تبیان، دستیار زندگی
نویسنده تاریخ دمشق یك جلد از تاریخ مفصل خویش را به عاشورا و امام حسین (ع) اختصاص داده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عاشورا در تاریخ دمشق؛ تمسخر شیعیان با تحریف تاریخ

نویسنده تاریخ دمشق یك جلد از تاریخ مفصل خویش را به عاشورا و امام حسین (ع) اختصاص داده است.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
عاشورا

به این ترتیب كه در مجموع ۴۰۱ روایت در این باره گزارش می كند كه اگر ۱۵۰ روایت تكراری را حذف كنیم، تنها ۲۵۰ روایت می ماند كه از آن میان حدود ۳۰ روایت مربوط به سال شهادت و مدت عمر آن حضرت است و در حدود ۲۰ روایت مربوط به پیشگویی هایی است كه از رسول خدا (ص) و امام علی (ع) در كشته شدن امام حسین (ع) آورده است و نزدیك به ۵۰ روایت نیز در مورد كارهای عجیب و غریبی است كه پس از كشته شدن امام حسین (ع) رخ داده است و بیش از ۹۰ روایت هم درباره فضایل و مناقب امام حسین (ع) است كه در نوع خود بی نظیر و بسیار جالب توجه است. نتیجه اینكه فقط در حدود ۱۰ روایت در مورد مقتل و چگونگی شهادت امام حسین (ع) و كیفیت برخورد سپاهیان عمر ابن سعد و جنایت ها و وحشیگری های آنان نسبت به شهدای كربلا و حوادث خونبار عاشورا است. حاصل سخن اینكه با این تنظیم حساب شده، ابن عساكر دست به سه تحریف بزرگ زده است:

۱. از میان صدها روایت و اخبار مفصلی كه حاكی از وحشیگری و جنایت های تكان دهنده سپاهیان یزید در فاجعه عاشورا است، تنها به ۱۰ روایت كوتاه قناعت كرده است تا آیندگان و اتباع یزید را با این جنایت های بسیار دلخراش به محاكمه تاریخ نكشند؛ زیرا این كار موجب تقبیح یزید به صورت مستقیم و بدون واسطه، و خلفای پیشین به صورت غیر مستقیم و با واسطه می شد و این كاری است كه ابن عساكر به هیچ وجه تن به آن نداده و بهتر آن دیده است كه تنها با نقل ۱۰ روایت از فاجعه ای به آن بزرگی بگذرد.

۲. در مقابل، دو برابر آن یعنی ۲۰ روایت درباره پیشگویی پیامبر (ص) و علی (ع) از كشته شدن حسین (ع) به دست داده است تا در خیال خوانندگان تاریخش چنین بگنجاند كه اما حسین (ع) ناچار از كشته شدن بود؛ چرا كه تقدیر و خواست خدا از پیش بر قتل حسین (ع) مقدر شده بود و پیامبر (ص) و امام علی (ع) بارها از آن خبر داده بودند. پس مقصر اصلی نه یزید كه تقدیر و سرنوشت است و این تحریف با توجه به اینكه بیشتر اهل سنت قایل به جبر بوده و انسان را در كارهای خود مختار نمی دانند. بخوبی می توانست یزید را از این جرم عظیم تبرئه و حسین (ع) را مجبور به كشته شدن نشان دهد.

۳. با نقل ۵۰ روایت كه حاكی از امور عجیب و غریب است، خواسته است كه شیعیان را مردمانی نامعقول و خرافی نشان دهد. وی در حقیقت با این ترفند ماهرانه كه به ظاهر مقدس می نماید حماسه عاشورا را استهزا كرده است. مفهوم این اخباری كه وی روایت كرده در موارد زیر خلاصه می شود:

۱. آسمان در سوگ حسین (ع) گریست.

۲. از آسمان خاك های سرخی فرو ریخت.

۳. ستارگان هنگام روز پدیدار شدند.

۴. هیچ سنگی از روی زمین برداشته نشد مگر آنكه از زیر آن خون تازه بیرون آمد.

۵. آسمان به مدت هفت شبانه روز در تاریكی به سر برد.

۶. خورشید هر صبح و شام، شعاع های خونینی بر دیوارها می تابانید.

۷. در آسمان چیزی همانند خون دیده می شد.

۸. ستارگان به یكدیگر برخورد می كردند.

۹. فردی كه مردم را به كشته شدن حسین بشارت می داد، كور شد.

۱۰. از آسمان باران خون می بارید.

۱۱. از دیوار دارالاماره خون سرازیر می شد.

۱۲. دیوارهای بیت المقدس با خون آغشته شد.

۱۳. در روز حادثه هر شتری در اردوگاه كشته می شد، میان گوشت آن آتش بود.

ابن عساكر هیچ سخنی از حكمت قیام عاشورا و اهداف مقدس امام حسین (ع) به میان نمی آورد، اما این همه روایت شگفت آور را پس از قتل حسین (ع) نقل می كند. یكی از پژوهشگران معاصر در این باره می نویسد:

در مورد این روایت باید گفت قبل از آنكه در منابع شیعه دیده شود، بیشتر در منابع اهل سنت به چشم می خورد. كسانی چون هیثمی، ترمذی، ابن حنبل، ابن سعد، ابن عساكر، ذهبی كه از نخبگان و سرآمدان مورخان و محدثان به نام و متعصب اهل سنت هستند، نیز این روایات و امور غریب را ذكر كرده اند.

در این میان دو تن از مورخان مشهور شامی، یعنی ابن عساكر و ذهبی، با وجودی كه گزارش های مستند و قابل توجهی درباره مقتل حسین (ع) هست كه عمدتاً حاكمان اموی را زیر سوال برده و چهره آنان را رسوا می سازد، آنها را ذكر نكرده و به طور گذرا از آن گذشته اند؛ ولی روایات فراوانی در مورد این گونه امور غریب و حوادث غیر طبیعی و خارق العاده به دنبال هم ردیف می كنند.

اگر واقعاً به دور از تعصب به این مسائل بنگریم، چگونه می توانیم توجیه كنیم این را كه مورخان یاد شده كه چندان گرایشی به ائمه، سلام الله علیهم، و نیز امام حسین (ع) نداشته و بیشتر جانب حاكمان اموی و دشمنان اهل بیت را مراعات می كنند، به ثبت این گونه روایات پرداخته و تمایل بیشتری نشان داده اند؟ آیا ذكر غرایب یاد شده نمی تواند چهره شیعه و اعتقادات آنان را زیر سوال ببرد؟ آیا آن مورخان نخواسته اند واقعه عاشورا و هدف قیام حسین (ع) را تحت الشعاع این مسائل قرار دهند؟ آیا این سخن پیامبر (ص) در جواب مردمی كه می اندیشیدند با مرگ فرزند او، ابراهیم، كسوف پدید آمد، در منابع شیعه و سنی ثبت نشده است كه فرمود: ستارگان و كواكب به خاطر مرگ هیچ احدی كسوف یا خسوف نمی كنند؟

آیا تاكنون اندیشیده ایم كه آوردن این گونه گزارش ها در منابع اسلامی، یعنی به هم خوردن ستارگان، طلوع نكردن خورشید، باریدن خون از آسمان و غیره، مسلمانان و به ویژه شیعه را در نظر مردم جهان افرادی كوته فكر، خرافی و عاری از عقل معرفی می نماید؟ آیا آنان نخواهند گفت اگر چنین حوادثی رخ داده بود، امروز دیگر از نظام هستی اثری نبود؟ و نیز اگر این معجزات الهی پس از شهادت امام حسین (ع) رخ داد، چرا قبل و یا هنگام شهادت ایشان چنین نشد و خداوند كمك های خود را از حضرت اباعبدالله (ع) دریغ فرمود؟

آیا وقتی علی اصغر شهید شد، امام سر به آسمان بلند نكرد كه «خدایا اگر كمك خود را زا ما برداشته ای این مصیبت ها را ذخیره ای برای آخرت ما قرار بده» و نیز اگر كسی با گفتن خبر شهادت حسین (ع) یا شادی، به وسیله شعاع ستارگان كور می شود، چرا قاتلان او كه با چنین بی رحمی، او و یارانش را كشته و با اسب بر او تاختند، چنین نشدند؟

نكته آخر اینكه چرا این گونه حوادث طبیعی را قبل از آن در تاریخ اسلام نمی بینیم؟ آیا حضرت حمزه عموی بزرگوار رسول خدا (ص) و بزرگترین حامی اسلام در كارزار اُحد به گونه ای مظلومانه مُثله نشد و توسط پلیدترین مشركان سینه اش از هم ندرید و جگرش پاره پاره نشد؟ آیا علی (ع) به گونه ای مظلومانه در محراب به شهادت نرسید؟ آیا حسن جگرش پاره پاره نشد؟ در هر حال قضاوت را به عهده خوانندگان می گذاریم كه خود بیندیشند و قضاوت كنند.

ابن عساكر علاوه بر تحریفات دیگری كه درباره عاشورا ساخته با این سه ترفند حساب شده به تحریف كلی عاشورا و قیام حسین (ع) دست زده است. این در حالی است كه ابن عساكر كسی است كه در میان مورخان شامی، گفته می شود «تقریباً بی طرف و منصف» بوده است! اگر منصف و بی طرفش چنین كند كه دیدیم، از غیر منصف و طرفدارش چه توقعی می توان داشت؟


منبع : اطلاع رسانی مذهبی عقیق

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.