بابا! بی حساب چک نکش
پرهیز ازالگوهای متناقض(2)
قسمت اول (کودکان، رشوه گیران حرفه ای)
وعدهها
اعمال عادی و توقعات غیرواقعی- به کودکان باید نه وعده داد و نه وعده از آنها گرفت.
چرا وعده گرفتن و وعده دادن اینچنین منع میشوند؟ به این دلیل که روابط ما با فرزندانمان باید بر اساس اعتماد و اطمینان باشد. وقتی پدر و یا مادر برای تأیید گفته ی خود مجبور است وعده بدهد، یعنی دارد اقرار میکند که گفته ی «وعده داده نشده»اش اعتبار ندارد و قابل اعتماد نیست. وعدهها باعث میشوند که توقعات غیرواقعی در کودکان بوجود بیاید. وقتی به کودک وعده داده میشود که او را به باغوحش ببرند، او آن وعده را یک تعهد بهحساب میآورد و فکر میکند که براساس این تعهد، در روز موعود نه باران خواهد بارید، نه اتومبیل عیب و ایرادی پیدا خواهد کرد و نه خود او مریض خواهد شد.
سخنان نیشدار و طعنهآمیز
مانعی صوتی در برابر یادگیری- پدر یا مادری که در استفاده از سخنان نیشدار و طعنهآمیز استعداد ذاتی دارد، خطر و تهدیدی جدی برای سلامت روانی کودک بهحساب میآید. این پدر یا مادر جادوگری است که از واژهها استفاده میکند و با بیان این واژهها مانعی در برابر ایجاد ارتباط موثر برقرار میکند و مانع از پدید آمدن رابطهای مثبت بین پدرومادر با کودک میشود.
«آخر چند بار باید یک چیز را تکرار کنم، آخر چند بار؟ مگر تو کری؟ پس چرا گوشت به من نیست؟»
«تو خیلی بیادبی. تو جنگل بزرگت کردهاند؟ میدانی. جنگل جایی است که تو به آن تعلق داری.»
«آخر تو چه مرگت است؟ خنگ هستی یا اینکه دیوانه هم تشریف داری؟ میدانم، میدانم آخر و عاقبت کارت به کجا خواهد کشید!»
این پدرو مادرها شاید ندانند که سخنان طعنهآمیز و کنایهدار حملاتی هستند که برخوردی متقابل طلب میکنند.
این پدر و یا مادر آگاه نیست که با این اظهار نظرهای توهینآمیز، کودک را تحریک کرده و ذهن او را از نقشههای خیالی انتقام، پر میسازد و در نتیجه باعث مسدود شدن راه ارتباطی بین خود او و کودکش میشود.
ادامه دارد...
منبع: برگرفته ازکتاب :راه حل های جدید برای مسائل قدیمی
نویسنده:دکترهایم جی. گینات - ترجمه:سیاوش سرتیپی