تبیان، دستیار زندگی
بازخوانی مسیر بازیگرانی که زیر سن سی سالگی به سیمرغ رسیده اند. در این پرونده کارنامه آن ها را قبل و بعد از جایزه سنجیده ایم. بهانه گزارش اکران«تابستان داغ» و «نگار» است که بازیگران سیمرغی در آن ها بازی کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سرنوشت داغ زیر سایه سیمرغ

بازخوانی مسیر بازیگرانی که زیر سن سی سالگی به سیمرغ رسیده اند. در این پرونده کارنامه آن ها را قبل و بعد از جایزه سنجیده ایم. بهانه گزارش اکران«تابستان داغ» و «نگار» است که بازیگران سیمرغی در آن ها بازی کرده است.

فرآوری: احمد رنجبر-بخش سینما و تلویزیون تبیان
پریناز ایزدیار
پریناز ایزدیار

سال 91 حسن فتحی به او اعتماد كرد و نقش اول سریال «زمانه» را به او سپرد. آنجا بود كه بازی‌اش به چشم آمد. ایزدیار در شرایطی سیمرغ گرفت كه به خاطر بازی در نقش شیرین سریال «شهرزاد»، در اوج قرار گرفته بود. سیمرغش را درست دو سال پیش گرفت و بع از آن در سه فیلم «یك روز بخصوص»، «ویلایی‌ها» و «تابستان داغ» بازی كرد. دو فیلم اول آنطور كه باید مورد توجه قرار نگرفت اما به خاطر تابستان داغ، نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

هدیه تهرانی

کلی پیشنهاد وسوسه برانگیز (مثل لیلای دایوش مهرجویی)رد کرد و«سلطان»مسعود كیمیایی به سینمای ایران معرفی شد. پس از سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول برای «قرمز» انتخاب های او باز هم توام با وسواس است و «شوکران» مهم تائیدی می شود بر وجاهت او.کمی بعد اما حساسیت را کنار می گذارد و در فیلم هایی چون «دست های آلوده»،«آبی» و«زمانه» بازی می کند. منتها حواسش هست وزرن کارنامه اش پایین نیاید.«چهارشنبه سوری» نقطه عطف دیگر كارنامه او می شود و دومین سیمرغش را بدست می آورد. تهرانی بعد از آن سراغ فیلم های های خاص می رود. خوب که نگاه کنیم او مسیر خودش را رفته و گرفتن و نگرفتن سیمرغ روی انتخاب ها تاثیری نداشته است.

نوید محمدزاده

کم کم رشد کرد و سر صبر پیش آمد. اوج درخشش نوید محمدزاده «عصبانی نیستم» بود اما برای «ابد و یک روز» سیمرغ مکمل گرفت. او یك سال بعد از این اتفاق در دو فیلم «ناهید» و «سیزده» بازی كرد اما موفقیت خاصی در جشنواره به دست نیاورد. محمدزاده در جشنواره سی‌وچهارم سه فیلم داشت. در كنار «ابد و یك روز» بازی‌اش در «لانتوری» و «خشم و هیاهو» هم به چشم آمد و حالا بازیگری است که هم محبوبیت عمومی داردو هم مورد توجه کارگردان های شاخص است.

اکبر عبدی

نقش آفرینی اكبر عبدی در فیلم «مادر» در ذهن سینمادوستان حك شده. او در جشنواره هشتم فجر به خاطر این نقش سیمرغ مكمل گرفت. تا سال ها بعد از دریافت سیمرغ انتخاب های اكبر عبدی خوب هستند. حقیقتا نمی توان این كارنامه قابل دفاع را بخاطر سیمرغ دانست؛ عبدی بازیگری توانا و با انگیزه ای بود و با كارگردان های كاربلدی همكاری داشت. در دهه هشتاد سخت گیری های قبل را كنار گذاشته و حالا غالب نقش هایش غیر قابل دفاع هستند. او در جشنواره سی ام بخاطر «خوابم می آد» باز هم سیمرغ مكمل گرفت.

فاطمه معتمدآریا

معتمدآریا برای «برهوت» سیمرغ مکمل گرفت و بلافاصله در فیلم های مهمیبازی کرد و سال هفتاد برای «مسافران» دومین سمیرغ مکمل اش را گرفت و یک سال بعد برای «هنرپیشه» به سیمرغ اصلی رسید.او جزو معدود بازیگرانی است که کارنامه اش پس از سیمرغ پاربرتر شده و فقط معدوی انتخاب بد داشته. او هیچ وقت عنوان ستاره (با تعریف رایج) نگرفت اما همیشه در اوج بوده و بازی هایش قابل تحسین.

بهرام رادان

بهرام رادان با «شور عشق» به سینما معرفی شد. زود تبدیل به ستاره شد و اتفاقا زود هم سیمرغ گرفت؛برای« شمعی درباد ». پس از آن سهم فیلم های بدش کم است و خیلی زود به سیمرغ دوم (سنتوری) می رسد. مسیر سینمایی رادان بعد از دومین سیمرغ دچار سکته می شود و البته کم شانسی هم می آورد. رادان همچنان آداب ستاره بودن را رعایت می کند.

ترانه علیدوستی

ترانه علیدوستی تا پیش از بازی در من ترانه پانزده سال دارم عملا کار بازیگری انجام نداده بود. اولین بار در همین نقش ظاهر شد و به خاطر همین نقش سیمرغ گرفت. بعد از سیمرغ اول، برخلاف تمام دختران جوان آن سالها، وارد هرکاری نشد. او کارنامه قابل دفاعی دارد و بازیگر محبوبی است.

باران کوثری

شهرت عمومی اش بخاطر سریال «صاحبدلان» در سال ۱۳۸۵ است. همین سال در جشنواره فجر دو نقش متفاوت در «روز سوم» و «خون بازی» داشت و به سیمرغ نقش اصلی رسید. انتخاب هایش در سال های اول پس از سیمرغ چنگی به دل نزدند،. بعد از آن چند فیلم خوب بازی کرد که نقش ها هم برایش چالش برانگیز بودند.دردهه نود غالب انتخاب های کوثری قابل دفاع است و برای«کوچه بی نام»سیمرغ گرفت. کارنامه کوثری قابل دفاع است ولی نامش به رونق گیشه کمکی نمی کند.

پگاه آهنگرانی

پگاه آهنگرانی سعی کرده نقش هایی انتخاب کند که قابل دفاع باشد و بتواند توانایی اش را عرضه کند. او کمی دیر به سیمرغ رسید اما برای «دربند» درحالی سیمرغ مکمل گرفت که غالب نظرها حکم به بازی خوب آهنگرانی می داد. بود و نبود سیمرغ روی کارنامه پگاه آهنگرانی سایه نیداخته او مسیر خودش را رفته است.

حسین یاری

حسین یاری در جشنواره چهاردهم او بخاطر بازی در «آخرین مرحله» سمیرغ مكمل گرفت.  تاثیر جایزه روی مسیر سینمایی حسین یاری مشخص است اما او قابلیت تبدیل به استار را نداشت و همچنان به عنوان بازیگری خوب شناخته می شود.

حمید فرخ نژاد

خسرو سینایی از حمید فرخ نژاد می خواهد نقش فرحان «عروس آتش» را بازی کند و همین مسیر زندگی حرفه ای اش را تغییر می دهد. فرخ نژاد وقتی سیمرغ مکمل گرفت چهره ای ناشناخته برای مخاطبان بود.سیمرغ باعث شد به این یقین برسد که بازیگری برایش بهتر از کارگردانی است. او پیشنهادهایی را پذیرفت که کم از «عروس آتش» نبودند. از نیمه دوم دهه هشتاد اما انتخاب های بد او زیاد شد و بر کارنامه اش خدشه افتاد.فرخ نژاد امسال احیا شد با «گشت 2» و «خوب،بد،جلف». اوج ادامه دارد؟

محمد رضا فروتن

فروتن با نقش های کوچک کارش را شروع کرد. مسعود کیمیایی او را به عنوان یکی از جوان های «مرسدس» انتخاب می کند و این همکاری در «فریاد» و «اعتراض» ادامه می یابد. همان سال که «فریاد» را بازی کرد، در «دو زن» و «قرمز» هم حضور داشت و بخاطر «قرمز»به سیمرغ رسید. تاثیر همکاری با کیمیایی درکارنامه فروتن به مراتب مهم تر از سیمرغ است. جمع این دو اتفاق، فروتن را بازیگری سخت پسند کرد که هم و غمش بازی با کارگردان های مطرح بود. از میانه دهه هشتاد تغییر مسیر داد و سهم انتخاب های بد بالا رفت.

مریلا زارعی

مریلا زارعی بخاطر «سربازهای جمعه» سیمرغ بازیگر نقش مکمل گرفت و پس از آن سعی کرد با دقت بیشتری به پیشنهادها پاسخ مثبت دهد. برای همین در کارنامه اش فیلم بد کم پیدا می شود. زارعی بعد از «سربازهای جمعه» به دو سیمرغ اصلی بخاطر بازی در «شیار 143» و «زیر سقف دودی» رسید و برای «کیفر» دیپلم افتخار گرفت.

رویا نونهالی

رویا نونهالی بخاطر«عروسی خوبان» شد و به سیمرغ نقش اول رسید.پس از آن حدود 10 فیلم بازی کرد ولی غالبا دستاوری برایش نداشند. بالاخره سال 78 «بوی کافور، عطر یاس » هم این طلسم را شکست و هم دومین سیمرغ را برای نونهالی به همراه داشت.(این بار مکمل گرفت) سال 79 «زندان زنان» بر شهرتش افزود و دو سال بعد سریال «خواب و بیدار» آن را تکمیل کرد. به نوعی تاثیر سیمرغ دوم روی کارنامه نونهالی اثر بیشتری داشته.

علی مصفا

سال 71 به عنوان بازیگر به سینما وارد شد و دو سال بعد اولین سیمرغش را برای فیلم «پری» گرفت. بعد از سیمرغ در «برج مینو» با ابراهیم حاتمی کیا همکاری کرد و سال 75 برای فیلم «لیلا»ی مهرجویی نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول شد. دو سال بعد برای فیلم «پارتی» مجددا نامزد سیمرغ شد. از سال 80 فعالیت‌هایش را گسترش داد و علاوه بر بازیگری به فیلمنامه نویسی و کارگردانی هم ورود کرد. او سال پیشهم برای «تابستان داغ»، نامزد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول شد.

میترا حجار

در سومین فیلمش یعنی «متولد ماه مهر» به سیمرغ نقش اصلی رسید. میترا حجار گام های پیش از سیمرغ را استوار برداشته بود ولی این جایزه تاثیری شگرف بر مسیرش نداشت. انتخاب هایش خوب نبودند و فیلم هایی مثل«رخساره»،«صورتی»،«مزاحم» و «بازنده» جایی برای دفاع نمی گذارند. حجار می توانست ستاره شود اگر مسیر را درست می رفت.

نگار جواهریان

پیش از« طلا و مس» در چند فیلم سینمایی نقش‌های كوتاهی داشت و در فیلم سینمایی «تنها دو بار زندگی می‌كنیم» نقش اصلی بازی کرد.نگار جواهریان برای« طلا و مس» سیمرغ نقش یک گرفت و بازی اش بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. او بازیگری است که گلیمش را از آب بیرون می کشد و مورد توجه کارگردان های شاخص است. نام نگار جواهریان اما گیشه ندارد.

کامبیز دیرباز

بازی او در «دوئل»به دل داوران جشنواره بیست و دوم نشست و سیمرغ مكمل را گرفت. او بلافاصله در «به نام پدر» بازی كرد و همكاری با ابراهیم حاتمی كیا نقطه عطف كارنامه اش شد. انتخاب های بعدی اما خوب نبودند و برایش دستاوردی نداشتند.

لیلا زارع

در گام نخست به جایزه رسید. لیلا زارع برای «ما همه خوبیم» سیمرغ مكمل گرفت و بعد از آن سعی كرد وزن كیفی كارنامه اش را پایین نیاورد. چه بسا موفقیت در گام اول بازیگری دلیل اصلی این اتفاق است. اودر جشنواره سی و سوم دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول برای «شیفت شب» را هم بدست آورده است.

بهناز جعفری

سال 80 برای فیلم «خانه‌ای روی آب» بهمن فرمان‌آرا سیمرغ بهترین بازیگر نقش مکمل زن را گرفت. بعد از سیمرغ، در فیلم‌های زیادی بازی کرد اما تا سال 90 که بازی‌اش در فیلم «تلفن همراه رئیس جمهور» به چشم بیاید، دیگر موفقیت خاصی پیدا نکرد. او برای این فیلم دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن جشنواره سی ام را به دست آورد.

بیتا بادران

در اولین فیلم مهم اش یعنی «آژانس شیشه ای» خوش درخشید و بازی اش به مذاق داوران جشنواره فجر خوش آمد. آن زمان گمان می رفت این جایزه بیتا بادران را در صدر سینمای ایران آورد اما عملا این اتفاق رخ نداد. خانم بادران كم كار شد و فیلم هایی كه بازی كرد برایش آورده ای نداشتند.

پریوش نظریه

و با دومین فیلمش «پدر» مجید مجیدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل را بدست آورد. او یک سال بعد، برای «سجده بر آب» نامزد سیمرغ شد و چند سال بعد مجددا برای دو فیلم «تک درخت‌ها» و «پاداش سکوت» در فهرست نامزدهای سیمرغ قرار گرفت. امسال در سریال «زیر پای مادر» نقش رخساره را برعهده داشت.

حسین عابدینی

به خاطر بازی در «باران» به سیمرغ مكمل دست یافت. قاعدتا با پتانسیل این بازیگر توقع نمی رود او در سطح یك بماند و فیلم هایی كه بازی كرده در اندازه و وسع خودش قابل دفاع است.

مینا لاكانی

لاكانی قبل از بازی در فیلم «دیدار» جایگاه خیلی خاصی در سینمای ایران نداشت. بعد از سیمرغ نقش اول راهش را به طور كلی اشتباه رفت. او سال 88 در سریال «تاوان» بازی كرد و بعد از آن برای همیشه از سینما و تلویزیون ایران كناره گرفت.


منابع: هفت صبح/ تبیان