تبیان، دستیار زندگی

قرارداد گلستان

دسیسه‌های انگلیسی

انگلستان با توجه به همسایگی ایران با هند و تجربه لشکرکشی‌های گذشته ایران در زمان نادر به این منطقه تلاش کرد تا ایران را تضعیف و با جدایی بخشهای حاصلخیز و اقتصادی ایران و تحمیل غرامت جنگی سنگین و حذف تعرفه‌های گمرگی به نفع روسیه بنیان‌های اقتصاد ایران را نابود کند. در واقع هدف انگلیس این بود که ایران به یک کشور ضعیف تبدیل شود...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
مستشاران نظامی

ترس از انگلیس

با مرگ آقا محمدخان و آغاز حکومت 36 ساله فتحعلی شاه نفوذ انگلیسی­ها در ایران رشد فزاینده‌ای به خود گرفت. انگلیسی‌ها در این دوره به علت افزایش منافع خود در هند و توسعه قلمرو نفوذشان در افغانستان، بیش از پیش متوجه ایران شدند.در سال 1800 میلادی روابط رسمی سیاسی بین ایران و انگلستان با انتخاب سفیر از سوی انگلستان شکل گرفت. این رابطه هیچ‌گاه مورد اطمینان و قبول ایرانیان قرار نگرفت و همواره نوعی بدبینی از سوی ایرانیان نسبت به سوءرفتارهای انگلیسی‌ها وجود داشته است. این رفتار ایرانیان به یک بیماری مزمن به نام «بیماری ترس از انگلیس» تبدیل شد. واژه «Anglophobia» که معنی ترس از انگلیس است را می‌توان در بسیاری از ‌فرهنگ‌ها یافت. این واژه در ایران، معنی و مفهوم گسترده‌ای دارد و ده‌ها کتاب تاریخی و تحقیقی و حتی طنز و داستان که درباره مداخلات انگلیس در ایران نوشته شده، خود مبیّن این واقعیت است که مردم ایران تا چه اندازه نسبت به سیاست انگلیس در این کشور بدبین و هراسان هستند و چرا در هر کاری دست انگلیسی‌ها را می‌بینند. یکی از دخالتهای صورت گرفته از جانب انگلیس در مسائل ایران به جنگ ایران و روس و نتایج ننگین بار و خفت بار این دو جنگ که در قالب دو معاهده گلستان و ترکمنچای متجلی گشته است بازمی گردد. بریتانیا با سوء استفاده از بی کفایتی پادشاهان قاجار در برخورد با مخالفان داخلی و جنگ با روس ها بر نفوذ خود در ایران افزود. در این دوره عهدنامه های ننگینی بسته شد که در تمام این عهدنامه ها حقوق ملت ایران به طور کامل پایمال شده است. دولت بریتانیا علاوه بر تحمیل قراردادهای کاملا یکطرفه بر ضد منافع ملت ایران در انعقاد دیگر معاهدات ننگین نظیر گلستان و ترکمنچای که از جانب دولتهای دیگر به ایران تحمیل می شد نیز نقش اساسی داشت.
بعد از قتل سیسیانف فرمانده سپاه روسیه در جنگ اول ایران و روس و جایگزینی گودوویچ و ناکامی او در تصرف ایروان، روحیه ایرانیها تقویت شد؛ برای همین روسها با ارائه شروطی درخواست صلح کردند، اما عباس میرزا ولیعهد با توجه به پیروزی ایران بنا را بر ادامه جنگ گذاشت تا روسها را تنبیه کند اما ناگهان صحنه جنگ عوض شده مستشاران نظامی از ایران می‌روند و ترکمنهای خراسان هم شورش می‌کنند و تمام اینها باعث شد تا سپاه ایران در اصلاندوز شکست بخورد.
در اینجا دولت انگلیس وارد شده و پیشنهاد میانجیگری می‌دهد تا بین دو طرف صلح شود؛ صلحی که به قرارداد گلستان و از دست رفتن سرزمینهای گلستان و ولایت ساحلی دریای سیاه و باکو و دربند و شیروان و بخشهای زیادی از ایران منجر شد. در کنار آسیبهای اقتصادی، ضربه روحی و روانی که عهدنامه گلستان به ایران زد تا دهها سال ادامه یافت.
اما چه شد که نبرد ایران و روسها که در آن چندین بار ایرانیها پیروز شده بودند و یا حداقل جلوی روسها ایستاده بودند به چنین شکستی منجر شد؟ و چرا چنین شرایط سختی بر ایران تحمیل شد؟ آیا از نظر وضعیت جنگی ایران باید چنین امتیازاتی را می‌داد و یا اینکه شرایط مذاکرات و صحنه‌آرایی میانجی ایرانیها را به چنین وضعیتی سوق داد؟ این نوشتار درصدد است تا به بررسی این موارد بپردازد.

از نظر تاریخی گرجستان سرزمینی بود که از دو قرن قبل از آغاز جنگهای اول ایران و روسیه بین دو کشور محل مناقشه بود؛ برای همین بارها روسها تلاش کردند تا این منطقه را تصرف کنند. در همین راستا تمایل حاکم گرجستان به روسها در زمان آغا محمدخان قاجار باعث شد تا روسها به فکر بیفتند که به صورت عملی این نواحی را تصرف کنند.

به علت تمایل حاکم گرجستان به روس ها در زمان آغامحمدخان قاجار، روس ها به گرجستان حمله و آنجا را تصرف کردند. روسها نیز بلافاصله سپاهی را برای تصرف دوباره گرجستان فرستادند که این سپاه بعد از مرگ کاترین دوم به روسیه بازگشته و دوباره گرجستان به تصرف ایران درآمد. با این حال بعد از کشته شدن آغا محمدخان قاجار حاکم گرجستان این سرزمین را به روسیه محلق کرد. زمینه‌ای که بستر جنگ اول ایران و روس را فراهم کرد؛ به طوری که روسها با حمله گنجه سعی کردند تا دروازه‌های ورود به گرجستان را مسدود و از ورود ایرانیها به این منطقه جلوگیری کنند. این کار به شروع جنگ بین دو کشور منجر شد.

نزدیکی ایران به دولت فرانسه

در همین زمان ایران به منظور مقابله با روسها تلاش کرد تا به دولت فرانسه نزدیک شود. برای همین به ناپلئون پیشنهاد عقد قرارداد مشترک را داد. این پیشنهاد بعد از بررسی توسط فرانسه و به دلیل موقعیت مناسب ایران برای دسترسی به هند که آن زمان جزء انگلیس و رقیب فرانسه بود پذیرفته شده و به عقد قرارداد فین کنشتاین منجر شد. هرچند به موجب این قرارداد، فرانسه باید از ایران در برابر روسها دفاع می‌کرد، اما بعد از کنار آمدن با روسها این کشور از تعهدات خود عدول کرده و این موضوع باعث شد تا ایران به انگلیس متمایل شود.

سیاست انگلیس تداوم جنگ

در ابتدا سیاست انگلیس تداوم جنگ بود. انگلیسیها تصور می‌کردند ادامه جنگ به استقرار بخشی از نیروهای نظامی و توان مالی روسیه در مرزهای آسیایی‌اش منجر شده و از سیاستهای تهاجمی و توسعه‌طلبی این کشور در اروپا جلوگیری می‌کند. برای همین در ابتدا با دادن وعده‌های مختلف، ایران را ترغیب به ادامه جنگ می‌کردند. از جمله وعده‌هایی که انگلیس به ایران در این زمان می‌داد افزایش کمکهای مالی و نظامی در دوران جنگ بود، اما در عمل با دادن این وعده‌ها سعی می‌کرد از کارت ایران در مذاکرات با روسها استفاده کند.
بحث حمایتهای انگلیس از تداوم جنگ زیاد طول نکشید، چرا که این کشور به زودی برای مقابله با توسعه‌طلبیهای ناپلئون با روسیه کنار آمد و از این به بعد به منظور حفظ قدرت روسیه تلاش کرد تا زمینه‌های سوق دادن ایران به عقد قرارداد با روسیه را فراهم کند، اما ایران که در چند نبرد پیروز شده بود حاضر به پذیرش صلح نبود.

انگلیس برای دستیابی به هدف خودش با وجود تعهداتی که به ایران داده بود کارشکنیهایی را شروع کرد. انگلیس با اختلالی که در وظایف مستشاران نظامی به‌وجود آورد در بحث تامین لجستیک سپاه ایران و پشتیبانی توپخانه‌ها از میدان جنگ اختلال به‌وجود آورد. برخی هم شورش ترکمنهای خراسانی را بی‌ربط به تحریک انگلیسیها نمی‌دانند.

تمام این موارد باعث شد تا ایران در برابر روسها در نبرد «اصلاندوز» شکست سختی خورده و روسها به سمت ایران پیشروی بکنند. در اینجا انگلیسیها که تضعیف بیشتر ایران را نمی‌خواستند نقش میانجی را بر عهده گرفته و حاضر شدند تا زمینه مذاکرات بین دو طرف را فراهم کنند.
یکی از اقدامات سفیر انگلیس، سرگور اوزلی، تلاش برای انتخاب فردی نزدیک به انگلیس از طرف ایران در این مذاکرات بود. برای همین با تلاشهایی که او انجام داد میرزا ابوالحسن ایلچی به عنوان نماینده ایران انتخاب شد. همین مسئله باعث شد به دلیل ناآگاهی ایرانیها انگلیس در عقد قرارداد صلحی که به قرارداد گلستان مشهور شد امتیازهای زیادی را به روسها واگذار کند. البته در همان زمان رجال مهین‌دوست از این اقدام انگلیسیها ناراضی بودند.
انگلیسیها با فراهم کردن زمینه‌­های تسلط روسها بر بازار ایران و همچنین بعد از قرارداد گلستان، با عقد قراردادی بین ایران و دولت خود، که راه نفوذ اقتصادی بریتانیا به ایران را فراهم می­‌کرد، باعث شدند در عمل در دهه­‌های بعد امکان رشد طبقه تولیدکننده و شکل‌گیری طبقه بورژوازی از ایران گرفته شود و این کشور همچنان در مناسبات قبیلگی باقی بماند.
سرگور اوزلی بعدها در خاطراتش عنوان کرده که در جریان مذاکرات ایران روسیه بیش از آنکه بخواهد نقش میانجی دو طرف را برعهده بگیرد تمامی سعی خود را برای حفظ منافع دولت بریتانیا به‌کار بسته است. برای همین نتیجه این قرارداد به تحکیم قدرت انگلیس در منطقه منجر شده است.
سفیر انگلیس چه مسائلی را در قرارداد گلستان در نظر گرفته بود که بعدها در یادداشتهایش از آنها به عنوان حفظ منافع انگلیس در منطقه یاد کرده است؟ به موجب قرارداد، گرجستان، داغستان، بادکوبه، دربند و بسیاری مناطق دیگر به روسیه واگذار و در عمل با حذف تعرفه‌های گمرگی، ایران به بازار محصولات کشور روسیه مبدل شد. هدف سفیر انگلیس از این اقدام تامین توسعه‌طلبیهای انگلیس در قسمتهای آسیایی بود. برای همین در این قرارداد تمامی تلاش خود را کرد تا منافع اقتصادی روسیه به‌صورت یکطرفه تامین شود.
از طرفی دیگر انگلستان با توجه به همسایگی ایران با هند و تجربه لشکرکشیهای گذشته ایران در زمان نادر به این منطقه تلاش کرد تا ایران را تضعیف و با جدایی بخشهای حاصلخیز و اقتصادی ایران و تحمیل غرامت جنگی سنگین و حذف تعرفه‌های گمرکی به نفع روسیه بنیانهای اقتصاد ایران را نابود کند. در واقع هدف انگلیس این بود که ایران نتواند به یک کشور رو به توسعه تبدیل شود. از این رو در این قرارداد بنیانهای اقتصادی ایران را هدف قرار داد.
عهدنامه گلستان به گونه‌ای تدوین شده بود که از سه شیوه تولید مرسوم آن زمان ایران (شیوه‌های تولید عشایری و روستایی و شهری) شیوه تولید عشایری بر دو شیوه تولید دیگر با تضعیف بنیانهای اقتصادی  کشور مسلط بوده و ایران همچنان به عنوان یک کشور حاشیه‌ای به حیات خود ادامه دهد. از این رو شاهد هستیم که تا دهه‌ها بعد از قرارداد گلستان به دلیل بازگذاشتن بازارهای کشور به روی خارجیها و ممانعت از رشد طبقه بورژوا، شیوه‌های تولید روستایی و به‌خصوص شهری در ایران سرکوب می‌شده است.
منابع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران،تاریخ ایرانی