مردی برای تمام فصول
نگاهی کوتاه به سبک زندگی مقام معظم رهبر (مدظله)
زندگی شخصیت های بزرگ همیشه جذاب و خواندنی است؛ مخصوصاً اگر آن شخصیت رهبری نه فقط یک کشور که تمام مسلمانان را به عهده داشته باشد.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
رفتن به سراغ خاطرات رهبر انقلاب اسلامی هیچ بهانه و مناسبتی نمی خواهد گرچه بعضی از این خاطرات کمی دور از ذهن به نظر می آید اما واقعیت هایی است که نه تنها از زبان خودشان، بلکه از زبان اطرافیان ایشان می شنویم.
رهبر از زبان رهبر
ورزش با بچه های خودم
من در ایام کودکی و نوجوانی در کوچه با بچه ها والیبال بازی می کردم، خیلی هم والیبال را دوست داشتم.
الان هم اگر بخواهیم ورزش گروهی بکنیم - البته با بچه های خودم- به والیبال رو می آوریم، که ورزش خیلی خوبی است.
چاره ای نداشتیم
آن وقت ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود. لذا زندگی مان خیلی به سختی می گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما کفش خریده بود که تنگ بود.پدرم دیگر قادر نبود که این ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد آمدند. گفتند که خوب این کفش ها را می شکافیم اندازه می کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه خوشحال شدیم که کفش هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند. بعد زشت شد چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود، چقدر عضه خوردیم و خلاصه چاره ای نداشتیم.
شما هم یک گل زنده را به منزل می برید و باید از آن به طور مرتب مراقبت کنید تا پژمرده نشود. عروس خانم ها باید از دامادها مراقبت و پذیرایی کنند. آقا دامادها نیز باید مراقب عروس خانم ها باشند و به آنها محبت نمایند.» (حجت الاسلام والمسلمین سید علی حسینی)
نان جو گندم می خوردیم
ما نان گندم نمی توانستیم بخوریم، نان جو گندم می خوردیم چون نان گندم گران تر بود. البته یک دانه نان گندم می خریدیم برای پدرم فقط ما نان جو گندم می خوردیم. گاهی هم نان جو- و ضعمان خیلی خوب نبود و شب هایی اتفاق می افتاد: در منزل ما که شام نبود مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می شد برای ما شام تهیه می کرد. آن شام هم که تهیه می شد و با زحمت تهیه می شد نان و کشمشی بود.
رهبر از زبان دیگران
شام مهمان ما باشید
آن شب در منزل رهبر بود، بحث قدری طول کشید و نزدیک مغرب شد. پش از نماز رهبر پرسید: آقا رحیم! شام را مهمان ما باشید.»
پاسخ داد: «اسباب زحمت می شود.»
رهبری فرمودند: نه بمانید؛ هر چه هست با هم می خوریم.»
سفره را گشودند و شام را آوردند دید شام چیزی جز املت ساده نیست!(سردار سرلشکر سید رحیم صفوی)
به دین بدبین نشوند
ماه مبارک رمضان بود گفت: «کیلومتر را تنظیم کنید تا از حد ترخص خارج شویم»
با تعجب گفتند؛ «خارج شویم؟ آقا مگر روزه...»
گفت: «حالا برویم.»
دختر کوچکش را هم آورده بود و یک بقچه کوچک از حد ترخص که خارج شدند.
گفت: «یک جایی همین کناره‌ها نگه دارید.»
کنار جاده ایستادند. چند قدم آن طرف تر همراه دختر کوچکشان بقچه شان را باز کردند و سفره ای پهن کردند. همچنان با تعجب نگاهشان می کردند. همراه دخترش شروع به افطار روزه شان کردند.
دیگر تحمل نیاوردند و دلیل این رفتار را پرسیدند.
گفت: «ایشان سال اولشان است که روزه می گیرند (9 ساله اند) و سحری نخورده و گرسنه هم بودند و ما هم برای اینکه اولاً نسبت به دین بدبین نشوند و ثانیاً با افطار گناه‌آلود روزه در منزل او را دور کرده باشیم او را از شهر خارج کردیم که تکلیف از او ساقط شود و گناهی هم مرتکب نشده باشد.» (یکی از محافظان)
ریخت و پاش نداشته باشید!
می تواند از همه ی امکانات مادی بهره‌مند شوند اما سطح زندگی خصوصی اش از سطح زندگی یک شهروند معمولی پایین تر است به مسئولان هم مدام سفارش می کند: «مواظب زندگی خود باشید اصراف نکنید.»
در مناسبت های خاصی که برنامه خواندن صیغه ی عقد دارند، قبل از اجرای عقد حدود یک ربع، عروس و داماد و خانواده های آنها را به رعایت صرفه جویی دعوت می کند و می گوید:
«خرج‌های گزاف نداشته باشید؛ تشریفات و ریخت و پاش نداشته باشید.» (حجت الاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی)
فقط 14 سکه!
صحبت از مهریه به میان آمد گفتند: «اولاً در مورد مهریه، هر چه مورد نظر دختر شما باشد، همان را مهریه قرار دهید ولی من چون برای مردم خطبه عقد می خوانم و این سنت من بوده که دختر خانمی که مهریه اش بیش از 14 سکه باشد صیغه ی عقدش را نمی خوانم تا حالا هم این کار را نکرده ام؛ اگر بخواهید می توانید بیش از 14 سکه هم قرار بدهید ولی من صیغه عقد را نمی توانم بخوانم؛ بروید نزد آقای دیگری صیغه ی عقد را بخواند و از نظر من اشکالی ندارد» (دکتر غلامعلی حداد عادل)
در مناسبت های خاصی که برنامه خواندن صیغه ی عقد دارند، قبل از اجرای عقد حدود یک ربع، عروس و داماد و خانواده های آنها را به رعایت صرفه جویی دعوت می کند و می گوید:
«خرج‌های گزاف نداشته باشید؛ تشریفات و ریخت و پاش نداشته باشید
مراقب هم باشید!
اجرای صیغه ی عقد که تمام شد رو به عروس و دامادها گفت: اگر شما یک جسم بی جانی را به منزل ببرید و بخواهید آن را به عنوان یک کالا نگه داری کنید، چندان به رسیدگی نیاز ندارد، شاید لازم باشد هر چند ماه یک بار گردگیری شود. اما اگر یک گلدان زنده را به منزل ببرید باید هر روز به آن رسیدگی نمایید و از آن مراقبت کنید در آب، نور و هوای آن دقت لازم را به کار برید.»
در ادامه فرمود: «شما هم یک گل زنده را به منزل می برید و باید از آن به طور مرتب مراقبت کنید تا پژمرده نشود. عروس خانم ها باید از دامادها مراقبت و پذیرایی کنند. آقا دامادها نیز باید مراقب عروس خانم ها باشند و به آنها محبت نمایند.» (حجت الاسلام والمسلمین سید علی حسینی)منبع:
ماهنامه خانواده شاد/ نوشته سید عبدی هاشمی
