تبیان، دستیار زندگی
قیام امام حسین (ع) به عنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه و اسلام محسوب می شود. زیرا این حرکت باعث حفظ اسلام واقعی از انحرافات ایجاد شده در زمان بعد از رسول خدا (ص) می باشد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

چرا امام حسین(ع) در آغاز حركت، از مدینه به مكّه رفتند؟

قیام امام حسین (ع) به عنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه و اسلام محسوب می شود. زیرا این حرکت باعث حفظ اسلام واقعی از انحرافات ایجاد شده در زمان بعد از رسول خدا (ص) می باشد.

بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان
عاشورا

با فرا رسیدن ایام عزای حسینی (ع) و همچنین برنامه سخت دشمنان اهل بیت (ع) برای شبهه افکنی و کم اثر جلوه دادن قیام عاشورا ، برآن شدیم تا به تعدادی از سؤالات و شبهات مختلف در سلسله پرسش هایی عاشورایی پاسخ دهیم .

یکی از مواردی که در تاریخ شیعه بسیار اهمیت دارد، بحث حرکت امام حسین (ع) از مدینه به سمت مکه و سپس حرکت از مکه به سمت کوفه است. قیام امام حسین (ع) به عنوان نقطه عطفی در تاریخ شیعه و اسلام محسوب می شود. زیرا این حرکت باعث حفظ اسلام واقعی از انحرافات ایجاد شده در زمان بعد از رسول خدا (ص) می باشد.

ماجرای بیعت یزد از امام حسین

در نیمه دوم ماه رجب سال 60 هجری، یزید در نامه خود به ولید بن عتبه (فرماندار مدینه) خواسته بود كه حتماً از چند نفر مخالف خود  كه یكی از آنها امام حسین(ع) بود، بیعت گرفته شود و بدون بیعت رها نشوند.(1) «اما بعد فخذ حسیناً و عبداللَّه بن عمر و عبداللَّه بن الزبیر بالبیعة اخذاً شدیداً لیست فیه رخصة حتی یبایعوا و السلام».

ولید بن عتبه (فرماندار مدینه) وقتی دستور یافت تا از امام حسین (علیه السلام) برای یزید بیعت بگیرد. حضرت فرمود... یزید فردی است شرابخوار و فاسق که به ناحق خون می ریزد و اشاعه دهنده فساد است و دستش به خون افراد بی گناه آلوده گردیده و شخصیتی همچون من با چنین مرد فاسدی بیعت نمی کند.

ولید گرچه با خوی مسالمت‏ جویانه خود حاضر به آغشته كردن دست خود به خون امام حسین(ع) نبود؛ (2) اما در مدینه افراد باند اموی  به ویژه مروان بن حكم كه ولید در موارد سخت و از جمله این مورد با او مشورت می‏ كرد ،- او را به شدّت تحت فشار قرار می‏ دادند تا خون امام(ع) را بریزد؛ چنان‏كه در همان آغاز وصول نامه، وقتی ولید با مروان مشورت كرد، مروان گفت: نظر من آن است كه در همین لحظه به دنبال این چند نفر فرستاده و آنان را ملزم به بیعت و اطاعت از یزید كنی و اگر مخالفت كردند، قبل از آنكه از مرگ معاویه مطلع شوند، سرهای آنها را از تن جدا كنی؛ زیرا اگر آنان از مرگ معاویه با خبر شوند، هر كدام به طرفی رفته و اظهار مخالفت كرده و مردم را به سوی خود دعوت می‏ كنند.(2)

وقتی مروان بن حکم بیعت با یزید را از حضرت درخواست کرد امام حسین(علیه السلام) فرمود: ای دشمن خدا! دور شو، من از رسول خدا شنیدم که فرمود: «خلافت بر فرزندان ابوسفیان حرام است. اگر معاویه را بر فراز منبر من دیدید او را بکشید.» و امت او چنین دیدند و عمل نکردند و اینک خداوند آنان را به یزید فاسق گرفتار کرده است .

امام حسین(علیه السلام) در شب 28 رجب سال 60 هجری همراه با بیشتر خاندان خویش و بعضی یاران، پس از وداع با جدش پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) از مدینه به طرف مکه حرکت کرد.

بنابراین، امام حسین(ع) با توجه به نامناسب بودن شرایط مدینه برای اظهار مخالفت علنی و قیام و نیز در خطر بودن جان خود در این شهر بدون امكان حركتی مؤثر، تصمیم به ترك آن گرفت و از آیه‏ای كه در هنگام خروج از مدینه قرائت كرد، این نكته - كه ترك این شهر به علّت عدم احساس امنیت بوده است - آشكار می‏ شود.

«فخرج منها خائفاً یترقب قال رب نجنی من القوم الظالمین» قصص (28)، آیه 21.؛ «موسی‏ از شهر خارج شد، در حالی كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏ای عرض كرد: پروردگارا! مرا از این قوم ظالم نجات بده».

دلایل انتخاب سفرامام به مکه :

هنوز مردم شهرهای مختلف از مرگ معاویه مطلع نشده بودند و تلاش‏های جدی مخالفان برای اظهار مخالفت با یزید آغاز نشده بود.

هنوز امام حسین(ع) دعوتی از شهرهای دیگر و از جمله كوفه نداشت.

امام(ع) باید مكانی را برای هجرت خود انتخاب می‏ كرد كه بتواند آزادانه و در كمال امنیّت در آنجا دیدگاه‏های خود را ابراز كند. طبق آیه صریح قرآن «و من‏دخله‏كان‏آمناً» آل عمران (3)، آیه 97.  مکه حرم امن الهی بود.

با توجه به سرازیر شدن مسلمانان از سرتاسر مملكت اسلامی برای انجام اعمال عمره و همچنین  نزدیک شدن ایام حج تمتع و حضور مردم برای انجام مناسک حج ، امام حسین(ع) به خوبی می‏ توانست با گروه‏های مختلف دیدار كرده و علّت مخالفت خود با دستگاه اموی و یزید را برای آنها تبیین كند و نیز گوشه‏ هایی از معارف اسلامی را برای آنها بیان نماید. در ضمن با گروه ‏های مختلف شهرهای اسلامی از جمله كوفه و بصره در ارتباط باشد.

و در آخر امام حسین(علیه السلام) هدف خروج از مدینه را در وصیتنامه اش چنین بیان می کند:

... و جز این نیست که برای اصلاح در میان امت جدم خارج شدم. می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کرده و به راه و روش جدم (رسول خدا) و پدرم علی (علیه السلام) رفتار نمایم .

کسی که به سوی خدا دعوت کند عمل نیک انجام دهد و بگوید از مسلمانان هستم، از خدا و رسولش جدا نمی شود ... اگر در نوشتن نامه ات خیر مرا آرزو کرده ای، خدا پاداش تو را بدهد.

امام(ع) شب جمعه سوم شعبان سال 60 ق وارد مكّه شد و تا هشتم ذی‏حجه همان سال، در این شهر به فعالیت مشغول بود.(4)

پی نوشت:

1) وقعة الطف، ص 75:

2) ابن اعتم، الفتوح، ج 5، ص 12؛ وقعة الطف، ص 81.

3)وقعة الطف، ص 77.

4) همان، ص 88: «فاقبل اهلها یختلفون الیه و یأتونه و من كان بها من المعتمرین و اهل الآفاق».


منبع :فرهنگ نیوز

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.