حتی در وصیتنامهاش فقرا را فراموش نكرده بود
بخشندگی و دغدغه مستمندان را داشتن، از صفاتی هستند كه كم و بیش همه شهدا از آن برخوردارند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : دوشنبه 1396/06/20
![شهید روحالله حسینی قیداری](https://img.tebyan.net/big/1396/06/200181944244177239179752342819312584136107.jpg)
سربهزیر و بخشنده
روحالله پسرعمویم بود. متولد سال 1348 در شهرستان پلدختر. جوان مؤدب و سربهزیری بود كه در محیط مسجد رشد كرد و مذهبی و انقلابی بار آمد. تا آنجا كه به یاد دارم، پسرعمو كاری به كار كسی نداشت. چشمان پاكی داشت كه زبانزد فامیل و آشنایان بود. همه كسانی كه او را میشناختند دوستش داشتند. ذات پاكش باعث شده بود از همان دوران نوجوانی به فكر دیگران باشد. زمان جنگ كه شهرهای مرزی مورد حمله دشمن قرار میگرفتند و مردم اوضاع مساعدی نداشتند، روحالله داوطلبانه با ماشین وسایل مورد احتیاج مردم و روستاییان را حمل میكرد.
دایی و خواهرزاده
پسرعمو روحالله با داییاش رابطه خیلی خوبی داشت. بیشتر دوست بودند تا دایی و خواهرزاده. هر دویشان در یك كارخانه كار میكردند و قرار گذاشته بودند نیمی از درآمدشان را برای خودشان بردارند و نصف دیگر را برای افراد نیازمند كنار بگذارند. روحالله پولهایی كه به این منظور كنار میگذاشت را جمع میكرد و به وقتش گرهای از زندگی مستمندی میگشود. یكی از خصوصیات پسرعمو این بود كه در كنار درس (كه تا مقطع دیپلم خوانده بود) ورزش هم میكرد. اعتقاد داشت در كنار درس آدم باید جسمش را هم قوی كند. یعنی سعی میكرد همه جنبههای مثبت را در زندگیاش تقویت كند. اگر درس میخواند، از هیئتهای مذهبی غافل نمیشد. اگر هیئت میرفت، از ورزش كردن غافل نمیشد. همین طور اگر قرار بود كار كند و كمك خرج خانوادهاش باشد، تصمیم گرفت به جبهه هم برود و از همه مردم كشورش دفاع كند.
وصیتنامه و فقرا
روحالله و داییاش با هم به جبهه رفتند. در چند عملیات شركت كردند و عاقبت در سال 66 وقتی كه پسرعمو روحالله فقط 18 سال داشت، در جریان بمباران دشمن به شهادت رسید. یادم است در وصیتنامهاش نوشته بود: «به مستمندان كمك كنید تا گرسنه و بیلباس نباشند. نماز و روزه را هرگز ترك نكنید و ای پدر و مادرم برای من اشك نریزید تا دشمنشاد نشویم. هرگاه فقیری یا نیازمندی را دیدید، برای رضای خدا كمكش كنید...» روح الله حتی در وصیتنامهاش هم مستمندان را فراموش نكرده بود. او از جمله آدمهایی بود كه دیگران را به خودش ترجیح میداد و همین بخشندگی و دغدغهمند بودن باعث شد سعادت شهادت پیدا كند.
بخشنده بود كه از جان گذشت
الان كه 30 سال از شهادت پسرعمو میگذرد، گاهی به گذشته برمیگردم و به خلقیات این جوان 18 ساله فكر میكنم. به اینكه او سن و سال زیادی نداشت، اما چقدر عمیق فكر میكرد و به برداشت خوبی از زندگی رسیده بود. به نظرم میرسد روحالله همه مردم را دوست داشت و آنقدر بخشنده بود كه توانست از جانش بگذرد. امثال او نمونهای از جوانهای پاك این سرزمین هستند كه امنیت و آرامشمان را مدیون ایثار و بخشندگیشان هستیم. روحالله شهید مظلومی است كه تا حالا مطلبی از او منتشر نشده است.
خواستم از فرصتی كه روزنامه «جوان» در اختیار خانواده شهدا قرار میدهد استفاده كنم تا حداقل مطلبی از این شهید نیز به چاپ برسد. پسر عمو روحالله مثل خیلی از جوانهای دیگر آرزوهایی برای خودش داشت، اما رفت تا ما به آرزوهایمان برسیم. حداقل كاری كه میشود برای این شهدا كرد، نوشتن زندگینامه و مرام و مسلكشان است تا در این شلوغیهای زمانه اندكی به خودمان بیاییم و راه را پیدا كنیم.
منبع: روزنامه جوان