تبیان، دستیار زندگی

بهشت چگونه مكانى است؟

پس اگر با دیده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنیا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زیورها و منظره هاى دل انگیز و زیباى آن كه براى تو آفریده شده است بیزارى جسته و با اندیشیدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسیم پدید مى آید و ریشه هاى آن درختان در درون تپه هایى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گردیده است، و نیز با اندیشیدن در خوشه هاى مروارید، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن میوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حیران و سرگردان و از خود بیخود مى گردد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نهج البلاغه

امام علی علیه السلام درباره تقوا پیشگان فرمود:
یخلده فیما اشتهت نفسه، و ینزله منزل الكرامة عنده فى دار اصطعنها لنفسه، ظلها عرشه، و نورها بهجته، و زوارها ملائكته و رفقائها رسله... (نهج، فیض، خ 182، صبحى خ 183).
(...خداوند آن انسان پارسا و با تقوا را در آنجا كه خود مى خواهد زندگى جاوید مى دهد، و در نزد خود در جایگاه گرامى و با ارزش منزل مى دهد، در سرایى كه خداوند آنان را براى دوستان خود برپا ساخته است، سایبان آن عرش او، و روشنایى آن، خوشنودى او، و دیدار كنندگان آن، فرشتگان، و دوستان آن، پیامبران مى باشند...)

خادمان بهشت:


در توصیف فرشتگان فرمود: ...و منهم ألحظة لعباده، و السدنة لأبواب جنانه... –(نهج ، فیضى و صبحى، خ 1).
(...و برخى از آنان فرشتگان نگهبانان بندگان خدا، و خدمتگذاران دروازه هاى بهشت او هستند...)

نعمت هاى بهشت:


... فلو رمیت ببصر قلبك نحوما یوصف لك منها لعزقت نفسك عن بدائع ما أخرج الى الدنیا من شهواتها و لذاتها، و زخارف مناظرها و لذهلت بالكفر فى اصطفاق أشجار غیبت عروقها فى كثبان المشك على سواحل أنهارها، و فى تعلیق تغلیق كبائس اللولوء الرطب فى عسالیجها و أفنائها و طلوع تلك الثمار مختلفة فى غلف أكمامها، تجنى من غیر تكلف فتأتى على منیة مجتنیها و یطاف على نزالها فى أفنیة قصورها بالأعسال المصفقة، و الخمور المروقة قوم لم تزل الكرامة تتمادى بهم حتى حلوا دار القرار و أمنوا نقلة الأسفار، فلو شغلت قلبك أیها المستمع بالوصول الى ما یهجم علیك من تلك المناظر المونفة، لزهقت نفسك شوقا الیها و لتحملت من مجلسى هذا الى مجاورة أهل القبور استعجالا بها، جعلنا الله و ایاكم ممن یسعى بقبله الى منازل الأبرار برحمته . - نهج، فیض، خ 164، صبحى
(...پس اگر با دیده دل به آنچه از بهشت براى تو وصف شده است نگاهت را بدوزى، جان تو از آنچه از دنیا، همچون شهوت ها و خوشى ها و زیورها و منظره هاى دل انگیز و زیباى آن كه براى تو آفریده شده است بیزارى جسته و با اندیشیدن در صداى برگ هاى درختانى كه در اثر وزش نسیم پدید مى آید و ریشه هاى آن درختان در درون تپه هایى از مشك بر ساحل جوى هاى بهشت پنهان گردیده است، و نیز با اندیشیدن در خوشه هاى مروارید، و شاخه هاى تر و تازه آن، و ظاهر شدن آن میوه ها به صورت هاى گوناگون، در پوست شكوفه هاى آن درختان، جان تو حیران و سرگردان و از خود بیخود مى گردد. اندیشیدن در آن میوه هایى كه بدون زحمت چیده شده و به آن گونه كه چیننده بخواهد حاضر مى شود و براى ساكنان آن در گرداگرد كاخ هاى آن، عسل هاى صاف و خالص، و شراب هاى تصفیه شده به چرخش در مى آید. اهل بهشت گروهى هستند كه همواره بزرگوارى شامل آنان شده تا اینكه به سراى آرامش بهشت جاوید رسیده و از نقل مكان ها و سفرها آسوده گردند، پس اى شنونده! اگر دل خود را از هر چیزى بازداشته، و به رسیدن به آن منظره هاى شگفت انگیز مشغول گردانى، جان تو در اشتیاق بهشت پرواز نموده و براى تعجیل در رسیدن به آن، مجلس سخنرانى مرا رها نموده و همسایگى به گور خوابیدگان را بر خواهى گزید. خداوند ما و شما را از كسانى قرار بدهد كه با رحمت خداوند و با تمام وجود براى رسیدن به جایگاه نیكان تلاش مى نمایند.)
...فاما أهل الطاعة فاثابهم بجواره، و خلدهم فى داره، حیث لا یظعن النزال، و لا تتغیربهم الحال و لا تنوبهم الأفزاع و لا تنالهم الأسقام و لا تعرض لهم الأخطار و لا تشخصهم الأسفار... - نهج، فیض، خ 108، صبحى، خ 109
(...پس آنان كه پیرو و مطیع خداوند هستند، خداوند به آنان پاداش همجوارى با خود را بخشیده و در سراى خود آنان را زندگانى جاوید داده است. آن جایى كه وارد شوندگان آن بیرون نیایند و حال آنان دگرگون نشود، ترس ها بدانان روى نیاورد و بیمارى ها به آنان نرسد و به خطرها گرفتار نگردند و سفرها آنان را به رنج نیندازد...)
كفى بالجنة ثوابا و نوالا. - نهج، فیض، خ 82، صبحى، خ 83.
(...بهشت به عنوان پاداش و رسیدن به نعمت ها بس است...)
...و لیس شى ء بخیر من الخیر الا ثوابه، و كل شى ء من الدنیا سماعه أعظم من عیانه، و كل شى ء من الأخرة عیانه أعظم من سماعه فلیكفكم من العیان السماع و من الغیب الخیر، و اعلموا أن ما نقص من الدنیا و زاد فى الاخرة خیر مما نقص من الاخرة و زاد فى الدنیا . - نهج، فیض، خ 113، صبحى، خ 114.
(...و هیچ نیكى بهتر از نیكى دیگر نیست جز پاداش خداوند، و هر چیزى از نعمت هاى دنیا شنیدنش بزرگتر مهمتر و با عظمت تر از دیدن آن، و هر چیزى از آخرت، دیدن آن، بزرگتر از شنیدنش است نعمت هاى دنیا وصفشان بهتر از دیدنشان، ولى نعمت هاى آخرت دیدنشان بهتر از وصفشان است پس هم اكنون كه در دنیا زندگى مى كنید و شما را یاراى دیدن نعمت هاى آخرت نیست به شنیدن نعمت هاى آخرت به جاى دیدن نعمت هاى آن، و نیز به خبرهاى غیبى از جهان رستاخیز به جاى دیدن آنچه كه اكنون از دیدگان شما پنهان است بسنده كنید، و بدانید آنچه از دنیا كاهش یافته و بر آخرت افزوده گردد، بهتر است از آنچه كه از آخرت كاهش یافته و بر دنیا افزوده گردد...)
...لا ینقطع نعیمها، و لا یهرم خالدها و لا یبأس ییأس ساكنها . - نهج، فیض، خ 84، صبحى، خ 85
(...نعمت هاى آن زوال ناپذیر است، كسى كه در بهشت جاوید جاى بگیرد، پیر و شكسته نمى شود و كسى كه در آن سكونت گزیند، نیازمند ناامید نخواهد شد...)

درجات بهشتیان:


...درجات متفاضلات و منازل متفاوتات...- همان.
(...بهشت داراى درجه ها و رتبه هایى است كه برخى بر برخى دیگر برترى دارد، و داراى جایگاه هایى است كه از یكدیگر متمایزند...)
از این سخن به روشنى به دست مى آید كه اهل بهشت همه در یك پایه نیستند، بلكه بر اساس اعتقاد و عمل و فكر، داراى پایه ها و مراتب و درجات گوناگون مى شوند، گروهى در بالاترین رتبه هاى بهشت، و گروهى دیگر در پایین ترین رتبه هاى آن، و گروهى نیز در میانه این دو دسته قرار دارند و این گروه نیز خود داراى درجات گوناگون مى باشند. چنانكه امام علیه السلام درباره فضیلت جهاد و مجاهدان فرمود:
فان الجهاد باب من أبواب الجنة، فتحه الله لخاصة أولیائه... - نهج، فیض و صبحى، خ 27
(پس به راستى كه پیكار در راه خدا دروازه اى از دروازه هاى بهشت است كه خداوند آن را براى دوستان مخصوص خود گشوده است...)
ظاهرا مقصود امام علیه السلام از دروازه همان جایگاه و درجه و رتبه ارزش و عظمت نعمت ها است، و گرنه تنها ورود از یك دروازه نمى تواند ملاك ارزش باشد. بنابراین، مقصود از دروازه هاى بهشت، درجات بهشت است، و دروازه جهاد، درجه اى از بهشت است كه ویژه دوستان مخصوص خداوند است و آنان همان رزمندگان راه خدا هستند.

عوامل ورود به بهشت:


در اینجا دانستن این موضوع از ارزش به سزایى برخوردار است كه چه عواملى موجب ورود به بهشت مى شود؟ و به دیگر سخن: بهشتیان چه ویژگى هایى در دنیا دارند؟ فایده و اثر مهم پى بردن به پاسخ این پرسش، فراهم آمدن زمینه عملى انسان براى نیل به این ویژگى ها است. این ویژگى ها عبارتند از:

1- معرفت خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام


...فانه من مات منكم على فراشه و هو على معرفة حق ربه و حق رسوله و أهل بیته مات شهیدا و وقع أجره على الله، و استوجب ثواب مانوى من صالح عمله و قامت النیة مقام اصلاته لسیفه... - نهج، فیض، خ 232، صبحى، خ 190.
(...پس راستى چنین است كه اگر یكى از شما در بستر خود در حالتى بمیرد كه به حق پروردگار و حق پیامبر و اهل بیت پیامبر آشنا باشد، او شهید از دنیا رفته پاداش شهیدان را دارد و پاداش او در روز قیامت بر عهده خداوند متعال است، و ثواب آن كار نیك كه انجام آن را در دل داشته و قصد آن را نموده بود، خواهد برد و آن قصد او براى جنگیدن در راه خدا و انجام كار نیك جایگزین و جانشین از نیام بر كشیدن شمشیرش مى شود...)
مقصود امام علیه السلام از قصد انجام كار، آن قصد و اراده اى است كه اگر هنگام عمل فرا رسد انسان از انجام آن هیچ باكى نداشته باشد، و تنها موانع خارج از اراده و اختیار او باز دارنده او از آن كار باشد، چنین قصد و اراده اى صاحب خود را تا آنجا بالا مى برد كه اگر در بستر خود و با مرگ معمولى نیز بمیرد در جایگاه شهیدان قرار خواهد گرفت. مشروط بر اینكه عارف به مقام خداوند و پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام باشد.
و در خطبه اى دیگر فرمود:
...لا یدخل الجنة الا من عرفهم و عرفوه... - نهج، فیض و صبحى، خ 152.
(...در بهشت داخل نمى شود جز كسى كه امامان را بشناسد و آنان امامان نیز او را بشناسند...)
علماى علم بلاغت در فن معانى یكى از فنون سه گانه علم بلاغت گفته اند: كه نفى و استثنا مفید حصر است. بنابراین، مى توان گفت: آنانكه امامان معصوم علیه السلام را نشناسند و یا امامان علیه السلام او را به عنوان پیرو و به شمار نیاورند در بهشت داخل نمى شوند هر چند در فروع و احكام دین به وظایف شرعى خود عمل نمایند.
بنابراین معرفت نسبت به خداوند و پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام ویژگى اصل انسان براى ورود به بهشت جاوید است. چنانكه متقابلا شرط است كه اهل بیت علیه السلام نیز او را به عنوان شیعه و مؤمن راستین بشناسند.

2- یارى و دوستى اهل بیت علیه السلام


هر چند شناختن خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیه السلام ویژگى اصلى بهشتیان است، ولى تمام ویژگى آنان نیست، بلكه ویژگى هاى دیگرى دارند كه دوست داشتن اهل بیت علیه السلام و یارى كردن آنان از جمله آن ویژگى ها است. چنانكه امام علیه السلام فرمود:
ناصرنا و محبنا ینتظر الرحمة...- نهج، فیض، خ 108، صبحى، خ 109
(...آنكه ما را یارى رساند، و ما را دوست داشته باشد، رحمت خداوند در انتظار او است...)
3- پارسایى:
..ان التقوى فى الیوم الحرز و الجنة و فى غد الطریق الى الجنة... - نهج، فیض، خ 233، صبحى، خ 191
(...به راستى كه پارسایى تقوا براى امروز زندگى دنیا پناه و سپر در برابر لغزش ها و گناهان و براى فردا روز رستاخیز راه به سوى بهشت است...)
...فهم والجنة كمن قدر آها، فهم فیها منعمون . - نهج، فیض، خ 184، صبحى، خ 193
(...آنان پارسایان و بهشت مانند كسى است كه آن بهشت را دیده باشد، پس آنان گویا از هم اكنون در آن بهشت از نعمت هاى خداوند بهره مند هستند.)
اوصیكم عبادالله بتقوى الله و طاعته، فانها النجاة غدا، والمنجاة أبدا... - نهج، فیض، خ 160، صبحى، خ 161
(اى بندگان خدا! شما را به پارسایى تقواى الهى و پیروى از او خداوندسفارش مى كنم، به راستى كه آن پارسایى سبب رستگارى فرداقیامت و رهایى از عذاب و كیفر همیشگى است...)
...اوصیكم عبادالله بتقوى الله التى هى الزاد و بها المعاد المعاذ زاد مبلغ و معاد منجح... - نهج، فیض، خ 113، صبحى، خ 114
(...اى بندگان خدا! شما را سفارش مى كنم به پارسایى كه توشه براى سفر آخرت است و روز بازگشتن به وسیله آن رونق مى یابد(و پناهگاه است)، توشه اى كه رساننده انسان به مقصد قیامت و پناهگاه رهایى بخشنده از كیفر دوزخ است...)
پرهیزگار باش كه دادار آسمان فردوس جاى مردم پرهیزگار كرد
(سعدى)

4- مطابقت عمل با عقیده:


چنانكه بیان شد مهمترین ویژگى بهشتیان شناخت خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله و امامان علیه السلام است، چنانكه در برابر: امامان و اهل بیت نیز آنان را بشناسند، و معنى شناختن، شناختن ظاهرى و صورى نیست، بلكه مقصود این است كه انسان شایستگى خود را به اندازه اى برساند كه امامان اهل بیت علیه السلام او را به عنوان شیعه و پیرو بپذیرند، و به دیگر سخن: اعمال او مطابق سیره و روش آنان باشد، چنانكه امام على علیه السلام فرمود:
ان الله سبحانه أنزل كتابا هادیا بین فیه الخیر و الشر فخذوا نهج الخیر تهتدوا، واصدفوا عن سمت الشر تقصدوا، الفرائض الفرائض! ادوها الى الله تؤدكم الى الجنة... - نهج، فیض، خ 166، صبحى، خ 167
(خداوند، كتاب راهنمایى را فرستاده است كه نیك و بد در آن بیان گردیده است. پس روش نیك را برگزینید تا هدایت گردید، و از بدى دورى نمایید تا راه مستقیم و درست را بپیماید. واجبات را رعایت كنید! واجبات را رعایت كنید آنها را به گونه اى پسندیده انجام بدهید -! حق خداوند را در مورد آنها بپردازید، كه رعایت واجبات و رعایت حق خداوند در آنها شما را به بهشت مى كشاند...)
و آنگاه كه درباره اسلام سخن مى گوید، مى فرماید: ...والجنة سبقته...- نهج، فیض، خ 105، صبحى، خ 106.
(...و بهشت جایزه اسلام است كه براى انسان برنده در مسابقه اسلام در نظر گرفته شده است)
بنابراین، انجام واجبات الهى به گونه اى شایسته كه رضایت خداوند در آن باشد و به دیگر سخن: مطابقت اعتقادات و باورها با اعمال انسان از ویژگى هاى انسان هایى است كه در روز قیامت جایگاه آنان بهشت جاوید خواهد بود و چنانكه در خطبه اى دیگر فرمود:
و انما الأجر فى القول باللسان والعمل بالأیدى و الأقدام... - نهج، فیض، حكمت 40، صبحى، حكمت 42
(و همانا پاداش انسان در گفتار به وسیله زبان، و در كردار به وسیله كار و تلاش با دستان و پاها است...)
و درباره نقش پیروى از خداوند فرمود:
...فاجعلوا طاعة الله...جنة لیوم فزعكم و مصابیح لبطون قبور كم وسكنا لطول وحشتكم و نفسا لكرب مواطنكم فان طاعة الله حرز من متالف مكتنفة و مخاوف متوقعة و أوار نیران موقدة... - نهج، فیض، خ 189، صبحى، خ 198
(...پس پیروى از خداوند را...سپرى براى روز ترس قیامت خود، و چراغ هایى براى درون گورهاى خود، و آرامش گرى براى ترس دراز مدت خود روز محشر و گشایشى براى جایگاه هاى اندوه خود قرار بدهید، پس به راستى كه پیروى از خداوند، نگاهدارنده از جایگاه هاى تباهى، در بر گیرنده ترس گاه هاى مورد انتظار، و شعله هاى بر افروخته آتش دوزخ است...)
مردى از امام علیه السلام درخواست كرد كه وى را پند دهد، امام علیه السلام بدینگونه او را پند داد:
لا تكن ممن یرجوا الاخرة بغیر عمل و یرجى التوبة بطول الأمل...یحب الصالحین و لا یعمل عملهم و یبغض المذنبین و هو أحدهم یكره الموت لكثرة ذنوبه...ان عرضت له شهوة أسلف المعصیة و سوف التوبة...و یخشى الخلق فى غیر ربه و لا یخشى ربه فى خلقه . - نهج، فیض، حكمت 142، صبحى، حكمت 150
(از آنان مباش كه بدون عمل خوب، امیدوار به آخرت نیك است، و با آرزوى درازى كه براى زندگى دنیاى خود دارد توبه به درگاه الهى را به تأخیر مى اندازد...انسان هاى درستكار را دوست دارد ولى عمل آنان را ندارد، از گناهكاران كینه دارد، در حالى كه خود یكى از آنان گناهكاران است، به سبب گناهان فراوانى كه دارد، مرگ در نگاه او ناخوشایند است...اگر شهوتى به او عرضه گردد اقدام به معصیت و گناه مى كند، و براى توبه كردن امروز و فردا مى كند...از مردم در غیر راه پروردگارش مى ترسد از ترس مردم كارى را انجام مى دهد كه خدا آن را نمى پسندد و از پروردگارش در كار مردم نمى ترسد بدون بیم از خداوند به مردم زیان مى رساند)

5- پیكار در راه خدا:


...و من استقام فالى الجنة...- نهج، فیض، خ 118، صبحى، خ 119.
(...و هر كس براى جهاد در راه خدا و پیكار با دشمنان او استقامت و پایدارى نماید به بهشت مى رود...)
فان الجهاد باب من أبواب الجنة فتحه الله لخاصة أولیائه . - نهج، فیض، و صبحى، خ 27
(پس راستى چنین است كه جهاد دروازه اى از دروازه هاى بهشت است كه خداوند این دروازه را براى دوستان مخصوص خود گشوده است...)

6- نیت خالص:


اعمال انسان داراى ظاهرى و باطنى است، اگر انسان اعمالش درست باشد و همه كارهاى خود را مطابق فرمان خدا و پیامبر صلى الله علیه و آله و اولیاى دین انجام بدهد و از انجام آنچه كه مورد نهى آنان است خوددارى بورزد نمى توان گفت كه او شایسته بهشت است، زیرا ممكن است انسان هاى منافق صفت و كفر باطن نیز این اعمال را براى فریب مردم انجام بدهند. از این رو ملاك و ظابطه اى دیگر لازم است كه این اعمال را ارزش بخشیده و انسان را شایسته ورود به بهشت نماید و آن چیز نیت خالص است كه امضاى درستى و صحت اعمال انسان به شمار آمده است. امام علیه السلام در این باره فرمود:
...و ان الله سبحانه یدخل بصدقه النیة و السریرة الصالحة من یشاء من عباده الجنة . - نهج، فیض، حكمت 40، صبحى، حكمت 42
(...و خداوند به وسیله درستى و صداقت در نیت و درون شایسته هر كه از بندگانش را كه بخواهد در بهشت داخل مى كند.)
آنچه را كه خوانده اید، اوصاف و ویژگى هاى اهل بهشت در دنیا بود كه از كلام على علیه السلام در نهج البلاغه به دست آمده است و به یقین اوصاف ذكر شده بسیار دقیق و پراهمیت و قابل توجه است و انسان آراسته شده به این اوصاف نه تنها از نعمت هاى بهشت بهره مند خواهد شد، بلكه در زندگى دنیا نیز فردى سعادتمند و خوشبخت به معنى واقعى خواهد بود، هر چند دیگران او را ذلیل و خوار پنداشته، و براى او ارزشى قایل نباشند. چه باك او را كه او مرد خدا است. هم او از خدا راضى و هم خدا از او راضى است، اینگونه انسان هر چند در دنیا مستمند و فقیر باشد، احساس كمبود نمى كند، زیرا به موجود بى نیاز مطلق پیوند خورده است، و هر چند در دریاى مشكلات و سختى هاى زندگى دست و پا بزند، در برابر خداوند ناسپاسى نكرده، و سرانجام خود را به ساحل نجات مى رساند، و با یاد خدا آن مشكلات را تحمل نموده و براى خود آرامش پدید مى آورد، زیرا او در این میان جز معشوق راستین چیزى را نمى بیند، و خودیت خود را نابود ساخته و خود اندر میانه هیچ شده است، اینچنین انسان زبان حالش همان است كه باباطاهر همدانى سروده است:
غم عالم نصیب جان ما بى
به درد ما فراغت كیمیا بى
رسد آخر به درمان درد هركس
دل ما بى كه درمانش بلا بى
همه بند تنم مانند نى بى
مدامم درد هجرانت ز پى بى
مرا سوز و گداز تا قیامت
خدا دونه قیامت تا به كى بى
بهشت به آسانى فراهم نمى گردد:
مثال معروف است كه (گل چیدن بى خار نمى شود) آنكه خواهان بهشت است ناگزیر است كه براى رسیدن به آن تلاش و جدیت فراوان نماید و اگر سختى ها و دشوارى ها بر او روى آورد، در برابر آنها مقاومت نماید. و به دیگر سخن براى رسیدن به بهشت به استقبال ناملایمات برود، چنانكه امام علیه السلام فرمود:
...الجنة تحت أطراف العوالى...- نهج، فیض و صبحى، خ 124.
(... بهشت در سایه تیر و نیزه فراهم مى گردد...)
و نیز چنین روایت نموده است:
...ان رسول الله (صلی الله علیه واله) كان یقول: ان الجنة حفت بالمكاره... - نهج، فیض، خ 175، صبحى، خ 156
(...پیامبر خدا صلى الله علیه و آله همواره مى فرمود: بهشت با دشوارى ها پیچیده شده است...)
نابرده رنج گنج میسر نمى شود مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد(سعدى)
خواهان بهشت نمى خوابد!
...ألا و انى لم أركالجنة نام طالبها. - نهج، فیض، و صبحى، خ 28.
(...آگاه باشید كه من چیزى جز بهشت را ندیده  ام كه خواهان جوینده آن در خواب غفلت فرو برود)
مقصود امام علیه  السلام این است كه انسان هاى جویاى بهشت، غالبا در اثر گرایش به دنیا آنچنان دچار غفلت و بى خبرى مى شوند كه همانند خوابیدگان، براى رسیدن به بهشت گامى بر نمى دارند، و كمتر كسى است كه در این راه بیدار بوده و با تلاش و كوشش و دورى نمودن از هواهاى نفسانى و بریدن از دنیا خود را آماده بهشت مى نماید.
حافظا خلد برین خانه موروث من است اندرین منزل ویرانه نشیمن چه كنم؟!
(حافظ)

منبع: مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام - احمد باقریان ساروى/ معاد در نهج البلاغه
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.