تبیان، دستیار زندگی
به نظر می رسید بهترین پاسور بوندس لیگا در فصل گذشته به یك تیم بزرگ بپیوندد تا شاهد درخشش این ستاره ایرانی در لباس جدید باشیم ، اما مهدوی كیا فصل 2004- 2003 را هم با پیراهن هامبورگ آغاز كرد. درخشش فوق العاده مهدی در رقابت ها...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهدوی كیا : دلم برای بازی در تیم ملی تنگ شده

به نظر می رسید بهترین پاسور بوندس لیگا در فصل گذشته به یك تیم بزرگ بپیوندد تا شاهد درخشش این ستاره ایرانی در لباس جدید باشیم ، اما مهدوی كیا فصل 2004- 2003 را هم با پیراهن هامبورگ آغاز كرد. درخشش فوق العاده مهدی در رقابت های جام اتحادیه این نوید را می داد كه فصل آتی نیز همچنان سالهای گذشته برای مهاجم تند و تیز هامبورگ یك فصل پربار باشد. بازی مقابل بایرن مونیخ شاید بهترین روز مهدوی كیا در طی چند سال گذشته بوده است. او در این روز بار دیگر ثابت كرد كه هیچ چیز كمتر از میلیونرهای مونیخی ندارد ؛ اما یك مصدومیت نابهنگام در ابتدای فصل می تواند پایانی بر آرزوهای كورت یارا باشد. سر مربی اتریشی هامبورگی در نبود این ستاره ایرانی ، حتی مجبور شد سیستم بازی تیمش را نیز تغییر دهد ، آیا مهدوی كیا در بازگشت دوباره به میدان ؛ همان فورواردی كه انتظارش را داریم ، خواهد بود؟

پس از چند سال بازی در بوندس لیگا و بخصوص هامبورگ ، سرانجام موفق شدید یك جام كسب كنید ، كاری كه بیشتر فقط علی دایی با پیراهن بایرن مونیخ انجام داده بود.بله ، حق با شماست . بازیكنان ما در فصل بدنسازی خیلی تلاش كردند و فكر می كنم قهرمانی در جام اتحادیه حق ما بود. در همه بازیها خوب بودیم. در واقع این تورنمنت كمك خوبی بود برای همه تیمهای حاضر در آن ، تا میزان آمادگی شان را بسنجند.

-انتظار قهرمانی را آن هم در حضور بایرن مونیخ و دورتموند داشتید؟

ما فصل گذشته هم بد نتیجه نگرفته بودیم ، حتی در یك مقطع می توانستیم در مكان دوم جدول هم بایستیم . تیمهای مقابل ما به نوعی ترس و واهمه داشتند. خوشبختانه كادر فنی تیم ، تركیب اصلی فصل گذشته را حفظ كرد و تلاش بر این بود كه تیم نسبت به پارسال تقویت بشود. بچه های ما تمرین های منظم و خیلی سختی را پشت سر گذاشتند و انتظار هم می رفت كه به مراحل پایانی و حتی فینال صعود كنیم ، به علاوه این بازیها برای سران باشگاهها اهمیت زیادی داشت و تاكید داشتند كه هر طور شده جام را ببریم.

- هامبورگ سابقه قهرمانی در جام باشگاه های اروپا را هم دارد ، پس نباید جام اتحادیه كه تقریباً جنبه رسمی دارد چندان مهم باشد.

این طورها هم نیست. بردن جام اتحادیه كه در واقع پیش بازیهای بوندس لیگاست از نظر مالی خیلی برای تیمها اهمیت دارد. هر مرحله درآمد خاص خودش را دارد و بالای یك میلیون مارك هم سهم تیم قهرمان است. امسال وضع مادی باشگاه خوب نیست و با یك بحران مالی رو به رو هستیم. از طرفی یك امتیاز روحی هم برای تیم قهرمان خواهد بود.

- به خصوص پس از این كه با شكست دادن بایرن مونیخ و دورتمند قهرمان شدید؟

بله ، این قهرمانی تبلیغات زیادی به دنبال داشت. همه از قهرمانی ما حرف می زدند. شاید كمتر كسی احتمال شكست دادن بایرن مونیخ را می داد ؛ ولی بچه های ما از پس این مهم برآمدند. این قهرمانی به طور قطع به ضرر ما نیز خواهد بود. حالا همه با جدیت بیشتری جلوی ما می ایستند و این مساله كار ما را دشوارتر از پیش می كند.

- بهترین بازی تو در جام اتحادیه مقابل بایرن مونیخ بود و این اهمیت كار را دو چندان می كند.

بایرنی ها هم آن روز كاملاً جدی بودند ، آنها مدام روز پیش از بازی در مطبوعات و تلویزیون كری می خواندند. سعی داشتند هر طور كه شده ، این جام را هم به خانه ببرند ، ولی همان طور كه گفتم ما تمرین های خوبی را پشت سر گذاشته بودیم و در ضربات پنالتی موفق شدیم آنها را شكست دهیم ؛ البته كار نباید به پنالتی می كشید. متأسفانه داوری ها كاملاً یكطرفه بود و همه طرفدار بایرن بودند.

- بحث پنالتی ها هم جالب است. هر 4 ضربه ای كه شما زدید خلاف جهت حركت الیور كان ، به تور دروازه چسبید.

بچه های ما واقعاً در این دیدار راحت كار كردند و این حق ما بود كه بایرن را ببریم. ضربات پنالتی نشان داد كه بایرنی ها استرس داشتند. آنها در طول بازی از ما ضعیف تر ظاهر شده بودند و حتی اگر كمك داور نبود كار به پنالتی هم نمی كشید. خاطرتان باشد پنالتی من هم سرنوشت سازترین و مهمترین ضربه بود. خدا را شكر ، خوب زدم. الان كه به این موضوع فكر می كنم ، می بینم چقدر این ضربه برای تیم و مسؤولان باشگاه اهمیت داشت. امسال وضعیت مالی چندان خوب نیست و قهرمانی ما در جام اتحادیه باعث شد تا اندكی از این مشكلات بر طرف شود. اگر آن شب توپ من توی گل نمی رفت، شاید هواداران هم به این زودیها مرا نمی بخشیدند.

- بازی فینال به نظر راحت تر می آمد.

دقیقاً همین طور است . این بازی در ورزشگاه ماینس برگزار شده بود. شكست دادن بایرن روحیه زیادی به ما داده بود و از پیش هم انتظار داشتیم بازی راحت تری را پیش رو داشته باشیم ؛ البته دورتموند تیم كوچكی نیست و از مدعیان این فصل بوندس لیگا محسوب می شود.

- متأسفانه در این بازی ، آن درخشش دیدار مقابل بایرن را نداشتید .

خب هر بازی شرایط خاص خودش را دارد. مربیان حریف یك بازیكن را مأمور مهار من گذاشته بودند و مدام با خطا متوقف می شدم. ضمن این كه از یاد نبریم بازی فینال همیشه با دیگر بازیها فرق دارد ، حتی اگر حریف هم ضعیف تر از شما باشد اما نام فینال تأثیرات زیادی روی بازیكن خواهد گذاشت.

- اما در بازی مقابل بایرن مونیخ علی رغم این كه اوتمار هیتسفیلد ، حسن صالح حمید زیچ را به چپ آورده بود تا جلوی حركات شما را بگیرد باز هم بهترین بازیكن میدان بودید.

نمی دانم . شاید هم فینال روز من نبوده است. صالح حمید زیچ مرتب روی من خطا می كرد. فینال هم كه وضع بدتر بود. هر وقت یك بازیكن غیر متخصص را جلوی من می گذارند این مشكلات را دارم، چون اگر طرف پیستون چپ كلاسیك باشد ، خودش هم به فكر حمله می افتد و این طوری من فضای بیشتری پیدا می كنم.

- این گونه به نظر می رسد كه علی رغم حضور چند ساله در سطح اول فوتبال دنیا ، مهدی مهدوی كیا نتوانسته این ضعف خودش را برطرف كند.

نه ، این ضعف نیست. وقتی بازیكن حریف مثل یك سایه دنبال تو می دود و با خطا می خواهد جلوی حركات تو را بگیرد پس باید مطمئن بود كه حریف می ترسد . در واقع این یك نقطه قوت است كه كادر فنی تیم مقابل می خواهد آن را از كار بیندازد . با این همه هرگز نمی گویم ضعف ندارم، حتی بهترین بازیكنان دنیا هم با مشكلات زیادی مواجهند. من هنوز برای پیشرفت زیاد جا دارم و از هر فرصتی برای این منظور استفاده می كنم.

- شاید هم این مشكلات به خاطر سیستم تیم هامبورگ باشد یا این كه دیگر حریفان از نحوه حركات شما شناخت كافی پیدا كرده اند.

البته این مساله تازه ای نیست كه بتوان روی آن بحث كرد. اینجا مربیان تیم ها كاملاً پیش از هر بازی تیم حریف را تجزیه می كنند و برای تك تك بازیكنان حریف برنامه داریم. به طور قطع این امر برای تیمهایی كه مقابل ما می ایستند هم صدق می كند . خب ، ما الان چند سال است كه هنگام حمله با 3 مهاجم تقریباً ثابت در 18 قدم حریفان حضور پیدا می كنیم و من هم بیشتر در سمت راست مهاجم مركزی قرار می گیرم. طبیعی است كه مدافعان حریف سختگیری بیشتری داشته باشند و جلوی حركات این مثلث را بگیرند بخصوص این كه من فصل گذشته پاس گلهای زیادی دادم و آنها می آیند كه جلوی توپ و بازی مرا بگیرند.

- اتفاقاً پرسش بعدی من هم همین بود.

گفتم كه بی تقصیر نبودم. من بهترین پاسور پارسال شدم و این وضعیت مرا برای این فصل سخت تر می كند در واقع به نوعی می توان عنوان كرد كه دستمان رو شده است. الان بازیكنان حریف به این فكر هستند كه جلوی بازیسازی مرا بگیرند. فكر می كنم فصل سختی را پیش روی داشته باشم. انتظارات هواداران هامبورگ هم خیلی بالا رفته است. امیدوارم بتوانم از پس این مهم برآیم.

- ظاهراً فصل سختی در انتظار هامبورگ است .

بله همین طور است . ما در بازیهای اول فصل ، خوب نتیجه نگرفتیم. شكست مقابل هانوفر ، ولفسبورگ و بایرن مونیخ دور از انتظار بود. برای همه عجیب بود كه ما به این صورت بازی كنیم . شاید سنت شكنی نكردیم و صد البته بدشانسی زیادی هم آوردیم . همیشه بیشتر تیمهایی كه در جام اتحادیه نتیجه گرفتند اول فصل را بد آغاز كردند. من امیدوارم هر چه سریع تر از این حالت بیرون بیاییم و آن هامبورگی كه همه انتظارش را دارند ، بشویم.

- البته فصل گذشته هم هامبورگ خوب آغاز نكرده بود.

ولی آمادگی حال حاضر تیم ما با ابتدای فصل گذشته اصلاً قابل قیاس نیست. پارسال ما مشكلات زیادی در زمینه آماده سازی داشتیم؛ ولی الان از هر نظر در اوج هستیم. جام اتحادیه هم نشانگر این ادعای من است. اما در این 3 بازی نمی دانم چرا نتایج خوبی نگرفتیم. یك جای كار ایراد دارد ، شاید یك برد خوب دوباره همه چیز را به حالت عادی برگرداند .

- شاید در یارگیری چندان خوب كار نكرده اید؟

كورت یارا بهترین تصمیمات را گرفته بود. ما اشتفان باینلیش را آوردیم كه یك وزنه بزرگ محسوب می شود. باینلیش خیلی سریع خودش را با دیگران در تیم هماهنگ كرد. خودم هم فكر می كنم از نظر نفری در وضعیت خوبی قرار داریم. متأسفانه مصدومیت چند تن از بازیكنان اصلی تیم مثل باربارز و كاردوسو هم مزید بر علت شد تا این مشكلات بیشتر به چشم بیاید.

- خود شما هم از بازی سوم به بعد با مصدومیت شدیدی مواجه شدید.

خوشبختانه مصدومیت من چندان حاد نبود تا جراحی شوم. در تمرین های هامبورگ این وضعیت پیش آمد. چند روز اول مجبور بودم با كمك عصا حركت كنم تا این كه دكتر زگسر كه یكی از معروفترین پزشكان سوئیس است ، تشخیص داد با فیزیو تراپی می توانم به تمرین برگردم.

- پس به خاطر همین بود كه در اردوی تیم ملی شركت نكردید ؟

این یكی از دلایل بود ؛ البته من نمی توانم در اردوهای تیم ملی شركت كنم . باشگاه بر اساس قوانین فیفا فقط 48 ساعت پیش از آغاز دیدارهای رسمی به من اجازه حضور در تیم ملی را می دهد. خب این دفعه هم كه مصدوم بودم و نتوانستم در بازی مقابل اردن حضور پیدا كنم .

- در دیدارهای آینده می توان از وجود شما در تركیب تیم ایران بهره مند شد؟

من اگر مصدوم نباشم با كمال میل در خدمت تیم ملی هستم. فدراسیون فوتبال در این زمینه باید با باشگاه هامبورگ هماهنگی ایجاد كند. وضعیت تیم ما در جدول رده بندی بوندس لیگا چندان رضایت بخش نیست. اگر از پیش مكاتبات صورت نگیرد شاید به من اجازه ندهند برای تیم ملی بازی كنم.

- پس از بازی دوستانه مقابل بلاروس كه تیم ما شكست خورد، حرف و حدیث های فراوانی مبنی بر این كه شما و هاشمیان حاضر نبودید در این بازی دوستانه كه اتفاقاً در برنامه فیفا هم قرار داشت شركت كنید وجود داشت . آیا واقعاً همین طور بود؟

این حرفها كذب محض است. مگر می شود آدم به پیراهن تیم ملی كشورش پشت كند . من نمی دانم این حرفهای بچگانه را چه كسی بر سر زبانها انداخته است. اتفاقاً خودم خیلی دوست داشتم در آن بازی حضور داشته باشم ، اما هیچكس سراغی از ما نگرفت.

- ولی شاهرخی گفته بود ، در جام ال. جی از آنها دعوت كردیم كه نیامدند به خاطر همین این دفعه هم فكر كردیم آنها نمی آیند؟

این چه ربطی به نیامدن من دارد. بازیكن هایی كه داخل ایران هستند ، همیشه در دسترس اند و از این نظر مشكلی ندارند اما اینجا هر چیزی قوانین خاص خودش را دارد. من نمی توانم سر خود برای هر بازی به تیم ملی بیایم . تورنمنت ال. جی جزو بازیهای رسمی فیفا محسوب نمی شود. روی همین اصل باشگاه به من اجازه حضور در این رقابت ها را نداد . این طور نیست كه من نخواهم بیایم. فدراسیون با باشگاه مكاتبه می كند و اجازه می گیرد. وقتی هامبورگ طبق حق قانونی اش نمی گذارد به تهران بیایم ، دیگر چه كار باید بكنم؟

- به نظر می رسد این مشكل چند ساله حل شدنی نیست .

اشتباه نكنید این مشكل نیست. همه جای دنیا وضع همین است. همین تاكاهارای ژاپنی شبی كه ایران مقابل بلاروس بازی می كرد ، به كشورش رفت تا مقابل نیجریه به میدان برود. من هم منتظر دعوت فدراسیون بودم. چون آن شب در برنامه های بازیهای دوستانه فیفا قرار داشت ، هیچ مشكلی برای آمدن به تهران نداشتم اما كسی از من دعوت نكرد.

- شاهرخی یك ادعای دیگر هم دارد. او معتقد است بازیكنی باید در تیم ملی بازی كند كه در اردوها حضور داشته باشد و عرق بریزد.

والله بعید می دانم چنین طرحی قابل اجرا باشد. باشگاه ها هرگز حاضر به انجام چنین كاری نیستند. تازه مگر ما در هامبورگ عرق نمی ریزیم ؟ قوانین بین الملل می گوید فوتبالیست های حرفه ای باید 48 ساعت مانده به آغاز بازیهای رسمی تیمهای ملی به كشورشان برگردند.

- برای بازیهای آینده تیم ملی كه مقابل كره شمالی و لبنان برگزار می شود، به تیم ملی برمی گردید؟

من هنوز از نظر جسمانی صد درصد آماده نیستم. خودم كه علاقه مندم بار دیگر در ورزشگاه آزادی به میدان بروم. دلم برای بازی در تیم ملی تنگ شده است. ان شاءالله بتوانم بار دیگر به محبت مردم فوتبال دوستمان پاسخ مثبت بدهم.

- تصمیم گیری نهایی درباره آینده به چه صورت خواهد بود؟

خب. من تا پایان فصل با هامبورگ قرارداد دارم و به احتمال فراوان در خدمت این تیم هستم. البته نیم فصل هم می توان شرایط را سنجید و تصمیم گرفت . هامبورگ خیلی علاقه مند است كه در این تیم بمانم اما اینها وضعیت مالی خوبی ندارند . احتمال دارد من درباره ماندن یا رفتنم از هامبورگ در تعطیلات نیم فصل تصمیم گیری بكنم ؛ اما آنچه مسلم است تا پایان بازیهای امسال با پیراهن این تیم به میدان می روم.

- شایعات زیادی درباره پیوستن شما به تیمهای انگلیسی و حتی ایتالیایی به گوش می رسید؟

خودتان هم می گویید شایعه . مطمئن باشید همه این چیزهایی كه می گویید شایعه است. همه این مسائل از طریق واسطه ها بوده است.

- فوتبال داخلی را هم پیگیری می كنی ؟

بله ، از اخبار چندان دور نیستم. پرسپولیس پس از چند سال به آرامش رسیده و من از این موضوع خوشحالم. فكر می كنم امسال این تیم به دوران اوج گذشته اش بازگردد.