تربیت فرزندان خویش دارند كه بعضاً نتیجه معكوس كسب می كنند. به دلیل اینكه تاثیر جامعه نسبت به تربیت والدین بیشتر است.

تبیان : تا به حال پیش آمده كه فرزندانتان تاخیر داشته باشند و شما نگران شوید؟

- من خودم روی این مسئله خیلی حساس هستم، هم خودم و هم همسرم این مسئله را پیگیر هستیم و تا یكی از فرزندان تاخیر بكند ، چند بار با او تماس می گیریم و پیگیر این مسئله می شویم.

تبیان : ایام نوروز را شما به كجا تشریف می برید؟

-  نوروز ما معمولاً كار و تفریح و غیره همزمان است . همكاران را در عید نوروز دو شیفت كرده ایم نیمی در خدمت و نیمی در تعطیلات سپری می كنند و البته زمان شیفت بندی را به عهده خودشان گذاشته ایم و معمولاً امور اداری در نوروز تعطیل است مگر در مواقع ضروری. به دلیل آن كه آنهایی كه در مرزها و مناطق دور افتاده خدمت می كنند تصور نكنند كه در نوروز ما آنها را رها كرده ایم و آنها در خدمت مانده اند، من و یا جانشین من در ایام نوروز به آنها سركشی خواهیم كرد ولو چند ساعت . معمولاً در نوروز برای بازدید 12 الی 13 استان  می روم و در این بین اگر بتوانم خانواده خود را نیز همراه خودم خواهم برد. و تلاش می كنم در طول روز خیلی خودم را درگیر كار نكنم و در نوروز بیشتر در اختیار منزل باشم.

دو سه سال پیش دوچرخه پسرم را از جلوی در منزل دزد برد.

تبیان : تا به حال دزد به شما زده است؟!

-  بله ؛ دو سه سال پیش دوچرخه پسرم را از جلوی در منزل دزد برد.

تبیان : در رابطه پلیس مخفی ، آیا ما اصلا پلیس مخفی داریم؟ چون معمولا  كسی در باره ی پلیس مخفی اطلاعات ندارد؟

-  پلیس مخفی به آن مفهوم كه كسی كلاً شغلش پلیس مخفی باشد مطرح نیست. ما عمدتاً به صورت كنترل نامحسوس مامورینی داریم و در بعضی بخشها همكاری های مردمی را ؛ در بعضی ماموریتها از آنها استفاده می كنیم . معمولاً نیروهایی را برای كنترل عوامل خودمان در جهت عكس العمل به ناهنجاریهای جامعه داریم كه اینها ناظر به كم كاری های مامورین خودمان هستند و آن را به ما گزارش می كنند و البته آنها حق اقدام ندارند.

تبیان : در مورد رشوه كه البته قابل كتمان نیست و كم و بیش حرف آن در جامعه مطرح می شود. با این مساله چطور برخورد می كنید؟

- رشوه یك مسئله اساسی است . فساد اداری به اقتصاد كشور برمی گردد و نظام اجتماعی كشور و مسائل پیچیده تری وجود دارد. فكر می كنم نیروی انتظامی با آن سطح وسیعی كه در برخورد با مردم است، یك طبقه بندی دارد. دفتر ارتباطات با ریاست جمهوری هر ماه 10 ارگانی كه مردم از آنها ناراضی هستند را بر اساس تحقیق و پژوهش مشخص می كند. در چند ماه اول ما در رتبه نهم و یا دهم قرار داشتیم اما به تازگی و در ماه های اخیر اصلاً جزو 10 ارگان ناراضی نبودیم ، پیگیر شدیم كه چرا اسمی از نیروی انتظامی نیست ، گفتند ما فقط 10 ارگان اول را معرفی می كنیم. فهمیدیم كه مردم از ما نسبت به قبل راضی تر هستندً با حجمی از رویارویی مستقیم مردمی كه نیروی انتظامی دارد ، ما باید در رتبه اول و یا دوم باشیم چون روزانه به طور عادی مردم حداقل 20 الی 30 مورد با ما سرو كار دارند به غیر از تعویض پلاك، سرقت اموالشان و یا شكایات و غیره.

البته فساد بیشتر به افزایش قدرت معیشت برمی گردد كه سرمایه گذاریهای زیادی را در این زمینه انجام داده ایم . به شدت با افرادی كه آلوده رشوه می شوند برخورد می كنیم.  معمولاً عذر آنها را از نیروی انتظامی می خواهیم.  یكی از روشهای كاهش فساد مالی كاهش سطح تماس مردم با نیروی انتظامی است  و نصب دوربین ها و سیستمهای ردیاب و غیره و انواع دستگاههای نظارتی این مشكل را حل می كند.

تبیان : بودجه پلیس كافی است؟

- قطعاً نه ، ولی به دنبال افزایش بهره وری از بودجه مان هستیم تا به جای اینكه بودجه ما افزایش یابد، سطح راندمان كاری ما بالاتر برود.

تبیان : می گویند شما با تیم داری زیاد موافق نیستید و تیمی مثل پاس را به عنوان مثال مطرح   می كنم؟

- البته كل نظام مایل به تیم داری نیست و قرار است طبق برنامه خصوصی سازی تمام باشگاههای دولتی به بخش خصوصی ما واگذار می شود.

دولتی بودن ورزش یك آفت است و دولت بدنبال خصوصی سازی ورزش است. ناجا به طور رسمی و یا غیر رسمی دو تیم در لیگ برتر دارد ؛ ابومسلم و پاس كه اینها خیلی هزینه بر است.

تبیان : به نظر شما باشگاه پاس پل ارتباطی بین شما و مردم نیست؟

-  خیر من فكر نمی كنم. چون تیم پاس طرفدار ندارد و از برد و یا باخت آن هیچ كس عكس العمل نشان نمی دهد. اگر تیم های پرسپولیس و استقلال را ببرد، طرفداران آن تیم ها از ما ناراحت میشوند.

این روش تیمداری به چاقوی دو لبه می ماند و نیروی انتظامی كه سطح وسیعی را در برخورد با مردم دارد به نظر من نباید در این زمینه حركت كند.

تبیان : چند كلمه است كه از شما می خواهیم نظرتان را در موردشان بفرمائید.

فیلم و سینما: به فیلم علاقمند هستم ، ولی سینما كمتر.  شاید سالی دوبار به سینما بروم ولی فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی كه اجتماعی باشد را از تلویزیون تعقیب می كنم و معمولاً آنهایی كه مرتبط به كار ما باشد و وقت دیدن آنها را نداشته باشم بچه ها روی ویدئو ضبط می كنند و شب در منزل آنها را می بینم.

موسیقی: بیشتر موسیقی سنتی گوش می دهم معمولاً آهنگ های آقایان شجریان، افتخاری، سراج و ناظری را گوش می دهم.

ورزش: هفته ای دو جلسه ورزش می كنم كه معمولاً فوتبال و شنا را در بین ورزشها بیشتر انجام می دهم.

تبیان: عبادت و زیارت؟

-  در حد انجام تكالیف شرعی و دینی خود و البته سعی می كنم روزانه یك حزب قرآن بخوانم. صبح ها كه من در مسیر هستم از طریق رادیو دعای عهد را دنبال می كنم چون من قبل از ساعت 30/6 به محل كارم می آیم. زیارت هم اگر توفیق آن نصیب ما گردد می رویم. معمولاً هم سالی چند بار به دلیل شغلم این سعادت نصیب ما می گردد.

تبیان : گذشت می كنید؟

-  باید از دیگران بپرسید. ولی  تلاش بر این دارم كه گذشت داشته باشم چون حلاّل بسیاری از مشكلات چه برای خودم و چه برای دیگران است.

 تبیان : در امور شخصی گذشت دارید یا در امور كاری ؟

- در امور شخصی و بعضی مواقع كه قانون اجازه می دهد در امور كاری هم گذشت خواهیم داشت. اگر حق خودم باشد معمولاً گذشت می كنم، اگر حق سازمان باشد یك مقدار سخت گیرانه تر برخورد می كنم.

تبیان : فرصت برای صله رحم دارید؟

- فعلاً خیلی كم ولی سعی می شود در تعطیلات این امر مهم را به جای بیاوریم.

تبیان : فرصت می كنید كتاب بخوانید؟

- كتاب هم می خوانم. معمولاً كتب مرتبط با حرفه ام ، و اگر در ایام تعطیلات فرصتی پیش بیاید كتب متفرقه هم می خوانم.

تبیان : با اینترنت میانه ای دارید؟

ج: بیشتر با سایتهای خبری. به دلیل حیطه كاری من باید از اخبار و اوضاع و احوال جامعه باخبر باشم ، به همین دلیل هر روز صبح یك جستجوی اینترنتی دارم.

تبیان : برای مقابله با جرائم اینترنتی چه تدابیری اتخاذ شده است؟

-  در بخش آگاهی ، با سرمایه گذاریهایی در بخش جرائم پیشرفته اینترنتی پیگیر این مهم هستیم. متاسفانه از این گونه جرائم بعد از وقوع مطلع می شویم و به همین جهت سعی می كنیم به محض مطلع شدن ضمن مقابله ، عموم را هم در جریان قرار داده تا پیشگیری های لازم صورت بگیرد. اخیراً هم سیستمهای اداری و بانك ها هم مورد تعرض قرار گرفته كه از حیطه عملیاتی ما خارج است و خود آنها باید سعی در حفظ امنیت شبكه خویش داشته باشند. مشكل در این زمینه به دلیل نوظهور بودن بحث و جدید بودن نوع جرایم است.

تبیان : در برخورد با نشرCD های خصوصی مردم چه اقداماتی دارید؟

-  متاسفانه در جامعه باب شده كه افراد از مسائل خصوصی و شخصی خود فیلمبرداری و عكسبرداری می كنند و این در حالیست كه از روش های حفاظت از آنها هم آگاهی ندارند و به راحتی آن ها را در اختیار سودجویان قرار می دهند. ما هم به دنبال این افراد هستیم و شدیداً با آنها برخورد خواهیم كرد و طرح یك فوریتی آن در مجلس هم تصویب شده كه با عاملین پخش این نوع مسائل شدیداً برخورد خواهد شد.

تبیان : این كلماتی كه من برای شما خواهم گفت هر كلمه ای كه به ذهن شما می رسد در رابطه با آنها بیان كنید؟

نوروز: بعد از یك دوره كار برای تغییر آب و هوا خوب است.

ایران: یك الگو در عصر معاصر

عیدی: بچه ها را خوشحال می كند.

امام: اسطوره قرن

شهدا: راهنمایان و پیشگامان ما

روحیه نظامی: فقط برای محیط نظامی

سانسور: بعضی وقتها لازم است.

آسانسور: آسانسور هم برای جامعه لازم است . اگر برای ارتقاء مسئولیتی باشد بدرد نمی خورد. چون این سد را باید با پله آمد بالا.

كنترل نامحسوس: خودش یك بخش مهم سرمایه گذاری سخت افزای می باشد.

مفاسد اجتماعی: متاسفانه رو به گسترش. ما یكی از برنامه های عمده مان مبارزه با مفاسد اجتماعی می باشد مخصوصاً برخورد با ریشه ها.

جوانها: فرصت برای كشور.

110: در خدمت مردم هر لحظه ، هر زمان ، هر كجا.

قیمه امام حسین: دوست داشتنی ،همه دوست دارند.

ترافیك: معضل بزرگ و گره ناگشودنی.

سربازی: عزت و شرف.

مجرم: مستحق راهنمایی برای بازگشت.

كافی شاپ: بالاخره كافی شاپ هم در زمستان ها بد نیست.

تبیان : نظرتان را در مورد برنامه ما و عنوان آن "توقف ممنوع" بیان كنید؟

-  معنی این واژه را خودتان باید بیان كنید. چون اصطلاح" توقف ممنوع" از نظر سیاسی، اجتماعی، غیره معانی مختلفی می دهد و كلاً "توقف ممنوع" چیز خوبی نیست. مگر در جای خودش، چون حركت و پویایی لازم است جز در مواقعی كه باید توقف هم كرد. امیدوارم این برنامه شما هم بتواند جایگاه خودش را در بین مخاطبان خودش توسعه بدهد.

تبیان : آیا شما در دوره بعدی انتخابات ریاست جمهوری كاندیدا خواهید شد؟

-  خیر چنین نیتی ندارم فكر می كنم ، رشته خودم هم نیاز جامعه است و هم علاقمندم و هم می دانم كه چه می كنم و اینكه در آینده در این سمت باقی خواهم ماند یا خیر را دیگران تعیین خواهند كرد و اگر هم نباشم خوشحال خواهم شد چون بار مسئولیتی من سنگین است.

تبیان : پیام شما به كاربران تبیان و به جوانان چیست؟

-  توجه به فرهنگ به خصوص فرهنگ دینی موجب سلامت اجتماع می شود. امروز جرم نقطه مقابل ایمان است و جامعه ای سالم است كه جامعه ایمانی باشد.

با تشكر از وقتی كه به ما داده اید.