نویدبخش روزگاری سرشار برای شعر متعهّد معاصر
مجموعه شعر «شناسنامه» سروده سینا دلشادی که به تازگی منتشر شده، نویدبخش روزگاری سرشار برای شعر متعهّد معاصر ما و آیندهای روشن و امیدوارکننده برای این شاعر چیرهدست و فروتن همروزگار ماست.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1396/08/03
محمدجواد آسمان شاعر و منتقد ادبی یادداشتی بر مجموعه شعر سینا دلشادی با عنوان «شناسنامه» نوشته که در ادامه منتشر میشود.
«چند روز پیش، کتابی فاخر و ارزشمند به دستم رسید که نخستین دفتر شعر منتشرشده شاعر همروزگار ما سینا دلشادی است؛ «شناسنامه». اشعار کتاب از حیث محتوایی و فنّی آنچنان غیرمنتظره و باکیفیت در نظرم آمدند که معرّفی نکردن آن به دیگر شعردوستان اهل ادب را دور از انصاف دیدم.
طرح جلد کتاب، به خوبی محتوای ارزشی کتاب را آشکار میکند؛ تصویری از شناسنامه بینام یک شهید گمنام، که معنای نمادینش در پیوند با رباعی پشت جلد، تکمیل شده است. اشعار هفتاد و دوگانه کتاب، همه سرودههایی چهارسطری هستند؛ رباعیها و دوبیتها و دوبیتیها. و همه پیرامون موضوعات و شخصیتهای دینی و انقلابی.
درونمایهای که به قول استاد شفیعی کدکنی در کتاب ارجمند «ادوار شعر فارسی» با «صدای غالب روزگار» ـ صدای غالب و پرتنتنه شعر دوران انقلاب اسلامی ـ همراه و همنفس هستند. در حقیقت، برگ برنده بر دل نشستن سرودههای شاعر، به جز گوش سپردن وی به ندای درونش ـ چنان که مقدّمة کتاب هم شاهد و کلیدی بر از دل برآمدن و جوششی و اعتقادی بودن محتوای اشعار است ـ همآوایی او با جریان «صدای زمانه» است؛ شرط ماناییِ صدای هر شاعری چنان که «فروغ» سروده است.
این بیتهای دلنشین را که از میان اشعار کتاب گزین کردهام بنگرید:
ـ «زاغ و زغنِ ظلم، به هم میپیچند / شاهین عدالتش که برمیخیزد»
ـ «با یادِ شهیدانِ شهیدآبادی / لالاییِ مادران شنفتن دارد»
ـ «ویرانیِ آشیانه را باکی نیست / چون دغدغة خاطرمان پرواز است»
ـ «از دشتِ پر از شقایقِ چشمانت / یک شاهدِ مفقودالاثر میآید»
و در این بیت واپسین، من مادر شهیدی را میبینم که در تصویر درون چشمان سرخ و منتظرش، دشتی پر از شقایق منعکس شده است و قطرهای اشک چونان پیکی از فرزند شهید مفقودالأثرش از این دشت پُرشقایق فرامیرسد...
طبیعتِ سرودههایی که رنگ و بوی ایدئولوژیک دارند، این است که بخشی از ظرفیت خود را به «انتقال پیام / اندیشه» اختصاص دهند. هنرِ شاعرِ اینگونه شعرها آن است که از دیگر مجالهای تنفّسِ شعر، به نفع گشودن پنجرهای تازه بر تصویر خیال و عاطفه، بهترین بهره را ببرد.
در خلال اشعار این کتاب، این اتفاق به خوبی افتاده است و ما در بسیاری از اشعار، شاهد بدایع تخیلی و مضمونی شاعر هستیم. برای آن که سخنم را از ادّعا فراتر برده باشم و نمونههایی از آنچه که بدان اشاره کردم را پیش نگاه شما گذاشته باشم، شاید بجا باشد که مواردی را از خلال شعرها گواه بیاورم؛ شاعر در شعری با ایماهای امروزین، طبیعت را نوعروسی میبیند که در بهار، کویرش پشت پلک را سبز میآراید و شکوفهاش با آرایة خطّ لب، لب میگشاید.
آگاهان عرصة شعر، میدانند که استفاده از چنین تصویر امروزی و لطیفی در شعر آیینی را، چه ملاحظات ظریفی بایسته است و توفیق در پروردن آن به چه وسواسی نیاز دارد. در شعر دیگری، شاعر، کعبه را «قلبِ زمان» نامیده و با ذکر خروج حضرت سیّدالشّهداء(ع) از آن ـ با عنوان «خون خدا» ـ مضمونی بدیع و خلّاقه آفریده که در تاریخ شعر آیینی بکر و بیسابقه به نظر میرسد.
در شعری دیگر، شاعر، غوّاصان شهید را به تصویر کشیده که برای جرعهنوشی از دست سقّای بیدست کربلا(ع) صف بستهاند. آقای دلشادی با نگاهی شاعرانه، زائران بینالحرمین را یک فوج کبوتر در میان دو گنبد میبیند و در نظر او هر لالهای شهیدیست که برای اعلام آمادگی و اذن ورود به میدان جانفشانی، «انگشتِ اجازت» بالا برده است.
در نگاه شاعر، حرکت امام حسین(ع) «مبدأ تاریخِ حسینی» است. رهروان آن، «مستی دائم المحرّم» دارند. و در هنگامة شهادت حضرت علیّ اصغر(ع)، از زمین به آسمان خون میبارد. در نگاه او، هر شمشیری که در برابرِ خورشیدِ حقیقت آخته شود، محکوم به ذوب شدن است و شمیم حرم حضرت زینب(س) ـ حرم شیرزنی که به تعبیر شاعر «آخرین مردِ سپاه» بوده است ـ از گلهای حاشیة جادة اربعین به مشام میرسد.
عرصة شعر آقای دلشادی، مجال جولان قهرمانان حقیقیست؛ «آنان که دعای عهد را نشکستند»، و مردانی مانند حُر (یا جون) «که مانند شب میروند و همچون روز بازمیگردند».
هنگامی که از تازگیهای مضمونی و تصویری در اشعار این کتاب سخن میگویم، مقصودم این قبیل نوجوییها و نوآوریهاست؛ مواردی که با مراجعه به حافظه، نمونههایی شبیه به آنها را در تاریخچة شعر فارسی نمیبینیم. سرودههای کتاب «شناسنامه» سخت موضعمندند و آشکارا از اینکه در معرکة عاشورا «در هر دو طرف، نماز برپا شد»، درد در سینه و بغض در گلو دارند. ارجاع مستقیم یا غیرمستقیم به منابع دیگر ـ از جمله آیات و احادیث و ادعیه ـ، شناسنامة اشعارِ «شناسنامه» است. توجّه به وجه محتوایی اشعار که غرض اصلی شاعر بوده، او را از التفات به دیگر لایههای زیباییشناختی بازنداشته و در شعرها شاهد ظرائف بلاغی زبانی و ساختاری نیز هستیم.
مجموعه شعر «شناسنامه» سرودة سینا دلشادی که به تازگی توسّط نشر مبعث بابل منتشر شده، نویدبخش روزگارانی سرشار برای شعر متعهّد معاصر ما و آیندهای روشن و امیدوارکننده برای این شاعر چیرهدست و فروتن همروزگار ماست. با آرزوی فرداهایی پربارتر، انتشار این کتاب را به اهالی شعر امروز شادباش میگویم و مطالعة آن را مؤکّداً به دوستان اهل ادب پیشنهاد میدهم.
منبع: فارس