تبیان، دستیار زندگی

محبت به کودک در حد تعادل!

«وظیفه والدین این نیست که به کودکان چیزهایی را بیاموزند بلکه فراتر از آن «چگونه» آموختن وظیفه اصلی والدین است». این مطلب از زاویه دید بسیاری از پدرها و مادرها پنهان مانده است لذا وقتی آموزش داده و فرزندشان آموزش نمی پذیرد متعجب می شود؛ در حالی که کودک می تواند با اتخاذ شیوه های صحیح از مادر، درس زندگی و عشق و محبت و از پدر، درس اقتدار، انضباط و چگونگی موضع گیری در برابر مسائل و حوادث اجتماعی را بیاموزد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
محبت کردن، کودک، والدین، اختلال های عصبی، مهربانی، خانواده ، وظایف پدر و مادر

پدر و مادر هر دو با هم موظف‌اند. در مسیر تربیت دینی فرزندان گام بردارند؛ زیرا به فرموده امام سجاد(علیه السلام):

حق فرزند، به تو این است که بدانی وجود او از توست و خوبی و بدی‌های او در این دنیا وابسته به توست، بدانی که به‌سبب پدری و سرپرستی او، مواخذه و مسئولی، تو موظفی فرزندت را به آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی، او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت و بندگی پروردگار یاریش نمایی. به رفتار خود و تربیت فرزندان توجه کنی، پدری باش که به مسئولیت خویش آگاه است می داند اگر با فرزند خود نیکی نماید. در پیشگاه خداوند اجر و پاداش دارد و اگر بدی کند، مستحق مجازات و کیفر خواهد بود.

با وجود این حدیث و احادیث دیگر در این باب، جای شکی نمی ماند که مقصود از تربیت پرورش افرادی است که هم در سعادت خودش و هم در سعادت والدین موثرند؛ لذا چه پدر و چه مادر، به عنوان سرپرست و مسئول نباید به این امر کم توجهی نموده فرزندان را به حال خود رها کرده یا به روش ناپسند تربیت کنند. این نکته را هم در نظر بگیرند «وظیفه والدین این نیست که به کودکان چیزهایی را بیاموزند بلکه فراتر از آن «چگونه» آموختن وظیفه اصلی والدین است». این مطلب از زاویه دید بسیاری از پدرها و مادرها پنهان مانده است لذا وقتی آموزش داده و فرزندشان آموزش نمی پذیرد متعجب می شود؛ در حالی که کودک می تواند با اتخاذ شیوه های صحیح از مادر، درس زندگی و عشق و محبت و از پدر، درس اقتدار، انضباط و چگونگی موضع گیری در برابر مسائل و حوادث اجتماعی را بیاموزد.

 به سخنان کودک به طور کامل گوش دهید و حتی چشم در چشمان او بیندازید. به گونه ای که احساس کند والدین با تمام وجود به سخنانش گوش می دهند



در میان شیوه‌های گوناگون تربیتی، «محبت کردن» یکی از بهترین روش‌های تأثیرگذاری است؛ به فرموده امام سجاد (علیه السلام):

حق کودک خردسال آن است که به او رحمت کنی و در پرورش فکر و آموزش وی بکوشی و از خطایش بگذری و پرده پوشی نمایی و به او کمک کنی و لغزش‌های کودکانه اش را بپوشانی که این خود سبب پشیمانی و اصلاح اوست. باید با کودک مدارا کرد و با او در نیفتاد که این روش برای رشد کودک مناسب‌تر است.

اما مسئله دیگری که نباید آن را کم اهمیت جلوه داد آن است که «بچه حکم طوطی را دارد» و پدر و مادر را الگوی خود می داند. به عبارت دیگر «رفتار فرزندان، ترجمان گفتار والدین است». بنابراین آن ها باید پیش از تربیت فرزند، خود را تربیت کرده و در رفتارشان تجدید نظر کنند، زیرا آموختن خوبی‌ها و رفتارهای پسندیده نیاز به الگوهای مشخص دارد و هیچ الگویی به کودک نزدیک تر از والدین نیست به قول رو سو:

ای آموزگاران، ظاهرسازی را ترک کنید واقعاً پرهیزگار و نیک باشید، باید رفتار خوب شما نخست در خاطر شاگردان شما نقش ببندد و سپس در قلبشان تأثیر کند.

1- محبت و دوستی

هر انسانی از زمانی که چشم به دنیا گشاید به محبت به عنوان نیازی فطری، روحی و روانی نیازمند است؛ او دوست دارد لمس شود، نوازش گردد. درک شده و محبوب باشد؛ به خصوص در چند سال اولیه زندگی که موجب می گردد کودک، سالم تر و با هوش تر از کودکانی باشد که با بهداشت و تغذیه خوب در محیطی بی احساس  پرورش یافته اند، در نتیجه این محبت در آینده نیز دچار اختلال های عصبی، روحی و شخصیتی نمی شود.

بنابر تحقیقات، بیشتر بزهکاران و منحرفان جامعه کسانی هستند که در کودکی، مورد محبت و احترام قرار نگرفته اند. لذا باید به این نکته توجه داشت، تربیت کودکان بیش از آن‌که وابسته به راه‌حل های هوشمندانه باشد، متکی به جاذبه های مهرورزانه است.

در ذیل به دیگر فواید محبت اشاره می شود:

- دوست داشتن فرزند عملی است که خداوند از همه اعمال بیشتر دوست دارد. حضرت موسی به خدا عرض کرد: «خداوندا، چه عملی را بیشتر دوست داری؟» فرمود: «دوست داشتن کودکان را».

- حضرت صادق (علیه السلام) فرمود:

خداوند به‌سبب بسیار دوست داشتن فرزند به بنده رحم می کند.

در ین سخن گهربار یکی از مهم ترین فواید محترم شمردن و محبت کردن به فرزند بیان شده است، روش حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه واله وسلم) در خانواده این بود که همه روزه صبح دست محبت به سر فرزندان می کشیدند.

- هر چه محبت کنید، محبت خواهید دید: کودک رفتار زیبا و متعادل را در خانه فرا می گیرد و سپس از اجتماع لذا باید آداب مهرورزی به دیگران را به فرزند آموزش داده که این هدف جز با محبت نمودن به او حاصل نمی شود.

- محبت به اندازه در هفت سال اول زندگی، مبارزه با سختی ها را در هفت سال دوم زندگی آسان‌تر می‌کند.

- کودک با مهربانی، خوبی ها را تجربه می کند و اثر دلنشین آن در قلبش باقی می ماند.

- اگر می خواهیم طفل، در آینده اعتماد به نفس بالایی داشته باشد، به سرعت پله های ترقّی و موفّقیت را طی کند و به قلّه های افتخار و سربلند نائل شود. تنها او را دوست بدارید و محبت خود را دریغ نکنید.

- ابراز لطف و مهربانی موجب می شود کودک از رفتارهای غیرعادی، که برای جلب توجه دیگران انجام می دهد، دست بردارد.

- برخورد نیکو، پیوند میان والدین و کودک را محکم می سازد؛ این خود عاملی است برای جلوگیری از انحرافاتی که در آینده گریبان‌گیر برخی نوجوانان می شود. امام صادق (علیه السلام) در این باره می‌فرمایند:

اخلاق نیکو علاقه ها را محکم و استوار می کند.

- امامان معصوم (علیه السلام) نظارت دقیق و مداوم بر فرزندان خود داشتند و سعی می کردند آن ها را افرادی متدیّن، متعهد و انقلابی پرورش دهند. لذا در گام اول با آنان دوست و رفیق بودند. با محبت رفتار می کردند. باورشان بودند و در مشکلات دستشان را می گرفتند.

به سبب فواید بیان شده در ذیل به چند شیوه زیبا و کاربردی، در زمینه ابراز محبت اشاره می شود:

- برای کودکان نام های خودمانی که دوست دارند برگزینید و در خانه آن ها را با آن نام صدا کنید: مثلاً «توپولی من».

- به نیازهای عاطفی شان توجه نشان داده کمک کنید تا عواطفشان را بشناسند: مثلاً زمانی که می خندد به او بگویید: «امروز صبح خیلی خوشحال به نظر می رسی» و یا وقتی برایش مشکلی پیش می‌آید و ناراحت است او را در آغوش گرفته، بگویید که احساساتش را درک می کنید. سپس درباره چگونگی حل مشکل با هم صحبت کنید. یا از راه نمایش عروسکی می توانید به او یاد دهید. که هنگام ناراحت بودن چه عملی انجام دهد و چه بگوید: به مرور زمان هم چنان که درباره عواطف کودکان با او صحبت می کنید، او به تنهایی، قدرت شناخت احساسات خود را به دست خواهد آورد. از طرفی آموزش می بیند. احساسات خود را از طریق حرف زدن بیان کند: نه این که با رفتارهای منفی مثل ضربه زدن و اوقات تلخی آن را نشان دهد.

- کودک را تشویق کنید نزد شما بیاید و بگوید: «مرا بغل کن»، «به من توجه کن» و با «من از دستت عصبانی هستم».

- محبت به فرزندتان باید بی‌قید و شرط باشد، زیرا «عشق مشروط» موجب ضعف اعتماد به نفس در کودک می شود؛ مثلاً چنانچه بگویید: «اگر زیباترین نقاشی را بین دوستانت بکشی، تو را دوست دارم» این جمله ها باعث اضطراب طفل در هنگام نقاشی کشیدن شده در آخر اگر نقاشی بقیه دوستانش زیباتر از او بودند، احساس «امنیت» و «دوست داشته شدن» را از دست خواهد داد؛ لذا عزّت نفسش پایین می آید.

- اگر کودک رفتار بدی انجام داد میان رفتارش و خود او تفاوت قائل شوید: به او نگویید: «او بچه بدی است».

بلکه بگویید: «من تو را دوست دارم، اما این کارت کار بدی بود» یا «من اصلاً این کار تو را دوست ندارم»، با این گفتار، در عین این که شخصیت او را تقویت کرده اید. کودک می داند که هنوز او را دوست دارید؛ بنابراین می تواند در مقابل رفتار نادرستش بایستند و آن را تغییر دهد.

- هنگام خطاب کردن فرزند از کلماتی نظیر «عزیزم»، «پسرم یا دخترم»، «دلبندم» و ... استفاده کنید.

در قرآن کریم، حضرت یعقوب (علیه السلام) وقتی می خواست حضرت یوسف (علیه السلام) را خطاب کند. از لفظ «یا بنی» استفاده کرد. و یا حضرت نوح (علیه السلام) – با آن‌که فرزندش او را آزار داده بود- اما وقتی طوفان شروع شد و می خواست فرزندش را هدایت کند وی را با لفظ «یا نبی» خطاب نمود.

- به فرزند- به خصوص دختر- را از طریق بغل گرفتن، نوازش کردن و بوسیدن محبت ورزید با صدای ملایم دلپذیر و با کلامی موزون با او صحبت کنید.

- به سخنان کودک به طور کامل گوش دهید و حتی چشم در چشمان او بیندازید. به گونه ای که احساس کند والدین با تمام وجود به سخنانش گوش می دهند؛ با این شیوه اعتماد به نفس کودک بالا می رود، رابطه اش با والدین قوی تر می شود احساس خوبی به زندگی پیدا می کند و سخنان مادر و پدر را با دل و جان گوش می دهد.

 محبت بی‌موقع و بی اندازه نیز زیان آور است؛ زیرا والدین با دلسوزی زیاد کودک را از کشف کردن بی راهه ها و موانع سازنده در تربیت منع می کنند



- استفاده از «زبان بدن» یا «زبان غیر کلامی» در تأیید و احترام و محبت یکی از رفتارهای موثر و ماندگاری است که اگر والدین، با ایمان و اعتقاد و از روی خلوص و صداقت بدان روی آورند، آثار ماندگاری در عواطف فرزندانشان باقی می گذارد.

از آغاز تولد تا هشت سالگی، یکی از زمان‌هایی که کودک بیشتر به توجه و محبت نیاز دارد، هنگامی است که وی در «سال اول زندگی» قرار دارد، در این سن، آگاهی محدودی از احساساتش دارد. عاطفه برای این گروه سنی بدین معناست که تغییراتی در مغز و بدن، به خصوص در دستگاه عصبی که احساس درد، محرومیت، روبه رو شدن با پدیده تازه احساس خطر و جدایی از فرد آشنا را متوجه می شود. چون سال اول، مرحله حساس در رشد اعتماد به دیگران است، کمبود محبت، موجب رشد نکردن حسش اعتماد و اختلال در روابط اجتماعی خواهد شد. لذا مادر و پدر باید به این احساسات توجه بیشتری داشته باشند؛ هنگام گریه طفل، سریع به او توجه کنید تا احساس ایمنی و اطمینان در او رشد کند، از توهین کردن جداً بپرهیزید. در همان ماه های اولیه، ارتباط کلاسی برقرار کنید و با نوازش و خنده و مهربانی، از ایجاد خلل در روح و روانش جلوگیری نمایند.

نکته ای که نباید از آن غفلت ورزید افراط و تفریط در محبت کردن است، همان گونه که فقدان محبت موجب می شود کودک در آینده به عقده حقارت کم‌رویی، ناکامی و یأس و ناامیدی دچار شود، محبت بی‌موقع و بی اندازه نیز زیان آور است؛ زیرا والدین با دلسوزی زیاد کودک را از کشف کردن بی راهه ها و موانع سازنده در تربیت منع می کنند.

در قرآن، محبت بیش از اندازه به فرزند و خانواده نکوهش شده آن هم توجه و محبتی که انسان را از یاد خدا غافل می کند: (سوره منافقین/ آیه 2).

ای کسانی که ایمان آورده اید! اموال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل نکند! و کسانی که چنین کنند زیانکارانند.

برخی والدین نیز به انگیزه جبران تأییدی که از جانب والدینشان نشده‌اند تلاش می کنند با فرزندشان رابطه «بهترین دوست» را داشته باشد؛ لذ از بودن با فرزند لذت می برند و بهترین‌ها را برای آن‌ها انجام می‌دهند.

سرگرمی و رفاقت با فرزندان خوب است، اما باید به یاد داشته باشید که با گذشت زمان و زیاده روی در این عمل، دیگر اقتدار لازم را در خانه ندارید و فرزندان به چشم پدر و مادر با اثبات به شما نگاه نمی کنند که نتیجه اش، رکود برنامه تربیتی و گریز متربّی از شیوه‌های تربیتی است.

2- برقراری عدالت

یکی از رفتارهایی که پدران و مادران به آن دچارند، رعایت نکردن عدالت بین فرزندان است؛ این در حالی است که از دید کودکان هرچه والدین طرف یکی از فرزندان را بگیرند. به معنای دوست داشتن بیشتر او و ترجیج آن طرف، نسبت به سایرین است، این عمل نتیجه ای جز پاشیده شدن تخم کینه و عداوت در بین آن‌ها ندارد.

حتی در مقایسه ای که بین دو فرزند انجام می شود. با تعریف مثبت از یکی از آن ها، احساس بی ارزشی و بد بودن در طرف دیگر ایجاد خواهد شد.

وقتی به او بگویید: «درس تو بهتر از خواهرت است» همان احساس مقایسه و ناسازگاری را در بین آن ها به وجود می آورد. لذا بهتر است بگویید: «تو هم مثل خواهرت خوب درس می خوانی».

رفتار ناعادلانه موجب درماندگی، اضطراب و ضعف اعتماد به نفس می شود و اجازه پیشرفت را به کودک نمی دهد و برعکس، هنگامی که عدالت را میان فرزندان رعایت کنید. نعمت کشف استعدادها را به آن ها داده اید.

نکته قابل تأمل آن است که شیوه تعریف از فرزندی که کار مثبت انجام داده در مقابل دیگر فرزندان و خرید هدیه برای او به جهت تنبیه کودکی که کار بدی انجام داده در زمانی مفید است که روش های دیگر مثل تشویق، تحریک عواطف اظهار محبت و...» را به کار برده باشید.

3- انواع محبت

3-1 نوازش: در میان انواع محبت نوازش و بوسیدن فرزند در روایات بسیار مورد تأکید قرار گرفته است پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه واله وسلم) می فرمایند:

فرزندان خود را بسیار ببوسید، زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه‌ای است.

بوسیدن فرزند و نوازش او، از آن جهت است که کودک خواستار نوازش، محبت خنده و دادوستد عاطفی است. ابراز علاقه به کودک، احساس امید به زندگی و عزت نفس او را بالا می برد که این، زمینه ساز موفقیت‌های آینده او خواهد شد و در مقابل کمبود محبت، خلّاهای روحی و روانی بسیاری را ایجاد خواهد کرد؛ از جمله آن ها، دور شدن از محیط خانواده در دوران نوجوانی و گرایش به جسمی مخالف است.

این عمل باید دو طرفه باشد؛ یعنی هم به آن ها ابراز علاقه کنید و هم یادشان دهید که دیگران را دوست داشته باشند و محبتشان را بروز دهند.

از این اصل با عنوان «تأثیر متقابل رفتار پدر و مادر در خلق و خوی کودک» یاد می شود که در رشد طفل تأثیر به سزایی دارد. به موجب این اصل، والدین در کودکان تأثیر گذاشته و کودکان نیز در چگونگی رفتار والدین موثرند. در برخی خانواده‌ها فرزند اول به راحتی لبخند می زند و اجتماعی است، زیرا پدر و مادر به او توجه و محبت بیشتری داشته اند و فرزند دوم معمولاً ساکت تر و خجالتی تر است و لبخند نمی‌زند، زیرا والدین کمتر از اولی به او توجه داشته‌اند و زیاد با او صحبت نکرده‌اند: بنابراین، رفتار والدین در رفتار کودک تأثیر داشته که موجب شده این دو کودک از لحاظ اجتماعی و عاطفی پاسخ‌های متفاوتی بدهند.

3-2 هدیه دادن: پیامبر خدا حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم) می فرمایند:

هر کس که دختر بچه خود را خوشحال کند، اجر آزاد کردن بنده‌ای از فرزندان اسماعیل را دارد و هر کس که دیده پسر بچه خود را روشن کند مانند کسی است که از خوف خداوند گریه کرده باشد و اجر گریه از خوف خدا جنّاب نعیم است.

این ثواب الهی را می توان با تهیه هدیه ای کوچک برای کودک خرید؛ علاقه طفل به جایزه و هدیه به اندازه ای است که به طور معمول، برنامه پیشرفت درسی و اخلاقی با کمک آن انجام می پذیرد بر عاملی تحریک کننده و تقویت کننده در انجام فعالیت‌های سنگین و سخت محسوب می شود. هم‌چنین اتخاذ این روش، به فرزند می آموزد که هدیه دادن به دوستان نه تنها کاری زیباست. بلکه موجب سازندگی رابطه می شود.

سخن زیبای حضرت علی (علیه السلام) این امر را تأیید می کند؛ ایشان می فرمایند:

هیچ چیز چون هدیه، مهربانی فرمانروا را جلب نمی کند. کینه انسان خشمگین را فرو نمی نشاند، دل بریده را علاقه‌مند نمی‌سازد، کارهای سخت را به نتیجه نمی رساند و بدی‌ها را دور نمی کند.

بنابراین، مثل یک کارآگاه باهوش و با کمی حدس درست، چیزی را که خیلی خوشحالش می کند برایش تهیه کنید؛ مثلاً هر چند وقت یک بار از کودک بپرسید: «اگر به اندازه مقادیر زیر پول داشتی با آن ها چه کار می کردی 5000 – 10000 » یا «اگر بنا باشد فقط از بابا چیزی بخواهی آن چیست؟» سپس در مناسبات مختلف به او هدیه دهید.

البته زیاده روی در این کار، علاوه بر این‌که جذابیت و اثر واقعی اش را از دست می دهد، از خصلت‌های نادان و جاهل نیز شمرده می شود. زیرا به فرموده حضرت امیرالمومنین (علیه السلام): «نادان را با تندرو یا کندرو می بینی.»


منبع :  عطیه الهی / فاطمه سادات آقا میری                                                                                                                                                                      
مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.