تبیان، دستیار زندگی

اجمال و تفصیل قرآن و نهج البلاغه(4)

خدا گفتار آن كسان را كه گفتند خدا فقیر است و ما توانگرانیم، بشنید و ما گفتارشان را با قتل ناحق پیغمبران ثبت می كنیم و می گوییم عذاب سوزان را بچشید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
نهج البلاغه

14ـ نهی از حسد


«وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلی بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصِیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَیْ ءٍ عَلِیماً؛ (نساء/32) آرزو مكنید چیزی را كه به وسیلة آن خدا شما را بر یكدیگر برتری داده است مردان را از آنچه كرده اند، بهره ای هست و زنان را از آنچه كرده اند، بهره ای هست. خدا را از كرمش سؤال كنید كه خدا به همه چیز داناست.»
«وَ لا تَحاسَدَوُا فَإِنَّ الْحَسَدَ یَأْكُلُ الْإِیمانَ كَما تَأْكُلُ النّارُ الْحَطَبَ؛ (خطبة 85) بر یكدیگر حسد نبرید زیرا حسد ایمان را می خورد چنانكه آتش هیزم را می خورد.»
«... وَ الْحِرْصُ وَ الْكِبْرُ وَ الْحَسَدُ دَواعٍ إِلَی التَّقَحُمِّ فیِ الذُّنُوبِ؛ (حكمت 363) حرص و تكبر و حسد موجب فرو افتادن در گناهان است.»
«وَ لا تَكُونُوا كَالْمُتَكَبِّرٍ عَلَی اَبْنِ أُمِّهِ مِنْ غَیْرِ ما فَضْلٍ جَعَلَهُ اللهُ فیهِ سِوی ما أَلْحَقَتِ الْعَظَمَةُ بِنَفْسِهِ مِنْ عَداوَةِ الْحَسَدِ...؛ (خطبة 234) و مانند آن بر پسر مادرش گردنكشی كرد، نباشید ـ مقصود قابیل است كه از روی حسد برادر خود هابیل را كشت ـ كه بر او تكبّر نمود بدون آنكه خداوند در او برتری قرار داده باشد جز آنكه خودبینی ناشی از دشمنی حسد، به او روی آورد.»
«صِحَّةُ الْجَسَدِ مِنْ قِلَّةِ الْحَسَدِ؛ (حكمت 248) درتس تن از كمی رشگ بردن است.»
«اَلْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسّادِ عَنْ سَلامَةِ الْأَجْسادِ؛ (حكمت 216) شگفتا از غافل ماندن رشگ بران از سلامتی بدنهایشان.»

15ـ چگونه باطل با حق اشتباه می شود


قرآن مجید دربارة قوم یهود كه بعضی از تورات را كه متضمن صفات پیغمبر خاتم (صلّی الله علیه و آله) بود، قبول نكردند و قسمتهای دیگر آن را پذیرفتند، می فرماید:
«وَ لا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُوا الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ (بقره/42) شما در حالی كه می دانید، حق را به باطل میامیزید و حق را نهان مدارید.»
«یا أَهْلَ الْكِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؟؛ (آل عمران/71) ای اهل كتاب چرا حق را به باطل می آمیزید و حق را در حالی كه می دانید، نهان می دارید؟»
«فَلَوْ أَنَّ الْباطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَی الْمُرْتادینَ وَ لَوْ أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْباطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعانِدینَ وَلكِنْ یُؤْخَذُ مِنْ هذا ضِغْثٌ وَ مِنْ هذا ضِغْثٌ فَیُمْزَجانِ فَهُنالِكَ یَسْتَوْلِی الشَّیطانُ عَلی أَوْلِیائِهِ وَ یَنْجُو الَّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهَ الْحُسْنی؛ (خطبة 50) اگر باطل از آمیزش با حقّ خالص می شد، بر جویندگان مخفی نمی گشت و اگر حق از آمیزش با باطل خالص می شد، زبان ستیزه كنندگان از آن بریده می گشت؛ لیكن دسته یی از حق گرفته می شود و دسته یی از باطل، آنگاه شیطان بر دوستان خود تسلّط پیدا می كند، و كسانی كه لطف خدا شامل حالشان است، نجات می یابند.»

16ـ آرزوی بدون عمل، حماقت است


«وَ قالُوا لَنْ یَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلاَّ مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصاری تِلْكَ أَمانِیُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِینَ؛ (بقره/111) گفتند: «هرگز به بهشت داخل نشود مگر كسی كه یهودی یا نصرانی باشد.»این سخن از جملة آرزوهای آنها است؛ بگو: اگر راست می گویید دلیلتان را بیاورید.
«وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْكِتابَ إِلاَّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ؛ (بقره/78) بعضی از یهودان بی سوادند و از تورات جز آرزوهایی به پندار خود، چیزی نمی دانند.»
هم چنین قرآن مجید، خطاب به مشركین، می فرماید:
«لَیْسَ بِأَمانِیِّكُمْ وَ لا أَمانِیِّ أَهْلَ الْكِتابِ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً یُجْزَ بِهِ وَ لا یَجِدْ دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَ لا نَصِیراً وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ؛ (نساء 123و124) جزای اعمال، مطابق آرزوهای شما و آرزوهای اهل كتاب نیست (كه شما بگویید قیامت و عذاب دروغ است و اهل كتاب بگویند غیر از ما كسی داخل بهشت نشود)؛ هر كه گناهی مرتكب شود، بدان سزا داده می شود و غیر از خدا برای او یار و یاوری پیدا نمی گردد و هر كس از مرد و زن كه مؤمن باشد و كارهای شایسته كند، داخل بهشت می شود.»
«أَمْ لِلْإِنْسانِ ما تَمَنَّی فَلِلَّهِ الْ آخِرَةُ وَ الْأُولی... وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری ثُمَّ یُجْزیهُ الْجَزاءَ الْأَوْفی؛ (نجم/ 24و39و40و41) مگر چنین است كه انسان هر چه آرزو كند، به دستش آید؟ دنیا و آخرت از آن خدا است... و انسان جز نتیجة كوشش خویش بهره یی ندارد و حاصل كوشش او بزودی دیده می شود، آنگاه به او پاداش كامل می دهند.»
قرآن مجید بعد از بیان این كه منافقین از مؤمنین در قیامت تقاضایی می كنند و نتیجه نمی گیرند، می فرماید:
«... أَ لَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قالُوا بَلی وَ لكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَ تَرَبَّصْتُمْ وَ ارْتَبْتُمْ وَ غَرَّتْكُمُ الْأَمانِیُّ حَتَّی جاءَ أَمْرُ اللَّهِ... (حدید/14) مگر ما در دنیا با شما نبودیم؟)اهل ایمان(می گویند: آری. لیكن شما خویشتن را به فتنه افكندید و منتظر ماندید و شك آوردید و آرزوها فریبتان داد تا فرمان خدا آمد.»
علی  (علیه السلام) به پسر ارجمند امام مجتبی  (علیه السلام) می نویسد:
«وَ إِیّاكَ وَ الْإِتِّكالَ عَلَی الْمُنی فَإِنَّها بَضائِعُ النَّوْكی...؛ (نامة 31) از پشت گرمی به آرزوها برحذر باش، زیرا آرزوها سرمایة نابخردان است.»
«... وَ الْأَمانِیُّ تُعْمی أَعْیُنَ الْبَصائِرِ...؛  (حكمت 267) آرزوها دیده های بینایی را كور می گرداند.»

17ـ استقراض خداوند از بندگانش


«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِیرَةً وَ اللَّهُ یَقْبِضُ وَ یَبْسُطُ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ؛ (بقره 245) كیست كه به خدا وامی نیكو دهد تا خدا وام او را به چند برابر افزون كند؟ خداست كه تنگی آرد و گشادگی دهد و به سوی او بازگشت می یابید.»
«وَ اسْتَقْرَضَكُمْ وَ لَهُ خَزائِنُ السَّمواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ وَ إِنَّما أَرادَ أَنْ یَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً؛ (خطبة 182) و خداوند از شما وام می طلبد در صورتی كه خزانه های آسمان و زمین از اوست و او بی نیاز وستوده است و فقط می خواهد شما را بیازماید كه كدامیك كردارتان نیكوتر است.»
بیان:
مراد از وام خواستن خداوند از بندگان، ترغیب كردن به اعمال مستحب و نوافل است و كلمة قرض در این مورد مجاز است؛ زیرا كه حقیقت قرض در مورد احتیاج مستقرض به كار می رود و چون خداوند متعال از هر گونه احتیاجی منزّه و مبّری است، بدین جهت استعمال این كلمه در این مورد خارج از معنی حقیقی خودش می باشد.
چون این آیه شریفه نازل شد، یهود گفتند: «خداوند از ما قرض خواسته است، پس ما غنی هستیم و او فقیر است». لذا آیة شریفه نازل شد:
«لَقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّذِینَ قالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِیرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِیاءُ سَنَكْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِیاءَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ؛ (آل عمران/ 181) خدا گفتار آن كسان را كه گفتند خدا فقیر است و ما توانگرانیم، بشنید و ما گفتارشان را با قتل ناحق پیغمبران ثبت می كنیم و می گوییم عذاب سوزان را بچشید. »

18ـ از گمان و پندار پیروی مكنید


«وَ لا تَقْفُ ما لَیْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛ (اسراء/36)چیزی كه به آن یقین نداری، پیروی مكن زیرا كه گوش و چشم و دل همة اینها بازخواست شدنی است.»
«إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَیُسَمُّونَ الْمَلائِكَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثی وَ ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَ إِنَّ الظَّنَّ لا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئاً؛ (نجم/27و28) كسانی كه دنیای دیگر را باور ندارند، ملائكه را به نام مادگان می نامند و در این باره چیزی ندانند و چر گمان را پیروی نكنند و گمان به هیچ وجه از حق بی نیاز نمی كند.»
«وَدَعِ الْقَوْلَ فیما لا تُعْرِفُ وَ الخِطابَ فیما لَمْ تُكَلَّفْ وَ اَمْسِكْ عَنْ طَریقٍ اِذا خِفْتَ ضَلالَتَهُ فَاِنَّ الْكَفَّ عِنْدِ حَیْرَةِ الضَّلالِ خَیْرٌ مِنْ رُكُوبِ الْاَهْوالِ؛ (نامة 31) درباة چیزی كه نمی دانی، سخن مگو و در آنچه تكلیف نداری، گفتگو مكن و از راهی كه ترس گمراهی از آن داشته باشی، خودداری كن، زیرا خودداری در هنگام سرگردانی و گمراهی از انجام كارهای وحشتناك، بهتر است.»

منبع: مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت علیهم السلام - سیّد جواد مصطفوی
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.