خدا و امام حسین علیهالسلام با اهل معصیت چه میکنند؟
امام حسین علیه السلام نه فقط کشتی نجات، بلکه آینهی خدانماست. مرآت حق است. مَظهَر و مُظهِر صفات خداوندی است. آنچه خدا با گنهکاران میکند، او نیز همان میکند. اما به راستی خداوند با اهل معصیت چه میکند؟!
منّت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزید نعمت. هر نفس که فرو میرود مُمِدّ حیاتست و چون برمیآید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب...
بنده همان به که ز تقصیر خویش عُـــــذر به درگـاه خــــدای آورد
خدایی که انسان را آفرید، او را در تاریکیها رها نکرد. بلکه رسولانی بر او گماشت تا راه نجات را به آدمیزاد نشان دهند و مایه اتمام حجت باشند.[1] چه اینکه لازمه لطف خداوند بر بندگان، این است که در پی نجات بندگان باشد. نه در پی نابودی آنان. مگر اینکه بندهای خود در پی هلاکت و شقاوت خویش باشد. از همین روی خداوند، باب مغفرت، نجات و رستگاری را گسترده کرد: «وَرَحْمَتی وَسِعَتْ كُلَّ شَیْءٍ.[2] و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است». و نیز فرمود: «قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ.[3] بگو اى بندگان من- كه بر خویشتن زیاده روى روا داشته اید- از رحمت خدا نومید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را مى آمرزد، كه او خود آمرزنده مهربان است.»
گاهی، آدمیزاد چنان در تباهی و سیاهی فرو میرود و چنان در مرداب خودپرستی و گناه غرق میشود که هیچ راه نجاتی برای خود باقی نمیگذارد. آنجاست که خداوند لب به نفرین گشوده میفرماید: «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ. كشته باد انسان، که چه ناسپاس است!» و نیز نفرین خداوند بر ابولهب و همسرش را میدانیم. و بر این نیز واقفیم که خداوند بارها در کتاب خود، چگونه را برخی را لعن کرده است.
حضرت ابا عبدالله الحسین نیز پس از لجاجت پیمانشکنانِ امت، و پس از آن که راههای نجات را به روی برخی بسته دید، لب به نفرین گشود و عجیب اینکه بسیاری از آنان عنقریب به اثر نفرین گرفتار شدند و در دنیا و آخرت، تیره روز گشتند.
حضرت ابا عبدالله الحسین نیز پس از لجاجت پیمانشکنانِ امت، و پس از آن که راههای نجات را به روی برخی بسته دید، لب به نفرین گشود و عجیب اینکه بسیاری از آنان عنقریب به اثر نفرین گرفتار شدند و در دنیا و آخرت، تیره روز گشتند.
خداوند چگونه با گنهکاران برخورد میکند؟ امام حسین علیه السلام چگونه؟!
امام حسین علیه السلام نه فقط کشتی نجات، بلکه آینهی خدانماست. مرآت حق است. مَظهَر و مُظهِر صفات خداوندی است. آنچه خدا با گنهکاران میکند، او نیز همان میکند. اما به راستی خداوند با اهل معصیت چه می کند؟!
موعظه، محبت و دعوت
خداوند بندگان را موعظه میکند. پند میدهد تا توبه کرده، از گناهان دوری کنند و به سوی او بشتابند. به سوی سعادتی که پایانی ندارد.[4] امام حسین علیه السلام نیز در نخستین رویارویی با لشکریان بنیامیه چنین کرد: «وَ دَعَا الْحُسَیْنُ بِرَاحِلَتِهِ فَرَكِبَهَا وَ نَادَى بِأَعْلَى صَوْتِهِ یَا أَهْلَ الْعِرَاقِ وَ جُلُّهُمْ یَسْمَعُونَ فَقَالَ أَیُّهَا النَّاسُ اسْمَعُوا قَوْلِی وَ لَا تَعْجَلُوا حَتَّى أَعِظَكُمْ بِمَا یَحِقُّ لَكُمْ عَلَیّّ.[5] حسین علیه السلام کاروان خود را فراخواند (پس ایستادند). پس با صدایی رسا فرمود: ای اهل عراق! و همه آنان گوش میکردند. پس فرمود: ای مردم. سخن مرا بشنوید. در کار خود شتاب نکنید تا آنچه در حقّ خویش بر شما میدانم بازگویم و شما را موعظه کنم».امام حسین علیه السلام از سر خیرخواهی، راه پند و اندرز را در پیش گرفته؛ گنهکاران را دعوت به طریقت الهی کرد.[6] دعوتی از سر محبت... همانطور که خدای حسین، رحمان است، یعنی حتی بر بندگان گنهکار خود نیز رحمت و مهربانی دارد، حسین نیز عبد چنین خدایی است. بلکه آینه چنین خدایی است. هنگامی که دشمن با همه توان در برابر حسین علیه السلام ایستادند، باز هم رحمت او از سر آنان کم نشد. بلکه تا لحظه آخر از سر خیرخواهی در پی آن بود که راه نجات را به ایشان نشان دهد.[7] حتی شمر و عمر بن سعد نیز از دعوت و محبتِ حضرت بینصیب نماندند. چه اینکه این خاندان، خاندان کرامتاند و از کریم، جز این انتظار نمیرود. و این امر، همان امر به معروف و نهی از منکری است که قرآن میفرماید: «كُنْتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتابِ لَكانَ خَیْراً لَهُمْ مِنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكْثَرُهُمُ الْفاسِقُونَ.[8] شما بهترین امتى هستید كه براى مردم پدیدار شده اید: به كار پسندیده فرمان مى دهید، و از كار ناپسند بازمى دارید، و به خدا ایمان دارید. و اگر اهل كتاب ایمان آورده بودند قطعاً برایشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و[لى] بیشترشان نافرمانند.» و این امر، آن هم از سر خیرخواهی و محبت، اصل و اساسِ رفتار اهل بیت، به ویژه امام حسین علیه السلام با گنهکاران است.
نفرین
گاهی، آدمیزاد چنان در تباهی و سیاهی فرو میرود و چنان در مرداب خودپرستی و گناه غرق میشود که هیچ راه نجاتی برای خود باقی نمیگذارد. آنجاست که خداوند لب به نفرین گشوده میفرماید: «قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ.[9] كشته باد انسان، که چه ناسپاس است!» و نیز نفرین خداوند بر ابولهب و همسرش را میدانیم.[10] و بر این نیز واقفیم که خداوند بارها در کتاب خود، چگونه را برخی را لعن کرده است.[11] حضرت ابا عبدالله الحسین نیز پس از لجاجت پیمان شکنانِ امت، و پس از آن که راههای نجات را به روی برخی بسته دید، لب به نفرین گشود[12] و عجیب اینکه بسیاری از آنان عن قریب به اثر نفرین گرفتار شدند و در دنیا و آخرت، تیره روز گشتند.امام حسین علیه السلام نه فقط کشتی نجات، بلکه آینهی خدانماست. مرآت حق است. مَظهَر و مُظهِر صفات خداوندی است. آنچه خدا با گنهکاران میکند، او نیز همان میکند. اما به راستی خداوند با اهل معصیت چه میکند؟!
تیغ آب دیده
خداوند در قرآن، حجت را بر اهل عناد تمام کرده است. پس از موعظه و محبت و دعوت، معجزاتِ انبیای پیشین را یادآور میشود و از نعمتهای خود بر بندگان سخن میگوید. آنگاه و آنجا که سخن حق، مفید نیافتد، اهل عناد را نفرین کرده و تیغ آب دیده را به یاد آنان میآورد: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ.[13] ما رسولان خود را با دلایلی روشن فرستادیم، و با آنها كتاب و میزان نازل كردیم تا مردم قیام به عدالت كنند و آهن را فرو فرستادیم كه در آن نیروى شدید و منافعى براى مردم است، تا خداوند بداند چه كسى او و رسولانش را یارى مى كند بى آنكه او را ببینند... خداوند قوىّ و شكست ناپذیر است». و این راه، راه آخر است، در برابر گنهکارانی که دست از لجاجت و خباثت برنمیدارند: «وَ اقْتُلُوهُمْ حَیْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَ أَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَیْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَ الْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَ لا تُقاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ حَتَّى یُقاتِلُوكُمْ فیهِ فَإِنْ قاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذلِكَ جَزاءُ الْكافِرینَ.[14] و آنها را [بت پرستانى كه از هیچ گونه جنایتى ابا ندارند] هر كجا یافتید، به قتل برسانید و از آن جا كه شما را بیرون ساختند [مكه]، آنها را بیرون كنید! و (بدانید که) فتنه از كشتار هم بدتر است. و با آنها، در نزد مسجد الحرام، جنگ نكنید. مگر اینكه در آن جا با شما بجنگند. پس اگر (در آن جا) با شما پیكار كردند، آنها را به قتل برسانید. چنین است جزاى كافران...» و این همان رسم و سیره و شیوه سزاواری است که اباعبدالله الحسین در کربلا پیش گرفتند و بسی از معاندین را از دم تیغ گذراندند. وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَپی نوشت ها:
[1]. قرآن کریم، اعراف: 35؛ زمر: 71؛ نساء: 165؛ غار: 50؛ مؤمنون: 44؛ حدید: 25
[2]. الأعراف : 156
[3]. الزمر : 53
[4]. قرآن کریم، سوره سبأ: 46. همچنین: بقره: 66؛ بقره: 275؛ آلعمران: 138؛ نساء: 58؛ مائده: 46؛ یونس: 57؛ مجادلة: 3؛ نور: 36؛ هود: 3؛ هود: 90؛ تحریم: 8 و...
[5]. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بیروت، لبنان، 1404 هجرى قمری، ج 45، ص 6.
[6]. شیخ محمد بن طاهر سماوى، سلحشوران طف، ترجمه: عباس جلالىریال قم: نشر زائر، 1381، ص 71.
[7]. علامه مجلسى، جلاء العیون، قم: نشر سرور، 1382، ص 573/ابن قولویه قمى، كامل الزیارات، ترجمه سید محمدجواد ذهنى تهرانى، تهران: انتشارات پیام حق، 1377، ص 727
[8]. آلعمران: 110
[9]. عبس: 17
[10]. قرآن کریم، سوره مسد (تبت)
[11]. بقره: 88؛ فتح: 6؛ محمد: 23؛ غافر: 52؛ صاد: 78؛ احزاب: 68 و...
[12]. حسن بن حسین سبزوارى، راحة الأرواح در شرح زندگانى، فضائل و معجزات ائمه اطهار، تهران: انتشارات اهل قلم، 1378، ص 151/ محمد بن حسین رازى، نزهة الكرام، تهران: نشر کتابخانه مرکزی و ادبیات دانشگاه تهران، ج 2، 655-656/ شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمدباقر ساعدى خراسانى، تهران: انتشارات اسلامیه، 1380، ص 437
[13]. الحدید: 25
[14]. البقرة:191