تبیان، دستیار زندگی

چرا کودکان دروغ می گویند؟

همه ما می دانیم دروغ بد است اما گاهگاهی و هر وقت نیاز پیدا کنیم. دروغ می گوییم ولی اگر فرزندانمان دروغ بگویند. عصبانی شده و به آن ها پرخاش می کنیم چون نمی خواهیم آنها دروغگو شوند به راستی رفتار درست یا دروغگویی کودکانمان چیست؟ ما به عنوان والدین که وظیفه تربیت فرزندانمان را به عهده داریم، چه موقع و چگونه باید در این موضوع مداخله نماییم؟ با این دیدگاه به واکاوی پدیده دروغ در کودک می پردازیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
دروغ ،تربیت فرزند ،کودک، خانواده، خانواده ایرانی، محبت، توبیخ کودک، والدین ،کمبود محبت ،دنیای کودکانه، ماهنامه کودک، شماره
تا حدود سه سالگی، اگر کودک دروغی به زبان بیاورد به علت مهارت نداشتن در حرف زدن و متوجه نشدن معنی صحبت هاست. در این سنین که مهارت های گفتاری کودک هنوز کامل نشده است، او اصلاً توانایی دروغ گفتن واقعی را ندارد دروغگویی کودکان را می توان به انواع زیر تقسیم بندی کرد:

* دروغ تخیلی: گاهی حرف های کودک، زاییده ذهنش است، یعنی کودک چیزی را که می بیند و چیزی را که تصور می کند، یکسان می پندارد.

* دروغ اکتشافی: کودکان گاهی ممکن است دروغ های اکتشافی بگویند که ببینند تا کجا می توانند قسر در بروند و تجربه کنند. آنها می خواهند بدانند که اگر قوانین را بشکنند، چه اتفاقی می افتد در واقع، این کار یکی از گام هایی است که به سوی استقلال بر می دارند.

* دروغ واقعی: دروغی است که از ترس تنبیه شدن و رهایی از سختی و مجازات گفته می شود. این نوع دروغ بیشتر سن کودکانی پیش می آید که برای هر موضوع جزئی تنبیه و توبیخ می شوند. گاهی کودکانی که کمبود محبت دارند یا احساس حقارت می کنند برای جلب محبت و توجه اطرافیان دروغ می گویند.

* دروغ شاخ دار: این نوع دروغ شامل خودستایی افراطی یا اغراق درباره یکی از اعضای خانواده یا یک تجربه است و معمولاً در کودکانی که عزت نفس پایینی دارند و احساس حقارت می کنند، رایج است.

هر گاه کودکی در موقعیتی نامطمئن و ناامن قرار گیرد و احساس خطر یا حقارت کند، به گفتار دروغ متوسل می شود دروغگو به گفته هایش ایمان ندارد و به طور قاطع و صریح حرف نمی زند، به تدریج اعتماد خود به دیگران را از دست می دهد و نسبت به اطرافیان بدبین می شود دروغگو فراموش‌کار است و پس از مدتی بدنام و بی اعتبار می شود در موقع دروغ گفتن، گاهی تغییرات جسمی نظیر افزایش ضربان قلب، تغییر حالت چشم، رنگ پریدگی، برافروختگی، بیقراری و ناآرامی و خشک شدن دهان و گاهی لکنت زبان و پراکنده گویی اتفاق می افتد.

دروغگویی علل مختلفی دارد که می توان با شناساسی علت و برطرف نمودن آن، این رفتار غلط را اصلاح نمود:

1- یکی از علل دروغگویی کودکان این است که تفاوت بین تخیل و واقعیت برایشان مشکل بوده و دروغگویی کودک، نشانه خیال‌پردازی اوست. باید والدین با لحنی محبت آمیز، تفاوت بین واقعیت و خیال را برای کودکان شرح دهند؛ مثلا بعد از دیدن کارتون‌ها یا قصه های تخیلی باید به کودک یادآور شوند که اینها فقط در خیال امکان پذیر است و در واقعیت، این چیزها وجود ندارد.

2- در سنین پایین، یکی از علل دروغگویی می تواند آرزو و رویا باشد. وقتی کودکی آرزوی داشتن چیزی را در دل می‌پروراند، از شدت میل و علاقه، خود را مالک آن می‌پندارد. این امر، در ابتدا، برای کودک مشخص است اما بعد از مدتی، واقعا آرزو و واقعیت را یکی دانسته و فکر می‌کند خودش مالک آن چیز است؛ مثلا اسباب بازی دوستش را برمی دارد و چون خیلی دوست دارد که آن را هدیه بگیرد، به دروغ می‌گوید که دوستش اسباب بازی را به او هدیه داده است. در این مورد هم مانند مورد بالا به علت ناتوانی شناختی کودک رخ می دهد و نمی توان اسم آن را دروغ گذاشت. باید والدین با محبت و توضیحات لازم، قدرت تشخیص کودک را در این زمینه بالا ببرند.

3- یکی از مهمترین علل دروغ‌گویی، ترس از تنبیه و توبیخ والدین است. کودک برای فرار از این تنبیه و سرزنش‌های مکرر به دروغ‌گویی متوسل می شود. اگر كودك به سبب راستگویی تنبیه شود، در آینده برای نجات و رهایی از مجازات به دروغ‌گویی متوسل خواهد شد.كودك به تجربه یاد می‌گیرد كه برای نجات از تنبیه، به هر نحوی شده، باید اثبات كند كه كار خطایی انجام نداده است و گرنه كتك خواهد خورد. درمان این قبیل دروغگوئی ها، ملایمت و مهربانی و صبر والدین در تربیت فرزندان است.

4- محروم بودن از محبت، به خصوص محبت مادر، از علل مهم دروغگویی است. مادران گرامی باید بدانند که هیچ چیز جای توجه و محبت آنها را نمی‌گیرد و این کمبود محبت علت بسیاری از رفتارهای سوء کودکان است. جلب توجه و تحسین والدین به خصوص در جمع بزرگسالان که توجهی به کودکان نمی شود و یا دریافت پاداش و امتیاز از علل دیگر دروغگویی است.

5- الگوگیری این رفتار از والدین و بزرگسالان نیز می تواند علت دروغگویی در کودکان باشد. در خانه‌ای که والدین، خود به راحتی دروغ می گویند و حتی بعضی اوقات از کودک هم می‌خواهند که برای رفع مشکل آنها دروغ بگوید، نمی توان انتظار تربیت کودکان راستگو را داشت. بی تفاوتی و بی توجهی افراد نسبت به دروغگویی و راستگویی در محیط خانواده نیز از علل افزایش دروغگویی در کودکان است. پس سعی کنید الگوهای خوبی برای راستگویی کودک باشید و نسبت به راستگویی یا دروغگویی او بازخورد مناسبی نشان دهید.

6- احساس حقارت، یکی دیگر از علل دروغگویی است. كودكانی كه مورد توجه و احترام نیستند یا مورد تمسخر و ملامت قرار می‌گیرند، احساس حقارت می کنند و برای اینکه خود را بهتر از آنچه هستند، نشان دهند، دروغ می‌گویند. بنابراین، سعی کنید کودک خود را همان گونه که هست، بپذیرید. از او انتظارهای بیشتر از توانش نداشته باشید و او را با دیگران مقایسه نکنید. البته باید از او بخواهید که تلاش خود را برای موفقیت در زمینه های مختلف انجام دهد اما او را با شرایط قبلی خودش مقایسه کنید نه با دیگران.

7- كودك باید مجاز باشد احساس خود را به صراحت بیان كند. در صورتی كه آن احساس، زننده باشد باید به او گفت كه به تدریج آن را ترك كند. اینكه برای كودك، منعی ایجاد كنیم كه چاره ای نداشته باشد جز آنكه مسائل را به صورت مورد نظر ما به زبان آورد، اشتباه است. او بدون دلهره و هراس باید بتواند بگوید از فلان شخص متنفر و از فلان غذا خوشش نمی آید. بعد می‌توانید در مورد آن احساس با کودک صحبت کنید؛ اگر لازم باشد با او همدردی کنید و یا راه حلی به او پیشنهاد کنید. اگر او را از بیان احساساتش منع کنید، یاد م یگیرد که در مورد احساساتش دروغ بگوید.

به طور کلی صحبت کردن والدین با کودک درباره دروغ و دروغگویی نیازمند دقت و توجه آنها در کلام و رفتارشان است. به این نکته توجه کنید که اگر بخواهید با کودک خود در این مورد صحبت کنید، حتما باید با لحنی آرام و صمیمی و بدون پرخاش و تنبیه این کار را انجام دهید. هرگز کودک خود را دروغگو ننامید بلکه به او بگویید که او دروغ گفته و دروغگویی عمل درستی نیست.

فراموش نکنیم که هدف، اصلاح رفتار نادرست فرزندمان در شرایطی است که آسیبی بر روان او برجا نگذارد. با در نظر گرفتن موارد فوق امید است که بتوانیم این رفتار نادرست را در فرزندانمان اصلاح کنیم.
منبع : ماهنامه کودک/ شماره 101 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.