تبیان، دستیار زندگی

تحلیل صحبت مقام معظم رهبری

فاکتوری که آمریکا را دشمن معرفی می‌کند!

حقیقتاً دشمن چیست؟ و یا کیست؟ ما در زندگی همیشه در حال تلاش برای رسیدن به وضعیتی بهتر هستیم. و اسم بهترین وضعیت یا بالاترین کمال را خدا گذاشته ایم. دشمن، چیزی است که انسان را از رسیدن به مقصد باز می دارد و یا مانع ایجاد می کند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فاکتوری که آمریکا را دشمن معرفی می‌کند
می دانیم که آنچه انسان را به خدا نزدیک می کند توجه به خدا و آنچه موجب دوری انسان می شود غفلت از خداوند است. بنابراین شیطان، چه نفس باشد و چه غیر آن، همگی در این مورد مشترک هستند که باعث نسیان خداوند شده و انسان را در غفلت فرو می برند. بر این اساس هر چیزی از آن جهت که موجب غفلت می شود، می تواند دشمن انسان شود.
در قرآن نیز مصادیق مختلفی را به عنوان دشمن ذکر کرده است که در عین حال می توانند نقش دوست را نیز داشته باشند.((إِنَّ مِنْ أَزْواجِكُمْ وَ أَوْلادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُم‏)).
خانواده انسان اگر باعث نزدیک شدن انسان به خدا و عدم غفلت باشند دوست انسان و اگر باعث دوری و غفلت از خداوند باشند دشمن انسان هستند، اما دشمنی که کل جامعه را از رسیدن به کمال باز می دارد و با وابسته کردن کشور، جلوی پیشرفت آن را می گیرد از دشمن فردی به مراتب سخت تر و مهم تر است. و بزک کردن یا اعتماد به دشمن اجتماعی گناهی بیشتر از بزک دشمن فردی دارد. چه اینکه دشمن فردی مانع رشد یک فرد و دشمن اجتماعی مانع رشد یک جامعه و بلکه جامعه جهانی می شود.

دوگانه دشمن و دوست خیالی نیست

از جهت دیگر دنیا دار امتحان است و امتحان با موانعی که در آن وجود دارد معنادار است و اگر هیچ مانعی بر سر راه کمال نبود دیگر امتحانی هم معنا نداشت. بر این اساس امکان ندارد دشمن وجود نداشته باشد. بنابراین این سخن که کل مردم دنیا باید با هم تعامل کنند و هیچ دشمنی وجود ندارد حرف صحیحی نیست. 
در اینجاست که در تقابل حق و باطل راه پیروز شدن بر باطل آن است که انسان از خداوند غافل نشود.
امروزه به ظاهر آمریکا دشمن است. اما آمریکا چیست؟ آیا منظور از آمریکا خاک آمریکا است؟ خب خاک آمریکا که انسان را از یاد خدا غافل نمی کند و با کسی دشمنی نمی کند. آیا منظور مردم آمریکا هستند؟ خب مردم آمریکا هم زندگی خود را می کنند و کاری به ما ندارند. منظور از آمریکا، همان دولتی است که باعث می شود انسانها نتوانند مسیر توجه به خداوند را طی کنند و به جای آن باعث غفلت انسان ها از خدا می شود که در برخی از موارد در لسان دین از آن با طاغوت نام برده شده است. این غفلت می تواند به این شکل باشد که مثلاً چنان مردم را تحت تبلیغات و فقر و ظلم قرار دهد که مردم نتوانند آزادانه به دستورات خداوند عمل کنند و دین را در جامعه پیاده نمایند. البته دقت بفرمایید که خدا می توانست کاری کند که شیاطین و آمریکا و ... نابود شوند و هیچ مانعی بر سر راه کمال انسان ها نباشد، اما اراده الهی اینگونه بوده است که شرایطی برای انسان بوجود آورده که انسان با اختیار خودش، خوب و بد را از هم تشخیص دهد و البته این انتخاب است که ارزشمند است.

راه مقابله با دشمن

همه این امور امتحاناتی برای انسان هستند و راه به مقصد رسیدن و مقابله با دشمن ذکر و توجه به خداوند است. زیرا اعمال ظاهری انسان نیز تابع قلب و درون انسان است. اگر درون انسان به یاد خدا بود در ظاهر هم اعمالی که مورد پسند خداوند باشد را انجام می دهد. اسم این حالت همان مراقبه و تقوای الهی است. بنابراین راه مقابله با دشمن تقوا است. تقوا به معنای اینست که هر لحظه امکان دارد که انسان از مسیر الهی خارج شود و باید مراقبت تامی نسبت به آن داشته باشد.
این مراقبت تام در اعمال مختلف انسان می تواند نمود پیدا کند. در نماز مقابله با پرت شدن حواس و در جنگ، مراقبت از نشان دادن نقطه ضعف به دشمن می توانند این مراقبه باشند. همانطور که در نماز، شیطان از راه های مختلف جهت پرت شدن حواس می آید در جنگ نیز دشمن از راه های مختلف جهت تسلط خودش استفاده می کند.

امروزه به ظاهر آمریکا دشمن است. اما آمریکا چیست؟ آیا منظور از آمریکا خاک آمریکا است؟ خب خاک آمریکا که انسان را از یاد خدا غافل نمی کند و با کسی دشمنی نمی کند. آیا منظور مردم آمریکا هستند؟ خب مردم آمریکا هم زندگی خود را می کنند و کاری به ما ندارند. منظور از آمریکا، همان دولتی است که باعث می شود انسانها نتوانند مسیر توجه به خداوند را طی کنند و به جای آن باعث غفلت انسان ها از خدا می شود که در برخی از موارد در لسان دین از آن با طاغوت نام برده شده است.


بنابراین تنها راه مقابله با دشمن گوش ندادن به سخنان اوست. اگر کسی به گونه ای باشد که اصلاً از مکر دشمن اطلاع نداشته باشد یا آن را دشمن نداند، دیگر در پی مقابله با دشمن بر نمی آید و از همین نقطه از دشمنی دشمن صدمه خورده و از مسیر منحرف می شود. شناخت دشمن هم شناخت همان اموری هست که دشمن با آنها دشمنی می کند. پس هر کس دشمنی دشمن را نبیند نمی تواند با آن مقابله کند و مقهور آن می شود.

ماجرای کودک باهوش و روانشناس
فرض کنید در یک مهد کودک، یک روانشناس با مسئولین مهد کودک صحبت می کند تا بتواند بصورت غیر محسوس بچه ها را تحت کنترل گرفته و رفتارهای آنها را بسنجد. در این میان هیچ کودکی از این مسأله با خبر نیست بجز یکی از کودکان باهوش که متوجه این مسأله می شود. این کودک باهوش هر لحظه سعی می کند به گونه ای عمل کند که روانشناس دیدگاه خوبی نسبت به او پیدا کند و این مراقبه دائمی است. کل مهد کودک برای این کودک دیگر مانند گذشته نیست. او کل مهد کودک را وسیله ای برای امتحان می بیند و همه چیز در نسبت با امتحان روانشناس تعریف می شود. هر چیزی که باعث غفلت کودک از روانشناس شود برایش مضر است و اگر می خواهد امتحان را عالی بدهد باید توجه کامل به روانشناس داشته باشد.
ماجرای ما در دنیا نیز همین است و ما همچون کودکی هستیم که باید به امتحان و امتحان کننده توجه داشته باشیم.

فراموشی دشمن بودن دشمن، بزرگترین مانع است

بزرگترین مشکلی که ممکن است رخ دهد اینست که کودک به طور کلی فراموش کند که در امتحان است و فراموش کند که برخی امور مانع توجه به امتحان بودن امتحان می شوند که همان دشمنان او در رسیدن به مقصد هستند.
بله بزرگترین مشکلی که باعث می شود انسان از دشمن شکست بخورد و از راه الهی باز بماند عدم توجه به امتحان بودن این دنیا و دانستن دشمنان متعدد در این مسیر است. هر زمانی که این امر به فراموشی سپرده شد، از همانجا مشکلات شروع می شود. این نسیان در شیطان فردی و در شیطان بزرگ (آمریکا) ممکن است رخ دهد و راه مقابله با آن اینست که هر لحظه دشمن بودن دشمن را در امور خود فراموش نکنیم.

منبع:
کتاب نور هدایت، علی سعادت پرور(ره)
رساله الولایه، سید محمد حسین طباطبایی(ره)
تفسیر المیزان، سید محمد حسین طباطبایی(ره) 
 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.