تبیان، دستیار زندگی
از دیگر جریان هایی که باید مطرح شود جریان تشنگی است. امام حسین علیه السلام با آب سابقه ای داشت؛ اولاً، معروف است آب مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام است. بعید هم نیست که این سرّی داشته باشد. چرا خاک و هوا و نور مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام نبود؟ ظاهرا در ترجمه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امام حسین علیه السلام و پیشینه آب

از دیگر جریان هایی که باید مطرح شود جریان تشنگی است. امام حسین علیه السلام با آب سابقه ای داشت؛ اولاً، معروف است آب مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام است. بعید هم نیست که این سرّی داشته باشد. چرا خاک و هوا و نور مهریه حضرت زهرا علیهاالسلام نبود؟ ظاهرا در ترجمه کتاب نفس المهموم مرحوم آقای شعرانی باشد که ماهی که عاشورا در آن واقع شد، در ماه رومی اسمش «آب» است. در ماه آب، کنار آب، فرزند آب را به شهادت رساندند.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
تشنگی آب

پیامبر صلی الله علیه و آله وضو می گرفت، گربه ای حاضر شد. پیامبر احساس کرد که این گربه بوی آب شنیده، تشنه است. گربه نزدیک آمد، جرأت هم نکرد جلوی پیامبر بیاید؛ فاصله گرفت. پیامبر صلی الله علیه و آله وضو نگرفت تا گربه آب بخورد. چه می شد اگر وضو می گرفت، بعد گربه می آمد آب می خورد؟ خوب این چه چیزی را می رساند؟ پیامبر وضو را ناتمام می گذارد تا گربه بیاید آب بخورد.

در جنگ «صفّین»، معاویه زودتر از سپاه حضرت علی علیه السلام به آب رسید. آب را به روی اصحاب علی علیه السلام بست تا از تشنگی عاجز شوند؛ یا برگردند یا تسلیم شوند. آقا امیرالمؤمنین علیه السلام ، امام حسین علیه السلام را برای باز کردن رودخانه فرستاد؛ مالک را نفرستاد، امام حسن علیه السلام را نفرستاد، امام حسین علیه السلام را فرستاد. رفت آب را فتح کرد. پیشنهاد کردند: آقا! همان طور که آن ها رودخانه را بر ما بستند، ما هم رودخانه را به روی آن ها ببندیم. حضرت علی علیه السلام فرمود: نه، نامردی است.

در کوفه خشک سالی شد، نزد امیرالمؤمنین علیه السلام آمدند: نماز باران بخوانید! آقا خودش نرفت، امام حسن علیه السلام را هم نفرستاد. امام حسین علیه السلام را فرستاد؛ نماز خواند، آب از آسمان جاری شد. به دعای او ابر تبخیر می شود و آب به وجود می آید. او از آسمان آب می آورد. در علقمه، آب مانند شکم مار موج می زد، اما راه آب را بر او بستند؛ مسلمان هم بودند، نمازخوان بودند. الآن هم همین طور است: «کلُّ ارضٍ کربلاء، کلُّ یومٍ عاشورا.» الآن هم عاشورا است. الآن هم حسین و یزید در مقابل همدیگر ایستاده اند.

عزیزان! نمازِ تنها، روزه تنها، خمس و زکاتِ تنها فایده ندارد. آن ها بیشتر نماز می خواندند، حج می رفتند، اما بسیجی نبودند. امام را قبول نداشتند، حاضر نبودند به خاطرش جان دهند. امام را قبول داشتند، کار امام را قبول نداشتند، حاضر نبودند فداکاری کنند. ممکن است حسین زمان، رهبر، را قبول داشته باشیم، اما اگر کارش را قبول نداشته باشیم، به چه درد می خورد؟ عاقل به دردِ خودش می خورد، به درد دین و دنیا و مردم نمی خورد. عاقل شرط می کند، عاشق شرط نمی کند؛ هر شرطی بگویی می پذیرد، از فرزندش می گذرد.

عمرو بن حجّاج زبیدی برای امام حسین علیه السلام نامه می نویسد، بعد خودش مأمور بستن آب می شود. از بچه های امام حسین علیه السلام هم آب را مضایقه می کند.

حضرت ابوالفضل علیه السلام رفت آب بیاورد، رفت و صف را شکست، وارد رودخانه شد؛ از همه تشنه تر بود. بقیه در خانه بودند، ولی او دایم در حال جنگ و زیر آفتاب بود. وارد رودخانه شد، تشنه بود، مشک را پر از آب کرد. بعد دست را پر از آب کرد بخورد، ولی آب را ریخت، نخورد.

یکی از منبری های عراق به نام سید جابر آقایی خیلی متقی بود انتقاد می کرد که این هنر نیست و باور نمی کنم که حضرت ابوالفضل علیه السلام آب نخورد. آب نخوردن حضرت ابوالفضل علیه السلام چه خدمتی به کسی کرد؟ بچه ها از تشنگی بیرون آمدند؟ بچه ها سیراب شدند؟ چه خدمتی به کسی کرد؟ اگر آب می خورد نیروی بیشتری پیدا می کرد و ممکن بود دشمن حریفش بشود. باز اینجا هم حرف عشق است، نه حرف عقل. دل مرز ندارد، دل حرفش قابل توجیه نیست؛ نمی شود آن را توجیه کرد.

رزمنده ای که به جبهه می رود و از درس و زندگی می افتد و اسیر می شود یا جانباز می شود: می گوید: مهم نیست. مادری که بچه اش در حال جان کندن باشد، آیا آب از گلویش پایین می رود؟ هر قدر به او بگویی: مادر! این آب حقّ توست، اگر تو آب نخوری، با این کار چه خدمتی به پسرت می کنی، قبول نمی کند.


منبع : بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.