تبیان، دستیار زندگی
تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی عناوین: كوشش و كاوش دوران كودكی و تحصیلات در مقام استادی و عرصه های علمی و پژوهشی نشان های شایستگی و لیاقت كوشش و كاوش  در میان پژوهشگران جهان به خصوص آنان كه در عرصه های دینی، فرهنگی و عرفان...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آنه ماری شیمل

تندیس پژوهش در فرهنگ اسلامی

كوشش و كاوش

در میان پژوهشگران جهان به خصوص آنان كه در عرصه های دینی، فرهنگی و عرفانی، تحقیقاتی انجام داده اند؛ زندگی علمی و مطالعاتی خانم آنه ماری شیمل(ANNEMARIE  SCHIMMEL) می تواند سرمشقی برجسته برای مشتاقان معارف و طالبان حقیقت باشد چرا كه شیوه زندگی ایشان به عنوان محققی برجسته، به علاقه مندان می آموزد كه چگونه باید تحقیق نمود وچگونه باید وسعت دید خویش را در پژوهش ها قرار داد. خانم شیمل، بدون تردید یكی از مظاهر و مصادیق تبلور بخشیدن به معانی عرفانی و جلوه گر ساختن مباحثی است كه ریشه در بنیادهای اصیل فرهنگ دینی دارد، در این رهگذر، دقت، اهتمام، جامع نگری علمی و پرهیز از تعصب ها و نقد و بررسی برخی باورهای عامه توسط وی،میتواند چون چراغی فروزان فراسوی محققان قرار گیرد. او با توانایی ها و نبوغ فوق العاده و فراتر از دانش تخصصی خود، از درون فرهنگ و اندیشه اروپایی به حوزه پژوهش در فرهنگ وتمدن اسلامی پیوسته و هیچ گاه در این مسیر با دوگانه اندیشی مواجه نشد و از این جهت اجازه نداد در فهم علمی موضوعات مورد كاوش، انسداد ایجاد شود؛طبیعتا استفاده از این رویكردعمل وی را  برجسته و ممتاز كرد. در عصری كه ناآشنایی یا كم اطلاعی با فرهنگ اسلامی موجب بروز برخی تبلیغات منفی، پیش داوری ها و سوء تفاهم های بسیاری گردیده است، بدون شك آثار ارزشمند و كاوش های علمی خانم آنه ماری شیمل، می تواند در روشن ساختن افكار عمومی و ایجاد تفاهم بین اسلام و غرب ،می تواند تاثیر گذار باشد.

این بانوی فرهیخته از سنین جوانی با عزم راسخ وبا تحمل دشواری های فراوان در راه شناسایی فرهنگ و تمدن اسلامی قدم گذاشت و درپژوهش های متنوع خود كوشید تا با برطرف كردن موانع فهم معارف دینی و عرفانی از قبیل ساده نگری، تعصب و خرافات، خواننده را به سوی چشمه های اصیل اندیشه های ناب اسلامی راهنمایی كند، به همین دلیل وی بر این اعتقاد بودكه گوهر و اصل اسلام در عرفان نهفته وچنین شناختی، آدمی را به رستگاری و یكتاپرستی می رساند. او توانست چكیده یافته های معرفتی دانشوران سَلَف و محصول آنچه را خود سالیان متمادی با شكیبایی درباره ی فرهنگ اسلامی از راه مطالعه و پژوهش و دیدار از سرزمین های اسلامی و گفت و شنود با مسلمانان فراهم كرده بود، با زبانی رسا، روشن و بیانی لطیف و پرجاذبه در اختیار خوانندگان قرار دهد. به همین دلیل آثارش نه تنها مأخذی معتبر برای اهل تخصص، تفحص و دانش پژوهان است بلكه عموم مردم نیز با سعی اندك میتوانند از تحقیقات ارزنده ی او سود برند.

خانم شیمل در دفاع از اسلام و ارزش های قرآنی و توجه دادن اروپاییان به سوء تفاهماتی كه در برداشت از اعتقادات دینی داشته اند، نقش مهمی را ایفا كرد و در این راستا صداقت و شجاعت بسیاری،از خود نشان داد، ایشان در یكی از آثارش نوشت: اسلام دینی است كه در غرب بسیار بد فهمیده شده و حتی توسط عده ای از افراد ناوارد به نوعی بدویت و توحش متهم شده است.

این بانو با صراحت لهجه ای كه تنها از یك  محقق بسیار مطلع و بی نیاز به تعریف و تمجید غرب بر می آید،اینگونه بیان كرد: قرآن تنها كتاب آسمانی است كه به همان صورتی كه بر رسول اكرم(ص) وحی شده، حفظ و نگهداری گردیده است.

در جایی نیز پس از مقدمه ای متین و مستدل درباره علل احترام و تكریم فوق العاده ی مسلمانان نسبت به پیامبر عظیم الشأنشان اظهاركرد: از این روی است كه مسلمانان هر گونه «سبّ الرسول» را بسیار گران و از گناهان بسیار سنگین تلقی می كنند و عكس العمل آنان نسبت به تهمت ها و اهانت های سلمان رشدی علیه خاتم رسولان، از این جهت است.

در اوضاع آشفته و تبلیغات مسمومی كه استكبار جهانی و صهیونیزم در دفاع از این نویسنده مرتد راه انداخته بودند، سخن از حقانیت موضع مسلمانان و محكومیت این نویسنده هتاك،  شجاعت بسیار، پارسایی و صراحت می خواهد. «  آنه ماری شیمل » در تبیین مفهوم جهاد به روشنی اعلام نمود: ترجمهای كه امروزه در مغرب زمین از این واژه به دست داده می شود، غلط و غیر اسلامی است . و به دنبال آنحقیقت دیگری را مورد توجه خواننده قرارداد و خاطرنشان كرد: ادعای توسعه اسلام با خون وشمشیر، اتهام واهی بیش نیست و اسلام عمدتاً قلوب مردم را به سوی خویش معطوف ساخته است. از روش های جالب این بانواین بود كه در بیان نظرات خویش در جایی كه با تفكری یا رسومی از طایفه ی مسلمین در تباین است، همواره شرط ادب و قداست كلام را نگاه می داشت، و از به كار بردن واژها و القابی كه در شأن یك اظهار نظر و محاوره علمی نبود، جدا خودداری می كرد، به عنوان نمونه هنگامی كه خبری رااز غزالی به این مضمون نقل كرد: كه «اگر سجده بر غیر خدا واجب بود زن ها باید در پیشگاه مردان به خاك می افتادند» و یا چون از جمله ملای رومی سخن گفت كه : «وجود زن برای رفع آلودگی های مرد ضرورت دارد» مخالفت خویش رابا این گونه مضامین  كه ناصحیح و غیر منطقی می دانست ، با بیان عبارت متینی اعلام كرد كه:" این گونه سخنان به گسترش اندیشه تساوی حقوق زن و مرد در اسلام كمك نمی كند."

آقای دكتر  عبدالرحیم گواهی كه آثار آنه ماری شیمل را به زبان فارسی ترجمه كرده  و در جایی اینگونه ذكر كرده كه: دوست اندیشمندی زمانی می گفت: به اعتقاد وی خانم شیمل مسلمان بوده اند كه به منظور باز بودن دستشان در دفاع از ارزش ها و معارف اسلامی، این اعتقاد و گرایش اسلامی خود را به صراحت عنوان نمی كردند و به اصطلاح در جوامع غربی و محافل اروپایی به نوعی، تقیه را پیش گرفته بودند!

دكتر گواهی می افزاید: نشانه های این باور اسلامی را در جای جای كتاب «تبیین آیات خداوند» می توان مشاهده كرد، به ویژه هنگامی كه مولف وقتی از امت مرحومه (كسانی كه مورد رحمت خداوند و شفاعت رسول اكرم (ص) واقع می شوند) سخن می گوید، در خاتمه این كلام، از تعبیر «ان شاءالله» استفاده می كند كه یقیقاً این گونه آرزوی رحمت و رستگاری برای جامعه اسلامی و امت موحد، جز از یك نفر مسلمان صادر نمی شود.

دوران كودكی و تحصیلات

خانم آنه ماری شیمل در هفتم آوریل 1922 میلادی مطابق 18 فروردین 1301هـ.ش در شهر ارفورت آلمان دیده به جهان گشود. از دوران كودكی، وی به فرهنگ شرقی علاقه نشان می داد. اگر چه والدین او به طور مستقیم موجد این اشتیاق نبودند، ولی چنین زمینه هایی  از خانواده اش سرچشمه می گرفت. مادرش از تبار ملوانان بود و پدرش به فلسفه و عرفان تمایل داشت. در مدرسه، آموختن زبان فرانسه و لاتین را آغاز كرد و در پانزده سالگی تصمیم گرفت زبان عربی را بیاموزد و معلمش در این رشته، دوست معلم زبان لاتینی اش بود كه خود را محدود به آموزش زبان عربی نمی كرد بلكه سعی می نمود شاگرد خود را با فرهنگ اسلامی و عربی نیز آشنا نماید. آنه ماری شیمل بایستی هر هفته سه كتاب درباره تاریخ، ادبیات، تمدن و دین مطالعه می كرد. همه این فعالیت ها در كنار دروس مدرسه انجام می گرفت. با وجود این، در شانزده سالگی موفق به اخذ دیپلم گردید. انگلیسی، زبان خارجی سوم بود كه آن زمان در مدارس تدریس می كردند و او گرچه در مدت یك سال آن را فرا گرفت اما  آگاهی او از زبان مزبور همچون زبان آلمانی بود و به هر دو زبان مورد اشاره تالیفاتی دارد.

كمی پس از اتمام دوران دوم دبیرستان، جنگ جهانی دوم آغاز گردید وتمامی فارغ التحصیلان ملزم به خدمت دولتی شدند، البته برخی ، از این قاعده جدا بودند. همچون دانشجویان پزشكی و رشته های علوم طبیعی و تنها ناگزیر بودند شش هفته این كار را انجام دهند. گرچه خانم شیمل از مدت ها قبل مصمم بود كه عربی و اسلام شناسی را تحصیل كند اما در دو رشته  شیمی و فیزیك ثبت نام نمود ولی همزمان در كلاس های تاریخ هنر اسلامی كه توسط «ارنست كوهن» تدریس می شد، شركت می نمود. او همچنین نزد«والزبیوركمن» تحصیل زبان عربی را پی گرفت. از آنجا كه به دلیل وقوع جنگ، به جای یك ترم چهار ماه و نیمه، صرفا سه ماه تدریس می شد، دوره تحصیلی این دانشجوی باهوش و سرشار از نبوغ و استعداد ذاتی به سرعت سپری گردید.

معلم وی وقتی مشاهده كرد این دانشجوی هوشیار، مشتاق فرهنگ شرقی و به خصوص اسلامی است، به وی سفارش نمود دروس مربوط به علوم طبیعی را ادامه ندهد و مطالعات خود را در زمینه دروس مورد علاقه اش یعنی متون اسلامی و عربی متمركز سازد. او به وی تاكید نمود: بهترین كار برای رسیدن به چنین مقصدی، شروع به تدوین پایان نامه ی دكترا می باشد و به خانم شیمل نوید داد: بعد از گذراندن دوره دكترا و دفاع از رساله، دستیار وی خواهد شد. بدین منظور، او درس فارسی و تركی عثمانی را شروع كرد و در پایان ترم سوم، نوشتن رساله ی خود را آغاز نمود. با اینكه در ایام تعطیلات مجبور بود در كارخانه كار كند، رساله اش را در باره سلسله ممالیك (گروهی از حكمرانان مصری) با عنوان «خلیفه و قاضی در مصر در اواخر قرون وسطی» به راهنمایی «ریچارد هارتمن» به پایان برد. همین رساله در سال 1943 میلادی در لایپزیك به طبع رسید و خانم شیمل در نوامبر این سال در امتحان دكترا شركت كرد.

خانم شیمل تا پایان جنگ جهانی در وزارت امور خارجه به عنوان مترجم كار می كرد. وقتی كشور آلمان متوجه گردید كه ناگزیر است در جنگ تسلیم گردد، وزارت امور خارجه با تمام پرونده های محرمانه نخست به شهر هاله انتقال یافت و سپس به ایالت زاكسن منتقل شد و تمامی كارمندان این نهاد نیز مجبور شدند به مكان جدید بروند. وقتی قوای مهاجم آمریكایی شهر مزبور را به اشغال خود در آوردند، كاركنان را  دستیگر و محبوس ساختند كه بعداً زندانیان به شهر ماربورگ انتقال داده شدند و مدت حبس آنان در این ناحیه نزدیك شش ماه به طول كشید.

خوشبختانه خانم شیمل كه جزو زندانیان این شهر بود، رساله درجه پروفسوری خود را به ماربورگ برده بود؛ همان پژوهشی كه در ماه مارس 1945 به دانشگاه برلین داده شده بود، چندین منبع مهم هم با خود به همراه داشت كه در دوران زندان از آنها بهره برد.

در مقام استادی و عرصه های علمی و پژوهشی

آنه ماری شیمل در سن نوزده سالگی در رشته مطالعات اسلامی موفق به اخذ درجه دكترا از دانشگاه برلین شدو در ژانویه 1946 م امتحان استادی داد؛ یك هفته پس از این آزمون،نخستین سخنرانی خود را در دانشگاه ارائه كرد و در سن 23 سالگی استادیار دانشگاه ماربورگ گردید و خدمات دانشگاهی خود را با تدریس در مباحث اسلامی آغاز كرد. ایام اقامت او در ماربورگ از پرهیجان ترین دوران های زندگی علمی، فكری و معنوی این بانو است،دراین زمان او نزد معلم محترمش یعنی «فریدریش هایلر» درس می خواند. شیمل در سال1943 م برای بار اول به خارج از كشور سفر كرد و به سوئد رفت، در دانشگاه آنجا تحقیقاتی را به عمل آورد و به مدت یك ماه نزد شرق شناسان و دین شناسان در دانشگاه اوپسالای این كشور ماند و در سال 1951م امتحان دوره دكترایش (دكترای دوم) را در تاریخ ادیان داد و در این رشته موفقیت برجسته ای به دست آورد.

در سال 1952 م به تركیه رفت تا در زمینه نسخه های خطی در كتابخانه های استانبول تحقیق كند، در این سفر به زیارت آرامگاه مولانا (ملای رومی و سراینده مثنوی) در قونیه رفت. در سال 1953م بار دیگر به این كشور رفت، قبل از آن در برلین و ماربورگ با برخی پژوهشگران و روشنفكران تركیه آشنا شده بود . در این سفرو در شهرهایی چون آنكارا ،استانبول و...با ادیبان،شاعران،عارفان،دانشوران و همچنین مردمان عادی تركیه،ارتباط عاطفی و پیوند صمیمی برقرار كرد،زیرا سخنرانی های خود را به زبان تركی ایراد می نمود و تحصیلاتش در دین شناسی بود؛ در همین سفر اشتیاق وی به مباحث اسلامی و مسائل كشور مسلمان تركیه مشخص گردید. لذا به وی پیشنهاد كردند كه كرسی تاریخ ادیان را كه دو سال قبل از آن در دانشكده الهیات آنكارا بنیان نهاده شده بود، بپذیرد. در این دانشكده دانشجویان نه تنها در زمینه های علوم اسلامی تحصیل می كردند بلكه با افكار و اندیشه های معاصر غربی آشنا می شدند؛ یعنی قرآن، حدیث، اصول فقه و زبان عربی را می آموختند ودر كنار این علوم اسلامی، فلسفه اروپایی، جامعه شناسی دینی و تاریخ تطبیقی ادیان را نیز، فرا می گرفتند. وقتی خانم شیمل به این دانشكده رفت، حدود 400 دانشجوی دختر و پسر در آنجا درس می خواندند، چون در تركیه كتاب های درسی تاریخ ادیان وجود نداشت، خانم شیمل می بایست این تكلیف را عهده دار می شد، به همین دلیل در سال 1955 م در آنكارا كتاب مقدماتی در تاریخ ادیان را،به طبع رسانید. شاید بتوان گفت شیمل بیش از هر جا فعالیت های خود را در تركیه متمركز كرد. در این زمان روابط و دوستی های شخصی بین وی و مسلمانان تركیه پدید آمد. بر اثر این روابط، عشق وافر و تفاهم عمیقی نسبت به اسلام و جهان اسلام در خانم شیمل شكوفا گردید كه می توان این شوق ریشه داررا در تمامی آثار بعدی او مشاهده و لمس نمود. برای خانم آنه ماری شیمل در یك گزارش موثر و خواندنی كه «برادرم اسماعیل» (یادآوری خاطراتی از تركیه) نام داشت و آن را برای نخستین بار در سال 1990 م منتشر كرد،به گونه ای بود كه شاید سال های اقامت در تركیه را دوباره برای وی زنده می كرد؛ این كتاب نگاهی داشت به پنجاه سال فرهنگ و باورهای مردم تركیه. در این اثر هماننداسامی مولفان آثار موجود در یك كتابخانه اسلامی،فهرست تمامی روشنفكران و مؤلفان فرهنگ جدید این كشور درج گردیده است.

خانم شیمل از حافظه ای استثنایی برخوردار بود ، سال ها در كشورهای اسلامی اعم از عربی و غیر عربی به سر برد و به كار تحقیق و تدریس پرداخت و حتی كوچك ترین اصطلاحات آداب، اعمال و اماكن دینی و سرانجام هر چه را كه دیده و یا به هر زبان اسلامی شنیده، در حافظه خویش و یا بیرون از آن ثبت و ضبط كرد ودر مجموعه آثار خویش مكرر مورد استفاده قرار داده ، به گونه ای كه خواننده اروپایی از كثرت استعمال این گونه واژه ها و عبارات و نیز وسعت دانش و اطلاعات مؤلف شگفت زده می شود. امری كه انصافاً با توجه به مهارت استثنایی خانم شیمل در اكثر زبان های زنده اسلامی اگر نگوییم بی نظیر، حداقل از نوادر است. به قول دكتر عبدالرحیم گواهی: برای درك بیشتر عمق وارزش اطلاعات خانم شیمل در خصوص اسلام و جوامع اسلامی، در مقام مقایسه، باید ببینیم اگر به فرض قرار بود یكی از ما این مقدار مطالعه و دانش راجع به مسیحیت و آداب و رسوم مسیحیان كسب كنیم ودر واقع، حوصله لازم داشت و چه اندازه تلاش و اهتمام می خواست تا تمامی مناطق تحت قلمرو این مذهب را در شرق و غرب و اقصی نقاط جهان در نوردیم و تقریباً با كلیه زبان های زنده پیروان مسیحیت و آثار عمده منظوم و منثورشان آشنا شویم؟ چند نفر محقق وجود دارند كه قادرند چنین حركت علمی و فرهنگی را انجام دهند.

در مورد این بانوی محقق، احاطه كم نظیر ایشان به تمامی زبان های مهم و زنده اسلامی نظیر عربی، فارسی، تركی، اردو، پشتو و غیره،قابل ذكراست و او با شور و شوقی وافر وبا اهتمامی كه از یك محقق جستجوگر و حقیقت جو انتظار می رود، به گوشه و كنار جهان اسلام سر زده و از هر خرمنی خوشه ای و از هر چمن، گلی برچیده است و محصول این تلاش خود را در اختیار مشتاقان فرهنگ دینی و اسلامی قرار داده است. خانم شیمل در سال 1963 م مجله «فكر و فن» را كه به زبان عربی بود ودر آلمان منتشر می شد، بنیان گذاری كرد و مدتی نیز مدیریت مركز بین المللی تاریخ ادیان را به عهده گرفت.

از سال 1981 تا 1986 م مؤلف موضوعات اسلامی برای دائرةالمعارف عربی ادیان نیویورك شد وتا پایان دوران زندگانیش، ناشر سلسله انتشاراتی بود كه مركز نشر دانشگاه دولتی نیویورك درخصوص مسلمانان آسیای جنوبی منتشر می كرد.

مقاله هشتاد و پنج صفحه ای عالمانه ای كه از این بانوی دانشمند در جلد دوم كتاب تاریخ ادیان چاپ شده، بخشی از كوشش های خستگی ناپذیر او در معرفی اسلام به جهان است. در كتابی محققانه پیوند هنر خوشنویسی و خطاطی را با فرهنگ اسلامی مورد بررسی قرار داد و در آن به معرفی انواع قلم ها، شیوه های خوشنویسی، سیر تحول خط عربی ، روش های تعلیم خط، اهمیت خوشنویسی در فرهنگ اسلامی، جناس های خطی، تلمیحات، كنایات و مصطلحات مایه گرفته از خط را كه در طول قرن ها الهام بخش شاعران پارسی گوی بوده است،  پرداخت.

نشان های شایستگی و لیاقت

این بانوی دانشمند از معدود مشاهیر معاصر جهان است كه تاكنون قریب بیست مدال و نشان افتخار ازنقاط مختلف دنیا به پاس فعالیت های علمی اش دریافت كرده است: در سال 1965م ستاره قائد اعظم، در سال 1975م دكترای افتخاری دانشگاه قائد اعظم در اسلام آباد، در سال 1978م دكترای افتخاری دانشگاه پیشاور، در سال 1984م ،نامگذاری خیابانی در لاهور به نام وی و به پیشنهاد وی،به مناسبت صد و پنجاهمین سال وفات گوته، صورت گرفت.

در سال 1965 مدال «فریدریش روكرت» از شهر «شواین فورت» به وی اهدا گردید، مدال طلایی هامرپور كشتال از شهر گدادز اتریش (در سال 1974)، مدال صلیب نشان درجه یك از جمهوری فدرال آلمان (در سال 1980) و در همین سال جایزه یوهان هاینریش فوس از آكادمی زبان و شعر به این بانو اختصاص یافت. در سال 1981م عضو آكادمی سلطنتی هلند در ادبیات گردید. به سال 1985 دكترای افتخاری دانشگاه اوپسالا را دریافت نمود، دو سال بعد مدال «لوی دلاوید» از دانشگاه كالیفرنیا به دلیل سهم عمده ای كه وی در پژوهش های اسلامی داشت، مختص خانم شیمل گردید. دكترای افتخاری دانشگاه سلجوق را در سال 1988م در قونیه تركیه گرفت، سال بعد نشان لیاقت آلمان از آن او شد، در همین سال عضو افتخاری میسا (Mesa) وDMG (جامعه شرقی آلمان و طلوع خورشید) و عضو افتخاریSIE(جامعه ایران شناسان اروپا) گردید. همچنین در تركیه مدال ایركیكا (ircica) [مركز تحقیقات بین المللی تاریخ هنر و فرهنگ اسلام]، مدال وقف شناسان تركیه و جایزه ترجمه (مركز تعلیم زبان تركی) به وی تقدیم گشت، در ماه می 1992م (1374هـ.ش) جایزه لوكاس از دانشگاه توبینگن به وی تعلق گرفت.

جایزه صلح ناشران آلمانی كه در 15 ماه اكتبر سال 1995م به پروفسور شیمل اعطا گردید، یكی از مشهورترین و معتبرترین جوایز فرهنگی است، در مراسمی كه به این مناسبت ترتیب یافت، علاوه بر رئیس جمهور، صدر اعظم و وزرای كابینه آلمان فدرال، صدها تن از شخصیت های علمی، فرهنگی و اجتماعی آلمان و دیگر كشورهای جهان حضور داشتند، این نكته درخور ذكر است كه جایزه ی مذكور برای كتاب یا اثر مشخصی به نویسنده تعلق نمیگیرد بلكه مجموعه آثار و سیر تكاملی زندگی اجتماعی و فرهنگی و كوشش های صلح جویانه نامزد اخذ آن در نظر گرفته می شود. ملیت، جنسیت، نژاد، اعتقادات مذهبی و مسلكی نامزدهای دریافت جایزه نیز در تصمیم گیری شورای داوران اثری ندارد، قبلا این جایزه به مشاهیری چون آلبرت شوایتزر، مارتین بوبو(فیلسوف و مورخ اتریش)، هرمان هسه(نویسنده آلمانی)، رادكریشنان(استاد فلسفه دانشگاه و رئیس جمهور هند)، ارنست بلخ (فیلسوف آلمانی)، اوكتاو پاوز (شاعر و نویسنده مكزیكی و ... تعلق گرفته بود كه این فهرست خود بهترین مؤید ارزش آن می باشد و پیوستن پروفسور شیمل به این جمع فرهیخته، بی تردید نشان دهنده اعتبار و شهرت وی بود.

در مراسمی كه روز یكشنبه 7 آوریل 2002 میلادی، مطابق 18 فروردین سال 1381 به مناسبت هشتادمین سالروز تولد خانم شیمل در تالار بزرگ امارت تاریخی شهرداری بن(آلمان) برگزار شد، از مقام شامخ علمی و فرهنگی ایشان تجلیل به عمل آمد، در این مراسم خانم بربل دیكمان شهردار بن ضمن سخنانی در وصف شخصیت فرهنگی شیمل گفت: برای شهر بن كه از یك سو به عنوان مركز تجمع موسسات علمی و پژوهشی و از سوی دیگر به عنوان مقرّ بسیاری از نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد در سطح جهانی از موقعیت ویژه ای برخوردار است، موجب افتخار می باشد كه از خانم شیمل درخواست كند به مناسبت هشتادمین سالروز تولدش به دست خود، نام خویش را در كتاب زرین شهر ثبت نماید. بانو شیمل كه به دلیل بیماری استخوانی پاقادر به راه رفتن نبود و با صندلی چرخدار حركت می نمود، پس از امضای نام خود در كتاب زرین شهر، از دست اندركاران مراسم مذكور تشكر كرد.

همچنین در همایشی به نام «عرفان، پلی میان فرهنگ ها» با هدف بزرگداشت مقام علمی خانم شیمل در تالار علامه امینی دانشگاه تهران در روزهای 22 و 23 مهرماه سال 1381 برگزار گردید، این همایش از سوی موسسه توسعه دانش و پژوهش و با همكاری دانشگاه های تهران و الزهرا و مركز گفتگوی تمدن ها برنامه ریزی شده بود. در همایش مذكور دكترای افتخاری در رشته تاریخ اسلام دانشگاه الزهرا و نشان ویژه وزارت علوم و تحقیقات و فناوری به پروفسور شیمل اهداء گردید. با امید اینكه تلاشهای این بانوی پژوهشگر، الگویی ارزنده برای زنان فرهیخته در اقصی نقاط جهان باشد.

امیدواریم روح این بانوی پژوهشگر،از تلاش های علمی و خدمات ارزنده ش بهره مند شود.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.