نقشه های شرق و غرب در ایران
علل روابط ایران با اتحاد جماهیر شوروی چه بود؟
از دهه 40 روابط اقتصادی ایران و شوروی گسترش یافت. اما مهمترین گشایش حاصله در سیاست خارجی ایران همانا گسترش روابط اقتصادی، تجاری و حتی فرهنگی با اتحاد جماهیر شوروی بود. قرارداد منعقده میان ایران و شوروی در مورد احداث ذوب آهن یکی از مهمترین وجوه این گسترش روابط بود. در این دوران، کارخانههایی از قبیل تراکتورسازی تبریز و ماشین سازی اراک و پروژههایی از قبیل احداث خط لوله گاز سراسری ایران و احداث سد ارس با مشارکت شوروی در ایران انجام گرفت. همچنین قراردادهایی برای خرید جنگافزار از شوروی میان ایران و این کشور منعقد گردید.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : يکشنبه 1396/07/16
چرا اتحاد جماهیر شوروی به احداث کارخانه ذوب آهن در ایران پرداخت؟
قرارداد منعقده میان ایران و شوروی در مورد احداث ذوب آهن یکی از مهمترین وجوه این گسترش روابط بود. اما این تنها یکی از این حوزههای ارتباطی میان ایران و شوروی در این دوران بود و این دو کشور در سایر حوزهها نیز به گسترش و تعمیق روابط پرداختند. در این دوران، کارخانههایی از قبیل تراکتورسازی تبریز و ماشین سازی اراک و پروژههایی از قبیل احداث خط لوله گاز سراسری ایران و احداث سد ارس با مشارکت شوروی در ایران انجام گرفت.در سال 1343 هجری شمسی دولت پهلوی قصد خود مبنی بر احداث کارخانه ذوب آهن را مطرح کرد و متعاقب این مسئله، پیشنهادهای مختلفی از طرف کشورهای صنعتی به ایران داده شد. اما نهایتاً قرعه احداث کارخانه ذوب آهن اصفهان به نام اتحاد جماهیر شوروی خورد.
جهت و رویکرد سیاست خارجی ایران در دهههای 1340 و 1350 هجری شمسی
استراتژی سیاست خارجی ایران در زمان نخستوزیری دکتر محمد مصدق راهبرد موازنه منفی بود. در این دوران، ایران تلاش میکرد تا به هیچ قدرت خارجی امتیازی ندهد و حتی امتیازاتی از قبیل امتیاز نفت را از انگلستان پس گرفت و این صنعت را ملی اعلام کرد. همچنین در این دوران از تمدید قرارداد شیلات شمال با شوروی نیز ممانعت شد. با کودتای 28 مرداد 1332 رویکرد و جهت سیاست خارجی ایران تغییر کرد و ایران به عنوان یکی از کشورهای متحد بلوک غرب ــ به سرکردگی ایالات متحده امریکا ــ در آمد.استراتژی اعلامی ایران در این دوران "راهبرد ناسیونالیسم مثبت" یا "موازنه مثبت" بود. در واقع و همانگونه که از نام این استراتژی مشخص است محمدرضاشاه پهلوی به دنبال طرح کردن یک استراتژی در مقابله با سیاست موازنه منفی دکتر محمد مصدق برآمد. استراتژی ناسیونالیسم مثبت بر چند اصل اساسی از قبیل اتحاد با آمریکا و بلوک غرب، مقابله با کمونیسم و شوروی و ... متکی بود و تقریباً در همه مسائل خارجی متحد و همراستا با آمریکا عمل میکرد.
از اوایل دهه 1340 شمسی و با روی کار آمدن دولت دموکرات جان اف کندی و سیاستهای دولت جدید امریکا مبنی به تنش زدایی با شوروی و کاهش خصومتها، جهت و رویکرد سیاست خارجی ایران نیز تغییر کرد و تحت عنوان جدید «سیاست مستقل ملی» نامگذاری شد. این استراتژی بر اصولی نظیر حمایت آمریکا، گسترش مناسبات با همسایگان و مشارکت در حفظ امنیت خلیج فارس و خاورمیانه مبتنی بود. «براساس این سیاست، ایران میتوانست علاوه بر حفظ روابطش با آمریکا و بلوک غرب، به گسترش روابط با کشورهای همسایه و مخصوصاً کشورهای بلوک شرق و شوروی بپردازد.» بنابراین یکی از مهمترین وجوه این استراتژی و یکی از مهمترین نتایج این تغییرات در سیاست خارجی ایران، حرکت این کشور به سمت تنشزدایی و گسترش روابط با کشورهای بلوک شرق و اتحاد جماهیر شوروی بود. در واقع در چهارچوب سیاست مستقل ملی «ترمیم روابط با مسکو، جزء اصلی چرخش در سیاست خارجی ایران در چارچوب اتحاد با غرب بود.» در این دوران، محمدرضا شاه پهلوی امیدوار بود که گسترش روابط با شوروی نه تنها باعث پوشاندن چشم طمع این کشور به ایران شود و حمایت این کشور از گروههای چپ و کمونیستی ایران را از بین ببرد، بلکه میتوانست مانع از حمایت شوروی از کشورهای مخالف و رقیب ایران در منطقه ــ از جمله عراق ــ شود.
در این دوران، روابط ایران با کشورهای اروپای شرقی و چین گسترش و رونق یافت و قراردادهای اقتصادی و تجاری بسیاری میان ایران و این کشورها منعقد گردید، اما مهمترین گشایش حاصله در سیاست خارجی ایران همانا گسترش روابط اقتصادی، تجاری و حتی فرهنگی با اتحاد جماهیر شوروی بود. قرارداد منعقده میان ایران و شوروی در مورد احداث ذوب آهن یکی از مهمترین وجوه این گسترش روابط بود. اما این تنها یکی از این حوزههای ارتباطی میان ایران و شوروی در این دوران بود و این دو کشور در سایر حوزهها نیز به گسترش و تعمیق روابط پرداختند. در این دوران، کارخانههایی از قبیل تراکتورسازی تبریز و ماشین سازی اراک و پروژههایی از قبیل احداث خط لوله گاز سراسری ایران و احداث سد ارس با مشارکت شوروی در ایران انجام گرفت. همچنین قراردادهایی برای خرید جنگافزار از شوروی میان ایران و این کشور منعقد گردید. به علاوه طبق برخی از آمارها «سهم اتحاد جماهیر شوروی در جمع کل مبادلات بازرگانی ایران در مدت 4 سال، از 5/3 درصد به 10/4 درصد، یعنی تقریباً دوبرابر افزایش یافت.»
از دهه 40 روابط اقتصادی ایران و شوروی گسترش یافت. نکته ای که در مورد این روابط جالب توجه است سرایت نکردن روابط اقتصادی و تجاری و حتی فرهنگی به حوزه سیاسی بود که این مسئله خود از دو علت جدی یعنی؛ «ترس حکومت پهلوی از نفوذ کمونیسم در ایران و به خطر افتادن حاکمیت پهلویها و عدم تمایل آمریکا» ناشی میشد.
بنابراین میتوان اینگونه جمعبندی کرد که احداث کارخانه ذوب آهن اصفهان نماد و نشانهای از تغییر رویکرد و جهت سیاست خارجی ایران در زمان پهلوی دوم بود. این تغییرات، یک تحول استراتژیک نبود و بیشتر میتوان آن را یک تغییر تاکتیکی قلمداد نمود. در واقع، در این دوران روابط و مناسبات ایران با غرب حفظ شده و ایران کماکان متحد بلوک غرب و آمریکا باقی ماند. پیرو سیاست جدید آمریکا در حوزه روابط با شوروی، به تنشزدایی و گسترش روابط با این کشور کمونیستی پرداخت و روابط اقتصادی، تجاری و فرهنگی مناسبی با آن ایجاد کرد که یکی از مهمترین نمودها و نشانههای آن کارخانه ذوب آهن اصفهان بود.
متن کامل سند تازه منتشرشده سازمان سیا
آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) به تازگی حدود ۱۲ میلیون صفحه سند درباره فعالیت این سازمان از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۹۰ منتشر کرده است. اسناد منتشرشده شامل گزارشهای سیاسی و ارزیابیهای اطلاعاتی است.سقوط شاه در ایران در سال ۱۹۷۹ موقعیتهایی را برای افزایش نفوذ شوروی در ایران فراهم کرد و باعث شد تا این کشور در خلیج فارس قدرت نفوذ منطقهای بیابد و از نظر استراتژیک در برابر آمریکا برتری داشته باشد.
اهداف شوروی در ایران: امیدها و واقعیات
موقعیت استراتژیک ایران در همسایگی اتحاد جماهیر شوروی، خلیج فارس و افغانستان و همچنین وجود منابع نفتی باعث شده تا این کشور از اهمیت فراوانی برای مسکو برخوردار باشد. ایدهآل مسکو آن است که حکومتی چپگرا در تهران حکومت کند که با سیاستهای شوروی موافق باشد و با غرب نیز خصومت داشته باشد. اگر چنین رژیمی بر سر کار باشد روابط نزدیک اقتصادی و سیاسی را در پیش خواهند گرفت، به این امید که در ازای تسلیحات و کمک به توسعه اقتصادی، نفت و ارز احتیاطی دریافت کنند. شوروی با چنین حکومتی همکاری خواهد کرد تا از گروهای چپی کشورهای همسایه حوزه خلیج پشتیبانی کند. همچنین تلاش خواهد کرد برای پیشبرد عملیات خود و مقابله با فعالیتهای آمریکا در منطقه، به امکانات نیروی دریایی و هوایی ایران در خلیج فارس دست یابد.
به عقیده ما اهداف کوتاهمدت مسکو عملیاتی واقعگرایانه و دستیافتنی است. انقلاب ایران با از بین بردن روابط با ایالات متحده و عدم در اختیار گذاشتن پایگاهی برای آمریکا به منظور مبارزه با اتحاد شوروی، یک امتیاز استراتژیک بزرگ به مسکو داد. حفظ این امتیاز هدف اصلی شوروی است.
منابع:موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/تاریخ ایرانی