تنقیح مناط
تنقیح مناط
تنقیح مناط یعنی منقح کردن وپاک کردن ملاک وعلت حکم سپس تعمیم دادن آن. به
دیگر سخن تنقیح مناطیعنی تعیین علت حکم. اگر در کلام شارع تصریح به حکمی
شده باشد بدون آنکه متعرض علت آن شده باشند
برای دستیابی به (علت)(جهت قیاس کردن)می گویند باید به (سبر وتقسیم)متوسل
شد. سبر یعنی آزمایشو تقسیم یعنی مجتهد اوصاف متعددی راکه احتمال می
دهد یکی از آنها (علت)حکم در (اصل)باشد انتخاب میکند وهر وصف رادر برابر حکم
اصل می گیرد ومی سنجد تا ببیند آیا تناسبی بین آن ویف وحکم اصل وجود دارد یا
خیر هر وصفی که شایستگی علیت را نداشته باشد از گردونه خارج تا منتهی به
وصفی گردد که چنینشایستگی را پیدا کند. قیاسی که علت آن ازراه (سبر
وتقسیم)به دست آید تنقیح مناط نام دارد.
تنقیح مناطممکن است قطعی ویا ظنی باشد مثلا شخص بیابان نشینی به حضور
پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آمد وعرض کرد: من هلاکشدم
حضرت فرمود: چه کردی گفت: درروز ماه رمضان با زنم در آمیختم. فرمود: بنده ای آزاد
کن.در تنقیح مناط این حکم گفته اند: اعرابی بودن که خصوصیتی ندارد ماه رمضان آن
سال نیز خصوصیتی ندارد
همچنین سایر اوصاف وامور در آزاد کردن بنده وبرده دخیل نیست پس استنباط می
شود هر مکلفی که در ماهرمضان با زن خود نزدیکی کند باید برده وبنده آزاد کند.
مثال دیگر: بعضی از فقهای امامیه تصرف در ملک غیررا در مواردی که ضرر متوجه
مالک نشود جایز دانسته اندمانند نشستن پای دیوار تکیه دادن بر آن از سایه آن
استفاده کردن وآن را به (تنقیح مناط )از جواز استضائه از نورچراغ غیر که بدون
اشکال آن را جایز می دانند فتوی داده اند.