تبیان، دستیار زندگی
پاسخ علمای اهل سنت به یک عقیده باطل وهابیت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پاسخ علمای اهل سنت به یک عقیده باطل وهابیت

«اهل سنت اجماع دارند كه خداوند متعال را نه مكانی در برگرفته است و نه زمانی بر وی می گذرد .

پاسخ علمای اهل سنت به یک عقیده باطل وهابیت

«اهل سنت اجماع دارند كه خداوند متعال را نه مكانی در برگرفته است و نه زمانی بر وی می گذرد .ذات اقدسش فراتر از زمان و مكان است ، بر خلاف قول باطل شهامیّه و كرامیّه كه می گویند : ذات اقدس ربوبی با عرش در تماس است . امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) می فرماید : خداوند ، عرش را به خاطر قدرت نمایی آفریده ، نه برای جایگاه خویش . »
در کتاب «نسیم بیدارى» با موضوع پاسخ های اهل سنت به شبهه های وهابیت به قلم ابوسجاد اسحاقى مطالب قابل توجهی گردآوری شده که به گوشه ای از آن خواهیم پرداخت.
در این کتاب آمده است:

* دویدن خدای وهابیت

لجنه افتای سعودی درباره صفت هروله گفته اند كه صفت هروله (دویدن) خدا در حدیث قدسی كه بخاری و مسلم نقل كرده اند، آمده است. خداوند فرموده است:
« اگر بنده ای یك وجب به من نزدیك شود ، من یك ذراع (نیم متر) به او نزدیك خواهم شد و اگر او یك ذراع به طرف من بیاید، من به قدر فاصله دو كف دست (بیش از یك متر) به او نزدیك خواهم شد . اگر او قدم زنان به طرف من بیاید، من دوان دوان به طرف او خواهم رفت . »
این نظریه بیشتر در میان فرقه وهابیت دیده می شود و بسیاری از علما و فرقه های اهل سنت این عقیده را نمی پذیرند و حتی آن را رد می كنند. همانگونه كه گفته شد، این سخنان ابن تیمیّه و وهابیت ، مخالف كتاب و سنت است، ولی بعضی از اهل سنت با این عقیده مخالفند.
بیهقی از شخصیت های علمی اهل سنت می گوید :
«احمد بن حنبل نظریه قائلین به جسمانیّت حق تعالی را باطل دانسته و گفته است : اسم ها از شریعت و لغت گرفته می شود و اهل لغت كلمه « جسم » را در برابر چیزی كه قرار داده اندكه دارای طول ، عرض ، ارتفاع ، تركیب و صورت باشد .
خداوند متعال از تمامی این ها منزّه است و شایسته نیست كه او را جسم بنامیم ؛ زیرا او از هر گونه معنا و مفهوم جسم ، خارج است و در شریعت نیز این لفظ وارد نگردیده است . بنابراین ، عقیده به جسمانیت باطل است . »
علمای دیگر اهل سنت مانند قرطبی پس از نقل سخنان دیگر عالمان درباره مجسمه می گوید :
«و الصحیح القول بتكفیرهم ، إذ لا فرق بینهم و بین عبّاد الأصنام والصور؛ قول صحیح این است كه قائلین به جسمانیت حقل تعالی كافر هستند ؛ زیرا میان آنان و بت پرستان و چهره پرستان تفاوتی نیست . »
نَوَوی از علمای بزرگ اهل سنت می گوید :
« فَمِمَّنْ یُكَفّر من یجسّم تجسیماً صریحاً و من ینكر العلم بالجزئیّات؛ از جمله كسانی كه كفر آنان ثابت است ، قائلین به جسمانیّت حق تعالی كسانی است كه علم به جزئیات او را انكار می كنند . »
عبدالقاهر بغدادی ( متوفای 429 ) از متكلمان بلند آوازه اهل سنت می گوید :
«اهل سنت اجماع دارند كه خداوند متعال را نه مكانی در برگرفته است و نه زمانی بر وی می گذرد . ذات اقدسش فراتر از زمان و مكان است ، بر خلاف قول باطل شهامیّه و كرامیّه كه می گویند : ذات اقدس ربوبی با عرش در تماس است . امیر مؤمنان علی ( علیه السلام ) می فرماید : خداوند ، عرش را به خاطر قدرت نمایی آفریده ، نه برای جایگاه خویش . »
ابن نجیم ( متوفای 970هـ . ق . ) از فقیهان بزرگ اهل سنت می گوید :
« والمشبّهة إن قال : انّ لله یداً أوْ رِجْلاً كما للعباد فهو كافر و إن قال : انّه جسم لا كالأجسام فهو مبتدع؛ مشبهه (آنان كه خداوند را به بندگان تشبیه می كنند) اگر بگویند كه خداوند همانند بندگان دست و پا دارد ، كافر هستند و اگر بگویند خداوند جسم دارد ، ولی نه مانند اجسام ، بدعت گذار است . »
نظریه مخالف علمای اهل سنّت در این باره فراوان است . از آن میان ، سخن غزالی ، عالم بلندآوازه اهل سنت و شهرستانی را واپسین كلام قرار می دهیم . غزالی می گوید :
«اگر كسی به ذهنش خطور كند كه خداوند تعالی دارای جسمی هست كه از عضوهای متعدد تشكیل یافته ، بت پرست است ؛ زیرا هر جسمی ، مخلوق و آفریده شده است و به اجماع تمام علما و پیشوایان دینی در تمام زمان های پیش و نزدیك ، پرستش مخلوق ، كفر و بت پرستی است.»
شهرستانی این عقائد را برگرفته از اسرائیلیات می داند و در ملل و نحل می نویسد :
«بسیاری از یهودیان كه به طرف اسلام كشیده شدند ، احادیث متعددی را در جسمانیّت حق تعالی ساختند و وارد شریعت اسلامی كردند و تمامی احادیث تجسیم از تورات سرچشمه گرفته است.»
استاد فیّاض ادامه داد :
باید به وهابیون گفت: چگونه قائل به تجسیم هستید ، در حالی كه ( لَیْسَ كَمِثْلِهِی شَیْءٌ ) و (وَ لَمْ یَكُن لَّهُو كُفُوًا أَحَدُ) ، (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) ، (اللَّهُ الصَّمَدُ) از آیات الهی اند و شما آن را انكار می كنید. بر اساس آرای شما باید آن چه علمای اهل سنّت مانند امام حنبل ؛ نووی ، ابن نجیم ، غرابی ، حاكم نیشابوری و ذهبی و دیگران به آن شهادت داده اند ، خارج از سنت رسول اكرم ( صلّی الله علیه وآله ) باشد .
آیا نظر شما درست است یا اهل سنت ؟
وقتی با اصل اول عقاید اسلامی ، این قدر بین شما و اهل سنت فاصله وجود دارد ، چه طور خود را از آنها می دانید ، مگر نه اینكه ابن تیمیّه ، بنیانگذار فرقه وهابیت به دلیل همین عقاید باطل و تجسیم ، به زندان محكوم شد .
ابوالفداء در تاریخ خود در این باره می نویسد :
« استدعی تقی الدین أحمد بن تیمیّه من دمشق الی مصر و عقد له مجلس و أمسك و أودع الاعتقال بسبب عقیدته فانّه كان یقول بالتجسیم ؛ ابن تیمیّه از دمشق به مصر احضار شد و پس از محاكمه ، وی را دستگیر و به سبب عقیده اش زندانی كردند ؛ زیرا معتقد بود خداوند متعال جسم دارد .»
همچنین بعضی از علمای شاخص اهل سنت مانند ابن حجر عسقلانی و قاضی مالكی اعلام كردند : « فقد ثبت كفره ؛ كفر ابن تیمیه ثابت است .» اینك قضاوت با شما ـ خواننده ـ است . چگونه عقیده كسی كه علمای اهل سنت به تكفیر وی فتوا داده اند ، معیار تشخیص توحید و شرك یا تعیین بدعت است ؟
چگونه پیروانش می توانند به بهانه های پوشالی مانند گرایش شیعیان به توسل ، برپایی عزاداری ، اعتقاد به تحریف قرآن و مانند آن ، به پیروان ناب ترین عقیده كه بر گرفته از مكتب اهل بیت ( علیهم السلام ) است ، تهمت كفر و شرك و بدعت بزنند ؟
آیا سزاوار نیست كه فرقه وهابیت ابتدا كاستی های خود را برطرف كند و عقاید خود را دست كم با آموزه های اهل سنت تطبیق دهد. به یقین ، در این صورت ، به راحتی به دیگر فرقه های اسلامی برچسب تكفیر نخواهد زد . مطمئنا آنچه سبب شده است فرقه وهابیت چنین تصمیمی بگیرد ، همین دیدگاه های نادرستی است كه ابن حنبل ، ابن تیمیّه و محمد بن عبدالوهاب به این فرقه تزریق كرده اند .
چگونه می توان شیعیان را كه به اصول اساسی اسلام ؛ یعنی اصول دین معتقدند ، مشرك ، بدعت گذار و كافر دانست . بی شك ، استنباط فقهی وهابیان در دیدگاه اسلامی هیچ ریشه ای ندارد و از نظریه های مطرود ابن تیمیّه و محمد بن عبدالوهاب گرفته شده است .
منبع: خبرگزاری رسمی حوزه