تبیان، دستیار زندگی
در اصل قذف به معنی پرتاب کردن بوده است اما در اثر کثرت استعمال در معنی اصطلاحی گویا اصل لغوی آن فراموش گردیده است (قذف یقذف قذفاً فهو قاذف) و در حدیث هم در این معنی بسیار استعمال گردیده است ....
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نسبت دادن دیگران به اعمال ناپسند

بهتان

"قذف" در لغت به معنی پرتاب کردن است در زبان  عربی می گویند (قذف الحجر او بالحجر) یعنی سنگ را پرتاب کرد و (قذف المحصنة)  یعنی زن عفیفه را و یا زن شوهردار را به زنا وصف نمود .

در کتاب نهایه چنین گفته است :

قذف، نسبت دادن زنا و یا آنچه در معنی زنا می باشد به زن عفیفه و یا شوهردار است ، صاحب کتاب نهایه گفته است که : در اصل قذف به معنی پرتاب کردن بوده است اما در اثر کثرت استعمال در معنی اصطلاحی گویا اصل لغوی آن فراموش گردیده است (قذف یقذف قذفاً فهو قاذف) و در حدیث هم در این معنی بسیار استعمال گردیده است .

در کتاب مفردات نیز آمده است : قذف استعاره ای است برای شتم و عیب، همانگونه که رمی چنین است .

آیت الله العظمی اقا شیخ محمد حسن نجفی ، صاحب جواهر در حد قذف آورده است : قذف یکی از گناهان هفت گانه نابخشودنی است و آن هفت گناه نابخشودنی گناهان زیرند .

1- شرک به خدا

2- سحر

3- کشتن نفس محترمه

4- خوردن ربا

5- خوردن مال یتیم

6- فرار از جنگ 

7- وصف کردن زن عفیفه به زنا

آیت الله العظمی اقا شیخ محمد حسن(صاحب جواهر) در آخر این بحث  آورده است که قذف در اصل به معنی پرتاب کردن است عربها  گویند (قذف بالحجاره) یعنی سنگ را پرتاب کرد گویا که دشنام دهنده، کلمات اذیت کننده را به سوی کسی پرتاب می کند .

"قذف"  یکی از گناهان هفت گانه نابخشودنی است و آن هفت گناه 1- شرک به خدا  2- سحر  3- کشتن نفس محترمه  4- خوردن ربا  5- خوردن مال یتیم  6- فرار از جنگ  7- وصف کردن زن عفیفه به زنا

بگذریم ؛ و چنین شد که این کلمه در معنی اصطلاحی رونق یافت و احکام وضعی و تکلیفی بر همان معنی اصطلاحی(نسبت دادن به زنا و یا لواط)  مترتب گشت و این حکم شرعی نشانگر اهتمام تام و تمام شریعت مقدسه اسلام به شرافت انسانی است .

قذف از گناهان کبیره ای است که قرآن بدان اشارت دارد و بر این معصیت بزرگ (حدی) را وضع کرده است ، این ایه شریفه را ملاحظه کنید.

سوره نور آیه 4 (وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ) یعنی (کسانی که آنان پاكدامن را متهمّ مى‏كنند، سپس چهار شاهد [بر مدّعاى خود] نمى‏آورند ، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند!)

فقیهان شیعه در بیان حقیقت سبب این حکم شرعی و حدی که در شریعت محمدیه صلی الله علیه و آله و سلم در مورد آن وضع گردیده و در بیان حالات قذف کننده و قذف شونده یادآور شده اند : آنچه ایجاب می کند ثبوت این حد  را، نسبت دادن زنا و یا لواط از ناحیه شخصی به شخص دیگر به زنا و لواط است و هر "بهتانی"  موجب ثبوت این حد نمی شود حتی نسبت دادن کسی به عمل شنیع " سحق " (همجنس بازی زنان) نیز چنین حکمی ندارد.

بله نسبت دادن به اینگونه اعمال موجب تعزیر می شود و لاکن حد معینی از ناحیه شرع برای آن ثابت نگردیده است , به هر حال چنانچه بغیر از لفظ زنا و لواط (رمی و قذف) صورت پذیرد ، حدی در آن نیست مثلا اگر شخصی به شخص دیگر بگوید تو حرامزاده ای یا فرزند حیضی یا بگوید تو فاسقی و یا بگوید "ای شارب الخمر" حدی بر او جاری نمی شود فقط توسط حاکم شرع و قاضی، تعزیر می گردد .

شرایط قاذف : قذفی که بر او حد ثابت است شرائطی دارد که بر می شمریم :

1-    بلوغ : پس چنانچه کودک قذف کند و یا قذف شود موجب حد نمی شود

2-    عقل : پس چنانچه دیوانه قذف کند ویا قذف شود موجب حد نمی شود

3-    اختیار : پس چنانچه مکره قذف کند موجب حد نمی شود

4-    قصد : باید حتما قصد کننده این بهتان باشد پس چنانچه کلمات شنیعه و سخیف را بر زبان جاری ساخت و لیکن قصد قذف نداشت حد بر او جاری نخواهد شد . مثلاً کلمات شنیعه زنا و لواط  را بر زبان جاری ساخت در صورتی که هیچ اعتنایی به معانی نداشت.

5-    شخص قذف شده شرط "احصان" یعنی عفت همراه او باشد و چنانچه متظاهر و متصف به زنا و لواط بود، حدی بر قذف کننده جاری نخواهد شد و البته همانگونه که گذشت "مقذوف" (قذف شده) نیز باید شرائط بلوغ , عقل , حریت (عبد نبودن) اسلام و عفت را داشته باشد پس اگر شخصی قذف کرد و تمام شرائط گذشته همراه او بود، حد، بر او جاری خواهد شد .

نتیجه می گیریم اگر کودک , دیوانه , عبد ، کافر و مکره و متظاهر و متصف به زنا و لواط  "مقذوف" (قذف شونده) بودند حدی جاری نخواهد شد .

"کیفیت اثبات قذف”

1-    اقرار شخص به این عمل  : چنانچه شخصی به "قذف"  دوبار، بنابر احتیاط و یک بار بنابر قول مشهور اقرار کرد و شرائط قذف هم مهیا بود، بر او حد جاری می شود.

2-    شهادت دو مرد عادل بر قذف

"حد قذف"

زدن هشتاد شلاق متوسط (نه شدید و نه خفیف) از روی لباس می باشد مطابق آیه شریفه فوق الذکر.

سوره نور آیه 4 (وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاء فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ) یعنی (کسانی که آنان پاكدامن را متهمّ مى‏كنند، سپس چهار شاهد [بر مدّعاى خود] نمى‏آورند ، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند!)

تذکار :

1-    چنانچه پدر، پسر را قذف کرد حد بر او جاری نمی شود فقط به جهت ارتکا ب "قذف" توسط حاکم شرع تعزیر خواهد شد و لیکن چنانچه پسر پدر را قذف نماید حد بر او جاری خواهد شد .

2-    مقذوف می تواند قاذف را ببخشد و حد را ساقط نماید و چنانچه بخشید نمی تواند از بخشش خود بازگردد .

3-    مقذوف می تواند حق خود را در عوض مطالبه و اخذ چیزی صلح نماید .

4-    حد قذف پس از فوت مقذوف به وراث او منتقل می شود .

5-    تقاذف (دو نفر همدیگر را قذف نمایند) حد را از بین می برد و تعزیر را ثابت می نماید .

6-    شهادت زنان در خصوص قذف پذیرفته نخواهد شد .

بخش دین و اندیشه تبیان

نوشته آقامیری

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.