تبیان، دستیار زندگی

دیدگاه نهج البلاغه درباره نماز

درباره نماز چنین سفارش مى كند: گناهان را از گردن ها باز مى كند، همان گونه كه مهارها از گردن حیوانات باز مى شود. رسول خدا صلى الله علیه و آله نماز را به چشمه آب گرم تشبیه فرموده است كه مقابل در خانه مردى در جریان باشد و آن مرد در هر روز و شب پنج مرتبه در آن شست و شو نماید (با این شست و شوى مكرر چه كثافت و چركى در بدن او باقى خواهد ماند؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نهج البلاغه


1- فلسفه نماز


574. نشانه اصلى دین
...اءقام الصلاة فاءنها الملة.
برپا داشتن نماز نشانه اصلى دین است. (1)
575. اسباب تشكر از خدا
اءن قوما عبدوا الله رغبُة فتلك عبادة التجار، و اءن قوما عبدوا الله رهبة فتلك عبادة العبید، و اءن قوما عبدوا الله شكرا فتلك عبادة الاحرار
گروهى خدا را به انگیزه ثواب و پاداش مى پرستند، این عبادت تاجران و بازرگانان است و گروهى خدا را از روى ترس مى پرستند، این عبادت غلامان و برده صفتان است و گروهى خدا را از روى سپاسگزارى مى پرستند، این عبادت آزادگان است.(2)
576. تقرب متقین
الصلاة قربان كل تقى، و الحج جهاد كل ضعیف
نماز موجب تقرب هر پرهیزگار و حج هر ناتوان است. (3)
577. نماز چونان چشمه آبگرم
فى وصیته بالصلاة -: اءنها لتحت الذنوب حت الورق، و تطلقها اءطلاق الربق، و شبهها رسول الله صلى الله علیه و آله بالحمة تكون على باب الرجل، فهو یغتسل منها فى الیوم و اللیلة خمس مرات، فما عسى اءن یبقى علیه من الدرن؟
درباره نماز چنین سفارش مى كند: گناهان را از گردن ها باز مى كند، همان گونه كه مهارها از گردن حیوانات باز مى شود. رسول خدا صلى الله علیه و آله نماز را به چشمه آب گرم تشبیه فرموده است كه مقابل در خانه مردى در جریان باشد و آن مرد در هر روز و شب پنج مرتبه در آن شست و شو نماید (با این شست و شوى مكرر چه كثافت و چركى در بدن او باقى خواهد ماند؟) (4)
578. پاك كننده ذنوب
ما اءهمنى ذنب اءمهلت بعده حتى اءصلى ركعتین و اءسال الله العافیة
گناهى كه مرا بعد از آن مهلت خواندن دو ركعت نماز و درخواست عافیت از خدا داشته باشم برایم مهم نیست. (5)
579. پاك شدن از تكبر
... الصلاة تنزیها عن الكبر.
خداى بزرگ نماز را واجب فرمود تا انسان را از تكبر و گردنكشى پاك (6) گرداند.
580. تواضع در برابر حق سبحانه
.. لما فى ذلك من تعفیر عتاق الوجوه بالتراب تواضعا، و التصاق كرائم الجوارح بالارض تصاغرا
بندگان مؤ من هنگامى كه نماز مى خوانند ساییدن گونه ها به خاك نشانه تواضع و گزاردن اعضاى شریف بر زمین، دلیل كوچكى و اظهار حقارت است. (7)
581. اعمال تابع نمازند!
اءعلم اءن كل شى ء من عملك تبع لصلاتك
بدان كه هر عملى از اعمال تو تابع نمازت مى باشد. (8)
582. مصونیت به وسیله نماز
.. عن ذلك ما حرس الله عباده المؤ منین بالصلوات... تسكینا لاطرافهم، و تخشیعا لابصارهم، و تذلیلا لنفوسهم، و تخفیضا لقلوبهم، و اءذهابا للخیلاء عنهم
خداوند متعال بندگان مؤ من خود را به وسیله نمازها... براى آرامش دست و پا و اندام دیگرشان و خشوع دیدگانش، فروتنى جان هایشان، و خضوع دل هایشان، و دور كردن كبر و غرور از وجودشان؛ از تباهكارى ها و ستمگرى و تكبر و گردنكش حفظ مى كند. (9)
583. از بین برنده گناهان
اءنها لتحت الذنوب حت لورق
نماز، گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو مى ریزد. (10)

2- اهتمام و توصیه به نماز


584.سابقین در نماز
اللهم اءنى اءول من اءناب، و سمع و اءجاب، لم یسبقنى الا رسول الله صلى الله علیه و آله بالصلاة
بار پروردگار! من نخستین كسى هستم كه به حق رسیده و آن را شنیده و پذیرفته است، هیچ كس بر من به نماز پیشى نگرفت مگر رسول خدا صلى الله علیه و آله. (11)
585. واجبات را به جاى آورید!
الفرائض الفرائض، اءدوها اءلى الله تؤ د كم اءلى الجنة
واجبات را به جاى آورید؛ آن ها را براى خدا به جا آورید تا شما را به بهشت برساند. (12)
586. توصیه پیامبر به نماز
... كان یاءمر اءهله و یصبر علیها نفسه.
رسول خدا صلى الله علیه و آله هم اهل خود را به نماز فرمان مى داد و هم خود شخصا با شكیبایى آن را به انجام مى رسانید.(13)
587. قدر نهادن به نماز
قد عرف حقها رجال من المومنین الذین لا تشغلهم عنها زینة متاع و لا قرة عین من ولد و لا مال. یقول الله سبحانه: (رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذكر الله و اءقام الصلاة و اءیتاء الزكاُة )
قدر و اهمیت نماز را مردانى از مؤ منین مى دانند كه زینت كالاى دنیا و فرزندى كه نور چشم انسان است و مال و دارایى آن ها را به خود مشغول نمى دارد، چنانكه خداى سبحان مى فرماید: مردانى هستند كه تجارت و داد و ستد دنیا، آن ها را از یاد خدا و اقامه نماز و پرداخت زكات باز نمى دارد. (14)
588. از نماز گزاران باشید!
اءلا تسمعون اءلى جواب اءهل النار حین سئلوا: ما سلككم فى سقر؟قالوا: لم نك من المصلین
آیا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمى دهید كه وقتى از آن ها سؤ ال مى شود، چه چیز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟گویند: ما از نماز گزاران نبودیم. (15)
589. نماز را مراعات كنید!
تعاهدوا اءر الصلاة، و حافظوا علیها، و استكثروا منها، و تقربوا بها، فاءنها كانت على المومنین كتابا موقوتا
امر نماز را مراعات كنید و آن را محافظت نمایید و بسیار به جایى آورید و با آن به خدا تقرب جویید؛ زیرا نماز (بر مومنین فریضه اى است نوشته شده و وقت آن تعیین گردیده ). (16)

3- احكام نماز فرادى و جماعت


590. نماز جماعت را طولانى نكنید
صلوا بهم صلاة اءضعفهم و لا تكونوا فتانین
با مردم همانند ضعیف ترین آن ها نماز بگزارید؛ و سبب فتنه و فساد نباشید. (17)
591. رعایت حال ماءمومین
من كتابه للاشتر -: و اءذا قمت فى صلاتك للناس، فلا تكونن منفرا و لا مضیعا، فاءن فى الناس من به العلُة و له الحاجة و قد سالت رسول الله صلى الله علیه و آله حین وجهنى اءلى الیمن كیف اءصلى بهم!؟فقال: (صل بهم كصلاة اءضعفهم، و كن بالمؤ منین رحیما)
در نامه خود به اشتر مى فرماید: آن گاه كه به نماز مى ایستى و مردم پشت سر تو ایستاده اند نماز را طورى انجام بده كه نه (بر اثر طول كشیدن ) موجب رنجش و نفرت مردم گردد و نه بر اثر خواندن موجب ضایع شدن حق بیمار شود؛ زیرا در میان نمازگزاران كسانى هستند كه بیمارند یا كار ضرورى دارند (و باید رعایت هر دو طرف بشود) من از رسول خدا صلى الله علیه و آله هنگامى كه به یمن اعزام شدم پرسیدم: موقعى كه پیشنماز آنان شدم، نمازم را چگونه انجام دهم؟
حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: نماز خود را در میان آنان همانند نماز ضعیف ترین مردم بخوان و با مؤ منان مهربان باش! (18)
592. واجبات و مستحبات
لا قربة بالنوافل اءذا اءضرت بالفرائض.
مستحبات چنانچه به واجبات زیان رساند، موجب قرب به خدا نشود. (19)
594. ترك مستحب در صورت زیان به واجب
اءذا اءضرت النوافل بالفرائض فارفضوها
هر گاه امور مستحب به واجبات زیان رسانند، آن ها را ترك كنید. (20)
594. اهمیت نماز جمعه
لا تسافر فى یوم جمعة حتى تشهد الصلاة الا فاصلا فى سیل الله اءو فى اءمر تعذربه. و اءطع الله فى جمیع اءمورك، فاءن طاعُة الله فاضلة على ما سواها
در روز جمعه مسافرت مكن تا بتوانى در نماز جمعه شركت كنى، مگر آن كه سفر تو در راه خدا باشد یا به خاطر كارى باشد كه در آن معذور باشى. در همه كارها مطیع خدا باش، كه اطاعت خداوند بر همه چیز برترى دارد. (21)

4- وقت نماز


595. نماز در وقت خواندن
صل الصلاة لوقتها الموقت لها، و لا تعجل وقتها لفراغ، و لا تؤ خرها عن وقتها لاشتغال و اعلم اءن كل شى ء من عملك تبع لصلاتك
نماز را در وقت مقرر آن به جاى آور و به علت فراغت از كار وقت آن را پیش ‍ میانداز و به علت اشتغال آن به تاءخیر میافكن و بدان كه هر كار تو وابسته به نماز است. (22)
596. بر پا داشتن نماز
یقول الله سبحانه: رجال لا تلهیهم تجارة و لا بیع عن ذكر الله و اءقام الصلاة و اءیتاء الزكاة. و كان رسول الله صلى الله علیه و آله نصبا بالصلاةُ بعد التبشیر له بالجنة
خداى سبحان مى فرماید: مردانى هستند كه بازرگانى و خرید و فروش ‍ آن ها
را زا یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات باز نمى دارد. و پیامبر خدا صلى الله علیه و آله با وجود این كه به بهشت مژده داده شده بود براى نماز خود را به رنج مى افكند. (23)
597. مراقبت از نماز
الله الله فى الصلاة، فاءنها عمود دینكم
خدا را، خدا را، مراقب باشید در مورد نماز؛ زیرا كه نماز، ستون دین شماست. (24)

5- نماز شب و شب زنده دارى


598. یقین برتر از شك و تردید
قد سمع رجلا من الحروریة یتهجد و یقراء، فقال علیه السلام: نوم على یقین خیر من صلاة فى شك
على مردى از خوارج را در حال عبادت شبانه و قرائت قرآن دید، فرمود: (خوابى كه با یقین همراه باشد، بهتر از نمازى است كه با شك و تردید باشد) (25)
599. خوشا به حال شب زنده داران
عن نوف البكالى قالى: راءیت امیرالمومنین ذات لیلة، و قد خرج من فراشه، فنظر فى النجوم، فقال لى: یا نوف! اءراقد اءنت اءم رامق؟
فقلت: بل رامق! قال:
یا نوف! طوبى للزاهدین فى الدنیا، الراغبین فى الاخرة، اءولئك قوما اءتخذوا الارض بساطا، و ترابها فراشا، و ماءها طیبا، و القرآن شعارا، و الدعاء دثارا، ثم قرضوا الدنیا قرضا على منهاج المسیح.
یا نوف! اءن داود علیه السلام قام فى مثل هذه الساعة من اللیل، فقال: اءنها ساعة لا یدعو فیها عبد الا اءستجیب له، اءلا اءن یكون عشارا اءو عریفا اءو شرطیا، اءو صاحب عرطبة ؤ هى الطنبور اءو صاحب كوبة. و هى الطبل و قد قیل اءیضا. اءن العرطبة الطبل و الكوبة الطنبور
از نوف بكالى روایت شده است كه گفت: شبى امیرمؤ منان على علیه السلام را دیدم كه از بستر خویش برخاست و به ستارگان مى نگرد، آن گاه به من گفت: اى نوف! خوابى یا بیدار؟
گفتم: بیدارم.
فرمود: اى نوف! خوشا به حال پارسایان این جهان كه دل در سراى دیگر بسته اند، آنان كه زمین را فرش و خاك را بستر و آب را شربت نوشین و قرآن را شعار جامه زیرین؛ یعنى روش خود و زینت دل و دعا را دثار (جامه رو؛ یعنى مانع حوادث) قرار داده اند. و چون حضرت عیسى از دنیا بریده و جدا گشته اند.
اى نوف! حضرت داود علیه السلام شب ها در چنین ساعتى از بستر برمى خاست و مى گفت: این ساعتى است كه هیچ بنده اى خداى بزرگ را نخواند، مگر این كه دعایش مستجاب شود، جز آن كه باجگیر یا جاسوس ‍ خبرچین یا گزمه كه همكار داروغه ستمگر است و یا نوازنده تنبور و طبل باشد (عرطبه به معنى تنبور و كوبه به معنى طبل است و نیز گفته اند: عرطبه به معنى طبل و كوبه به معنى تنبور است) (26)
600. از خدا بترسید!
اتقوا الله عباد الله! تقیة ذى لب شغل التفكر قلبه، و اءنصب الخوف بدنه، و اءسهر التهجد غرار نومه
اى بندگان خدا! از خدا بترسید، مانند ترسیدن خردمندى كه اندیشه (قیامت) او را به خود مشغول كرده و ترس از عذاب الهى جسمش را رنجور ساخته، و شب زنده دارى (براى عبادت و نماز شب خواب اندكش را ربوده است. (27)
601. اوصاف شب زنده داران
طوبى لنفس اءدت اءلى ربها فرضها، و عركت بجنبها بؤ سها، و هجرت فى اللیل غمضها، حتى اءذا غلب الكرى علیها افترشت اءرضها، و توسدت كفها، فى معشر اءسهر عیونهم خوف معادهم، و تجافت عن مضاجعهم جنوبهم، و همهمت بذكر ربهم شفاههم، و تقشعت بطول استغفار هم ذنوبهم، (اءولئك حزب الله، اءلا اءن حزب الله هم المفلحون)
خوشا به حال كسى كه وظیفه خویش را نسبت به پروردگارش ادا كند و مشكلات زندگى را تحمل كرده و ناملایمات را بر خود آسان گیرد و خواب را از دیدگان بشوید و اگر خواب بر او غلبه كرد، زمین را بستر خویش سازد و دستش را بالش. آنان كه خوف قیامت چشمانشان را بیدار نگاه داشت و پهلوهایشان را از خوابگاه دور ساخته و همواره لب هایشان را بیدار نگاه داشت و پهلوهایشان را از خوابگاه دور ساخته و همواره لب هایشان به ذكر پروردگار در حركت است و گناهانشان از بسیارى استغفار زدوده شده است: آنان حزب و گروه خدا هستند، بدانید كه گروه خدا رستگاران اند.) (28)
602. چه نیكوست خواب زیركان!
كم من قائم لیس له من قیامه اءلا السهر و العناء جبذا نوم الاكیاسبسا نماز شب خوانى كه از ایستادن و نمازگزاردنش جز بیدارى و رنج نیست، چه نیكو است خواب زیركان و عالمان دین!(29)
603. على علیه السلام در محراب نیایش
من خبر ضرار بن حمزة الضبائى عند دخوله على معاویه و مساءلته له عن اءمیرالمؤ منین علیه السلام و قال: فاءشهد لقد راءیته فى بعض مواقفه و قد اءرخى اللیل سدوله و هو قائم فى محرابه قابض على لحیته یتململ تململ السلیم، و یبكى بكاء الحزین، و یقول:
یا دنیا! یا دنیا! اءلیك عنى. اءبى تعرضت؟اءم الى تشوقت؟لا حان حینك هیهات! غرى غیرى، لا حاجة لى فیك، قد طلقتك ثلاثا لا رجعة فیها! فعیشك قصیر، و خطرك یسیر، و اءملك حقیر. آه من قلة الزاد، و طول الطریق ت و بعد السفر، و عظیم المورد
گفته اند: ضرار بن حمزه ضبایى بر معاویه وارد شد و معاویه درباره امیرمؤ منان على علیه السلام از او پرسید، او گفت: گواهى مى دهم كه او را در جایى دیدم كه شب پرده سیاهش را آویخته بود و او در محراب عبادتش ‍ ایستاده و محاسن خود را به دست گرفته و همچون مار گزیده به خود مى پیچید، و همانند دردمندان از سر خوف مى گریست و مى فرمود:
اى دنیا! اى دنیا! از من دور شو و دست از دامنم بردار! آیا براى فریفتن من این چنین در برابر من جلوه مى كنى یا آرزومند منى؟هنگام فریبت نزدیك مباد! چه دور است آرزوى تو! دیگرى را بفریب؛ زیرا مرا به تو نیازى نیست.
من تو را سه طلاقه كردم كه رجوعى نداشته باشد. زندگى در تو كوتاه و ارزش تو اندك و آرزو در تو حقیر است. واى از كمى توشه و درازى راه و دورى سفر و بزرگى حسابگاه (30)
604. توصیف اصحاب محمد (ص)
لقد راءیت اءصحاب محمدصلى الله علیه و آله فما اءرى اءحدا یشبههم منكم! لقد كانوا یصبحون شعثا غبرا، و قد باتوا سجدا و قیاما، یراو حون بین جباههم و خدودهم و یقفون على مثل الجمر من ذكر معادهم! كاءن بین اءعینهم ركب المعزى من طول سجودهم! ادا ذكر الله هملت اءعینم حتى تبل جیوبهم، و مادوا كما یمید الشجر یوم الریح العاصف
من اصحاب محمد صلى الله علیه و آله را دیدم و یكى از شما را نمى بینم كه مانند ایشان باشید؛ زیرا آنان صبح، ژولیده مو و غبارآلوده بودند و شب را بیدار به سجده و قیام مى گذراندند. میان پیشانى ها و رخسارهاشان نوبت گذاشته بودند (گاهى پیشانى و گاه رخسار روى خاك مى نهادند) و از یاد بازگشت مانند اخگر و آتشپاره سوزان مى ایستادند. گویا پیشانى هایشان بر اثر طول سجده مانند زانوهاى بزها (پینه بسته) بود، هر گاه ذكر خداوند سبحان به میان مى آمد، از ترس عذاب و كیفر و امید به پاداش، اشك چشمانشان مى ریخت، به طورى كه گریبان هاشان تر مى گشت و مى لرزیدند، چنان كه درخت در روز وزیدن تندباد مى لرزد. (31)

پی نوشت:
1-خطبه 110.
2-حكمت 237.
3-حكمت 136.
4-خطبه 199.
5-حكمت 299.
6-حكمت 252.
7-خطبه 234.
8-نامه 27.
9-خطبه 192.
10-خطبه 190.
11-خطبه 131.
12-خطبه 167.
13-خطبه 190.
14-خطبه 19.
15-خطبه 190.
16-خطبه 199.
17-نامه 52.
18-حكمت 39.
19-حكمت 39.
20-حكمت 279.
21-نامه 69.
22-خطبه 199.
23-خطبه 199.
24-نامه 47.
25-حكمت 145 و 97.
26-حكمت 104.
27-خطبه 82.
28-خطبه 45.
29-حكمت 137.
30-خطبه 96.
31-خطبه 96.

منبع : مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام / نهج البلاغه موضوعی (عباس عزیزی) ناشر:صلاة ؛چاپ عترت ؛محل نشر:قم سال نشر: ١٣٨٠
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.