آلودگی سیاسی هیأتها و مخاطبان دلزده
سلام... حاج آقا خسته شدم اینقدر تفسیر قرآن درباره امریکا شنیدم... تفسیر آیه برای برجام... از بچگی توی هیئت بودم... این محرم خواستم دیگه هیئت نرم بشینم توی خونه مطالعه کنم درباره امام حسین... ولی نمی تونم هوای هیئت می زنه به سرم... امشب دیگه اومدم... ولی پشیمونم... من تشنه هستم بدونم کربلا چه خبر بوده که از همه چیزشون گذشتن و رفتن اما الان دارم راجع به قطعنامه و آمریکا می شنوم... ای کاش به محله های غرب تهران میومدی و از شما استفاده می کردیم... شب هایی که روضه می خونی یاد ما بچه هیئتی های بی هیئت باش... یاحسین.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : چهارشنبه 1396/08/10
این چند خط یادداشت که خواندید متن پیام یکی از دوستانی است که شبهای محرم امسال در مجالس عزاداری شرکت کرده و چنان که ملاحظه فرمودید به شدت از فضای سیاسی منبرها گلهمند است.
دوستان دیگری هم گلایههایی مشابه داشتند و معتقد بودند پرداختن بیش از اندازه برخی سخنرانهای مذهبی و ذاکران اهلبیت(علیهمالسلام) به مسائل سیاسی موجب آزردگی و سرخوردگی مخاطبان و در نتیجه کاهش تدریجی کمیت و کیفیت مجالس حسینی خواهد شد.
طبیعتاً این گلایه زمانی قابل توجه و پذیرش است که ناظر به افراط در این حوزه باشد و اگر بخواهد نوعی بی اعتنایی به امور اجتماعی و خنثى شدن هیاتهای مذهبی و به تعبیر دیگر سکولار شدن جامعه دینی را دنبال کند بیتردید توجیه ندارد.
یعنی بحث دقیقاً جایی است که یک انسان مسلمان و معتقد و گاه حتى نه چندان متدین و مؤمن بر حسب انگیزههای درونی و اعتقاد عمومی به قداست مجالس عزاداری و محافل مذهبی، در این گونه جلسات حاضر میشود و هدف او استفاده معنوی و از فضای روحانی این جلسات است. مخصوصاً در شب های خاصی مثل محرم و ماه رمضان و حال و هوای شب قدر که اشخاص حتى با کمترین میزان باورهای دینی، احساس می کنند که باید از غفلتها و روزمرهگیهای دنیای مادی به آغوش قداست و معنویت این مجالس ذکر و توسل پناه ببرند.
طبیعی است که در چنین موقعیتی مخاطب انتظار ندارد که به جای تذکر دینی و موعظه اخلاقی یا بیان احکام شرعی از جزییات مسایل سیاسی بشنود یا خدای ناکرده شاهد ترویج یک جریان سیاسی یا موضعگیریهای جانبدارانه حزبی باشد.
سالها پیش و در فضای سیاسی ماههای منتهی به پیروزی انقلاب و سالهای آغازین پس از آن، اقتضای جلسات و سخنرانیهای سیاسی در جامعه وجود داشت و مردم با همین نیت به مجالس می آمدند و به طور طبیعی انتظار شنیدن همین بحثها را هم داشتند، اما به مرور زمان شرایط اجتماعی و فضای عمومی تفاوت فراوانی کرده است.
در سالهای اخیر که مجالس سیاسی نداریم، فقط فضای مجالس مذهبی باقی می ماند و هنگامی که کسی برای کسب ثواب و رسیدن به آرامش معنوی و با نیت عرض ادب به ساحت قدسی آل الله علیهمالسلام به حسینیه می آید قطعاً روبرو شدن با رویکردی متفاوت او را دچار حیرت می سازد و برایش ناخوشایند خواهد بود.
از سویی در این مجالس ما با مخاطبان گسترده و متنوعی روبرو هستیم که نه تنها در تفاصیل و جزییات مواضع فکری و عقیدتی یکسان نیستند بلکه گاه ممکن است حتى از مذاهب و ادیان دیگر نیز باشند و از سوی دیگر گسترش رسانههای جدید و پیشرفت تکنولوژی باعث شده تا سادهترین حرف و کوچکترین رویداد که به شکل عادی شاید در محیطی با مخاطب بسیار اندک رخ دهد بازتاب و انتشار گسترده و سریع داشته باشد.
عقل و شرع حکم میکنند که به تناسب این شرایط و به اقتضای این تحولات ما نیز رویکرد تبلیغی خود را سازگار سازیم و تنوع مخاطب و ظرفیتهای متفاوت ذهنی و فکری آنان را در نظر بگیریم و میانگین میزان تحمل و پذیرش شان را به صورت فصل مشترک ملاحظه کنیم و بدین ترتیب نسبت به سیاسی شدن
مجالس مذهبی بیش از ضرورتهای قابل قبول همگان نگران باشیم.
رویکرد انقلابی در دینداری تفاوتی میان سیاست و دین قائل نیست و به تعبیر مشهور مرحوم سیدحسن مدرس سیاست را عین دیانت و دیانت را عین سیاست می بیند.برخلاف نظر و دیدگاه سنتی برخی عوام که عزلت و کنارهگیری از امور اجتماعی را برای دینداران ترجیح میدهند انقلاب اسلامی نوعی از حضور اجتماعی و سیاسی دین را رقم زد و تثبیت کرد که دینداری را در متن زندگی واقعی ترسیم میکند.
از این رو مجامع دینی مانند مساجد و مراکز عبادی، هیأتهای مذهبی و مجالس حسینی نمیتوانند از ظلم یزید در سال شصت و یک هجری سخن بگویند اما نسبت به ظلمهای یزیدیان زمان در حال حاضر سکوت کنند.
به این معنی سیاست یعنی اعلام موضع نسبت به حق و باطل، تشخیص توطئه دشمن، پایداری و ایستادگی در جبهه حق و داشتن موضع روشن همیشه اقتضای طبیعی حسینی بودن است.
اما به نظر میرسد علیرغم این که اصل سیاست در متن اسلام هست و سیاست و دیانت از هم قابل تفکیک نیستند، افراط در این زمینه نیز خطرناک و آسیب زاست.
نباید به اسم سیاسی بودن پای مسایل جزیی سیاسی مثل موضعگیریهای خاص و جناح بندیها و تعیین مصادیق به هیأتها باز شود و فضای معنوی مجالس حسینی تحت الشعاع قرار گیرد.
سیاسی بودن با سیاسی بازی فرق دارد و موضع حقطلبانه داشتن به معنی بازیچه شدن عزاداری سیدالشهدا علیهالسلام برای این گروه و آن دسته جناحی نیست.
هیأت سیدالشهدا خانه امام حسین علیهالسلام است و به مصداق «باب الحسین اوسع» باید این خانه برای همه گنجایش داشته باشد و نباید سخنران یا مداح طوری رفتار کند یا حرف بزند یا موضع بگیرد که بخشی از مخاطب احساس دلزدگی داشته باشد. سیاسی بودن و ایستادن پای اصول انقلاب و اسلام و مقابله با استکبار جهانی و تبیین توطئهها و آگاه کردن مردم نباید به سیاسی بازی و جبهه گرفتن و شخصی شدن مسایل کشیده شود.
تنها سرمایه اجتماعی باقیمانده در جامعه دینی همین مجالس حسینی است که دشمن هم با تمام قوا برای نابود کردنش به میدان آمده و برای استحاله و تغییر تدریجیاش نقشه کشیده است.
باید با تمام وجود مراقب این تهدید بود و با وسواس و حساسیت فراوان نسبت به حراست و حفاظت از این سرمایه ارزشمند کوشید و یکی از این مراقبتها توجه به میزان سیاسی شدن هیأتهای عزاداری و دور نگه داشتن فضای معنوی هیأتها از مسایل سطحی و جزئی و روزمره و پیش پا افتاده است.
فضای معنوی ماه محرم و زمینه اجتماعی توجه عموم مردم به ساحت قدسی سیدالشهدا علیهالسلام فرصتی ارزشمند برای حل بسیاری از مشکلات کلان و مشترک جامعه است.
این فرصت در طول سال هرگز با این کیفیت و این میزان از گستردگی و تنوع مخاطب در اختیار متولیان حوزه دین و فرهنگ قرار نمیگیرد.
افراد گوناگون که از جهات مختلف فکری و اعتقادی دارای تفاو تها و تمایزات بسیار هستند و شاید در ماه مبارک رمضان هم در کنار هم جمع نمیشوند بهخاطر اعتقاد و باوری که نسبت به وجود مقدس سیدالشهدا علیهالسلام دارند در این ایام به حسینیهها و مجالس عزاداری قدم می گذارند و در محافل سوگواری حاضر می شوند.
نه تنها شیعیان و مسلمانان، بلکه پیروان ادیان دیگر نیز با دلبستگی فراوان به این کاروان حسینی میپیوندند و نسبت به محبت و عنایت آن حضرت و برادر بزرگوارش قمر بنیهاشم احساس تعلق و وابستگی روحی و معنوی میکنند.
استفاده از این فرصت طلایی و موقعیت حساس نیاز به هوشمندی، آیند هنگری، تعقل و تدبیر بسیار زیاد دارد تا به جای گرفتار شدن در مسایل ک ماهمیت و حاشیهای بتوان این انرژی و نیروی معنوی و اعتقادی بزرگ را برای سامان بخشیدن به مسایل مشترک به کار گرفت.
حل بحران خانواده، توجه به ضرورتهایی مثل دوری از اسراف، جستجوی راهکاری برای کاهش مصرف آب، توجه به آسیبهای اجتماعی، مقابله با تهدیدهایی مثل مصرف مشروبات الکلی، مواد مخدر، جلوگیری از شیوع فساد و فحشا و دهها مسئله کلان و مشترک ملی می توانند موضوع توجه و دغدغه مشترک ما در این روزها و شبها باشند.
اگر با هوشمندی و برنامهریزی مناسب بتوان به مخاطب آگاهی بخشید و تعهد و التزام او را نسبت به اینگونه موضوعات جلب کرد شاید در آن صورت استمرار این مجالس معنوی بتواند در طول سال هم پایگاههای مردمی حل بحرانهای اجتماعی را فعال کند و هر حسینیه و مجلس و محفلی در هر کوچه و خیابان و محلهای از این محرم تا سال آینده مرکز رسیدگی به مشکلات و مسایل مشترک جامعه باشد.
اگر اعتراف کنیم که خودمان در بسیاری از این امور به بنبست رسیدهایم یا لااقل با بحران و معضل جدی و دشواری عمیق روبروییم در آن صورت درخواهیم یافت که جز عنایت سیدالشهدا علیه السلام راهی برای نجات و رهایی باقی نمانده است.
کاش به جای مسایل پیش پاافتاده و کم ارزشی چون حاشیههای سیاسی و جناحی یا تسویه حسابهای شخصی و فردی فرصت مجالس حسینی را برای حل مشکلات کلان اجتماعی قدر بدانیم.
منبع: ماهنامه خیمه- شماره 123 / محمدرضا زائری