نقش زنان در قیام کربلا
با آفرینش زن، برگ ظریفی به برگهای زرین عالم وجود افزوده شد چرا که زن جلوهای از جمال و جلال الهی است که باید شناخته میشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : پنج شنبه 1396/08/04
نقش زنان در قیام کربلا
قرآن در کنار هر مرد بزرگی از یک زن قدّیسه یاد میکند
با آفرینش زن، برگ ظریفی به برگهای زرین عالم وجود افزوده شد چرا که زن جلوهای از جمال و جلال الهی است که باید شناخته میشد.این نور الهی از آغاز آفرینش تاکنون، دورانهای تلخ و شیرینی را سپری کرده است. گاه همراه با حرکت انبیای الهی گام در گام نهاده و دوشادوش مردان صالح، از پیامبر زمان خود حمایت کرده است. قرآن این کتاب هدایت بشری، نیز در کنار هر مرد بزرگ از یک زن بزرگ و قدّیسه یاد میکند.
مادر موسی(ع) و مادر عیسی(ع) نمونه زنان کامل بودند
در قرآن از مادران موسی و عیسی (ع) در نهایت تجلیل یاد کرده است. در قرآن آمده است که ما به مادر موسی وحی فرستادیم که کودک را شیر بده و هنگامی که بر جان او بیمناک شدی، او را به دریا بیفکن و نگران نباش که ما او را به سوی تو باز پس خواهیم گردانید.قرآن درباره مریم مادر عیسی میگوید: کار او به آنجا کشیده شده بود که در محراب عبادت، همواره ملائکه با او سخن میگفتند و گفت و شنود میکردند. از غیب برای او روزی میرسید. کارش از لحاظ مقامات معنوی آن قدر بالا گرفته بود که پیغمبر زمانش را در حیرت فرو برده و او را پشت سر گذاشته و زکریا در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود.
در تاریخ اسلام، زنان قدّیسه و عالی قدر فراوانند. کمتر زن و مردی است که به مقام خدیجه علیهاالسلام برسد. به فرمایش امیرالمؤمنین علی علیهالسلام آن روزها تنها سرپناهی که خانوادهای اسلامی را در خود جای داده بود، خانه پیامبر صلّی الله علیه و آله و خدیجه بود و من سومین آنان بودم.
البته هیچ زن و مردی جز پیغمبر صلّی الله علیه و آله و امام علی علیهالسلام به مقام و منزلت حضرت زهرا علیهاالسّلام نمیرسد. حضرت زهرا علیهاالسلام بر فرزندان خود که امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برتری دارد تا جایی که فرزند گرامیاش حضرت حجة بن الحسن علیهالسلام میفرماید: «دختر رسول خدا فاطمه زهرا علیهاالسلام برای من الگوی تمام عیار است».
از دامن این زن نمونه امامان شیعه ظهور کردند.
حضور حضرت زینب (س) سبب ماندگاری قیام عاشورا شد
یکی از مهمترین حرکتها و اتفاقات عظیم تاریخ اسلام، حماسه جاودانه عاشورا است. به جدّ، عاشورا تنها صحنه عظیمی است که در آن، زن در متن و نه در حاشیه قرار دارد.چه کسی میتواند نقش زینب علیهاالسلام و زنان و دختران امام حسین علیهالسلام را نادیده بگیرد؟ این گزارشگران و پیام آوران شیر دل بودند که اصل قیام، حقانیت و مظلومیت حسینیان را زنده نگه داشتند؛ تا آنجا که حضرت زینب علیهاالسلام همچون ستارهای در آسمان سرخ کربلا درخشید و نور پر فروغ او چشم هر بینندهای را به دنبال خود کشید.
مادر و همسر وهب مسیحی از زنان فداکار کربلا بودند
مادر و همسر وهب از جمله زنان نقش آفرین در کربلا بودند. وقتی کاروان امام حسین علیهالسلام که منزل به منزل به سوی کوفه در حرکت بودند به سرزمین ثعلبیه رسیدند. امام چشمش به خیمهای برخورد، نزدیک آمد، دید پیرزنی در خیمه است؛ از او احوال پرسی کرد. پیرزن وضع خود را بیان کرد؛ ولی گفت: در مضیقه بی آبی هستیم. امام علیهالسلام که همواره دلش برای نیازمندان میتپید، در آن صحرا، با نیزه خود، قسمتی از خاک زمین را کنار زد، ناگهان آب بیرون آمد. زن تعجب کرد و مجذوب بزرگواری امام علیهالسلام شد. امام علیهالسلام جریان مسافرتش را به او گفت و فرمود: اگر پسرت آمد، به او بگو اگر میخواهد به کمک ما بیاید.وهب، این جوان پاکدل، وقتی آب خوشگوار را دید و از ماجرا مطلع شد، مجذوب امام علیهالسلام شد. با اینکه پنج روز از عروسیاش نگذشته بود، همراه مادر و همسرش به خدمت امام علیهالسلام رفت و پس از گفت و گویی، همگی به اسلام گرویدند.
وهب همراه مادر و همسرش، با کاروان امام حسین علیهالسلام به کربلا آمدند. در روز عاشورا مادر شجاع وهب، کراراً به او میگفت: به جای شیری که به تو دادم، دلم میخواهد جانت را در طبق اخلاص بگذاری و در خدمت امام علیهالسلام تا سر حد شهادت با دشمن بجنگی. وهب گفت: در مورد همسرم چه کنم؟ مادر گفت: عزیزم! جمال همیشگی را به جمال چند روزه مفروش. سخنان مادر، وهب را دگرگون کرد، او دیگر عاشق امام حسین علیهالسلام شده بود.
همسر وهب نیز از گفت و گوی شوهر، نوری بر قلبش تابید و گفت: هزاران جان من و تو، فدای امام حسین علیهالسلام باد! ولی چون جهاد بر زنان نیست، من از تو یک تقاضا دارم برویم نزد امام، در حضور ایشان با من تعهد کن که اگر در قیامت به بهشت رفتی، بدون من به بهشت نروی! وهب قبول کرد و خدمت امام علیهالسلام رفتند و تعهّد خود را اظهار نمود.
همسر وهب شهید کربلا شد
وهب به میدان تاخت، جنگ سختی کرده همچنان جنگید تا به شهادت رسید. همسر وهب نیز با سوز گداز و حماسه، خود را به وهب رساند؛ در حالی که سخت بر ضد دشمن خونخوار فریاد میکشید. سرش روی سینه وهب بود که دشمن عمود آهنین بر فرقش زد و او نیز به شهادت رسید.
مادر وهب سر فرزندش را به دشمن بازگرداند
زمانی که سر وهب را برای مادرش فرستادند، تا دل او را بسوزانند! او سر جوانش را برداشت و بوسید و گفت: سپاس خداوندی را که با شهادت تو در رکاب امام حسین علیهالسّلام، مرا رو سفید کرد. سپس برخاست و سر وهب را به سوی دشمن پرت کرد و گفت: سری را که برای دوست دادهایم، دیگر باز نمیستانیم.مادر وهب به خیمه آمد و ستون خیمه را برداشت و به جنگ دشمن شتافت. دو تن از دشمنان را کشت. امام حسین علیهالسلام او را به خیمه برگرداند و برای او دعا کرد و به او مژده بهشت داد. مادر وهب خوشحال شد و گفت: خدایا امید بهشت را از من مگیر.
همسر زهیر بن قین، وی را برای یاری امام حسین علیهالسلام آماده کرد
همسر زهیر بن قین نیز از جمله زنان فداکار بود. زهیر، بزرگ طایفه بنی فزاره، به همراه عدهای از کوفه به حج رفته بودند. در مکه ماجرای حرکت امام حسین علیهالسلام را شنید، اما از آنجایی که آمادگی معنوی برای حمایت آن حضرت نداشت، درصدد بود، کاروانش را از مکه به سوی کوفه طوری حرکت دهد که تا مبادا با کاروان امام حسین علیهالسلام برخورد کند و ناچار به یاری او نشود.در یکی از منزلگاهها که زهیر و همراهانش مشغول خوردن غذا بودند فرستادهای از طرف امام نزد آنان آمده و خطاب به زهیر بن قین گفت: ای زهیر! امام علیهالسلام خواسته است به خدمتش در آیی.
اینجا بود که از گوشهای صدای پر شور همسر زهیر بلند شد و گفت: ای زهیر فرستاده امام حسین علیهالسلام به اینجا آمده، چرا جوابش را نمیدهی؟ سخنان همسر زهیر، تأثیر به سزایی بر او گذاشت و به خدمت امام علیهالسلام رسید.
این ملاقات نورانی، محبت دنیا را از زهیر دور کرد و خورشید ایمان و عشق به آن حضرت در او پر فروغ تر شد؛ تا جایی که به امام علیهالسلام پیوست و در روز عاشورا عاشقانه از امام حسین علیهالسلام دفاع کرد.
زهیر به مقام والایی رسید
حضرت ولی عصر (عج) در زیارتی که «سید بن طاووس رحمه الله» آن را منسوب به آن حضرت میداند میفرماید: «درود بر زهیر بن قین که به امام حسین علیهالسلام گفت: هرگز از تو دست برندارم، آیا پسر پیامبر صلّی الله علیه و آله را در میان دشمنان بگذارم و بروم؟ خدا مرا برای آن روز نگذارد!»
پسران ام البنین حامیان امام حسین علیهالسلام در کربلا
حضرت ام البنین نیز با فدا کردن چهار شهید در حماسه کربلا نقش آفرینی کرد.ام البنین دختر حزام بن خالد، از همسران بسیار با کمال امام علی علیهالسلام است. او از خانواده شجاع بنی کلاب بود و عقیل برادر علی علیهالسلام او را برای آن حضرت خواستگاری کرد. نامش فاطمه بود. زمانی که از امام علی علیهالسلام دارای چهار پسر حضرت عباس علیهالسلام، عبدالله، جعفر و عثمان شد، او را ام البنین یعنی مادر پسران گفتند.
این مادر شهید پرور، پسران رشیدی به جامعه تحویل داد. حضرت عباس علیهالسلام دلاور مرد تاریخ از دامن او برخاست. وقتی خبر شهادت این چهار فرزند، به او رسید، مغز و استخوانش سوخت و به یاد آنها – به خصوص عباس - اشک از دیده فرو ریخت.
شهادت امام حسین علیهالسلام رگهای دل ام البنین را پاره کرد
روحیه ام البنین به قدری قوی بود که در اشعاری گفت: ای کسی که فرزند رشیدم عباس را دیدی که همانند پدرش بر دشمنان تاخت! فرزندان علی علیهالسلام همه، شیران بیشه شجاعتند، شنیدهام بر سر عباس عمود آهنین زدند، در حالی که دو دستهای او را قطع کرده بودند. اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسی جرأت داشت نزد او آید و با او بجنگد.وقتی بشیر به مدینه آمد و اخبار کربلا را در مسجد به مردم گفت، ام البنین در میان جمعیت به پیش آمد. نخستین سخنش به بشیر این بود: «از امام حسین علیهالسلام مرا خبر بده، فرزندانم و همه آنچه زیر آسمان است، فدای حسین علیهالسلام باد!» وقتی خبر شهادت امام حسین علیهالسلام را شنید، نالهاش بلند شد و گفت: رگهای دلم را پاره کردی!
ام البنین: فرزندانم فدای حسین علیهالسلام باد
این علاقه به امام حسین علیهالسلام دلیل کمال معنویت اوست. تنها از رهبر سخن به میان آورد. به این ترتیب مادر چهار شهید که تنها ثمره عمر او و میوه قلب او بودند از شهامت، شجاعت و حمایت از رهبران سخن میگوید و خالصانه فریاد میزند: فرزندانم و همه آنچه زیر آسمان کبود است، فدای امام حسین علیهالسلام باد!این شیر زنان، زمینه ساخته شدن سربازانی دلیر و شجاع همچون حضرت ابوالفضل علیهالسلام و برادرانش، وهب و زهیر را برای امام حسین علیهالسلام ایجاد کردند و به نوعی یک حضور مؤثر در میدان نبرد حق علیه باطل را از خود نشان دادند.
زنان در زمان ظهور نیز نقش آفرینی میکنند
پنجاه زن در بین یاران امام نیز حضور دارند و در آن زمان نیز زنان نقش پر رنگی دارند.اولین گروه از زنانی که به محضر امام زمان علیهالسلام میشتابند، کسانیاند که در آن ایام میزیستهاند و همانند دیگر یاران امام علیهالسّلام، به هنگام ظهور در حرم امن الهی به خدمت امام علیهالسلام میرسند.
نکته شگفت در این روایت، این است که از 313 نفر که گرد حضرت جمع میشوند، 50 تن آنان زن هستند. این افراد جزو همان 313 یار اصلی هستند.
منبع : حوزه نت