تبیان، دستیار زندگی
ب تاریخ شیعه را كه ورق می زنیم به نام عالمانی از دین بر می خوریم كه شعاع خورشید وجودشان بر مردمان هر عصر می تابد و حیات آنان را گرما می بخشد ویژگی مشترك اكثر این مردان خدا غربتی بوده است كه در عین نام آشنا بودن داشته اند....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به یاد شهید محراب ، عارف کامل آیت الله اقا سید عبدالحسین دستغیب

تاریخ شیعه را كه ورق می زنیم به نام عالمانی از دین بر می خوریم كه شعاع خورشید وجودشان بر مردمان هر عصر می تابد و حیات آنان را گرما می بخشد ویژگی مشترك اكثر این مردان خدا غربتی بوده است كه در عین نام آشنا بودن داشته اند. غربتی كه از وسعت روح آنان در ظرفیت كوچك جامعه نشات می گرفت و بی شك یكی از این مصادیق كسی نیست جز سید عبدالحسین دستغیب ! شهید آیت الله دستغیب از آن جمله عالمانی بود كه اگر چه در میان ما و در كوی و برزن شهر ما زیست آنگونه كه باید و شاید شناخته نشد و صفحات صحیفه پربركت زندگیش خوانده نشد. او معلم بود معلم اخلاق و به تعلیمش عشق می ورزید.
خودسازی را ملكه حیات خویش كرد تا در دیگر سازی موفق شود. مهذب نفوس بود چون كلامش از دل برمی خاست لاجرم بر دل می نشست .
مسجد و محراب و منبر شیراز نغمه های ملكوتی و عاشقانه او با خدا را فراموش نخواهد كرد. ساده بود و بی ریا عمامه ای سیاه محاسنی سفید و عبا و قبایی معطر و خانه ای محقر در گود عربان شیراز همه بهره اش از دنیا بود اما روح رفیعش و قلب عطشناك وصلش بر مردم شرر عشق به خدا می زد. دستغیب به حقیقت طعم ایمان به غیب را چشیده بود و اصرارش از نشاندن حلاوت ایمان حقیقی به اسلام و قرآن در ذائقه مردم و افشا پوچی و تهی مغزی مكاتب بشری و نجات بخشی مكتب الهی كینه او را در دل دشمنان اسلام خصوصا منافقین كاشت . همچون طبیبی حاذق می كوشید تا امراض معنوی جامعه را درمان نماید. از این روی سعی داشت توحید و مراتب آن را در جامعه نهادینه كند توحید افعالی توحید صفاتی و توحید ذاتی میخواست مردم به معنای حقیقی كلمه موحد باشند. سعادت جامعه را در گرو عمل به دستورات دین مبین اسلام می دانست سعی داشت مكاتب الحادی و اومانیستی را با دلیل و منطق رد كند تا جوانان شیفته ظواهر وعده ها و شعارهای دلفریب آنان نشوند. فقاهت شهید دستغیب با منش سیاسی او عجین بود رمز ماندگاری یاد و نام این شهید محراب آن بود كه در انطباق اموال و مبانی اسلام با مقتضیات زمان ذكاوت عجیبی داشت . همین امر سبب شد كه سنگر اولیه دفاع از قیام و نهضت حضرت امام در شیراز به هدایت و رهبری او شكل بگیرد.
او ولایت فقیه را مجرای تحقق فرامین الهی می دانست و همگان را به این امر رهنمود می كرد. این امر گناه نابخشودنی او از دیدگاه منافقین بود. همانان كه جاهل به حقیقت تاریخی احیای حكومت اسلامی در قرن بیست می خواستند با ایدئولوژی و سیاست از نوع مجاهدین به زعم خویش خلق را ارشاد كنند در نظر آنان امثال آیت الله دستغیب فقط ضد خلق بود و بس شهید دستغیب می كوشید كه با معرفی اسلام مردم بنده خدای احد و واحد شوند و از بندگی خدایان و طاغوت در آیند و مخالفان او می پنداشتند با ترور دستغیب در راه آزادی خلق فدایی داده اند . اگر چه 20 آذر ماه 1360 منافقان پنداشتند كه در راه آزادی خلق دستغیب را ترور كردند اما بركت خون دومین شهید محراب سبب شد كه مردم پیش از پیش از بندگی و بردگی غیر خدا آزاد شوند. قطره خون این شهید اسلام درسهای انسان ساز او را امضا كرد و در قلوب انسانهای متعهد جاویدان كرد. مردم به عینه دیدند رهبرانی كه جوانان را به جانبازی و فداكاری در راه اسلام تشویق می كنند خود پیشگام شهادتند جلوه دینداری امروز شیراز و صفوف نماز دشمن شكن جمعه آن مدیون زحمات شهید آیت الله دستغیب است . امید كه خداوند ما را در پیمودن راه آن پیر گلرنگ و حفظ امانت جمهوری اسلامی موید و منصور بدارد.