تبیان، دستیار زندگی
یکی از نکته های مهم مسأله ی امامت این است که امامْ مِنَ اللّه است و نصب امام با جعل الهی است و به اختیار مردم نیست. این مسأله را از آیه ی شریفه ی وَ إِذْ إِبْتَلىَ إِبْرَاهیمَ رَبُّهُ بِكلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

امامت، عهد الهی

یکی از نکته‌های مهم مسأله‌ی امامت این است که امامْ مِنَ اللّه است و نصب امام با جعل الهی است و به اختیار مردم نیست. این مسأله را از آیه‌ی شریفه‌ی وَ إِذْ إِبْتَلىَ إِبْرَاهیمَ رَبُّهُ بِكلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتی قَالَ لَایَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ  نتیجه می‌گیریم.

بخش اعتقادات شیعه تبیان

غدیر

مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ‌یَتُوبَ اللّهُ عَلى اَحَدٍ اَنْكَرَ وِلایَتَهُ وَ لَنْ‌یَغْفِرَ لَهُ، حَتْماً عَلَى اللَّهِ اَنْ یَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ اَمْرَهُ وَ اَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً اَبَدَ الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ، فَاحْذَرُوا اَنْ تُخالِفوهُ، فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرین.

مَعاشِرَ النّاسِ، بی، وَاللَّهِ، بَشَّرَ الْاَوَّلُونَ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلینَ، وَ اَنَا، (وَاللَّهِ)، خاتَمُ الْاَنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلینَ وَ الْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الَْمخْلوقینَ مِنْ اَهْلِ السَّماواتِ وَ الْاَرَضینَ، فَمَنْ شَكَّ فى ذالِكَ فَقَدْكَفَرَ كُفْرَ الْجاهِلِیَّةِ الْاُولى، وَ مَنْ شَكَّ فى شَىْ‏ءٍ مِنْ قَوْلى هذا فَقَدْشَكَّ فى كُلِّ ما اُنْزِلَ اِلَىَّ، وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْاَئمَّةِ فَقَدْشَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشَاكُّ فینا فِی النّارِ.

مَعاشِرَ النّاسِ، حَبانِیَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ اِحْساناً مِنْهُ اِلَىَّ وَ لا اِلاهَ اِلّا هُوَ، اَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى اَبَدَ الْآبِدینَ وَ دَهْرَ الدّاهِرینَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ.

مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَاِنَّهُ اَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و اُنْثى ما اَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ، مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَ لَمْ‌یُوافِقْهُ، اَلا اِنَّ جَبْرئیلَ خَبَّرنى عَنِ اللَّهِ تَعالى بِذالِكَ وَ یَقُولُ مَنْ عادى عَلِیّاً وَ لَمْ‌یَتَوَلَّهُ فَعَلَیْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى، (وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ، اَنْ تُخالِفُوهُ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها، اِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ).

آیه ی 124 سوره ی بقره و نکات آن

یکی از نکته‌های مهم مسأله‌ی امامت این است که امامْ مِنَ اللّه است و نصب امام با جعل الهی است و به اختیار مردم نیست. این مسأله را از آیه‌ی شریفه‌ی وَ إِذْ إِبْتَلىَ إِبْرَاهیمَ رَبُّهُ بِكلَِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّیَّتی قَالَ لَایَنَالُ عَهْدِى الظَّالِمِینَ  نتیجه می‌گیریم.

خداوند ابراهیم را به چیزی امتحان می‌كند و ابراهیم امر خدا را به‌جا می‌آورد و موفق از میدان آزمایش بیرون می‌آید.

آن‌گاه خداوند به ابراهیم می‌فرماید كه او را پیشوای مردم قرار می‌دهد و به امامت خلق برمی‌گزیند. ابراهیم عرض می‌كند كه پروردگارا، آیا این پیشوایى به فرزندان من هم می‌رسد و آیا امامت را به فرزندانم نیز ارزانى می‌دارى؟ خداوند می‌فرماید اگر شایستگى آن را داشته باشند چونین مقامی را به ایشان اعطا می‌كند و اگر نه عهد او هرگز به ستمكاران نخواهد رسید. پس امامت به جعل الهی است و به اختیار و انتخاب مردم نیست؛ اِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ اِماماً.

آن‌هم بعد از این‌که حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام به امتحان‌های الهی مبتلا و در آن‌ها موفق می‌شود. یك نكته همین است كه امامت به جعل الهی است.

نكته‌ی دیگر آن‌كه وقتی ابراهیم علیه السلام می‌پرسد كه آیا این مقام برای فرزندان و ذریه‌ی او نیز هست خداوند متعال می‌فرماید لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ.

یعنی امامت عهدی است از جانب خدا که به ظالمان نخواهد رسید. این‌كه عهد امامت به ستم‌پیشه‌گان و ظالمان نخواهد رسید مهم است.

آیه‌ی دیگری كه به امامت و جعل و نصب الهی امام اشاره می‌كند از سوره‌ی انبیاء است؛ وَ جَعَلْنَاهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَ أَوْحَیْنَا إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیرْاتِ وَ إِقَامَ الصَّلَوةِ وَ إِیتَاءَ الزَّكَوةِ وَ كانُواْ لَنَا عابِدِینَ . یعنی به آن‌ها مقام پیشوایی دادیم تا به فرمان ما به رهبری و هدایت خلق بپردازند و به ایشان انجام‌دادن كارهاى نیك و مخصوصاً برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كردیم و ایشان پرستنده و عبادت‌كننده‌ی ما بودند. آیه‌ی سوم از سوره‌ی سجده است؛ وَ جَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرَُواْ وَ كانُواْ بِاَیاتِنَا یُوقِنُونَ . و چون شكیبایى كردند و صبوری پیشه گرفتند و به آیات ما یقین داشتند برخى از آن‌ها را پیشوایانى قرار دادیم كه به فرمان ما [مردم را] هدایت مى‏كردند. مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللّهِ.

امامت باید به جعل الهی باشد و امام باید منصوب خداوند باشد. كما این‌كه از آیاتی كه برشمردیم همین‌طور برمی‌آید.

مسأله‌ی دوم این‌که قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی قالَ لایَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ. دو چیز دیگر معلوم می‌شود؛ یکی این‌که امامت پیمانی است از جانب خدا و دوم معلوم می‌شود کسانی که گناه‌کار باشند به امامت نمی‌رسند. این جزو مسائل اصلی امامت است.

یکی از مسائلی كه درباره‌ی امام و امامت مطرح می‌شود این است که امامت با ولایت با وصایت با وراثت و با خلافت یک‌جا در معنای امام جمع می‌شوند و آن‌وقت ولایت به معنای سرپرستی و اولی‌بتصرف بودن است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند مَعاشِرَ النّاسِ، اِنَّهُ اِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَ لَنْ‌یَتُوبَ اللّهُ عَلى اَحَدٍ اَنْكَرَ وِلایَتَهُ وَ لَنْ‌یَغْفِرَ لَهُ.  مقام امامت و ولایت و خلافت و وصایت و وراثت در مورد امیرالمؤمنین و بقیه‌ی ائمه علیه السلام نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله در یک جا جمع می‌شود و آن‌وقت از احکام ولایت و امامت این است که اگر کسی منکرش باشد توبه‌اش قبول نمی‌شود .

وَ لَنْ‌یَتُوبَ اللّهُ عَلى اَحَدٍ اَنْكَرَ وِلایَتَهُ وَ لَنْ‌یَغْفِرَ لَهُ. یعنی کسانی که ولایت و وصایت را قول نداشته باشند در این دنیا هرچه هم برای بقیه‌ی گناه‌هاشان توبه بکنند مستجبات نمی‌شود مگر این‌که ولایت و وصایت را قبول بکنند. و خداوند هرگز توبه‌ی کسی را که منکر ولایت او باشد قبول نمی‌کند و او را نخواهد آمرزید.

حَتْماً عَلَى اللَّهِ اَنْ یَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ اَمْرَهُ وَ اَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً اَبَدَ الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ.

منکر ولایت کافر است

مسأله‌ی دیگری که این‌جا معلوم می‌شود آن است که امامت امر خداوند است چون پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند حتماً خداوند متعال كسانی را كه در مخالفت با امرش باشند نخواهد بخشید و به جهنم خواهد برد. یکی از نتایج انکار ولایتِ ولی و امامتِ امام و وصایتِ وصی و خلافتِ خلیفه و وراثتِ وارث این است که منکر نه‌تنها به جهنم می‌رود بل‌که جزو آتش‌گیره‌های جهنم می‌شود، می‌شود هیزم‌های جهنم.

کسی‌که منکر ولایت باشد کافر است. یعنی منکر ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام دو خصوصیت دارد؛ اول آن‌كه می‌شود جزو هیزم‌های آتش جهنم و دوم این‌كه کافر می‌شود. منکر ولایت کافر است و منکر ولایت وقود، یعنی آتش‌گیره‌ی جهنم، است. إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُواْ لَن‌تُغْنِیَ عَنْهُمْ اَمْوالُهُمْ وَ لَا اَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ اُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّار . كافران را دارایی‌ها و فرزندانشان هرگز از عذاب خدا نرهانَد. آن‌ها خود هیزم آتش جهنم‌اند.

یَا اَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ قُواْ اَنفُسَكُمْ وَ اَهْلِیكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الحِْجَارَةُ عَلَیْهَا مَلائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لایَعْصُونَ اللَّهَ مَا اَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ مَا یُؤْمَرُونَ .

اى كسانی‌كه ایمان آورده‏اید، خود و خانواده‌ی خود را از آتشى كه هیزم آن مردم و سنگ‌ها هستند نگه بدارید.

فرشتگانی درشت‏ گفتار و سختگیر بر آن آتش موكّل‌اند. هرچه خدا بگوید نافرمانى نمى‏كنند و همان مى‏ كنند كه به آن مأمور شده ‏اند.

فَإِنْ لَمْ‌تَفْعَلُوا وَ لَنْ‌تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتی‏ وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرینَ . و هرگاه چونین نكرده ‏اید، كه هرگز نتوانید كرد، پس بترسید از آتشى كه براى كافران مهیّا شده است و هیزم آن مردمان و سنگ‌ها هستند. در این دو آیه‌ی اخیر به‌روشنی بیان شده است كه كافران هستند كه در كنار سنگ‌ها آتش‌گیره‌ی جهنم هستند و هیزم آتش جهنم می‌شوند. این‌جا پیغمبر صلی الله علیه و آله به این مسأله اشاره و استدلال می‌کنند و می‌فرمایند فَاحْذَرُوا اَنْ تُخالِفوهُ فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ اُعِدَّتْ لِلْكافِرینَ. یعنی اگر با امیرالمؤمنین علیه السلام مخالفت بکنید هم کافر می‌شوید  و هم این‌که آتش‌گیره‌ی جهنم می‌شوید.

شک در یکی از امامان علیهم السلام شک در همه آن ها است

نكته‌ی دیگر آن است كه پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند وَ مَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْاَئمَّةِ فَقَدْشَكَّ فِی الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَ الشَاكُّ فینا فِی النّارِ.

کسی‌که در یکی از امامان شک بکند كأنّه به همه‌ی آن‌ها شک کرده است و کسی‌که به ما شک بکند در آتش است. نکته‌ی مهمی که این‌جا هست حکم كلی و كامل درباره‌ی همه‌ی ائمه علیه السلام است و این‌كه اگر کسانی در ائمه شك بکنند در ما شك كرده‌اند؛ یعنی در نبوت هم شک کرده‌اند.

پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مبحث نبوت و امامت را با هم مخلوط کرده‌اند و در یك دسته طبقه‌بندی كرده‌اند و در یك طبقه قرار داده‌اند و فرموده‌اند کسی‌که در یک امام شک بکند در همه‌ی امامان شک کرده است و کسی‌که در همه‌ی ائمه شک بکند حتماً در آتش جهنم است و چون آتش جهنم برای کفار آماده شده است چونین شخصی حتماً کافر است. مُراد از آن‌چه این‌جا شك فرموده‌اند آن نیست كه شخصی جایی شك بكند و شبهه‌ای و شكی در دلش بیاید؛ بل‌كه منظور آن است که شخصی كه شكی برایش پیش‌آمد كرده است دنبال آن نرود تا شک‌اش را برطرف بکند و آن را به یقین بدل بسازد.

این‌که هركس شک بکند در آتش می‌رود یعنی آن‌كه در شك خود می‌ماند. فی‌الواقع شک این‌جا به‌معنای انکار است. مثلاً من می‌گویم ناگهان شک کردم که خدا هست یا نه. این شک آدم را کافر نمی‌کند؛ بل‌که می‌تواند برود و شک خود را برطرف بكند و به یقین برساند. منظور از آن شک كه موجب كفر می‌شود شکی است که درش بماند و به‌ش اعتنا نکند و منکرش باشد، یعنی شکی که از دنبالش انکار باشد، و الّا تنها شک‌كردن معقول است و عقل آن را می‌پذیرد و کفرآور نیست.

ولایت امیرالمومنین علیه السلام هدیه ای الهی

خداوند متعال به پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله مأموریت داد تا ایشان امامت امیرالمؤمنین علیه السلام را تبلیغ بكنند و پیامبر صلی الله علیه و آله این مأموریت را فضیلت برمی‌شمرند و از هدیه‌های اختصاصی الاهی به خودشان بیان می‌كنند؛ مَعاشِرَ النّاسِ، حَبانِیَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَة.

در لغت واژه‌ی حباء به‌معنای هبه و جایزه‌ی اختصاصی است؛ الحِباءُ هو ما یَحبُو به الرجلُ صاحَبه و یُكرّمه به .

و یا این‌كه گفته‌اند الحباء به‌معنای العطاء است. پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌فرمایند مَعاشِرَ النّاسِ، حَبانِیَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ اِحْساناً مِنْهُ اِلَىَّ وَ لا اِلاهَ اِلاّ هُوَ، اَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنّی اَبَدَ الْآبِدینَ وَ دَهْرَ الدّاهِرینَ وَ عَلی كُلِّ حالٍ.

رسول خدا صلی الله علیه و آله این موضوع را که مأموریت یافته‌اند تا ولایت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را ابلاغ بكنند و ایشان را به امامت معرفی بكنند به حباء، یعنی هدیه‌ی اختصاصی، تعبیر می‌كنند. این نكته خیلی جالب است. بعد از آن هم می‌فرمایند مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ اِحْساناً مِنْهُ اِلَىَّ.

یعنی خدای متعال به‌خاطر این مسأله هم بر ایشان منت گذاشته است و هم به ایشان احسان کرده است. آن‌وقت درمقابل این نیكی و احسان كه خداوند نه تنها در امام منصوب كردنِ امیرالمؤمنین علیه السلام، كه در تبلیغ امامت ایشان هم روا داشته است پیامبر صلی الله علیه و آله اول اقرار می‌كنند به خداوندی خدا؛ لا اِلاهَ اِلّا هُوَ. و بعد می‌فرمایند اَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى اَبَدَالْآبِدینَ وَ دَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلی كُلِّ حال؛ به‌خاطر چونین لطفی و عنایتی بایستی ایشان در همه‌جا و همه‌وقت و تمام احوال خدا را شکر بکنند و حمد بگویند.

عَنْ سُلَیْمَانَ ابْنِ حَفْصٍ الْمَرْوَزِیِّ قَالَ سَمِعْتُ اَبَاالْحَسَنِ، مُوسَى ابْنَ جَعْفَرٍ علیه السلام، یَقُولُ مَنْ زَارَ قَبْرَ وَلَدِی عَلِیٍّ علیه السلام كَانَ لَهُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ سَبْعُونَ (سبعین) حِجَّةً مَبْرُورَةً. قُلْتُ سبعین (سَبْعُونَ) حِجَّةً مَبْرُورَةً؟ قَالَ نَعَمْ، سبعین‌اَلفَ (سَبْعُونَ‌اَلْفَ) حِجَّةٍ. قُلْتُ سبعین‌اَلفَ (سَبْعُونَ‌اَلْفَ) حِجَّةٍ؟ قَالَ فَقَالَ رُبَّ حِجَّةٍ لَاتُقْبَلُ، مَنْ زَارَهُ اَوْ بَاتَ عِنْدَهُ لَیْلَةً كَانَ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ. قُلْتُ كَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ؟ قَالَ نَعَمْ، اِذَا كَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ كَانَ عَلَى عَرْشِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ اَرْبَعَةٌ مِنَ الْاَوَّلِینَ وَ اَرْبَعَةٌ مِنَ الْآخِرِینَ، فَاَمَّا الْاَوَّلُونَ فَنُوحٌ وَ اِبْرَاهِیمُ وَ مُوسى وَ عیسى، وَ اَمَّا الْاَرْبَعَةُ الْآخَرُونَ فَمُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ، ثُمَّ یُمَدُّ الْمِطْمَرُ فَیَقْعُدُ مَعَنَا زُوَّارُ قُبُورِ الْاَئِمَّةِ اِلَّا اَنَّ اَعْلَاهَا دَرَجَةً وَ اَقْرَبَهُمْ حبوةً زُوَّارُ قَبْرِ وَلَدِی عَلِیٍّ علیه السلام.

سلیمان ابن حفص مروزی روایت كرده است كه از حضرت ابوالحسن، موسى ابن جعفر علیه السلام، شنیدم كه ایشان می‌فرمود هركه قبر فرزندم، على علیه السلام، را زیارت بكند نزد خدای عزوجل برایش هفتاد حج مبرور ثبت است. گفتم هفتاد حج مبرور؟ فرمود آرى، هفتادهزار حج مبرور.

گفتم هفتادهزار حج؟ می‌گوید كه ایشان فرمود چه‌بسا حجى كه مقبول نباشد. هركه او را زیارت كند یا كنار قبرش بماند هم‌چون كسى است كه خداوند را در عرش او زیارت كرده باشد. گفتم هم‌چون كسى كه خدا را در عرش زیارت كرده است؟ فرمود آرى. چون روز قیامت بشود بر عرش خدای عزوجل چهار كس از اولین و چهار كس از آخرین باشند؛ از اولین نوح و ابراهیم و موسى و عیسى و آن چهار كس دیگر محمد و على و حسن و حسین.

سپس بساطى دراز بكنند و زائرین قبور ائمه با ما بنشینند؛ مگر آن‌كه بلندترین درجه‌ها و نزدیك‌ترین آن‌ها به ما در عطا از آنِ زائرین قبر فرزند من، علی علیه السلام، باشد. یعنی بالاترین درجه‌ها و نزدیک‌ترین‌ها از نظر حبوة کسی است که زائر قبر علی ابن موسی الرضا علیه السلام بوده باشد؛ حتی امام علیه السلام این‌جا می‌فرمایند كه زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام هم بالاتر است که البته دلایل دیگری دارد .

علی‌ایُّ‌حال این‌كه حبوة به‌معنای هدیه است؛ عطا و هدیه‌ای اختصاصی که خداوند متعال هبه می‌كند.

امیر المومنین علیه السلام با فضیلت ترین خلق

مَعاشِرَ النّاسِ، فَضِّلُوا عَلِیّاً فَاِنَّهُ اَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و اُنْثى ما اَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ. نكته‌ای كه این‌جا هست همان است كه پیش‌تر اشاره كرده بودیم. چون پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله هم از نظر خَلق و هم به لحاظ خُلق، هم از منظر ناسوتی و هم از مرتبه‌ی جبروتی و لاهوت، اشرف مخلوقات هستند پس آن‌كس كه جانشین ایشان است باید در تمام این مراتب برترینِ خلق و افضل‌النّاس باشد.

لذا پیامبر صلی الله علیه و آله می‌فرمایند که فَضِّلُوا عَلِیّاً. بعضی از مترجمین محترم این عبارت را این‌گونه معنا کرده‌اند كه فضیلت بدهید. البته چونین ترجمه‌ای غلط نیست اما برگردانِ بدی است و تمام مطلب را نمی‌رساند. ما این‌طور معنا می‌كنیم كه بالاتر بدانید، برتر بدانید.

اِنَّهُ اَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و اُنْثى ما اَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَ بَقِىَ الْخَلْقُ؛ مادام‌که آفرینش هست و روزی از آسمان می‌رسد علی علیه السلام برترین است و افضل است. این نکته خیلی مهم است. به دلیل آن‌كه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله اشرف مخلوقات است جانشین ایشان بعد از خودشان می‌بایست برترین و اشرف مخلوقات باشد.

منکر امام علیه السلام و امامت ملعون است

مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَ لَمْ‌یُوافِقْهُ. منکران امامت مورد لعن و مطرود هستند. باید به‌تفصیل درباره‌ی لعن و غضب صحبت بکنیم و بررسی بكنیم که چه‌قدر در روایات ملعون و مغضوب داریم.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

خلاصه :

1- امامت به جعل الهی است؛ نه به اختیار و انتخاب مردم. یکی از دلایلش این آیه‌ای است که خداوند متعال در سوره بقره می‌فرماید: "إِنِّی جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً".

در خطابه هم داریم: " مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ " امام باید به جعل الهی باشد و این نکته از آیات 124 بقره و از 24 سجده و 73 انبیاء بر‌می‌آید.

"وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا ..." و "وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا ... "

2- " قالَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتی‏ قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمینَ" معلوم می‌شود کسانی که گنه‌کار باشند، به امامت نمی‌رسند.

3- "مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ إِمامٌ مِنَ اللّهِ، وَلَنْ یَتُوبَ اللّهُ عَلى أَحَدٍ أَنْكَرَ وِلایَتَهُ وَلَنْ یَغْفِرَ لَهُ" خداوند هرگز توبه کسی را که منکر ولایت او باشد قبول نمی کند و او را نخواهد آمرزید "حَتْماً عَلَى اللَّهِ أَنْ یَفْعَلَ ذالِكَ بِمَنْ خالَفَ أَمْرَهُ وَأَنْ یُعَذِّبَهُ عَذاباً نُكْراً أَبَدَا الْآبادِ وَ دَهْرَ الدُّهورِ" منکر ولایت امیرالمومنین علیه السلام و ولایت ایشان دو مورد خصوصیت دارد یک خصوصیتش این است که می شود جز هیزم های آتش جهنم و یکی هم کافر می شود. منکر ولایت کافر است و منکر ولایت و قود- وقود یعنی آتش گیره جهنم- است. در قرآن داریم: "إِنَّ الَّذینَ كَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ أُولئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ" پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم در ادامه می‌فرمایند:  "فَاحْذَرُوا أَنْ تُخالِفوهُ. فَتَصْلُوا ناراً وَقودُهَا النَّاسُ وَالْحِجارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكافِرینَ" یعنی اگر مخالفت با امیرالمومنین علیه السلام کنید، هم کافر می‌شوید؛ هم آتش‌گیره جهنم می‌شوید. "وَمَنْ شَكَّ فى واحِدٍ مِنَ الْأَئمَّةِ فَقَدْ شَكَّ فِى الْكُلِّ مِنْهُمْ، وَالشَاكُّ فینا فِى‏النّارِ" کسی که در یکی از ائمه شک کند، در همه آن‌ها شک کرده است؛ کسی که در ما شک کند، در آتش است. منظور از این شک، شکی است که در آن بماند و اعتنا نکند و منکر باشد.

4- "مَعاشِرَالنّاسِ، حَبانِىَ‏اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهذِهِ الْفَضیلَةِ مَنّاً مِنْهُ عَلَىَّ وَ إِحْساناً مِنْهُ إِلَىَّ وَلا إِلاهَ إِلاّهُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدینَ وَدَهْرَالدّاهِرینَ وَ عَلى‏ كُلِّ حالٍ" پیغمبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلم، تبلیغ امیرالمؤمنین علیه السلام و امامت‌شان را از هدیه‌های اختصاصی الهی به خودشان می‌دانند؛ در ضمن می‌فرمایند خدای متعال به‌خاطر این مأموریت هم به من منت گذاشته هم به من احسان کرده است. آن‌گاه در برابر این نیكی و احسان می‌فرمایند: "لا إِلاهَ إِلاّ هُوَ، أَلا لَهُ الْحَمْدُ مِنِّى أَبَدَ الْآبِدینَ وَ دَهْرَ الدّاهِرینَ وَ عَلى‏  كُلِّ حالٍ"

5- "َإِنَّهُ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدى مِنْ ذَكَرٍ و أُنْثى ما أَنْزَلَ اللَّهُ الرِّزْقَ وَبَقِىَ الْخَلْقُ" پیغمبر صلی الله و علیه و آله و سلم اشرف مخلوقات است، از نظر خَلق و خُلق؛ از نظر ناسوت و جبروت و لاهوت. جانشین‌شان نیز باید در تمام این نکته‌ها، افضل خلق و افضل ناس باشد. این‌جاست كه می‌فرمایند مادامی که آفرینش، آفرینش است و روزی از آسمان می‌رسد، علی افضل است و برترین است. بعد می فرمایند: منکران امامت مورد لعن و طرد هستند: "مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ، مَغْضُوبٌ مَغْضُوبٌ مَنْ رَدَّ عَلَىَّ قَوْلى هذا وَلَمْ یُوافِقْهُ."


منبع : خطابه ی غدیر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.