شاگردی پیشوایان اهلسنت در محضر امام صادق (علیهالسلام)
به مواردی از اذعان و اعتراف علمای اهلسنت مبنی بر تلمذ پیشوایان مذاهب، علماء و بزرگان اهلسنت در محضر امام صادق علیهالسلام اشاره میکنیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : شنبه 1396/06/25 ساعت 15:19
شکی نیست که اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام با توجه به علم بینظیری که داشتهاند همه مردم محتاج علوم آنان بودهاند. حتی در مواردی متعدد مخالفین نیز اعتراف کردهاند که محتاج علم آن حضرات علیهمالسلام هستند که برای مثال عمربن خطاب دائماً میگفت: «لولا على لهلک عمر». اگر [حضرت] علی [ علیهالسلام ] نبود، عمر هلاک میشد. (الاستیعاب فی معرفة الأصحاب/ 3/1103)
حال به مواردی از اذعان و اعتراف علمای اهلسنت مبنی بر تلمذ پیشوایان مذاهب، علماء و بزرگان اهلسنت در محضر امام صادق علیهالسلام اشاره میکنیم:
* آلوسی
آلوسی، از علمای اهلسنت در مقدمه کتاب «مختصر تحفة الاثنی عشریة» از قول ابوحنیفه تصریح میکند که وی مدت دو سال از محضر امام صادق صلواتاللهعلیه استفاده برده است:
«وهذا أبوحنیفة وهو بین أهل السنة کان یفتخر ویقول بأفصح لسان: لولا السنتان لهلک النعمان، یرید السنتین اللتین صحب فیهما لأخذ العلم الإمام جعفر الصادق - رضی الله تعالى عنه -. وقد قال غیر واحد أنه أخذ العلم والطریقة من هذا ومن أبیه الإمام محمد الباقر ومن عمه زیدبن علیبن الحسین - رضی الله تعالى عنهم -؛ این ابوحنیفه است که در بین اهلسنت بوده و دائماً افتخار میکرد و با زبانی فصیح میگفت: اگر آن دوسال نبود، هلاک میشدم. مقصود [ابوحنیفه] دو سالی است که در طول آن از امام جعفر صادق [ علیهالسلام ] کسب علم نموده است. و به تحقیق چندین نفر گفتهاند که او علم و طریقت را از این [یعنی امام صادق علیهالسلام ] و از پدرش امام باقر [ علیهالسلام ] و از عمویش زیدبن علیبن الحسین رضوان خدا بر همه آنها باد اخذ کرده است.» (الألوسی، محمود شکری، مختصر التحفة الاثنی عشریة/8)
* ابنتیمیه
ابنتیمیه هرچند در متن خود تصریح به شاگردی ابوحنیفه نمیکند، اما صراحتاً مالکبن انس، سفیانبن عیینه، شعبه، ثوری، ابنجریج، یحییبن سعید و... را از جمله کسانی میشمارد که در محضر امام صادق علیهالسلام بودهاند چنانچه مینویسد: «فإن جعفربن محمد لم یجیء بعد مثله وقد أخذ العلم عنه هؤلاء الأئمة کمالک وابن عیینة وشعبة والثوری وابن جریج ویحیىبن سعید وأمثالهم من العلماء المشاهیر الأعیان؛ بعد از جعفربن محمد (امام صادق علیهالسلام ) کسی به مانندش نیامده است و شخصیتها و عالمان بزرگ اهلسنت همچون مالک و سفیانبن عیینه و [سفیان] ثوری و ابنجریج و یحییبن سعید و مانند آنان از علمای مشهور و معروف، از وی علم آموختهاند.» (ابنتیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة/4/126، تحقیق: د)
* محمدبن طلحه
وی نیز جمعی از علمای اهلسنت را ذکر میکند که از حلقه علمی امام صادق علیهالسلام استفاده بردهاند: «امام جعفر الصادق از بزرگان اهلبیت علیهمالسلام است، دارای دانش فراوان، همواره مشغول عبادت، همواره به یاد خدا بود، زهدی آشکار داشت و اهل تلاوت قرآن بود. در معانی قرآن کریم اهل تحقیق بود و جواهرات قرآن را استخراج میکرد و عجایبی را از قرآن نتیجه میگرفت و اوقات خود را برای انجام انواع طاعات الهی تقسیم کرده بود بهطوری که در آن اوقات به محاسبه نفس خود مشغول بود. دیدارش انسان را به یاد آخرت میانداخت و شنیدن کلامش موجب زهد در دنیا میشد و اقتدا به روش او، راهنمای بهشت بود. نور چهره زیبایش، گواه بر این بود که او از فرزندان انبیا است و پاکی اعمالش روشنگر این بود که وی از نسل رسالت میباشد. از علم او جماعتی از ائمه و بزرگانی مانند: یحیىبن سعید انصاری و ابنجریج، مالکبن انس، و [سفیان] ثوری، و [سفیان] ابنعیینه، و شعبه، و ایوب السجستانی و غیر از اینها استفاده برده و شاگردی ایشان را برای خود منقبت و فضیلتی برشمردهاند که موجب شرافت آنان بوده است.» (مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول علیهمالسلام /436)
ابنتیمیه هرچند در متن خود تصریح به شاگردی ابوحنیفه نمیکند، اما صراحتاً مالکبن انس، سفیانبن عیینه، شعبه، ثوری، ابنجریج، یحییبن سعید و... را از جمله کسانی میشمارد که در محضر امام صادق علیهالسلام بودهاند چنانچه مینویسد: «فإن جعفربن محمد لم یجیء بعد مثله وقد أخذ العلم عنه هؤلاء الأئمة کمالک وابن عیینة وشعبة والثوری وابن جریج ویحیىبن سعید وأمثالهم من العلماء المشاهیر الأعیان؛ بعد از جعفربن محمد (امام صادق علیهالسلام ) کسی به مانندش نیامده است و شخصیتها و عالمان بزرگ اهلسنت همچون مالک و سفیانبن عیینه و [سفیان] ثوری و ابنجریج و یحییبن سعید و مانند آنان از علمای مشهور و معروف، از وی علم آموختهاند.» (ابنتیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبدالحلیم، منهاج السنة النبویة/4/126، تحقیق: د)
* محیی نووی
نویی نیز شاگردی بزرگان اهلسنت را چنین گزارش میکند: روى عنه محمدبن إسحاق ویحیى الأنصاری ومالک والسفیانان وابن جریج وشعبة ویحیى القطان وآخرون واتفقوا على إمامته وجلالته وسیادته.
محمدبن اسحاق و یحیى الأنصاری ومالک سفیان ثوری و سفیانبن عیینه و ابن جریج و شعبه و یحیى القطان و دیگران از ایشان روایت نقل کرده و بر جلالت و امامت و آقایی او اتفاق نظر دارند. (تهذیب الأسماء واللغات/1/155)
* خطیب تبریزی
خطیب تبریزی از استوانههای علمی اهلسنت نیز چنین مینویسد: جعفر الصادق: هو جعفربن محمدبن علیبن الحسینبن علیبن أبیطالب، الصادق کنیته أبوعبدالله کان من سادات أهل البیت روی عن أبیه وغیره سمع منه الأئمة الأعلام نحو یحییبن سعید وابن جریج ومالکبن أنس والثوری وابن عیینة وأبو حنیفة.
جعفر الصادق: او جعفربن محمدبن علیبن الحسینبن علیبن ابیطالب، [لقبش] صادق و کنیهاش أبوعبدالله میباشد. ایشان از بزرگان اهلبیت بود و از پدرش و غیر پدرش روایت نقل کرده و ائمه و بزرگانی همچون: یحییبن سعید وابن جریج ومالکبن انس و سفیان ثوری و سفیانبن عیینه و ابوحنیفه از او روایت شنیدهاند. (الأکمال فی أسماءالرجال/19)
* ابنتغری بردی (ابوالمحاسن بردی ظاهری جوینی)
وی که از علمای حنفی مذهب اهلسنت میباشد، برخی از علمای اهلسنت که در محضر حضرت بودهاند را اینگونه بر میشمارد: آنچه در سال 148 واقع شده است: و در این سال جعفر صادق فرزند محمد باقر فرزند علی زین العابدین فرزند حسینبن علیبن ابیطالب وفات کرد. او امام، آقا اباعبدالله هاشمی علوی حسینی مدنی بود. به صابر و فاضل و طاهر ملقب شده بود و مشهورترین القابش، صادق بود... افرادی همچون ابوحنیفه و ابنجریج و شعبه و سفیانبن عیینه و سفیان و ثوری و مالک و غیر از اینها از او حدیث نقل کردهاند. و از ابوحنیفه نقل است که گفت: کسی را فقیهتر از جعفربن محمد ندیدم. (النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة/2/68)
* ابنصباغ مالکی
علیبن احمد مکی، مشهور به ابنصباغ از علمای مالکی مذهب اهلسنت نیز مینویسد: جعفر الصادقبن محمدبن علیبن الحسین علیهمالسلام ... از او جماعتی از بزرگان امت همچون: یحیىبن سعید و ابنجریج و مالکبن انس و الثوری و ابنعیینه و ابوحنیفه و شعبه و ابوایوب السجستانی و غیر از اینها از او روایت نقل کردهاند. (الفصول المهمة فی معرفة الأئمة/2/907 - 908)
* ابنحجر هیثمی
وی نیز پیرامون شاگردی بزرگان اهلسنت من جمله ابوحنیفه چنین مینویسد: جعفر صادق [ علیهالسلام ] ... پیشوایان بزرگی همچون: یحییبن سعید و ابنجریج و دو سفیان (سفیان ثوری و سفیانبن عیینه) و ابوحنیفه و شعبه و ابوایوب سختیانی از آن حضرت روایت نقل کردهاند. (الصواعق المحرقة علی أهل الرفض والضلال والزندقة/2/586)
* شبراوی
عبداللهبن محمد شبراوی از اعیان شافعی مذهب، بعد از ذکر نام امام صادق علیهالسلام، از جمله شاگردان حضرت را مالکبن انس و ابوحنیفه بر میشمارد و مینویسد: جعفر صادق علیهالسلام ششمین امام از ائمه دارای مناقب زیاد و فضایل مشهور میباشد از او بسیاری از محدثین بزرگ از جمله: مالکبن انس، ابوحنیفه، یحییبن سعید و ابنجریج و ثوری. (الإتحاف بحب الأشراف/54)
* شبلنجی شافعی
مؤمنبن حسن شبلنجی از بزرگان اهلسنت در کتاب نورالابصار چنین مینویسد:
جماعت زیادی از پیشوایان بزرگ مانند یحییبن سعید و مالکبن انس و ثوری و ابنعیینه و ابوحنیفه و ابوایوب سختیانی و غیر اینان از او روایت نقل کردهاند.» (نورالابصار فی مناقب آل بیت النبی المختار/297)
* زرکلی
خیرالدین زرکلی نیز مینویسد: جعفربن محمد الباقربن علی زین العابدینبن الحسین السبط [نوه رسول خدا صلاللهعلیهوآلهوسلم ]، از بنیهاشم و قبیله قریش بود، کنیهاش اباعبدالله و لقبش صادق و ششمین امام از ائمه دوازدهگانه شیعیان است. او از بزرگان تابعین بشمار میرود و در علم و دانش دارای منزلتی رفیع است و جماعت زیادی از او کسب علم کردهاند که از جمله آنها دو نفر از پیشوایان اهل تسنن امام ابوحنیفه و امام مالک هستند و لقبش صادق است به خاطر اینکه هرگز کسی از او کذب نشنیده است و در خبرهای مربوط به او آمده است که وی برای اعتلای حق پیوسته علیه خلفای بنیعباس در ستیز بوده و به مبارزه پرداخته است. الزرکلی، خیرالدین (متوفای1410ه)، الأعلام/2/126.
*علیبن محمد دخیل الله
دکتر علیبن محمد دخیل الله از محققین و نویسندگان معاصر وهابی در تحقیق کتاب الصواعق المرسلة در پاورقی چنین مینویسد: او جعفربن محمد الباقربن علی زین العابدینبن الحسین السبط، (نوه رسول خدا صلاللهعلیهوآلهوسلم ) از قبیله بنیهاشم، از قریش که لقبش صادق بود. سال 80 در مدینه به دنیا آمد. او ششمین امام از ائمه دوازدهگانه نزد امامیه میباشد و از بزرگان تابعین محسوب شده و جماعتی من جمله امام مالک و ابوحنیفه از او علم کسب کردهاند. در سال 148 در مدینه از دنیا رفت. (الصواعق المرسلة على الجهمیة والمعطلة/1/616)
* عبدالرحمن شرقاوی
شرقاوی از نویسندگان مشهور مصری در کتاب «ائمة الفقه التسعة»، در باب مختص حضرت صادق علیهالسلام، بعد از نقل سؤالات سخت ابوحنیفه از آن حضرت و پاسخگویی آن وجود مقدس به تک تک سؤالات، چنین مینویسد: وصحبه أبو حنیفة النعمان بعد ذلک مدة سنتین یتلقی عنه العلم. ابوحنیفه بعد از این قضیه، دو سال ملازم و همراه امام بود تا از او علم را فراگیرد. (ائمة الفقه التسعة/49)
و همچنین در انتهای باب مختص به امام صادق علیهالسلام چنین مینویسد: امام صادق [ علیهالسلام ] از دنیا رفت در حالی که مالک در محضر او درس خوانده و ابوحنیفه از او روایت نقل کرده و از او مطالبی فرا گرفته و مدت دو سال کامل همراه ایشان بوده است و ابوحنیفه در مورد آن دو سال چنین میگوید: اگر آن دو سال نبود، نعمان [یعنی ابوحنیفه] هلاک میشد.(ائمة الفقه التسعة/51)
وی در جایی به امام صادق علیهالسلام نسبت به ابوحنیفه اذعان کرده مینویسد: ابوحنیفه مانند استاد و دوست خود امام صادق علیهالسلام، در برابر بدعت، زیبا نمایاندن تکلف و سخت گرفتن به خود (درویشگرایی) و دوری از مظاهر دنیا مقاومت میکرد و او [ابوحنیفه] هر آنچه که از اختصاصات و ویژگیهای این دسته بود و بهوسیله آن سوءاستفاده و زورگویی و استبداد و تحکم میکردند، ترک کرد. (ائمة الفقه التسعة/60)
وی همچنین در مورد مالک چنین مینویسد: امام مالک از ملازمت و همراهی با امام جعفر [صادق علیهالسلام ] استفاده برده و بسیاری از روشهای استنباط حکم و نتیجه احکام را از او گرفته است چنانچه امام جعفر صادق [ علیهالسلام ] از پدرش محمد باقربن علی زینالعابدینبن علیبن حسنبن علیبن ابیطالب [ علیهمالسلام ] اخذ کرده است. (الشرقاوی، عبدالرحمن، ائمة الفقه التسعة/87)
از این کلام شرقاوی، این مطلب مشهود است که نظریه برتری امیرمؤمنان علیهالسلام بر سایر صحابه حتی از زمان خود اهلبیت علیهمالسلام و پیروانشان مطرح بوده است.
بزرگان اهلسنت، شاگردان امام صادق صلواتاللهوسلامهعلیه بوده و گرچه از منهج فقهی و اعتقادی ایشان بهصورت کامل پیروی نکردند اما ریزهخوار خوان علم آن حضرت بودند.
* عبدالحلیم الجندی
عبدالحلیم الجندی، استاد و محقق بزرگ معاصر اهلسنت مینویسد: ابوحنیفه و مالکبن انس، شاگرد امام صادق [ علیهالسلام ] بودند و چه در فقه و چه در طریقت بسیار تحت تأثیر ایشان بودند و مالک، استاد شافعی است و شافعی [مردم را] به فرزندان پیامبر [ صلاللهعلیهوآلهوسلم ] رهنمون میساخت که با آنان ارتباط خانوادگی [وصلت فامیلی] برقرار کنند و از علم آنان بهره بگیرند. احمدبن حنبل ده سال از او آموخت. اینها امامان چهارگانه اهلسنت هستند که دانشآموختگان مستقیم و غیرمستقیم امام صادق [ علیهالسلام ] بودند.(الجندی، عبدالحلیم، الإمام جعفر الصادق/3، دارالمعارف، مصر قاهره)
* محمد أبوزهره
محمد ابوزهره از نویسندگان و عالمان سنی مذهب معاصر نیز چنین مینویسد: امامان اهلسنت، کسانی که معاصر او [امام صادق علیهالسلام ] بودهاند، از او استقبال کرده و علم را از او گرفتهاند. مالک و همطبقههای او [از نظر زمانی] مانند: سفیانبن عیینه و سفیان ثوری و مانند اینها بسیار زیاد هستند. ابوحنیفه نیز از او علم کسب کرده در حالیکه سنشان نزدیک به هم بود و او را عالمترین مردم میدانست چراکه او از عالمترین مردم به اختلافات دیگران بود و گروه زیادی از تابعین نیز از آن حضرت روایت نقل کرده من جمله: یحییبن سعید انصاری و ایوب سختیانی و ابانبن تغلب و ابوعمروبن علاء و غیر از اینان از بزرگان تابعین در فقه و حدیث. (ابوزهرة، محمد، الامام الصادق: حیاته وعصره - آرائه وفقهه/66)
* نتیجهگیری
بزرگان اهلسنت، شاگردان امام صادق صلواتاللهوسلامهعلیه بوده و گرچه از منهج فقهی و اعتقادی ایشان بهصورت کامل پیروی نکردند اما ریزهخوار خوان علم آن حضرت بودند.
طبیعتاً شایسته بود آنان به مقتضای شاگردی نزد آن حضرت، همانند زاره و محمدبن مسلم، از منهج ایشان در علم فقه و مسایل اعتقادی بهطور کامل پیروی میکردند اما این قصوری بود که آنان مرتکب شدند چنانچه عدهای از صحابه رسول خدا صلاللهعلیهوآلهوسلم نیز به تصریح منابع اهلسنت نهتنها منهج رسول خدا صلاللهعلیهوآلهوسلم را پی نگرفتند بلکه حتی به ایشان نسبت هذیان دادند و به قطع و یقین این مسایل موجب نقصی بر حضرت رسول صلاللهعلیهوآلهوسلم و یا امام صادق صلواتاللهوسلامهعلیه نخواهد بود بلکه اشکال متوجه کسانی است که از آن بزرگواران پیروی نکردند. بنابراین سزاوار است اهلسنت به جای پیروی از برخی ریزهخواران علم آن حضرت، همانند شیعه در تمامی مسایل دینی از اقیانوس علم و فضل امام صادق و اهلبیت پیامبر صلاللهعلیهوآلهوسلم پیروی کنند و تابع ایشان باشند.
منبع:
روزنامه افق حوزه