تبیان، دستیار زندگی

درسهایی از خطبه‌های عاشورایی سالار شهیدان

امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا، با خواندن خطبه هایی سعی کرد که لشکر یزید را از عاقبت کار خود آگاه کند، تا حجت بر همگان تمام شود و عاقبت نیز، کسانی مثل حر هدایت شدند؛ اما اکثر آن لشکر لجوج و فاسق بر ادامه راه نابخردانه ی خویش تاکید کرده و ننگ دنیا و آخرت را برای خود خریدند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درسهایی از خطبه‌های عاشورایی سالار شهیدان
امام حسین(علیه السلام) در روز عاشورا، با خواندن خطبه هایی سعی کرد که لشکر یزید را از عاقبت کار خود آگاه کند، تا حجت بر همگان تمام شود و عاقبت نیز، کسانی مثل حر هدایت شدند؛ اما اکثر آن لشکر لجوج و فاسق بر ادامه راه نابخردانه ی خویش تاکید کرده و ننگ دنیا و آخرت را برای خود خریدند.

 طبق فرمایش امام، در نافرمانی و عصیان خدا، خیر و اثری نیست و دیر یا زود، اثر بد خود را نشان می دهد. چنانکه لشکر فاسق یزید، عاقبت کار خود را دیدند و گرفتار تهدیدی به اسم مختار شدند؛ همچنانکه سالار شهیدان در خطبه دیگری به این مطلب اشاره می کند


در این مقاله، به فرازهایی از خطبه های عاشورایی حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) اشاره خواهیم داشت.

کار بد، عاقبت بد

در کتاب لهوف آمده است که در بامداد عاشورا، بعد از اعتنا نکردن لشکر عمر سعد به سخنان یکی از یاران آن حضرت ، سالار شهیدان برای آنان خطبه خواند و ضمن سرزنش آنان بخاطر عهدشکنی فرمود:«فأصبحتم البا لاولیائكم و یدا علیهم لأعدائكم، بغیر عدل افشوه فیكم، و لا أمل أصبح لكم فیهم[1] به حمایت دشمنان خود و بر زیان دوستان و پیشوایان خود به پا خاستید! آن هم بى ‏آنكه عدل و دادى در  بین شما حاكم ساخته باشد و بى‏ آنكه در یاری آنان برای شما امیدی باشد.»
حقیقت نیز همین است که طبق فرمایش امام، در نافرمانی و عصیان خدا، خیر و اثری نیست و دیر یا زود، اثر بد خود را نشان می دهد. چنانکه لشکر فاسق یزید، عاقبت کار خود را دیدند و گرفتار  تهدیدی به اسم مختار شدند؛ همچنانکه سالار شهیدان در خطبه دیگری به این مطلب اشاره می کند.[2]
مطالب فوق، در  مورد همه زمان ها  صدق می کند و این یک قانون هستی است که نتیجه گناه و کار بد، عاقبت خوشی ندارد. مخصوصا اگر آن کار، ظلم کردن و فریب دادن کسی باشد. متاسفانه در جامعه، اثرات نیرنگ و فریب و ظلم افراد در حق همدیگر را مشاهده می کنیم، تا جایی که ضرب المثل شده «چاه نکن بهر کسی، اول خودت بعد کسی»
از پیامبر اسلام در مورد عواقب ظلم، روایت شده است که: «لَیسَ شَىْ‏ءٌ اَعجَلَ عِقابا مِنَ البَغىِ[3] مجازاتى سریع ‏تر از مجازات ظلم نیست.» صحنه کربلا بر اثر فریب و خدعه و ظلم کوفیان بوجود آمد و اثرات منفی آن بعد از قرن ها هنوز پا برجاست.

زیر بار ظلم نمی رویم

امام حسین(علیه السلام) سازش با انسان فاسقی چون یزید را نپذیرفت و فرمود: «ألا و إن الدعى بن الدعى قد ركزنى بین اثنتین: بین السلة و الذلة و هیهات منا الذلة، یأبى الله ذلك لنا و رسوله و المؤمنون، و حجور طابت و طهرت، و أنوف حمیة و نفوس أبیة من ان نؤثر طاعة اللئام على مصارع الكرام‏[4] بدانید كه این فرومایه و فرزند فرومایه، اینك مرا میان دو راه، قرار داده است: بر سر دو راهى ذلت پذیرى و تسلیم. و چقدر دور است از ما كه ذلت را برگزینیم. خدا و پیامبر او و اهل ایمان و پرورش یافتگان دامان هاى پاك و اشخاص با حمیت و مردان غیرتمند نمى ‏پذیرند كه ما فرمانبردارى فرومایگان را بر شهادتگاه رادمردان مقدم بداریم‏.» سپس حضرت، آمادگی خود را برای جنگ با وجود نفرات کم، اعلام می دارد.[5]
از پیامبر اسلام در مورد عواقب ظلم، روایت شده است که: «لَیسَ شَىْ‏ءٌ اَعجَلَ عِقابا مِنَ البَغىِ: مجازاتى سریع ‏تر از مجازات ظلم نیست.»

حضرت در این سخنان، برای آن لشکر ناجوانمرد و بی غیرت و خواب زده، ترسیم می کند که برخلاف نظر لشکر انبوه شما،  خدا و رسول او و مردان باغیرت، ظلم پذیری را رد می کنند. به عبارت دیگر، حضرت به آنها گفت که من ظلم را نپذیرفته و آماده جنگم؛ اما غیرت داشته باشید و لااقل اگر دین ندارید، آزادمرد باشید و فقط با من جنگ نموده و متعرض زنان نشوید. آنها که گناهی ندارند.[6]
در دنیای کنونی ما که چند کشور دین ستیز و مستکبر، خود را در راس آن قرار داده اند و مشخصه اصلی آنها، بی غیرتی و بی عفتی است، ایران اسلامی با شعار ظلم ستیزیِ سالار شهیدان، در مقابل آنها قد علم کرده و الحمدالله به موفقیت های چشمگیری هم دست پیدا کرده است. پیروزی در جنگ نا برابرتحمیلی، نمونه ی بارزی از این ظلم ستیزی بود که الگوی آن بعدها سرمشق حزب الله لبنان و مقاومت فلسطین شد و اینک نیز الحمدلله در سوریه و عراق، جواب می دهد.

علت نشنیدن پیام حق

سیدالشهداء(علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به آن لشکر معاند و لجوج، که علیرغم اعتراف به اصل و نسب او، بر کشتن ایشان اصرار داشتند[7] فرمود: « ملئت بطونكم من الحرام و طبع على قلوبكم‏[8] شکمهای شما از حرام پر شده و(در نتیجه) بر قلبهای شما مهر زده شده است.» سید و سالار  شهیدان در این سخنان، علت نپذیرفتن حرف های خود توسط لشکریان یزید را  حرام خوری می داند.
می دانیم که خطاب اصلی امام به فرماندهان لشکر اشقیاء بود و عمر سعد ملعون یکی از فرماندهان و آغازکننده جنگ بود[9] عبیدالله بن زیاد ملعون، قول حکمرانی بر ملک ری را به عمر سعد داده بود. عمر سعدی که بیست و دو هزار نابکار تحت فرماندهی او بودند[10] و طبعا تک تک این سربازانِ بخت برگشته به نحوی و با درهم و دیناری تطمیع شده بودند.

سیدالشهداء(علیه السلام) در روز عاشورا خطاب به آن لشکر معاند و لجوج، که علیرغم اعتراف به اصل و نسب او، بر کشتن ایشان اصرار داشتند فرمود: « ملئت بطونكم من الحرام و طبع على قلوبكم‏: شکم های شما از حرام پر شده و(در نتیجه) بر قلبهای شما مهر زده شده است.» سید و سالار شهیدان در این سخنان، علت نپذیرفتن حرفهای خود توسط لشکریان یزید را حرام خوری می داند.


نکته:
گر چه لقمه حرام، سبب قساوت قلب لشکریان یزید بود؛ اما نپذیرفتن حرف حق، همواره به معنای خوردن مال حرام نیست.در زمان ما خیلی از جوانان، حرف های منطقی و حق جویانه والدین را قبول نمی کنند، گر چه این امر، نکته جالبی نیست؛ اما این، لزوما به معنی حرام خوری آنان نیست؛ بلکه ممکن است به خاطر غرق شدن در مال دنیا و از یاد بردن نام و یاد خدا[11]  و زیادی گناه[12] و غیره باشد.

سخن آخر

هشدار نسبت به عاقبت کار بد، و ظلم ستیزی و نیز مانع بودن مال حرام برای شنیدن پیام حق، گوشه ای از پیام های عاشورایی حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است.
 پی نوشت ها:
1ــ در سوگ امیر آزادى ( ترجمه مثیر الأحزان ) ؛ ص200
2ــ لهوف، ترجمه بخشایشی، ص125
3ــ نهج الفصاحه ص 661 ، ح 2398
4ــ در سوگ امیر آزادى؛ ص201
5ــ لهوف، همان
6ــ همان، ص145تا 146
7ــ همان، ص111تا 112
8ــ بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج‏45 ؛ ص8
9ــ لهوف، ترجمه بخایشی، ص123
10ـ كشف الغمة،  ترجمه و شرح زواره‏اى، ج‏2، 226
11ــ آیین بندگى و نیایش (ترجمه عدة الداعی)، ص 424
12ــ علل الشرایع1/81


 

 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.