تبیان، دستیار زندگی

چگونگی تربیت کودک با توانایی شناختی بالا

مخاطب این صفحه پدرها و مادرها هستند. پدر و مادرهایی که دوست دارند ظرفیت ها و توانایی های شناختی کودکان خود را به حداکثر برسانند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
والدین، روانشناختیف روانشناسی،پدر و مادر، فرزند، ارامش ، توانایی ذهنی، خانواده، کودک، تربیت کودک
برای بسیاری از والدین، پدر و مادر خوب بودن تا حد زیادی بستگی به این دارد که آیا توانسته اند همه امکانات لازم را برای رشد و تقویت توانایی های ذهنی فرزندان‌شان فراهم کنند یا نه؟ برای همین، خواسته یا ناخواسته، مدام به سوالاتی نظیر این فکر می کنند که آیا روش تربیتی‌ای که من برای فرزندم استفاده کرده ام، بهترین روش برای رشد مهارت‌های اوست؟ آیا مربی، معلم یا مدرسه او جزو بهترین‌هاست یا خیر؟ آیا بهتر نیست فرزندم را به مدرسه ای ببرم که در آن، دو زبان خارجی تدریس می شود؟ و صدها شاید و آیای دیگر. داشتن این دغدغه ها، به خودی خود، چیز خوبی است و چند سالی است که به طور قابل ملاحظه ای در بین والدین افزایش پیدا کرده است. این افزایش توجه، البته، تاثیرات مثبتی هم در رشد توانایی‌های ذهنی نسل جدید برجا گذاشته است. اما دغدغه های این چنینی، گاهی مشکلاتی هم دارند که باید مرتفع شوند. یکی از مشکلاتی که فراوانی بیشتری در مقایسه با سایر مشکلات دارد، این است که  فکر کردن زیاد به اینکه «آیا من پدر یا مادر خوبی هستم» یا «آیا این روش تربیتی از جهت روان شناختی مناسب است یا خیر»، گاهی موجب نوعی اضطراب و وسواس فکری در برخی والدین می شود.

چنین والدینی مدام از متخصصان مختلف در مورد درست بودن روش خود پرس و جو می کنند و مدام کتاب های تخصصی در زمینه شیوه های تربیت علمی تهیه می کنند اما چیزی که به آن کمتر توجه دارند، این است که اضطرابی که آنها به صورت آشکار و پنهان تجربه می کنند، به راحتی به فرزندانشان منتقل می شود و این اثر منفی می تواند تلاش‌های آنها برای تربیت صحیح را خنثی کند. برای همین است که آرام بودن و اطمینان داشتن به خود از هر عامل دیگری مهم‌تر است.

شاید بهتر باشد موضوع را به شکل دیگری بیان کنم. یکی از موثرترین عوامل در تربیت مناسب فرزندان این است که پدر و مادر، این احساس را داشته باشند که پدر و مادر خوبی هستند. داشتن این احساس، آرامش به دنبال دارد و این آرامش، مهمترین چیزی است که کودک شما برای رشد و ارتقای توانایی‌های خود به آن نیاز دارد. مهمترین تکیه گاه عاطفی کودکان، والدین هستند. بچه با نگاه کردن به رفتار و حرکات والدین، به صورت غریزی می فهمد که آیا والدین آرام هستند یا خیر. آرامش یا اضطراب والدین برای آنها به مثابه امن یا ناامن بودن دنیاست.

حال، چگونه می توان به این آرامش دست یافت؟
پاسخ دادن به این مساله کار آسانی نیست اما من می خواهم دو نکته به شما یادآوری کنم که با فکر کردن به آن تا حدودی می توانید به این احساس نزدیک شوید. اول اینکه، اغلب ما به طور غریزی پدر و مادر خوبی هستیم و این چیزی است که خداوند در طبیعت ما قرار داده است. بنابراین، با تکیه بر این اصل، همه ما درصد زیادی از راه را پیموده ایم. نکته دوم این است که تجربه ها نشان می دهد که پدر و مادر خوب، پدر و مادری هستند که به طور نسبی خوب باشند. این جمله، به ظاهر متناقض به نظر می‌رسد. برای همین، شما آن را به این صورت ترجمه کنید که در صورتی که من به عنوان پدر یا مادر، نیازهای اولیه و احساس امنیت را در کودکم تامین کنم، دیگر نیاز ندارم همه چیز را به طور کامل در اختیار او قرار دهم چرا که او باید گاهی تجربه زمین خوردن، بی توجهی و ناکامی را داشته باشد تا بتواند در آینده با محیط واقعی تعامل مناسب داشته باشد. محیط‌های بیرونی هیچ وقت مانند محیط خانه، حمایت کننده و امن نیست و اگر تفاوت این دو محیط خیلی زیاد باشد، سازگاری بچه ها با مشکل مواجه می شود.

به این دو نکته فکر کنید و سعی کنید احساس آرامش و اطمینان را در خود تقویت کنید. این اولین توصیه و شاید مهمترین توصیه من است. توصیه‌های بعدی که در شماره‌های آتی آنها را با شما در میان خواهم گذاشت، منوط به باور این توصیه نخستین است.

 منبع : ماهنامه کودک / شماره 101 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.