تبیان، دستیار زندگی
رایان رینولدز 40 ساله اصلیتی کانادایی دارد. از 13سالگی بازی جلوی دوربین را شروع کرد. در اولین قدم، در مجموعه ای کمدی و خانوادگی ظاهر شد که پخش آن سه سال ادامه داشت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تجربه زندگی جدید روی پرده سینما

رایان رینولدز 40 ساله اصلیتی کانادایی دارد. از 13سالگی بازی جلوی دوربین را شروع کرد. در اولین قدم، در مجموعه‌ای کمدی و خانوادگی ظاهر شد که پخش آن سه سال ادامه داشت.

بخش سینما وتلویزیون تبیان
رایان رینولدز

خودش می‌گوید: اولین فیلمم را در 14 سالگی و در سریلانکا بازی کردم. سه ماه آنجا بودم. والدینم در اولین سفر خارجی‌ام همراهم نبودند و در داخل کشور جنگ داخلی جریان داشت. اوضاع عجیب‌و‌غریبی بود! موفقیت سینمایی رینولدز در یک دهه اخیر نصیب او شده است. بازی در فیلم‌هایی مثل پیشنهاد ازدواج، خانه امن، گرین لانترن، ددپول و صداپیشگی برای انیمیشن خانواده کرودها از رینولدز یک ستاره موفق ساخته است. این روزها اکشن پلیسی محافظ مزدور را روی پرده سینماها دارد که با استقبال تماشاگران روبه‌رو شده و مشغول بازی در قسمت دوم اکشن کمیک استریپی ددپول است. در گفت‌وگوی اینترنتی زیر ـ که ترجمه‌ای از چند مصاحبه مختلف است ـ رینولدز درباره بازیگری، پدر شدن و تنوع کاری حرف می‌زند.

در یکی دو سال گذشته، در مجموعه متنوعی از فیلم‌ها بازی کرده‌اید. تنوع نقش را دوست دارید؟

همیشه به دنبال آن بوده‌ام که روی پرده سینما، در قالب کاراکترها و آدم‌های متفاوتی ظاهر شوم. هر بار که در نقش شخصیت جدیدی بازی می‌کنم، حس می‌کنم وارد دنیا و فضای تازه‌ای شده‌ام و دارم یک زندگی جدید را تجربه می‌کنم. این کار مثل سفری هیجان‌انگیز و ناشناخته به دل تاریکی است. شما نمی‌دانید چه چیزی در انتظارتان است و هر لحظه منتظر برخورد با چیزی مبهم هستید. هیجان بازیگری در همین است. اگر قرار باشد هر بار یک نقش مشابه را تکرار کنید، دیگر بازیگری و کشف چیزهای تازه چه جذابیتی می‌تواند داشته باشد؟

در عین حال، کار سختی به نظر می‌رسد.

بله، سخت است. اما دوست‌داشتنی است. زمان بازی در یک نقش جدید، خود را موظف می‌کنید درباره‌اش تحقیق کرده و نکات مربوط به آن را پیدا و کشف کنید. مثل آشنایی و دوستی با یک آدم جدید است، با این فرق که این دوست در درون خود شما زندگی می‌کند. همین سختی کار را دوست دارم. نمی‌خواهم بازیگری برایم یک چیز قابل دسترس و راحت باشد. اهل ورزشم و کوهنوردی می‌کنم. بازیگری را هم چیزی شبیه کوهنوردی می‌بینم. شما با سنگلاخ‌ها و موانع سروکله زده و راهتان را رو به جلو و بالا هموار می‌کنید. وقتی به قله می‌رسید، حس بسیار خوب و دلچسبی دارید. این حس را دوست دارم و در کار بازیگری آن را دنبال می‌کنم.

فیلمنامه‌ها را سخت قبول می‌کنید؟

دیسپلین حرف اول زندگی‌ام است. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه‌ای‌ام، از نظم و حساب و کتاب پیروی می‌کنم. منظم بودن در همه مراحل زندگی، به یاری‌ام آمده و نتایج خوب و مثبتی برایم به بار آورده است. هر چه سنم بالاتر می‌رود، احساس می‌کنم قوی‌تر می‌شوم. انجام کارهای سخت بدون منظم بودن، اصلا کار راحتی نیست.

فکر کنم زمانی که بازی در یک فیلم را قبول می‌کنم، حداقل 9 فیلمنامه دیگر را رد کرده‌ام! حرف اول را در هر فیلم سینمایی، فیلمنامه آن می‌زند. وقتی فیلمنامه‌ای را می‌خوانید، براحتی می‌توانید متوجه شوید چیز خوبی از آن درمی‌آید یا نه. غیرممکن است بتوانید از یک فیلمنامه معمولی یا بد، فیلم خوبی بیرون بکشید. این حرف را قبول ندارم که بعضی از بازیگران بعد از موفق نشدن فیلم‌هایشان به زبان می‌آورند. می‌گویند فیلمنامه خوب بود، اما در اجرا آن چیزی نشد که انتظارش را داشتیم. مگر می‌شود چنین اتفاقی بیفتد؟! فیلم ناموفق، حاصل فیلمنامه‌ای ناموفق است. دقت در انتخاب فیلمنامه، مهم‌ترین کار و وظیفه بازیگر است.

ظاهر شدن جلوی دوربین فیلمبرداری برایتان راحت است؟

اصلا! همیشه ابتدای کار فیلمبرداری ترس عجیبی دارم. بعد از این همه سال که دارم بازی می‌کنم، هنوز هم این حس غریب با من است. یکی دو روز اول فیلمبرداری، بدترین روزهای کاری‌ام است و نوعی ترس بر من مستولی می‌شود. فکر کنم دلیل اصلی‌اش، تازگی محیط و کار و همکارانم باشد. اما بعد از چند روز اول، ریلکس می‌شوم و همه چیز روی غلطک می‌افتد. دیگر اثری از آن ترس اولیه نیست و نقشم را راحت بازی می‌کنم. کلنجاری که در این ارتباط با خودم می‌روم، چالش جالبی به همراه دارد. شخصیتم یک جورهایی شبیه هال جردن در «گرین لانترن» است. سعی می‌کنم با خطر مواجه و چهره به چهره شوم. این کمک می‌کند تا بر ترسم غلبه کنم.

به گرین لانترن اشاره کردید. بدلکاری فیلم‌هایتان را خودتان انجام می‌دهید؟

تا آنجا که بتوانم بله. اما راستش را بگویم کمی ترس از ارتفاع دارم. به بلندی نمی‌روم. صحنه‌هایی را که در این ارتباط هستند، بدلکار بازی می‌کند. البته اجرای بدلکاری‌ها کمک می‌کند تا نقش را طبیعی‌تر بازی کنم.

با توجه به زندگی در هالیوود، آدم منضبطی هستید؟

بله. دیسپلین حرف اول زندگی‌ام است. چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفه‌ای‌ام، از نظم و حساب و کتاب پیروی می‌کنم. منظم بودن در همه مراحل زندگی، به یاری‌ام آمده و نتایج خوب و مثبتی برایم به بار آورده است. هر چه سنم بالاتر می‌رود، احساس می‌کنم قوی‌تر می‌شوم. انجام کارهای سخت بدون منظم بودن، اصلا کار راحتی نیست.

پدر شدن برای شما چه معنا و مفهومی دارد؟

این که برای یک هفته حتی نمی‌توانید ده دقیقه چشمتان را روی هم گذاشته و بخوابید، سخت است. اما دوست‌داشتنی و لذت‌بخش؛ عین بازیگری جلوی دوربین. وقتی پدر می‌شوید، نگاهتان به همه چیز عوض می‌شود. نه فقط زندگی شخصی، که حرفه و کارتان هم تحت تاثیر آن قرار می‌گیرد.

از کانادا به آمریکا آمدید. زندگی و کار در آمریکا چگونه است؟

شما را سخت می‌پذیرند. اما وقتی توانایی‌هایتان را نشان دادید، کار راحت‌تر می‌شود. هالیوود پر از خارجی‌هاست. هر طرف که نگاه کنید، کسی را از یک کشور دیگر می‌بینید. هالیوود بدون خارجی‌ها نمی‌تواند نفس بکشد و به حیات خود ادامه دهد.

منبع: جام جم