خالد بن ولید به روایت اهل سنت
در زاهدان مسجدی است به اسم خالد بن ولید ، سیف الاسلام آیا براستی خالد بن ولید شمشیر برنده اسلام و از بزرگان اسلام بوده است؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1396/08/03
به تصریح علمای اهل سنت و روایات و تاریخ صحیحشان ، خالد بن ولید شخصیتی جانی و خونریز و زنا کار و دغل باز بوده است که اهل سنت به دروغ او را بزرگ داشته و لقب شمشیر اسلام را به او داده اند .
بخاری و دیگران نقل می کنند ؛
« ابن عمر می گوید پیامبر خالد بن ولید را به سوی بنی جذیمه فرستاد . آنها نمی توانستند بگویند #اسلمنا گفتند صبانا ، خالد شروع به کشتار و اسیر گرفتن کرد و به هر یک از ما اسیری داد و گفت اسیر خود را بکشید ، من گفتم به خدا قسم اسیر خود را نمی کشم ، و یاران من نیز هیچکدام نباید اسیر خود را بکشند ، موضوع را با پیامبر در میان گذاشتیم پیامبر دو بار فرمود ؛ « خدایا من از آنچه خالد انجام داد به سوی تو پناه می برم »صحیح بخاری ج4 ص122
در دوران جاهلیت قبیله بنی جذیمه عموی خالد را کشته بودند ، خالد کینه آنها را به دل داشت ، وقتی با جمعیت بنی جذیمه رو به رو شد آنان را اعدام دسته جمعی کرد ، پیامبر از این جریان ناراحت شد و علی علیه السلام را مامور کرد که به سوی قبیله مذکور برود و خسارت و خونبهای آنان را پرداخت کند ؛فروغ ابدیت ص825
جنایت دیگر او کشتن مالک بن نویره و زنا کردن با همسر زیبایش بود .
طبری و ابن اثیر و ابن عساکر و ...از علمای اهل سنت نقل می کنند ؛
« مالک بن نویره از شجاعان عرب و از بزرگان اصحاب رسول خدا و عامل صدقات قوم خود بود ، چون ابوبکر جای پیامبر نشست حاضر نشد زکات مال را به حکومت وقت بپردازد ، لذا ابوبکر لشکری به فرماندهی خالد بن ولید به جنگ او فرستاد و خالد با آنکه شاهد بود که آنان نماز را برپا کرده اند ابتدا از در آشتی در آمد و چون آنها سلاح را بر زمین گذاشتند دستور داد آنها را دستگیر کرده و سپس فرمان قتلشان را داد ، آنگاه سر کشته ها را پایه دیگ غذا کرده و با آتش سوزاند . خالد همان شب با همسر مالک که زن زیبایی بود همبستر شد ، پس از جریان عمر به خالد اعتراض کرد و از ابوبکر خواست که خالد را به جرم قتل مسلمان قصاص کند و یا به جرم زنا سنگسار کند ، ابوبکر گفت من شمشیری را که خدا علیه دشمنانش بیرون کشیده در #غلاف نمی کنم »تاریخ طبری ج3 ص277
ابن ابی الحدید معتزلی از علمای اهل سنت می نویسد ؛« من خالد بن ولید را از خطا دور نمی دانم و می دانم که او مردی ستمگر و بی رحم بود و آنجا که هوای نفس و خشم بر او چیره می شد دین مانع خلافکاریهاش نمی شد »شرح نهج البلاغه ج17 ص214
اف بر کسانی باد که چنین شخصیت جانی و زنا کاری را سیف الاسلام می خوانند و او را تعظیم و تکریم کرده و مسجد به نامش بنیان می کنند .
منبع:
کانال پرسمان_اعتقادی
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید. بخاری و دیگران نقل می کنند ؛
« ابن عمر می گوید پیامبر خالد بن ولید را به سوی بنی جذیمه فرستاد . آنها نمی توانستند بگویند #اسلمنا گفتند صبانا ، خالد شروع به کشتار و اسیر گرفتن کرد و به هر یک از ما اسیری داد و گفت اسیر خود را بکشید ، من گفتم به خدا قسم اسیر خود را نمی کشم ، و یاران من نیز هیچکدام نباید اسیر خود را بکشند ، موضوع را با پیامبر در میان گذاشتیم پیامبر دو بار فرمود ؛ « خدایا من از آنچه خالد انجام داد به سوی تو پناه می برم »صحیح بخاری ج4 ص122
در دوران جاهلیت قبیله بنی جذیمه عموی خالد را کشته بودند ، خالد کینه آنها را به دل داشت ، وقتی با جمعیت بنی جذیمه رو به رو شد آنان را اعدام دسته جمعی کرد ، پیامبر از این جریان ناراحت شد و علی علیه السلام را مامور کرد که به سوی قبیله مذکور برود و خسارت و خونبهای آنان را پرداخت کند ؛فروغ ابدیت ص825
جنایت دیگر او کشتن مالک بن نویره و زنا کردن با همسر زیبایش بود .
طبری و ابن اثیر و ابن عساکر و ...از علمای اهل سنت نقل می کنند ؛
« مالک بن نویره از شجاعان عرب و از بزرگان اصحاب رسول خدا و عامل صدقات قوم خود بود ، چون ابوبکر جای پیامبر نشست حاضر نشد زکات مال را به حکومت وقت بپردازد ، لذا ابوبکر لشکری به فرماندهی خالد بن ولید به جنگ او فرستاد و خالد با آنکه شاهد بود که آنان نماز را برپا کرده اند ابتدا از در آشتی در آمد و چون آنها سلاح را بر زمین گذاشتند دستور داد آنها را دستگیر کرده و سپس فرمان قتلشان را داد ، آنگاه سر کشته ها را پایه دیگ غذا کرده و با آتش سوزاند . خالد همان شب با همسر مالک که زن زیبایی بود همبستر شد ، پس از جریان عمر به خالد اعتراض کرد و از ابوبکر خواست که خالد را به جرم قتل مسلمان قصاص کند و یا به جرم زنا سنگسار کند ، ابوبکر گفت من شمشیری را که خدا علیه دشمنانش بیرون کشیده در #غلاف نمی کنم »تاریخ طبری ج3 ص277
ابن ابی الحدید معتزلی از علمای اهل سنت می نویسد ؛« من خالد بن ولید را از خطا دور نمی دانم و می دانم که او مردی ستمگر و بی رحم بود و آنجا که هوای نفس و خشم بر او چیره می شد دین مانع خلافکاریهاش نمی شد »شرح نهج البلاغه ج17 ص214
اف بر کسانی باد که چنین شخصیت جانی و زنا کاری را سیف الاسلام می خوانند و او را تعظیم و تکریم کرده و مسجد به نامش بنیان می کنند .
منبع:
کانال پرسمان_اعتقادی