تبیان، دستیار زندگی
موسیقی هنری است که در کالبد هر فرهنگی جریان دارد و در صورت استفاده صحیح ، مسکن جسم و روح انسان هاست .اما آنچه به این هنر غنای مضاعف می بخشد، شعر شاعران خلاقیست که در فرهنگ اجتماعی تاثیرگذار می شوند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

کنسرت، فرهنگ سوز یا فرهنگ ساز

موسیقی هنری است که در کالبد هر فرهنگی جریان دارد و در صورت استفاده صحیح ، مسکن جسم و روح انسان هاست .اما آنچه به این هنر غنای مضاعف می بخشد، شعر شاعران خلاقیست که در فرهنگ اجتماعی تاثیرگذار می شوند.
کنسرت، فرهنگ سوز یا فرهنگ ساز

اینست که هرگاه ذوق شاعر و نوای خوش موسیقی وحس لطیف با هم بیامیزند، براحساسات افراد تاثیر می گذارند و با برخورداری از جذابیت و خلاقیت کافی، در جامعه تسری یافته و فرهنگ را دستخوش تغییراتی می کنند.

پر واضح است که تاثیر موسیقی  بر نسل جوان غالبا بیش از سایر اقشار جامعه است و توجه به این نکته برای خالقان محتوا و سبک ها و ترتیب دهندگان کنسرت ها بسیار پر اهمیت است تا در انتخاب شعر و چگونگی اجرا در کنسرت ها این مهم را لحاظ کنند. زیرا هیجانات و تحولات بیش از حد و گاهی نامتعارف، در این محافل نه تنها در ارتقا فرهنگ موثر نیست بلکه جوانان را به سوی رفتارهای هیجانی و مخرب و چه بسا غیر اخلاقی سوق میدهد.

اجرای زنده و تبعات آن

همچنان که علاقه افراد به سبک خاصی از موسیقی می تواند نشان دهنده طبقه فرهنگی آنان باشد، سبک پوشش، رفتار و نحوه شرکت در کنسرت ها نیز نشان از میزان گره خوردگی عمیق فرهنگ و موسیقی است . نحوه حضور مخاطبان موسیقی در اجرای زنده ، این روزها جای تامل بسیار دارد. نبود نظارت مناسب بر این محافل پر هیجان و عموما مختلط ،سبب شده تا فرهنگ کشور رو به سراشیبی حرکت کند.

رفتار های اخیر خوانندگان و مراجعین کنسرت ها هشداریست به مسوولین فرهنگی خصوصا متولیان آن در وزارت ارشاد، که تا دیر نشده از به انحطاط کشیدن موسیقی و افتادن آن در ورطه ابتذال و آمیختن آن به هیجانات نفسانی عده ای سود جو و فرصت طلب  جلو گیری کنند.

مشتری کنسرت ها که با تهیه بلیط های بعضا گرانقیمت وارد سالن ها می شوند ،کمتر خانواده  هستند. زیرا توان متوسط اقتصاد خانواده ها، قادر نیست تا این غیر مهم را در سبد خانوار جای دهد. پس افراد کم دغدغه تر جامعه، میهمان این مجالس کوتاه عمر هستند. برخی از آن ها از پوشش نامناسب و بی توجه به آرمان های مردم و انقلاب استفاده کنند تا طبقه اجتماعی و هیجان طلبی خود را به رخ بکشند. بسیاری از زنان حاضر در این مراسم، ترجیح میدهند تا روسری‌هایشان را بردارند و تا خروج از سالن کنسرت روی گردن‌هایشان بیندازند. اجراهای بسیار پر سر و صدا و ریتمیک و خوانندگی همراه با غنا و به هیجان آوردن مخاطبان، در اجتماع مختلط زن، که در برخی مواقع آنان را از وضعیت تعادل خارج می کند و به رقص پای کوبی وامیدارد، از آفات بزرگ ذبح فرهنگ وشعائر دین، بنام اعتلای موسیقی و نشاط جامعه است.

به نظر می رسد مهمترین اصلی که در زمینه تهیه‌کنندگی و اجرای موسیقی در ایران اسلامی باید وجود داشته باشد ،اصل "دغدغه فرهنگی" است؛ به این معنا که هر چند یک تهیه‌کننده و اسپانسر موسیقی بخواهد از یک آلبوم موسیقی یا کنسرت کسب درآمد کند اما او باید "دغدغه فرهنگی "داشته باشد و صرفاً سود اقتصادی را نبیند. متأسفانه آنچه در سال‌های اخیر در بخش تولید موسیقی کشور رایج شده، حاکی از آن است که خوانندگان جوان و تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذارانی در این عرصه کار می کنند، مایلند تا به هر طریقی  درآمدزایی داشته باشند که در نتیجه دغدغه فرهنگی را به حاشیه می‌کشانند..

طبیعی است که جامعه موسیقی از شور مردمی و آمدن سرمایه به این حوزه استقبال فراوان می‌کند اما اگر قرار باشد که این سرمایه در مسیری هزینه شود که در شأن موسیقی کشور نباشد، این اقدام اصلاً قابل دفاع نیست. همچنین نبود مدیریت مناسب در حوزه نظارت و فقدان قانون در حوزه اجرای نمایش و تئاتر و موسیقی ، باعث شده تا عده ای به جای اجرای موسیقی های فاخر، اقدام به فرهنگ سوزی  فراموش سپردن ارزش ها کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در بیانی خط مشی این "دغدغه فرهنگی "را چنین ترسیم نمودند :شاد بودن برای هر محیطی خوب است، اما به چه قیمتی؟ به قیمت برگزاری مراسم و اردوهای مختلط؟ مگر غربی ها از اختلاط چه بهره ای جز جنایات کنونی جنسی برده اند که ما بدنبال پیروی از همان شیوه ها هستیم.

پشت صحنه کنسرت ها چه می گذرد؟

به گزارش شاهدان این حضور دور از صحنه، در حالی که عوامل در حال آماده سازی خواننده و محل اجرا هستند ،خیل مشتاقان سلفی بگیر با خوانندگان محبوب ، که با خواهش و التماس متقاضی عکس گرفتن هستند نیز حاکی از اعتماد و عزت نفس پایین، بحران هویت ، الگوسازی‌های روانی - اجتماعی ناسازگار در جامعه است . البته اینکه بخواهیم با کسی که دوستش داریم عکس یادگاری بگیریم در اصل کار نابهنجاری نیست اما اینکه به قیمت قربانی‌ کردن عزت نفس و تحمل حس تحقیر بخواهیم با کسی که هیچ نقشی هم در زندگی واقعی‌ ندارد عکس بگیریم، نشانه‌ای از وجود مشکلاتی در ساختار روانی و شخصیتی یک کمبود یا خلاء عمیق عاطفی است .

از سوی دیگر ،هفته ای نیست که درشهرهای کشورمان کنسرت یکی از هنرمندان صاحب نام برگزار نشود ،ستارگانی که به تناوب می آیند و می روند اما در واقع باید ارزیابی شود که آیا حضور این هنرمندان گامی در اعتلای فرهنگ موسیقایی شهرها برمی دارد یا آنها را به سوی ابتذال و ویرانی سوق می دهند ؟

از طرفی قیمت بالای بلیت کنسرت در ایران سال‌هاست مورد انتقاد و اعتراض مخاطبان این هنر بوده و هست. مخاطبان به این هزینه هنگفت عادت نکرده‌اند زیرا  قیمت‌ها با خدمات ارائه شده تناسب ندارد و امتیاز خاص آن فقط صدا و تصویر زنده خواننده است. در برخی کنسرت‌ها فاصله تماشاگر با صحنه اصلی کنسرت آنچنان زیاد و زاویه‌دار است که صدا و تصویر را باید از مانیتور دید که با تماشای آلبوم‌های موسیقی آنان تفاوتی ندارد.

کلام آخر

بنظر می رسد ویژگی تاثیرگذاری و تاثیرپذیری موسیقی در عرصه اجتماع به دلیل نقشی است که در فرهنگ ایفا می کند و البته هم از اینروست که دارای پیچیدگی هایی به اندازه عمر نامشخصش در تاریخ است.

وجود این پیچیدگی و حساسیت در آن ایجاب می کند تا برای رویارویی و ارتقا این پدیده مهم، هوشمندانه و دقیق رفتار شود . زیرا این پدیده به عنوان یکی از اجزای فرهنگ جامعه انسانی است که قدرت تاثیرگزار و شگرفی دارد. رفتار های اخیر خوانندگان و مراجعین کنسرت ها هشداریست به مسوولین فرهنگی خصوصا متولیان آن در وزارت ارشاد، که تا دیر نشده از به انحطاط کشیدن موسیقی و افتادن آن در ورطه ابتذال و آمیختن آن به هیجانات نفسانی عده ای سود جو و فرصت طلب جلو گیری کنند. زیرا روند کنونی اجرای کنسرت ها میتواند فرهنگ و جامعه را در نهایت به حضیض بکشاند. به گونه ای که دیگر جوانان و مردان و زنان ما برای گرفتن آرامش و تخلیه هیجانات روحی پا به کنسرت ها نگذارند و در اذهان ،کنسرت مکانی برای ساز و آواز رقص و از خود بیخودی تداعی شود.


منابع: خبری ایسنا/ باشگاه خبرنگاران جوان