تبیان، دستیار زندگی

شاخص ترین الگوی جوان انقلابی

جامعه انسانی همواره طالب و نیازمند الگوهایی شایسته برای زندگی است، در این بین جوانان به عنوان طیف وسیعی از افراد جامعه بیشتر تحت تأثیر الگوهای اجتماعی قرار دارند، اگر متولیان فرهنگی جایگاه و مسئولیت خود را در معرفی الگوهای مناسب به خوبی انجام ندهند، یقیناً روزی خواهد رسید که با چالش الگوهای نامناسب اجتماعی مواجه خواهیم شد؛ الگوهایی که هیچ گونه ارزشی برای تبعیت ندارند، این در حالی است که فرهنگ اصیل اسلامی در خود افراد شاخصی را به یادگار گذاشته که سبک و سیاق زندگی آنها مسیر سعادتمندی و آزادگی را به همراه دارد و بهترین گزینه برای اقتباس و الگو برداری هستند.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
علی بیرانوند- کارشناس حوزه/ بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
شاخص ترین الگوی جوان انقلابی
جامعه انسانی همواره طالب و نیازمند الگوهایی شایسته برای زندگی است، در این بین جوانان به عنوان طیف وسیعی از افراد جامعه بیشتر تحت تأثیر الگوهای اجتماعی قرار دارند، اگرمتولیان فرهنگی جایگاه و مسئولیت خود را در معرفی الگوهای مناسب به خوبی انجام ندهند، یقیناً روزی خواهد رسید که با چالش الگوهای نامناسب اجتماعی مواجه خواهیم شد؛ الگوهایی که هیچ گونه ارزشی برای تبعیت ندارند، این در حالی است که فرهنگ اصیل اسلامی در خود افراد شاخصی را  به یادگار گذاشته که سبک و سیاق زندگی آنها مسیر سعادتمندی و آزادگی را به همراه دارد و بهترین گزینه برای اقتباس و الگو برداری هستند.

 از جمله اوصاف و ویژگی های جناب علی(علیه السلام) ادب و ولایت مداری ایشان است، هر چند ایشان فرزند امام حسین(علیه السلام) بود، ولی نباید حضور ایشان را در صحرای کربلا تنها به خاطر ارتباط نسبی با امام حسین(علیه السلام) دانست، در واقع حضور در میدان آزمایش و امتحان کربلا و دفاع از حریم ولایت برگرفته از روحیه ولایت مداری و بصیرت است، نوع حضور ایشان در معرکه جهاد نیز خود درس آموز است، چرا که قبل از ورود در میدان جنگ با ادب و اخلاق خدمت امام حسین(علیه السلام) شرف یاب می شوند و از پدر کسب اجازه می کنند.


نسب شناسی جناب علی اکبر(علیه السلام)

علی بن حسین بن علی بن ابیطالب معروف به «علی اکبر» اولین شهید از بنی هاشم در روز عاشورا بود. کنیه دیگر ایشان جناب«ابو الحسن» است.[1]، ایشان در یازدهم ماه شعبان سال سی و سه هجری ولادت یافت، منابع تاریخی سن ایشان را در زمان شهادت حدود بیست و هفت سال بوده است.[2]، مشهور عالمای اهل نسب و تاریخ این است که وی با لقب اکبر و بزرگترین فرزند امام حسین(علیه السلام) می باشد.[3]، ولی با این حال برخی از علمای شیعه ایشان را کوچکتر از امام سجاد (علیه السلام) دانسته اند،[4] که البته این نظر توسط مرحوم تُستری مورد نقد قرار گرفته است.[5]، مادر بزرگوار حضرت علی اکبر(علبه السلام) «لیلی» نام داشت.

خلق و خوی نبویی

یکی از زیباترین و بهترین تعاریفی که منابع روایی و مقاتل در خصوص جناب علی اکبر ذکر کرده اند، عبارتی است که جناب محمد بن أبی طالب‏، در کتاب «تسلیة المُجالس و زینة المَجالس‏»، به نقل از امام حسین(علیه السلام) ذکر می کند: «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا اِلی وَجْهِهِ؛[6] بارالها! بر این مردم گواه باش كه جوانی به مبارزه ‌ی آنان شتافت كه در خلقت و خوی و گفتار، شبیه ‌ترین مردم به فرستاده‌ی توست، و ما هر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت می‌ شدیم، به صورت این جوان می‌ نگریستیم.»، در واقع این عبارت زیباترین و جامع ترین سخن در باب فضائل جناب علی اکبر(علیه السلام) به شمار می آید؛ چرا که این شباهت و نزدیکی با پیامبر خدا بهترین و زیباترین شاخص زندگی است.
 به عبارت دیگر بر اساس آموزه های قرآنی بهترین وزیباترین الگو برای انسان مؤمن، پیامبر گرامی اکرم(صلی الله علیه و اله) است:« لَقَدْ كانَ لَكُمْ فی‏ رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللَّهَ وَ الْیَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثیراً؛[احزاب، آیه21] مسلّماً براى شما در زندگى رسول خدا سرمشق نیكویى بود، براى آنها كه امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد مى‏ كنند.»، و جناب علی اکبر(علیه السلام) به بهترین شیوه و روش توانسته بود بارقه ای از رفتار و منش نبوی باشد، به طوری که نگاه کردن به ایشان انسان را به یاد پیامبر گرامی اسلام می انداخت.

ولایت مداری، ادب و تواضع علی اکبر(علیه السلام)

از جمله اوصاف و ویژگی های جناب علی(علیه السلام) ادب و ولایت مداری ایشان است، هر چند ایشان فرزند امام حسین(علیه السلام) بود، ولی نباید حضور ایشان را در صحرای کربلا تنها به خاطر ارتباط نسبی با امام حسین(علیه السلام) دانست، در واقع حضور در میدان آزمایش و امتحان کربلا و دفاع از حریم ولایت برگرفته از روحیه ولایت مداری و بصیرت است، نوع حضور ایشان در معرکه جهاد نیز خود درس آموز است، چرا که قبل از ورود در میدان جنگ با ادب و اخلاق خدمت امام حسین(علیه السلام) شرف یاب می شوند و از پدر کسب اجازه می کنند، و البته امام نیز بدون درنگ به حضرت علی اکبر(علیه السلام) اجازه جهاد می دهند: «نوشته‌اند اباعبدالله در حالی که چشمهایش حالت نیم خفته به خود گرفته‌ بود ، ثم نظر الیه نظر آئس،[7] به او نظر کرد مانند نظر شخص‌ ناامیدی که به جوان خودش نگاه می‌کند . ناامیدانه نگاهی به جوانش کرد.»

شجاعت و دلیرمردی 

بی شک یکی از زیباترین و شاخص ترین ویژگی ها و اوصاف جناب علی اکبر( علیه السلام) شجاعت و غیور مردی است. طوفان وحشتناک کربلا، به هر اندازه هولناک و ترسناک باشد، در مقابل چشمان همچون شیر سلاله نبی همانند پر کاهی است که هیچ گونه ابهتی نداشت. در مقاتل نقل شده است: فرزند امام حسین(علیه السلام) در نخستین حمله خود به سپاه جهنمی عمر بن سعد، گاه به جناح راست دشمن می زد و گاه به جناج چپ و گاه به قلب سپاه کوفه حمله می کرد، به طوری که هیچ گروهی تاب و تحمل یورش و حمله او را نداشت.

 به نقل از امام حسین(علیه السلام) ذکر می کند: «اَللّهُمَّ اشْهَدْ عَلی هؤُلاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ اِلَیْهِمْ غُلامٌ اَشْبَهُ النّاسِ خَلْقاً وَ خُلْقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا اِلی وَجْهِهِ؛[6] بارالها! بر این مردم گواه باش كه جوانی به مبارزه ‌ی آنان شتافت كه در خلقت و خوی و گفتار، شبیه ‌ترین مردم به فرستاده‌ی توست، و ما هر وقت مشتاق دیدار پیغمبرت می‌ شدیم، به صورت این جوان می‌ نگریستیم.»، در واقع این عبارت زیباترین و جامع ترین سخن در باب فضائل جناب علی اکبر(علیه السلام) به شمار می آید؛ چرا که این شباهت و نزدیکی با پیامبر خدا بهترین و زیباترین شاخص زندگی است.


حدیث و روضه ی تشنگی

فقط تشنگی و گرمای سخت کربلا، توان از علی اکبر(علیه السلام) گرفته بود، چنانکه مقرّم از «مَقتل خوارزمى» ج 2، ص 31؛ و «مَقتل عَوالم» ص 95 روایت کرده است که چون حضرت علىّ أکبر (سلام الله علیه) در دفعه اوّل که یکصد و بیست نفر را به هلاکت رسانیده بود، از میدان مراجعت نمود، وَ قَدْ اشْتَدَّ بِهِ الْعَطَشُ فَرَجَعَ إلَى أَبِیهِ یَسْتَرِیحُ وَ یَذْکُرُ مَا أَجْهَدَهُ مِنَ الْعَطَشِ، فَبَکَى الْحُسَیْنُ وَ قَالَ: وَاغَوْثَاهُ! مَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى بِجَدِّکَ فَیَسْقِیَکَ بِکَأْسِهِ شَرْبَةً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا. وَ أَخَذَ لِسَانَهُ فَمَصَّهُ وَ دَفَعَ إلَیْهِ خَاتَمَهُ لِیَضَعَهُ فِى فِیهِ؛ [8] در حالیکه عطش بر او غالب شده بود نزد پدر آمد تا قدرى استراحت کند و از گرانى عطش براى پدر بیان کند، حضرت سیّد الشّهداء (علیه السّلام) گریست و گفت: واغوثاه! اى فرزند چقدر نزدیک است که به جدّت برسى و او ترا به کاسه ‏اى از شربت بیاشاماند که دیگر پس از آن تشنه نگردى. و سپس زبان علىّ را در دهان خود گرفت و مکید، و انگشترى خود را بدو داد تا در دهان خود گذارد.»
پی نوشت ها:
[1]. مقاتل الطالبیین، ص80.
[2]. مقتل الحسین، مرحوم مقرم، ص318.
[3]. طبقات ابن سعد، ج5، ص211.
[4]. رجال شیخ طوسی، ص76؛ الارشاد، ج2، 114.
[5]. قاموس الرجال، ج7، ص420-419.
[6]. تسلیة المجالس و زینة المجالس (مقتل الحسین علیه السلام)، ج‏2، ص310.
[7]. اللهوف ص . 47
[8]. «مقتل الحسین» مقرّم، ص 298؛ مثیر الأحزان، ص69.

 
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.