حج در نگاه شریعتی و آل احمد
شریعتی در كتاب حج خود همهی زیباییهای سرزمین مكه و جلوههایی از خانهی كعبه را به زیبایی و با بیانی معنوی به دنیای امروز نشان داده است اما جلال آل احمد در سفرنامهی خود مسائل اجتماعی را با طنزی پنهان بیان كرده است و برداشتهای معنوی سطح بالا كمتر در این سفرنامه دیده میشود.
به گزارش ایکناحسین فقیهی استاد دانشگاه الزهراء ضمن بیان مطلب فوق گفت: در تاریخ ادبی ما سفرنامههای متعددی با موضوع حج نوشته شده است؛ نخستین سفرنامهی كلاسیك تاریخ ادبیات ما سفرنامهی منثور حكیم ناصرخسرو قبادیانی از شاعران و نویسندگان بسیار توانا و بزرگ ایران است؛ در دوران معاصر نیز سفرنامهی حج دكتر علی شریعتی و سفرنامهی «خسی در میقات» جلال آل احمد از مطرحترین سفرنامههای حج محسوب میشوند.
به اعتقاد فقیهی نثر قوی كتاب حج دكتر علی شریعتی به زیباترین شكل روح همبستگی را نشان میدهد و جنبههای محتوایی حج و برداشتهای عمیق معنایی از این سفر روحانی كه با توجه به خواست نسل امروز بیان شده، از ویژگیهای مهم این اثر است.
این عضو هیئت علمی دانشگاه الزهراء به بخشهایی از نوشتههای این كتاب اشاره كرد و گفت: شریعتی در توصیف حجرالاسود میگوید: «از ركن حجرالاسود باید داخل مطاف شوی، از این جا هست كه وارد منظومهی جهان میشوی، وارد مردم میشوی در گرداب خلق، چون قطرهای محو میشوی و میمانی، فلك خویش را پیدا میكنی، حركت خویش را آغاز میكنی، در مدار قرار میگیری، در مدار خداوند اما در مسیر خلق ...»
نویسندهی كتاب «رهتوشهای از هند» افزود: شریعتی در توصیف كعبه نیز میگوید: «اینك كعبه است در میانه گردابی، گردابی خروشان كه چرخ میخورد و كعبه را طواف میكند، همه متحرك در پیرامونش، دایرهوار بر گردش، سقوط ابدی و حركت ابدی...» یا در صفت جامهی احرام گفته است: «در جامهی پاك و سپید احرام، در حرم خداوند، در نقش ابراهیم، در مقام ابراهیم میایستی، پا جای پای ابراهیم مینهی، رویاروی خدا قرار میگیری، او را نماز میبری، ابراهیمی بتشكن بزرگ در تاریخ، بینانگذار توحید در جهان، رسالت هدایت قوم بر دوش، عصیانگر صبور، آشوبگر هادی، پیامبری درد برجانش، عشق در دلش، نور در سرش و تبر بر دستش...»
فقیهی همچنین به سفرنامهی «خسی در میقات» آل احمد اشاره كرد و گفت كه این سفرنامه علاوه بر اینكه نثری ادبی دارد، نوعی حالت طنزگونه را نیز در خود پنهان كرده است.
نویسندهی كتاب «طنزهای ادبی» در ادامه به سفرنامهی ناصرخسرو اشاره كرد و با بیان این مطلب كه «سفرنامهی ناصرخسرو در شرح مسافرت هفت سالهی اوست كه در این سفر چهار بار حج كرد» افزود: این سفرنامه دارای اطلاعات دقیق تاریخی و جغرافیایی است؛ اهم كار ناصرخسرو در سفرنامهی منثور خود توصیف امكنه است؛ وی خانهی كعبه و مكانهای اطراف آن و همچنین نحوهی انجام اعمال حج در عرفات، منا، مشعرالحرام، صفا، مروه و ... را بسیار دقیق و جزءبهجزء بیان كرده است.
فقیهی سفرنامهی ناصرخسرو را به دلیل بیان اطلاعات علمی محض، اثری علمی دانست و با اشاره به توصیف اماكن در این سفرنامه گفت: ناصرخسرو در توصیف حجرالاسود میگوید: «و حجرالاسود در گوشهی دیوار به سنگی بزرگ تركیب كردهاند و در آنجا نشانده، چنانكه مردی تمامقامت بایستد با سینه او مقابل شود...» یا در بیان مقام ابراهیم(ع) گفته است: «مقام ابراهیم(ع) از خانه سوی مشرق است و آن سنگی است كه نشان دو قدم ابراهیم(ع) بر آنجاست...»؛ ناصرخسرو همچنین در توصیف زمزم می گوید: «بئر زمزم از خانهی كعبه هم سوی مشرق است و بر گوشهی حجرالاسود است و میانهی بئر زمزم و خانهی خدا 46 ارَش است و فراخی چاه سه گزونیم در سهگز ونیم است...»
این استاد دانشگاه الزهرا دربارهی دیگر سفرنامههای حج كلاسیك اظهار كرد: از سفرنامههای كهن دیگر در تاریخ ادبیات ما «تحفه العراقین» است؛ خاقانی این منظومه را در شرح نخستین مسافرت خود به مكه و عراقین ساخته و در ذكر هر شهر از رجال و معاریف آن نیز یاد كرده است.
وی افزود: این شاعر در توصیف مكهی معظمه، احرامگاه، عرفات و تراكم خلق، جبلالرحمه، مشعرالحرام، منا و ... توصیفات بسیار زیبایی را بیان كرده است.
فقیهی دربارهی برداشتهای خاقانی از اعمال حج در تحفةالعراقین، گفت: برداشتهای این شاعر از اعمال حج بیشتر حالت توصیفی ادبی دارد. تشبیه، مجاز، كنایه و استعاره در سرتاسر این منظومه به چشم میخورد و درواقع خاقانی در این مجموعه با واقعیت علمی سر و كار ندارد.
این استاد دانشگاه به تعدادی از ابیات این منظومه كه در توصیف اماكن و اعمال حج سروده شده است، پرداخت و ابیاتی كه به احرامگاه اشاره دارد را به این ترتیب خواند: «آیی به حوالگاه احرام/ میقاتگه خواص اسلام/ چون مقدمت از عراق دانند/ میقات تو ذات عرق خوانند/ اعمال مناسك از ندانی/ از مجتهدانش بازخوانی ...»
وی همچنین توصیف خاقانی از مشعرالحرام را در این ابیات مستتر دانست: «زانجا چو شروط شد تمامت/ راه هست به مشعرالحرامت/ انبه بینی چو روز محشر/ از معشر جن و انس مشعر/ در گوش تو آید از مسالك/ آواز روا رو ملائك ...»
این استاد دانشگاه در پایان تصریح كرد: شاعران و نویسندگان تاریخ ادب فارسی هرگاه به سفر معنوی حج رفتهاند، برداشتهای خود را در قالب نثر یا نظم مكتوب كردهاند؛ به همین دلیل سفرنامههای حج فراوانی در ادبیات موجود است كه نیاز به تحقیق، پژوهش و سازماندهی دارد.