تبیان، دستیار زندگی

تقوا و عمل به دستورات دین

که اگر در زندگی تقوا پیشه کنید ملکه ی تقوا در شما ایجاد شود خدا چراغ به شما می دهد نور می دهد خودتان را بشناسید دیگران را بشناسید چراغ هدایت چراغ تقوا واقعیت را می بینید. تقوا محکم ترین دست آویز ایمان است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تقوا

مقدمه

بحث درباره ی راهکار های ایجاد ملکه ی تقوا بود. یکی از راه هایش توجه داشتن به برکات و آثار فوق العاده ی تقواست. یکی از برکات فوق العاده ی تقوا این است که آن هایی که اهل تقوا هستند کم ترین عمل از آنها قبول می شود و خیلی ثواب و درجه به آنها می دهند از غیر اهل تقوا پذیرفته نمی شود افرادی که فاسد اند فاجر اند بالای پنجاه درصد همه اش گناه و معصیت می کنند ثواب هایشان هم یک وقت پایمال می شود باید بیایند در بند تقوا «إِنَّمَا یتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (مائده/27) خدا می فرماید من از اهل تقوا می پذیرم و فرمود کسی که ازش بپذیرم ولو کم هم باشد خیلی ارزش دارد چیزی که خدا پذیرفته آن هم زیاد است. مهم این است که در محیط و وادی تقوا قرار بگیریم آن وقت همه اعمال ما پذیرفته می شود. یعنی اگر نگیریم ممکن است اعمال ما رد شود. یکی از برکات دیگر تقوا أطاعَتْهُ الدُّنْیا وَالآخِرَةُ، وَرَبِحَ الْفَوْزَ فی الْجَنَّةِ پیغمبر عظیم الشان فرمودند خصلتی است در تقوا که اگر در کسی باشد عالم کن و یکن در اختیارش است یعنی مثل اولیاء خدا که می گوید این کار شود می شود دعایش مستجاب می شود فرمان می دهد. امام صادق علیه السلام در مسیری که می رفتند یک شیر درنده ای وسط راه را گرفته بود همه ترسیدند جا زدند حضرت آمدند گوش شیر را گرفتند بلند کردند بردند کنار فرمودند بیایید بروید فرمودند اگر شما فرمان خدا را ببرید اطاعت بکنید موجودات حتی حیوانات درنده هم از شما فرمان می برند محکوم خدا حاکم بر ماسواست این جمله ی خیلی بلند از مرحوم آقای دولابی است کسی که مطیع خدا شد محکوم خدا شد دیو و دد موجودات عالم تحت فرمان او هستند نه فقط دنیا آخرت هم همین طور نکیر و منکر و فرشته ها همه دست به سینه اند در مقابلش چون در مقابل خدا دست به سینه شده کسی که زمین خورده ی خداست این این قدر قدرت دارد که بر همه حاکم باشد محکوم خدا حاکم بر همه است یکی از برکات فوق العاده ی تقوا هم نشینی با خدا و انبیاء و چهارده معصوم و اولیا خداست این خیلی مهم است ما با چه کسانی هم نشین می شویم ما با چه کسانی در ابدیت روح و جانمان خواهد بود «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ» (توبه/36) خدا با اهل تقواست در آیات متعدد هم تکرار شده یا کسی که اطاعت خدا و پیغمبر را بکند «فَأُوْلَـئِک مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِم مِّنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاء وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَـئِک رَفِیقًا» (نساء/69) آدم چه می خواهد؟ با چه کسانی می خواهد هم نشین شود هم نشین خدا هم نشین نبیین هم نشین امام ها اوصیا صدیقین هم نشین شهدا هم نشین صالحین دیگر از این بهتر ما نداریم تک تک این ها کافی است که انگیزه در ما ایجاد کند به طرف تقوا برویم هم نشینی با خدا و همه ی خوب ها همه ی انسان ها دنبال عزت مندی و آّبرومندی و شرافت هستند اگر پول مدرک اسم رسم را می خواهد چون می خواهد عزیز و آقا و سرافراز باشد «إِنَّ أَکرَمَکمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ» (حجرات/13) گرامی ترین انسان ها یک نکته ای را در هفته ی قبل شما اشاره کردید که اهل تقوا حتی در دل بد ها هم هیبت دارند و جا دارند یعنی شمر ها معاویه ها یزید ها خودشان در مقابل امام حسین در مقابل آن ها احساس حقارت می کردند می گفتند این ها در دل ها، طَأْطَأَ کلُّ شَرِیفٍ لِشَرَفِکمْ وَ بَخَعَ کلُّ مُتَکبِّرٍ لِطَاعَتِکمْ هر آدم متکبری و مغروری هم می فهمد این آقا درست می گوید کارش درست است خیانت نمی کند همان ها هم در خلوت تعریف این ها را می کنند. اگر چه شاید یک وقت هایی غرورشان اجازه نمی دهد که نپذیرند. کارتر یک موقعی گفته بود من در خلوت شرح حال امام خمینی را به من گفتند بیاورید ترجمه کنید بخوانم که او با یک عبا عمامه چه هیبتی در دنیا ایجاد کرده که شرق و غرب را در هم کوبیده هیبت بندگی خدا هیبت تقوا حتی اگر ابرقدرت ها را می لرزاند اگر کسی بخواهد حتی هیبت در دل دشمن ایجاد بکند باید برود در خط تقوا و اگر می خواهد عزیز باشد مَنْ اَرادَ اَنْ یکونَ اَعَزَّ النَّاسِ فَلْیتَّقِ اللَّهَ پیغمبر خدا فرمود اگر کسی می خواهد عزیزترین انسان ها باشد بیاید در خط تقوا یکی از چیزهایی که ما دغدغه سفر آخرت داریم چه چیزی برای آخرت از همه بهتر است زاد و توشه ی آخرت صریح قرآن است «وَ تَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی» (بقره/197) خدا از صدها واژه ی دیگر می توانست استفاده بکند فلان عبادت فلان کار فلان کسب نه می فرماید زاد و توشه برای آخرت تهیه بکنید بهترین زاد و توشه ی آخرت تقواست نص قرآن است بهترین وسیله ی نجات و توشه ای که برای سفر آخرت می توانیم همراه ببریم تقوا است یکی دیگر از چیزهایی که این هم انگیزه ایجاد می کند البته همه ی این ها را می توانیم در یکی دو جلسه بگوییم ولی فهرست کردیم که به بحث های دیگر هم برسیم. این آثار و برکات تقوا ما را در رسیدن به تقوا یاری بکند. و انگیزه ایجاد بکند آیاتی داریم و روایاتی که کسی که در مسیر تقوا قرار می گیرد خدا از گناهان کوچک و گناهان گذشته و بقیه هم می گذرد چاله هایش را پر می کند گذشته اش را اصلاح می کند از گناهان بزرگ که پرهیز می کند خدا می گوید من کوچک هایش را صرف نظر می کنم چشم پوشی می کنم هم آیات قرآن است «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَ یُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا» (طلاق/5) یعنی اگر کسی در مسیر تقوا قرار گرفت خدا سیئاتش را می پوشاند یعنی تقوا اگر غالب شد بحثی که هفته گذشته گفتیم هشتاد نود درصد آمد در مسیر تقوا آن ده درصد و بیست درصدی هم که خطاهایی که هم دارد خدا می گوید من آن ها را می پوشانم چاله ها را پر می کنم ولی شما در مسیر تقوا باش بخواه گناه نکنی تقوا را در خودت ایجاد بکن من بقیه را پاک می کنم پس آمرزش گناهان و اجر و ثواب فوق العاده به اهل تقوا می دهند یکی از برکات مهم تقوا این است که هیچ برکتی نباشد مگر همین که انسان محبوب خدا می شود و مقام محبوبیت مقام خیلی فوق العاده است خدا بگوید من دوست دارم خدا قربان صدقه ی متقین می رود. و آن وقت چه کارها که برایش نمی کند. حدیث داریم اگر خدا بنده ای را دوست داشت گناهانش را می آمرزد گناه کوچکی که می کند به او ضرر نمی زند خدا آمرزش به او می دهد و او را اهل بهشت قرار می دهد، مقام محبوبیت است یکی از برکات خیلی مهم تقوا که این هم خیلی مهم است که ما دنبال علم هستیم دنبال دانش هستیم دنبال حکمت هستیم گمشده ی بشر فهم است شعور و عقل و معرفت است ما راه رسیدن به علم دو راه است یک راه کسبی رفتن به حوزه و دانشگاه و مدرسه و معلم که البته این هم ممکن است برسد ممکن است نرسد اگر همراه علوم الهی نباشد در روایت داریم فایده ندارد امیرالمومنین علیه السلام یک تعبیری دارند که الْعِلْمُ عِلْمَانِ مَطْبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ کلمات قصار نهج البلاغه است یک علمی است که با تعلیم و تعلم انسان به آن می رسد با درس خواندن و درس دادن و علمی است که در فطرت و وجود و درونمان خدا ریخته می فرماید: لَا ینْفَعُ الْمَسْمُوعُ إِذَا لَمْ یکنِ الْمَطْبُوعُ یعنی اگر فطرت و علم خدایی و درونی ما بروز نکند ظاهر نشود آن چیزی که از بیرون می ریزیم فایده ندارد آن علم نافع نیست می فرماید آبی که از بیرون در چاه بریزند باید خود چاه فوران بکند نرم شود علمش بزند بیرون راه رسیدن به حکمت الهی به علم الهی و آن علوم حقیقی که خدا دارد به قلب ما باز کند چشمه های علم و حکمت چیست؟ راهش تقواست، ما نمی خواهیم خدا معلم ما شود؟ علم لدنی به ما بدهد؟ لقمان که یک برده بود یک غلام بود که این افتخار است انسان سیاه سفید برده آزاد این ها معیار نیست معیار این است که بنده ی خدا باشد در هر قشری که باشد لقمان نه در حوزه درس خواند نه در دانشگاه ولی بر اثر بندگی خدا و تقوا، خدا به لقمان حکمت عطا کرد ما نمی خواهیم خدای نکرده تشویق بکنیم ولی کربلایی اکبر ساروقی در اثر تقوا داستانش را گفتیم خدا به او یک حقیقتی داد کل قرآن را در قلبش ریخت برخی از بزرگان بودند بر اثر تقوا الْعِلْمُ نُورٌ یَقَعُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یَهْدِیَهُ نور علم با تقوا ایجاد می شود که امام صادق علیه السلام فرمود علم نوری است که خدا در قلب هر کسی که بخواهد او را هدایت کند قرار می دهد و راه رسیدنش تقوا است یعنی اگر شما بنده ی خدا شدید ممکن است درس نخوانده ولی خیلی چیز ها را می فهمد واقعیت ها را می فهمد افراد را خوب می شناسد اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ، فَإِنَّهُ ینْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ چند جلسه جا دارد درباره ی این صحبت شود که علم حقیقی علم لدنی فراخور ظروف افراد و سینه ها و قلب های افراد خدا به آن ها می دهد ولی راه رسیدنش تقوا است «إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یجعَل لَکم فُرقانًا» (انفال/29) «وَ یجْعَل لَّکمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ» (حدید/28) آیات متعدد هم داریم و روایات متعدد که اگر در زندگی تقوا پیشه کنید ملکه ی تقوا در شما ایجاد شود خدا چراغ به شما می دهد نور می دهد خودتان را بشناسید دیگران را بشناسید چراغ هدایت چراغ تقوا واقعیت را می بینید و یجعل لکم فر یجعَل لَکم فُرقانًا یعنی وسیله ای که فرق بین حق و باطل باشد خوب و بد باشد به وسیله ی نور تقوا در شما ایجاد می کند پس نوری می دهد که همیشه با آن نور هیچ وقت به گمراهی نمی رسید حقایق را پیدا می کنید یکی از برکات تقوا این است که اهل تقوا مورد رحمت خاص خدای متعال قرار می گیرند سوره ی مبارکه ی انعام آیه ی 155«وَاتَّقُوا لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ» چه وقت ما مورد رحمت ویژه ی خدا قرار می گیریم اگر در سایه ی تقوا زندگی کنیم پس این برکاتی که گفتیم انگیزه ایجاد می کند که ما اهل تقوا شویم راه دوم برای رسیدن به تقوا که دو سه تا راه را بگوییم که بحث تقوا جمع شود روایت داریم پیغمبر عظیم الشان فرمودند: مَن أحَبَّ أن یَکونَ أتقَی النّاس فَلیَتَوَکَّل عَلَی اللهِ این راهی است که جز با استمداد از خدا و اعتماد به خدا و توکل به خدا امکان ندارد یعنی محال است کسی بدون کمک خدا به تقوا برسد از همان روز اول باید سرمان را بزنیم زمین بگوییم خدایا ما عاجزیم ما بیچاره ایم نفس شیطان محیط رفیق ناباب فضای آلوده این ها در این گرداب گفت آن هفته خواندم جایی که برق عصیان بر آدم صفی زد از ما چگونه زیبد دعوی بی گناهی توجیه گناه نمی خواهیم بکنیم پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت ناخلف باشم اگر من به جویی نفروشم گفت که دام سخت است مگر یار شود لطف خدا ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم حافظ رضوان الله تعالی علیه می فرماید پیغمبر عظیم الشان فرمودند که اگر کسی می خواهد محبوب ترین اهل تقوا باشد و متقی باشد باید برود در خانه ی خدا توکل به خدا کند از خدای بزرگ کمک بگیرد یعنی بگوییم واقعا خدایا تو کمک ما کن ما نمی توانیم از پس نفس اماره شیطان هوا هوس بربیاییم گاهی آدم می خواهد حرف کم بزند بیشتر حرف می زند گاهی می گوید من امروز نمی خواهم عصبانی شوم عصبانی می شود که در طول عمرش نشده یعنی خدا می ذارد کف دستش که امروز می خواست کمتر گناه کند ولی بیشتر گناه کرد خدا چه می خواهد بگوید؟ می خواهد بگوید عزیز من بنده ی من جان من تو نمی توانی تو باید برگردی تو باید از من کمک بخواهی چرا ما در نماز می گوییم ایاک نستعین چرا در نماز امام زمان صد بار در هر رکعت می گوییم ایاک نستعین اگر خودمان بودیم می رفتیم هر کاری می کردیم و این روایت از علی علیه السلام است سوال کردند آقا معنی لا حول و لا قوه الا بالله ال علی العظیم چیست ذکری است که خیلی سفارش شده گفتنش برای دفع بلاها برای مخصوصا غم و غصه وسوسه ی شیطان 72 خاصیت دارد پیغمبر به سلمان فرمودند ذکر لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ مخصوصا کسانی که به بن بست رسیدند خیلی صلوات می خواهم بگویم به موازات صلوات این ذکر خیلی سفارش شده دل را آرام می کند خیالات و غم و وسوسه ها را می برد از امیرالمومنین علیه السلام سوال کردند معنی لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم چیست فرمودند یعنی لا حَوْلَ بِنَا عَلَی العَمَلِ بِالطَّاعَةِ إِلاّ بِاللهِ، وَلا قُوَّةَ لَنَا عَلَی تَرْک المَعْصِیةِ إِلاّ بِاللهِ یعنی خدایا من نمی توانم بین من و گناه چیزی حائل شود الا خدا یعنی اگر خدا جلوی نفس ما شیطان ما رفقای ناباب ما هوا هوس ما را نگیرد او پا در میانی نکند محال است ما نمی توانیم خدا ما را به نوعی خلق کرده که نه جبر است نه تفویض است نه باید خودمان تلاش کنیم هم باید خدا کمکمان کند و الا می گفتند خودت می توانی برو انجام بده ولی به ما می گویند صد بار بگو ایاک نستعین به من توکل کن مَنْ أَرادَ أَنْ یکونَ أَقْوَی النّاسِ فَلْیتَوَکلْ عَلَی اللّهِ واقعا از خدا کمک بخواهد فرمود یزی بین ما و گناه حائل نمی شود مگر خدا، فکر هم نکنیم ما می توانیم واجبات را خوب انجام بدهیم. یعنی در واقع هیچ چیز نداریم. همه اش خود او است اصل بندگی هم همین است که من ما قشنگ برود کنار در خوبی ها به خدا نسبت دهیم در بدی ها هم بگوییم خدا تو بدی ها را از ما دور کردی، درباره ی حضرت یوسف علی نبینا و آله و علیه السلام که خدا کمکش کرد دامنش آلوده نشد در سه جای سوره ی مبارکه ی یوسف علیه السلام به خدا نسبت داده شده اِنَّ النَّفسَ با این ان لام تاکید صیغه ی مبالغه لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّی یعنی طبع بشر این است که می رود با شتاب طرف گناه می رود جلویش باز است چه می تواند حفظ کند مَا رَحِمَ رَبِّی یک استثناء دارد بله جایی که خدا لطف کرد یک تشر به این نفس اماره می زند به غریزه به هوا هوس ما به تکبر ما یک نهیب می دهد به قول ملا عبدالله که گاهی نامه هایش را خواندیم از عرفای برجسته بوده می فرماید که نمی دانم در گوش این نفس چه می گویند به قول ما یک دعایی می خوانند که این قدر رام می شود این قدر مودب می شود خوش اخلاق می شود هر چه بارش کنی بار می رود هر چه به او می گویی حرف گوش می دهد این لطف خدا آمده روی نفس یک موقع هم می بیند زمام و افسارش را رها کردند چموشی می کند که همه را داغون می کند ممکن است یک دنیا را آتش بزند لذا این می طلبد که ما دائم این که در دعاهای ما از پیغمبر و امامان است که خدایا ما را یک چشم به هم زدن و کمتر ما را به خودمان وا مگذار این خیلی مهم است گریه می کرد امام صادق علیه السلام مثل ابر بهار زمین تر شد عبدالله بن ابی یعفور ناقل روایت است در خانه ی خدا می گفت ای خدا من را یک چشم به هم زدن و کمتر به خودم وا نگذار گفتم این دعا عجیب است شما معصومید فرمودند حضرت یونس یک لمهه خدا او را به خودش واگذار کرد باید دلسوزی بیشتر برای امت می کرد نکرد خدا او را در شکم ماهی حبس کرد یک لمهه خدا او را به خودش واگذار کرد یعنی لحظه به لحظه چشم بر هم زدن و کم تر لا اقل و لا اکثر همه اش باید در پناه خدا باشیم والله ما نمی توانیم گناه را از خودمان دور کنیم مگر این که خدا کمکمان کند شیطان نفس اماره رفقای ناباب واقعا از صمیم دل به خدا متمسک شویم آن جا قطعا خدا به ما کمک می کند مورد دوم حضرت یوسف علیه السلام می فرماید «وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَی بُرْهَانَ رَبِّهِ» (یوسف/24) یعنی اگر برهان رب نبود لطف و عنایت خدا نبود حضرت یوسف هم آلوده می شد ولی برهان رب به دادش رسید او را نجات داد صریح تر از این دو آیه اواخر شاید سوره حضرت یوسف است «کذَلِک لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاء إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ» (یوسف/12) ما سوء و فحشا را منصرف کردیم برگرداندیم از یوسف خدا او را مخلص اش کرد و الا اگر خدا مخلص نکند خالص نکند چه کسی بتواند خالص شود؟ هر چه حسنه و نیکی است به خدا نسبت داده هر چه ترک گناه است به خدا نسبت داده از خدا کمک بخواهیم روایت جالبی در همین رابطه در کافی شریف است روایت داریم خدای متعال به حضرت داود علی نبینا و آله و علیه السلام خطاب فرمود ای داود بنده ای از بندگان من به نام دانیال نمی دانیم دانیال پیغمبر بوده احتمال قوی است اما ممکن است بنده ی دیگری بوده چون پیغمبر ها هم گناه تکراری ممکن است نداشته باشند ترک اولایی داشته باشند احتمالا بنده ای از بندگان زمانش بوده اسمش دانیال بوده در کافی شریف است من تحقیق نکرده ام همان دانیال است یا کس دیگر اسم دانیال آمده به حضرت داود علیه السلام وحی فرمود ای داود برو به بنده ی من به نام دانیال بگو که یک بار گناه کردی من آمرزیدم بار دوم گناه کردی من آمرزیدم بار سوم هم گناه کردی من آمرزیدم اگر این دفعه گناه بکنی دیگر عذابت می کنم یا چنین و چنان می کنم به قول ما تهدید کرد خط و نشان کشید حضرت داود علی نینا و آله و علیه السلام رفت به جناب دانیال گفت که من پیغام خدا را برای تو آوردم که شما سه بار لغزش و خطا از تو سر زده خدا می گوید بار اول و دوم و سوم بخشیدم ولی بار چهارم دیگر چنین و چنان ایشان در جواب ممکن است خود حضرت دانیال هم باشد از بابت ترک اولایی است مال انبیاء قطعا بدانید ترک اولیا است گناه نیست حضرت دانیال علیه السلام عرض کرد که امام صادق علیه السلام نقل کرده عرض کرد که برو به خدا بگو خدایا من اهلش نیستم این زیبنده ی تو است اگر تو مرا حفظ نکنی اگر من را تو نگاه نداری باز هم گناه می کنم باز هم گناه می کنم باز هم گناه می کنم خودت به داد من برس. گاهی خدا در چاله هم می اندازد می خواهد ناله مان بلند شود دادمان را ببریم در خانه ی خدا یعنی فشارمان می دهد بیشتر به خدا پناهنده شویم از خدا کمک بگیریم یکی از چیزهایی که وسیله ی تقوا در ما خیلی قوی ایجاد می کند پناهندگی به خدا است از صمیم دل یکی از چیزهایی که پناهندگی ایجاد می کند حفظ و ایجاد تقوا می کند توسل و پیوند با چهارده معصوم است یعنی واقعا آدم وقتی در پناه این ها می رود این فرمایش امام هفتم علیه السلام موسی بن جعفر علیه السلام است حضرت می فرماید: نَحْنُ نُؤَیدُ الرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ الْعَمَلِ لَهُ به یعنی ما اهل بیت هستیم که روح مومنین روح دوستانمان را تایید می کنیم کمک می کنیم امام زمان است که می دمد در جان ها در روح ها شارژ می کند ما را که جلوی گناهمان را بگیرد و الا اگر ارتباط با امام زمان نباشد مرگ جاهلیت است اگر ارتباط نباشد در تمام مفاسد ممکن است ما دخالت داشته باشیم ولی این که یپوند با اهل بیت زیارت می رویم توسل پیدا می کنیم هر روز به این ها پناهنده می شویم مهمان این بزرگواران می شویم توسل به اهل بیت پناهندگی به اهل بیت زیارت به اهل بیت رفت و شد با اهل بیت زیر سایه ی کلمات اهل بیت نشستن از این ها کمک خواستن امیرالمومنین علیه السلام به جناب کمیل فرمودند: یا کُمیل اِنَّ الاَرضَ مَملُوّ مِن خِفاف عَوادُهُ فَلا یَنجُوا اَحَد اِلّا مَن تَشَبَّهَ بِنا زمین گام به گام قدم به قدم مثل این که مین گذاشته اند فوری آدم منفجر می شود گام به گام شیطان با این ماهواره ها شبکه ها با اینترنت و وسایل گناه دانه پاشیده در اعماق درون خانه ها در گوشی همراه هر کجا بروی دام شیطان است جهنم است زمین از دام شیاطین پر است ای کمیل کسی نجات پیدا می کند مگر این که به ما چنگ بزند یا به خدا «وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَی وَ نِعْمَ النَّصِیرُ» (حج/78) یا چنگ زدن به حبل الله که همان اهل بیت اند نَحنُ حَبلُ الله قرآن حبل الله است چنگ زدن به قرآن و انس با اهل بیت که ثقل قرآن اند این وسیله ی محکمی است که در ما ایجاد انگیزه تقوا بکند و ما را از گناه حفظ بکند. ان شاء الله خیلی خوب وعده های خداوند هم در مورد بهشت و وعیدها در مورد جهنم هم باز هم می تواند یکی از راه کارهای اصلی باشد برای رسیدن به تقوا.

دعا در حق دیگران

روایت داریم امام صادق علیه السلام فرمود کسی پشت سر مومن دعا بکند صد هزار برابر در حق خودش مستجاب می شود. در روایت داریم امام هشتم علیه السلام فرمود: مَنْ لَمْ یقْدِرْ عَلَی مَا یکفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ فَلْیکثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ فَإِنَّهَا تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً خیلی تعبیر قرص و محکمی است این است که ما مقیدیم در هر جلسه ای ولو بنده جلسات ده دقیقه پنج دقیقه صحبت می کنم یک حدیث در فضیلت صلوات عرض می کنم چون آثارش را دیده ام فوق العاده است امام هشتم علیه السلام می فرماید کسی که گناه زیاد دارد و وسیله ای برای کفاره و پاک کردن گناهان ندارد زیاد این ذکر را بگوید که این کثرت صلوات گناهان را منهدم می کند در هر صورت وعده ی محکم امام هشتم علیه السلام است که مداومت بر صلوات یک نورانیتی ایجاد می کند آدم را از بدی ها ظلمات و تاریکی ها جدا می کند یا موفق به توبه می شود ترک گناه می شود عاقبت به خیر می شود. در سوره ی مبارکه ی توبه خدای مهربان می فرماید آن هایی که منحرف شدند یا نصارا آمدند عالمان خودشان یا رهبان ها و عابدهای خودشان را یا حضرت مسیح علیه السلام را رب و خدا گرفتند بدون خدای واقعی در حالی که این ها مخلوق اند محتاج اند کاره ای نیستند در حالی که خدای بزرگ امر کرده که ما خدای واقعی را پرستش کنیم از توحید واقعی سر دربیاریم نه این که اشخاص را بپرستیم یک وقت پیامبر و انبیا را واسطه و شفیع قرار می دهیم می گوییم برای ما دعا کنند آبرو دارند وجیه اند اما یک وقت این ها را در عرض خدا کنار خدا قرار می دهیم این کار غلطی است مشرک می شویم در عرض نباید قرار بدهیم امر نشدند مگر این که خدای واحد را پرستش کنند لا اله الا هو جز او خدایی نیست پاک و منزه است از آن چه که افراد به او شرک می ورزند.

استغاثه و توکل به خدا
چند امر برای تقوا که موثر است. یکی استغاثه و توکل در خانه ی خداست که این خیلی مهم است واقعا از ته دل انسان از خدا کمک بخواهد قطعا یک حالت تنفر فوق العاده ای ایجاد می شود. داشتیم افرادی که معتاد بودند این آقا به بن بست رسیده آمده واقعا در خانه ی خدا ناله زده می گوید آن اعتیاد موادی که نمی دانستم رهایش بکنم حالت زدگی در من ایجاد شده و رها کردم این لطف خداست. واقعا خدا باید دست به کار بگذارد اگر نگذارد کار ما پیش نمی رود دوم عرض کردیم توسل به اهل بیت پیوند به اهل بیت همین صلواتی را که عرض کردم نمونه ای داشتیم کسی می گوید من معتاد بودم به گناه چشم هر کاری می کردم از این رهایی پیدا نمی کردم ختم صلوات گرفتم خدا را قسم دادم به نور صلوات من را از این گناهان جدا کن تمام آن وسایل گناه را از خودم دور کردم در حالی که آن ها را از خودم بیشتر دوست داشتم. کسی را نمی گذاشتم دست به آن ها بزند نور پیغمبر نور اهل بیت نور قرآن که ما را بگیرد ظلمت ها نکبت ها تاریکی ها از بین می رود یکی از چیزهایی که بسیار موثر است در ایجاد تقوا بریدن از دوستان ناباب و پیوند زدن با دوستان خوب است. به قول حافظ می گوید نخست موعظه ی پیر می فروش این است که از مصاحب ناجنس احتراز کن جلسات گناه رفقایی که اهل معصیت و گناه اند تا وقتی که ما با این ها پیوند داریم آلوده به گناهیم باید پیوند با طاغوت و طاغوتیان را قطع کنیم شما هر چقدر هم تلاش بکنید باز رفقای ناباب می آیند دورت می کشند به بدی ها این بستر همچنان فراهم است اول قدم این است که تا توانی می گریز از یار بد یار بد بدتر بود از مار بد مار بد تنها تو را بر جان زند یار بد بر جان و بر ایمان زند. یعنی همه هستیمان را آخرتمان را پایمال می کند بریدن از افراد ناباب و گناه کار و معصیت کار و پیوند با خوب ها اگر بخواهیم واقعا با تقوا شویم بیاییم با مومنین اهل تقوا در فامیل همسایه بستگان افرادی که واقعا مومن اند با تقوا هستند نشستن با این ها معاشرت با این ها جلساتی که وعظ و موعظه است اهل تقوا هستند نور آن ها ما را می گیرد.

محکم ترین دست آویز ایمان

این فرمایش پیغمبر عظیم الشان صلی الله علیه و آله و سلم است خیلی این روایت مهم است اگر ده جلسه در این روایت صحبت بکنیم جا دارد وُدُّ الْمُؤْمِنِ لِلْمُؤْمِنِ فِی اللَّهِ مِنْ أَعْظَمِ شُعَبِ الْإِیمَانِ چه چیزی محکم ترین دست آویز ایمان است؟ چه چیزی ما را از هر بدی می تواند محکم بیرون بیاورد و ما را به همه ی خوبی ها ببرد حضرت رسول فرمودند پیوند با یک متقی پیوند با یک مومن به خاطر خدا نه به خاطر رسیدن به اهداف مادی و دنیایی بیاییم در فامیل و بستگانمان یک دوست خوب پیدا بکنیم دوست محرم نه نامحرم یک دوست خوبی که با تقواست و با ایمان است به او گره بزنیم روح و قلبمان را او ما را به همه ی خوبی ها هل می دهد می برد گفت رشته ای در گردنم افکنده دوست می کشد هر جا که خاطر خواه اوست.

پیغمبر عظیم الشان این بشارت بزرگ را دادند. دوستی و پیوند با یک مومن برای خدا بزرگ ترین شعبه ی ایمان است بزرگ ترین دست آویز ایمان است بریدن از دوستان گناه کار و مجرم و فاسد و مفسد و پیوند با خوب ها مسیر زندگی مان را عوض می کند. جلساتی که در آن گناه است مقدماتش دست خود ما است. نرویم عروسی هایی که در آن گناه و معصیت است جاهایی که زن و مرد نامحرم قاطی اند نرویم خانواده و دیگران را نگذاریم بروند. خانم ها پدر مادر ها فامیل همسایه ها خیلی می توانند ما را هل بدهند به خوبی ها خیلی می توانند مانع شوند. اگر آقایی هم بخواهد برود ربا و نزول بگیرد زن و بچه بگویند ما نمی خواهیم مال حرام نمی خواهیم. ما حاضریم هر سختی را تحمل بکنیم کمک کنیم همدیگر را به خوبی ها کمک کنیم. به بازداشتن از بدی ها. یک کسی که با تقوا می شود او را تشویق کنیم کسی که گناه می کند نهی از منکر کنیم. راه حل های سریعی را باز بگذاریم از گناه، کمک همدیگر کردن خیلی موثر است، دلسوزانه مراقب همدیگر باشیم مراقب خودمان باشیم و بریدن از مجالس گناه فکر گناه وسایل گناه دورمان است. فرمایش خیلی حرف زیبایی است از امیرالمومنین علیه السلام آن هایی که می خواهند اهل تقوا باشند حضرت فرمودند که اگر کسی می خواهد گناه نکند فکر گناه و نیت گناه را در نطفه خفه کند. اگر یک چوب کبریت با یک فوت خاموش می شود ولی اگر این را زدیم یک محل آتش گرفت دیگر آتش نشانی هم با زحمت می تواند خاموش کند. فکر گناه را از اول خودمان را ببریم. بحث وسوسه فکری است یک موقعی صحبت شود خوب است یک مقدار اشاره کرده ایم حضرت علی علیه اسلام می فرمایند: مَنْ کَثُرَ فِکْرُهُ فی الْمَعاصی دَعَتْهُ إِلَیْها کسی که زیاد فکر گناه می کند فکر هوی هوس شهوات مفاسد است این فکر او را به عظم و تطمیع گناه می کشاند.

آیا فکر گناه گناه است یا نه؟

حضرت امیر علیه السلام می فرمایند که زیاد فکر گناه بودن آدم را دعوت به گناه می کند انگیزه انجام گناه در ما ایجاد می کند تا انجام ندادیم گناه نمی نویسند ولی تاریکی و ظلمتی می آورد که تو را به مسیر گناه می کشاند در مسیر ما را قرار می دهند فکر گناه را با دعا با توسل با یاد خدا با هر وسیله ای بتوانیم زود از بین ببریم با فکر های خوب یکی از راه های پیشگیری گناه خلوت نکردن است افرادی هستند در خلوت گناه می کنند ولی در جلوت ملاحظه می کنند هیچ وقت نگذاریم خلوت بکنیم. اگر در خلوت وسایل گناه است آن ها را از بین ببریم این ها موثر است خیلی کمک می کند خدا می بیند ما شکستیم از بین بردیم وسایل گناه را خدا کمکمان می کند این ها خیلی انگیزه ایجاد می کند در این که در ما ایجاد تقوا بکند اساس کار تقوا توکل به خداست از خدا در حضور در غیاب در جلوت در خلوت کمک بخواهیم. حتما بدانیم خدا کمکمان می کند روزی صد بار صلوات هدیه کنیم به چهارده معصوم از روح آن ها استمداد بطلبیم. ارواح انبیا و ائمه و اولیا خدا پشت سر متقین است می دمد کمکشان می کنند فرشته ها کمکمان می کنند. پشتوانه مان محکم است بدانیم آن طرف هم طاغوت ها هستند از طاغوت ها و افراد فاسق و فاجر هر چه بتوانیم جدا شویم و ببریم. و با خوب ها پیوند بزنیم گفت نار خندان باغ را خندان کند صحبت مردان از مردان کند.

معاشرت با افراد با ایمان

نشستن با آن هایی که معطر اند آدم را خوشبو می کند نشستن با آنهایی که بوی تعفن نجاست و آلودگی دارند آدم را متعفن می کند بریدن از بدها پیوند به خوب ها بسیار موثر است در ایجاد تقوا و ترک گناه. یعنی خودمان تلاش بکنیم محیط را برای بندگی خودمان و اهل خانه آماده بکنیم. اگر ما واقعا یک فرمایشی مرحوم شیخ رجبعلی خیاط داشتند فرموده بودند آن هایی که واقعا تصمیم می گیرند طرف خدا بروند واقعا ترک گناه بکنند واقعا بنده ی خدا شوند این قدر خدا این ها را دوست دارد این قدر خدا کمکشان می کند. مثال خوبی زده بودند فرموده بودند اگر کسی سی چهل سال ازدواج کرده بچه ندارد خدا ان شاء الله به حق امام حسن به حق امام حسین به حق امام هشتم همه ی مریض ها را شفا بدهد. آن هایی که بچه ندارند بچه بدهد آن هایی که مسکن ندارند شغل ندارند وسیله برایشان فراهم بکند. بعد از سی چهل سال این ها با نذر و نیاز خدا یک فرزند به این ها بدهد چقدر این پدر مادر مواظب این فرزند هستند. هوای او را دارند خواسته هایش را برآورده کنند. می فرماید آن هایی که از صدق دل می خواهند گناه نکنند طرف خدا بروند. خدا بیش از پدر مادری که بعد از عمری بچه دار شدند هوای بنده اش را دارد. مواظب است آلوده نشود. کمکش بکند از آن ورطه ی آلودگی ها نجاتش بده.
منبع: حوزه نت
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.