تبیان، دستیار زندگی
کر شهید حجةالاسلام والمسلمین غلامرضا شاکرحکایت غریبی است به دنیا آمدن عاشق شدن وشهادتشاید غروب روزی مه آلود بود وفانوس دریایی سوسو می زد که صدای گریه نوزادی در فضا پیچید. بندر ماهشهر ایران سال1334ش. غلامرضا زندگی پر حادثه ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهید حجةالاسلام والمسلمین غلامرضا شاکر

شهید حجةالاسلام والمسلمین غلامرضا شاکرحکایت غریبی است به دنیا آمدن عاشق شدن وشهادت
شاید غروب روزی مه آلود بود وفانوس دریایی سوسو می زد که صدای گریه نوزادی در فضا پیچید. بندر ماهشهر ایران سال1334ش.
غلامرضا زندگی پر حادثه خودرا آغازید. در همان اوان نوجوانی یغمای نفت از سوی مستکبران را بر نتابید وپدررا واداشت از کارکردن در شرکت نفت صرف نظر کند وهردو در مغازه ای کوچک به تودوزی اتومبیل مشغول شدند. غلامرضا پس از سیکل راهی حوزه علمیه اهواز شد وبااتمام مقدمات به قم آمد. آن گاه جهت پژوهش در علوم اسلامی به اصفهان رخت کشید وسفرهای تبلیغی را دردستور کار خود قرار داد.
طلبه جوان غلامرضاشاکر انتخاب عجیب دیگری هم دارد. اودر زمان رژیم شاهنشاهی علی رغم معافیت تحصیلی به دوره اجباری اعزام گردید تااز سویی به روشنگری بین قشر نظامی بپردازد واز طرفی تجربه ای گران برای آینده انقلابی خود بیندوزد. تشکبل هسته مقاومت درجه داران وسربازان مسلمان بسیج جوانان در مساجد تالیف کتب گوناگون خدمت در شهرداری اهواز تدوین نظریات وایجاد یک سیستم تدریس صحیح در حوزه های علمیه ادای وظیفه در استانداری اهواز سرپرستی دفتر فدائیان اسلام در استان خوزستان چاپ ونشر جزوه های مختلف در سطح استان اعزام نیرو های نامنظم به جبهه همراه شهید چمران فعالیت شبانه روزی در ستاد جنگ تنها نام کارهایی است که شرح آن هرچند شیرین است مجالی وسیع می طلبد.
حجةالاسلام غلامرضا شاکر چه آن گه که بی ریا جارو به دست می گیرد وهمراه کارگران شهرداری به نظافت می پردازد وچه آن وقت که تانک می راند ودر جبهه به وظیفه خود عمل می کند تصویر رادمردی را به نمایش می گذارد که از هیچ کاری در راستای رضای حق فروگذار نمی کند.
این طلبه پر تکاپو پس از ازدواج حنظله وار راهی نبرد شد. ساعت 2:30عصرنهم دی ماه59در حال انجام دادن ماموریت شناسائی ستون پنجم که به خمپاره اندازی از داخل شهر اهواز مشغول بودند ناگهان فریاد شیخ غلامرضا که مردم را به پناه گرفتن فرامی خواند خاموش شد وجامه شهادت قامت آرای وجودش گردید.