تبیان، دستیار زندگی

‏چطور درک بهتری از احساسات دیگران داشته باشیم؟

همه چیز در ابتدا خیلی خوب پیش می‌رود. به نظر می‌رسد که شما یک مکالمه معمولی داشته‌اید اما او ناگهان افسرده و ناراحت می‌شود و شما نمی‌فهمید چرا او با حالتی مغموم، عصبی و پریشان مکالمه را ترک کرد. این مشکل بسیار معمول و رایج معمولا نادیده گرفته می‌شود چون چندان قابل مشاهده نیست. آدم‌ها حرف می‌زنند و واژه‌ها بیان می‌شوند اما در این میان چیزی از دست می‌رود.‏
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 
موفقیت، احساسات دیگران، حساسیت عاطفی، افسردگی، احساس منفی، استرس، خانواده، مهارت های زندگی، ارتباط موفق
بسیاری از نشانه‌های اجتماعی که در ارتباط وجود دارند کلامی نیستند. اگر این نشانه‌ها مورد توجه قرار نگیرند بدون شک در طرف مقابل این احساس را ایجاد می‌کند که او به درستی شنیده نشده است. بله، شما کلمه‌ها را می‌شنوید اما به مفهوم و معنای ضمنی آن توجه نمی‌کنید.‏
ارتباط فراتر از واژه‌هاست‏
سیگنال‌های ناخودآگاه بیشتر ارتباط ما را می‌سازند. مغز این سیگنال‌ها را بدون هیچ تلاش خودآگاهی انتخاب می‌کند. ما این مساله را وقتی چیزی درست نیست یا زمانی که خلق‌مان تغییر کرده احساس می‌کنیم. همه ما تجربه این موقعیت را داشته‌ایم؛ در حالی که به نظر می‌رسد همه چیز درست پیش می‌رود ما با یک دیوار یخی روبه‌رو می‌شویم.
تحقیقات در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای نشان می‌دهند که فقط ۷ درصد از یک رابطه بر اساس آنچه که گفته می‌شود شکل می‌گیرد. بقیه یک ارتباط در تقسیم بندی‌های دیگری قرار می‌گیرند؛ یعنی ۳۸ درصد از یک رابطه به صدا و ۵۵ درصد باقی‌مانده به زبان بدن مربوط است. مشکل زمانی ایجاد می‌شود که ما به سیگنال‌های دیگر توجه نکنیم. فقط عده‌ای از آدم‌ها می‌توانند متوجه عمق آنچه که گفته می‌شود باشند. اکثر آدم‌ها نیاز به آموزش و تربیت خود دارند تا بتوانند این ضعف را حل کنند.‏
هوش عاطفی بنای حساسیت‌های عاطفی
حساسیت عاطفی چیزی است که شما می‌توانید آن را مثل هر مهارت دیگری بیاموزید و مساله مهم در این میان آن است که بتوانید نشانه‌های فیزیکی دیگران را بخوانید. علاوه بر این توجه به همدلی نیز بسیار مهم است همدلی به این معناست که از خود بپرسید اگر جای او بودم چه احساسی داشتم.‏
هوش عاطفی مجموعه‌ای از مهارت‌های قابل انعطاف است که می‌توان آن را به دست آورد و با تمرین آن را بهبود داد. این کار نیاز به یک تلاش آگاهانه دارد زیرا می‌تواند به راحتی مورد بی‌توجهی قرار بگیرد. به عبارت دیگر ما باید تلاش کنیم تا به جای آنکه از ابزار مغزی ناخودآگاه خود استفاده کنیم در ارتباط با دیگران آگاهانه عمل کنیم.‏
هوش عاطفی ما مستقیما بر میزان حساسیت‌های ما نسبت به دیگران تاثیر می‌گذارد. تقویت این توانایی به ما کمک می‌کند تا درک بهتری از موقعیت‌های اجتماعی، افراد و حتی خودمان داشته باشیم.‏
شناخت خود راهی برای شناخت دیگران
اولین گام در آموزش مغز برای اینکه نسبت به دیگران حساسیت داشته باشد شناخت خود است. شاید تعجب کنید اگر بدانید چقدر از آدم‌ها نسبت به نشانه‌های غیرکلامی در روابط خود ناآگاه هستند. خیلی از کسانی که دچار افسردگی، اضطراب اجتماعی و خجالت زدگی هستند می‌توانند خلق و خوی خود را تغییر بدهند اگر یاد بگیرند که نسبت به زبان بدن هوشیار باشند. نشانه‌های ناخودآگاه همین افراد نسبت به دیگران نیز می‌تواند روی خلق و خوی خودشان تاثیر منفی بگذارد. شیوه‌ای که ما در زبان بدن خود استفاده می‌کنیم فقط شیوه بیان احساسات نیست بلکه زبان بدن می‌تواند احساسات ما را هم شکل بدهد. اولین قدم برای خودآگاهی این است که به ارتباط زبان بدن خود و عواطف و احساسات توجه کنیم.‏
وقتی در یک موقعیت اجتماعی احساس ناامنی می‌کنید چه اتفاقی می‌افتد؟ خیلی از آدم‌ها دست‌هایشان را در جیبشان می‌گذارند، بی‌قرار می‌شوند و نفس‌های کوتاه می‌کشند.‏
تمرین کنید
وقتی احساس منفی یا مثبتی دارید بدن شما آن را بازتاب می‌دهد؛ مشت گره شده، لبخند، زل زدن به زمین و فشاری که به فک‌ها وارد می‌کنیم همگی نشان دهنده احساساتتان هستند. وقتی احساس خاصی دارید لحظه‌ای متوقف شوید و به بدن‌تان توجه کنید. بدن شما چه می‌کند؟
خودآگاهی نه‌تنها به شما کمک می‌کند حساسیت‌های عاطفی را بهبود بدهید بلکه به شما این قدرت را می‌دهد که آنها را تغییر بدهید.‏
تا بی‌نهایت تماشا کنید
حالا که توانسته‌اید کمی خودتان را بشناسید لازم است که به دیگران هم توجه کنید. آدم‌ها چه واکنشی نشان می‌دهند وقتی از یک موضوع خاص حرف می‌زنید؟ وقتی دور میزی با دوستانتان نشسته‌اید و موضوعی سیاسی را مطرح می‌کنید شما با توجه به آدم‌ها به خوبی می‌توانید تغییرات خلق و خوی آنها را ببینید.‏
وقتی خودتان را بشناسید می‌توانید که نسبت به احساسات دیگران نیز چیزهای زیادی را بفهمید. آیا آنها مشت‌شان را گره می‌کنند؟ این می‌تواند نشان‌دهنده استرس باشد. آیا آنها دست‌شان را توی جیب‌شان می‌کنند؟ این نشان دهنده آن است که در این موقعیت احساس امنیت نمی‌کنند. ‏
اگر شما در موقعیت‌های مشابه چنین تجربه‌هایی داشته‌اید و متوجه ارتباط احساسات‌تان با زبان بدن شده باشید به خوبی می‌توانید آن را در دیگران هم شناسایی کنید. علاوه بر این لازم است وقتی یک نفر با شما حرف می‌زند گوشی‌ تلفن را کنار بگذارید، به کس دیگری پیام ندهید، تلویزیون تماشا نکنید و تمام توجه خود را معطوف به طرف مقابل کنید. حساسیت داشتن نسبت به دیگران به معنای آن است که توجه‌تان را به آنها معطوف و به نشانه‌ها توجه کنید. توجه به دیگران فقط شنیدن نیست.‏
حواس‌پرتی می‌تواند اثر بسیار بدی روی رابطه شما بگذارد. وقتی یک نفر حواسش به گوشی تلفن‌اش است و با آن سرگرم است بهتر است یک مکالمه را شروع نکنید. گاهی ایجاد وقفه و سکوت باعث می‌شود آنها توجه خود را به شما بدهند. گاهی هم لازم است دوستانه به او یادآوری کنید که مشغول گفتگو بوده‌اید.‏
گوش بدهید تا بفهمید
یک ارتباط می‌‌تواند با تلاش برای پاسخگویی به‌هم بریزد. سعی نکنید توی حرف دیگران بپرید و منتطر نباشید تا پاسخ طرف مقابل را بدهید. همین انتظار شما برای اینکه نوبت‌تان بشود تا پاسخی بدهید مانعی است که باعث می‌شود نتوانید حرف طرف مقابل را به درستی درک کنید. سعی کنید مهارت گوش دادن به دیگران را تقویت کنید.
توجه کنید: خیلی از ما در توجه به دیگران ناتوان هستیم. اما یادتان باشد توجه و دقت کافی به شما حقایق فراوانی را در مورد دیگران می‌آموزد.‏
بازگو کنید: اینکه در پاسخ دادن به دیگران سعی کنید به چیزهایی که گفته شده تاکید کنید این احساس را در طرف مقابل ایجاد می‌کند که شما شنونده خوبی بود‌ه‌اید. این راهی است که به شما کمک می‌کند تا مطمئن شوید آنچه طرف مقابل گفته را به خوبی درک کرده‌اید.‏
به سیگنال‌های کوچک توجه کنید
‏به سیگنال‌های کوچک توجه کنید. این سیگنال‌ها کلیت آنچه دیگران می‌گویند، احساسات، افکار و خواسته‌هایشان را نشان می‌دهند. به همه جزئیات توجه کنید تا درک بهتری از طرف مقابل پیدا کنید. در این‌صورت کمتر اتفاق می‌افتد که دیگران را دچار احساس بد ناشی از بی‌توجهی، درک نشدن و سوءتفاهم کنید.
منبع : روزنامه اطلاعات
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.