تبیان، دستیار زندگی
قی روستای اجارستاق از توابع ساری هنوز بانک میلاد کودکی که سال 1337در تکبیر وتهلیل کشاورزی فداکار وسخت کوش گوش جان را نوازش می داد فراموش نکرده. سیمای کودکانه ومعصوم نوزاد اجارستاقی روشنی بخش چشمان منتظر پدر کشاورز ومادر مه...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهید حجةالاسلام والمسلمین اردشیر اجارستاقی

روستای اجارستاق از توابع ساری هنوز بانک میلاد کودکی که سال 1337در تکبیر وتهلیل کشاورزی فداکار وسخت کوش گوش جان را نوازش می داد فراموش نکرده. سیمای کودکانه ومعصوم نوزاد اجارستاقی روشنی بخش چشمان منتظر پدر کشاورز ومادر مهربانش گردیده وتبسم کودکانه اش در کوچه باغ های ساکت وخلوت امید خاطرشان شکوفه های رضایت وسعادت را به بار آورد . پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی پروانه دلش به سوی شمع پر فروغ حوزه علمیه پر کشید ودر حجره های کوچک حوزه ساری به تحصیل پرداخت.
یک سال بعد بار سفر به قم بسته وتحصیلات خویش را مشتاقانه پی گرفت وحریم خلوت خودرا از دانش وسیع حوزه وکلام گهر بار اساتید آن جاانباشته ساخته ودشت وسیع سینه اش را با بذر کلام معصو مین بارور نمود.
او همراه با تحصیل علوم ومعارف اهل بیت ع با بسیج نیروهای مومن وفداکار زادگاهش علیه حکومت ننگین پهلوی به مبارزه پرداخت وبا شرکت فعال در مبارزات مردمی دین خودرا به انقلاب ومردم ادا کرد.
شهید اردشیر اجارستاقی بعداز پیروزی انقلاب نیز با سفرهای تبلیغی متعدد همگان را به حمایت ودفاع از ارزشها وآرمانهای انقلاب تشویق می کرد. باآن که در مقابل خصم صلابتی بی نظیر وقاطعیتی محکم داشت ولی در بین مردمان زادگاهش قامتی متواضعانه وچهره ای بشاش داشته وبا تمام توان به حمایت ودفاع از آنان
می پرداخت. با شروع جنگ تحمیلی شوقی عجیب در چهره اش پدیدار گشت وبی صبرانه شمارشگر لحظه ها
شد تا شاید بتواند همچون شکوفه ای زیبا بر بلندای شاخسار ولایت بشکفد وفضای منطقه را با خون خود عطر آگین سازد. آن گونه عاشق وصال بود که حتی خنده های شیرین کودک ده ماهه اش نتوانست مرکب هجرت را به رحل اقامت مبدل کند. لذا بعد از فراگیری فنون نظامی به جمع سنگر نشینان پاک پیوست وبه جبهه سر پل ذهاب اعزام گردید. اینجا بود که زیباتر از همیشه در حجته ایثار در زیر بارانی از گلوله وآتش شاهین جانش رابر فراز آسمان به پرواز درآورد. تا در نهم اسفندماه59عاشقانه ردی خونین از ایستادگی را بر گنبد دوار آسمان فرا روی زمینیان ترسیم نماید.