دی شهیدان والا مقام همان راست قامتان تاریخند که در آیینه بی آلایش دل پاک خود نظاره گر تجلیلات ذات و صفات حق سبحانه بوده و نردبان کمال و معرفت را با همت و اراده طی کرده اند. روستای رکن الدین بیرجند سال 1341 شاهد تولد کودکی ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1385/12/13 ساعت 13:29
شهید حجت الاسلام محمد رضا یوسفی بیرجندی
شهید یوسفی در پنج سالگی وارد محیط آموزش سده و تا کلاس پنجم ادامه داد سپس عشق و علاقه به علوم اسلامی قدمهای استوار او را به مدرسه علمیه شهر بیرجند کشانید وبدین سان به قافله دانش پژوهان گروید.
بعد از دو سال تحصیل در بیرجند برای ادامه تحصیلات به بیرجند عزیمت نمود و هفت سال از بهار عمر کوتاه ولی جاویدان خود ار در کنار بارگاه حضرت ثامن الائمه گذرانید و به خوشه چینی از خرمن فرزانگان آن دیار گردید.
قرآن و تسبیح و تفنگ یار همیشگی او بود و هرلحظه جون پرنده ای سبکبال سرود سفر را در آشیانه قلبش ساز میکرد .
در تحصیل علم در کنج حجره های ساکت مشهد نتوانست مانع از حضور شهید یوسفی در میدانهای پر هیاهوی مبارزه با منافقین گردد .
در یکی از در گیریهای با منافقین خون آشام در مقابل مسحد گوهر شاد دست ایشان یشکند و به دنده هایش صدمه میرسد . در حرکت دیگری به دام آنان گرفتار میشود و پس از ضربه و شنکجه های بسیار آزاد میگردد . که پس از آزادی بدنش از ضرب و شتم آنان سیاه شده بودزمانی که دشمن برای از بین بردن اهداف امام راحل کمر همت بسته بود شهید یوسفی با پیوستن به صف رزمندگان اسلام مدتی را در جبهه های سقز و قصر شیرین به ستیز علیه دشمن بعثی پرداخت .
در عین حال همیشه دغدغه علم و ترویج احکام در مناطق دور افتاده را داشت و از باب زکات العلم نشره در ایام تبلیغ به نشر علوم دینی می پرداخت .سال 1360 دو بار با تیپ حضرت امام رضا علیه السلام به جبهه ها اعزام و در خط مقدم به جنگ علیه دشمن پرداخت ظهر 18 اسفند همان سال به برادر روحانی همراهش متذکر شد شهادت را در چشمان خود میبینم و شهید میشوم و سرانجام سحرگاه نوزدهم اسفند سال 1360 در تنگه چزابه در نبردی سخت پیکر پاکش از رگبار دشمن غربال میشود و به قله های فتح سعادت نائل گردید.
قسمتی از وصیتنامه:
پدر و مادر غزیزم راضی نیستی برایم اشک بریزید چون شما علاوه بر این که پدرو مادر یک شهید هستید پدر ومادر یک شهید هستید پدرو ماردیک طلبه نیز هستید و باید برای پدران و شهیدان دیگر الگو باشید
