تبیان، دستیار زندگی
رسول خدا صلی الله علیه وآله در بخش اول خطبه ی غدیرمی فرمایند: « أَحْمَدُهُ كَثیراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ»: «او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نبوت پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله در خطبه غدیر

رسول خدا صلی الله علیه وآله در بخش اول خطبه‌ ی غدیر می فرمایند:

« أَحْمَدُهُ كَثیراً وَأَشْكُرُهُ دائماً عَلَی السَّرّاءِ والضَّرّاءِ وَالشِّدَّةِ وَالرَّخاءِ وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ»: «او را ستایش فراوان و سپاس جاودانه می گویم در شادی ورنج و آسایش و سختی و به او و فرشتگان و نبشته ها و فرستاده هایش ایمان داریم »

بخش اعتقادات شیعه تبیان
غدیر

در سیستم های حکومت بشری‌، اساساً حُکم پادشاه غیر از حُکم رعیت و سایر مردم محسوب می‌شده‌ و از قانون رعیت جدا بوده است.

پیامبران، اسوه ی کمال و تمام عبودیت خداوند هستند؛ زیرا در تمام احکام با مردم شریک اند و در عین حال تکالیف سخت تری نیز دارند.

یکی از آن مواردی که با مردم شریک اند، ایمان و اقرار به محتوای دین است؛ لذا پیامبرصلی الله علیه وآله  در ادامه ی حمدشان می فرمایند:

« وَأُومِنُ بِهِ و بِمَلائكَتِهِ وكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ. »

«أَسْمَعُ لاِمْرِهِ وَاُطیعُ وَأُبادِرُ إِلی‏ كُلِّ مایَرْضاهُ » :«فرمان او را گردن می گذارم و اطاعت می کنم وبه سوی هرآن چه مایه ی خوشنودی اوست ، می شتابم .»

آن حضرت می فرمایند که امرخدا را می شنوم و اطاعت می کنم و برای به دست آوردن رضایت خدا مبادرت و دقت می کنم؛ یعنی نه تنها در تکلیف بندگی خدا با مردم شریک ام، بلکه باید سعی کنم این بندگی را به مراتب بهتر به جا آورم و در انجام آن سبقت بگیرم.

«وَأَسْتَسْلِمُ لِماقَضاهُ، رَغْبَةً فی طاعَتِهِ وَ خَوْفاً مِنْ عُقُوبَتِه »: «و به حکم و فرمان او تسلیم ، چرا که به فرمان بری او شایق  واز کیفر او ترسانم .»

خدا ترسی پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مردم می فرمایند: باید بین خوف و رجا باشید و خوف و رجا در قلبتان با هم همسان و مساوی باشد، خودشان هم این گونه اند. با این که مقام عصمت کبری دارند ، ولی مانند سایر مردم، هم از خدا خوف دارند و هم به رحمت خدا امیدوارند.

این موارد از نکته های‌ مهم توحیدی و اخلاقی است.

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله در ابتدای بخش دوم خطابه ی غدیرمی فرمایند:

«وَأُقِرُّلَهُ عَلی‏ نَفْسی بِالْعُبُودِیَّةِ »: «و اکنون به بندگی خویش و پروردگاری او گواهی می دهم .»

یعنی همان گونه که در قلبم است به زبان نیز می آورم و تصدیق می کنم.

« وَ أَشْهَدُ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَأُؤَدّی ما أَوْحی بِهِ إِلَیَّ حَذَراً مِنْ أَنْ لا أَفْعَلَ فَتَحِلَّ بی مِنْهُ قارِعَةٌ لایَدْفَعُها عَنّی أَحَدٌ»:«و وظیفه ی خود را در آن چه وحی شده انجام می دهم؛  مباد از سوی او عذابی فرود آید که کسی را یارای دور ساختن آن از من نباشد .»

آن حضرت می فرمایند :آن چه را که خدا بر گردن من گذاشته ادا می کنم، برای این که می ترسم اگر انجام ندهم، عذاب ریشه کن کننده ای بر من وارد شود که هیچ کس نتواند آن عذاب را از من بردارد. عبودیت و خدا ترسی پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله به حدّی است که در انجام مأموریتی که خدا بر عهده‌ی ایشان گذاشته است، در مقابل 120هزار نفر اقرار می فرمایند: اگر فرمان و مأموریت خدا را انجام ندهم، می ترسم عذابی بر من نازل شود که هیچ کس نتواند از من دفاع کند.(یعنی در این جا شفاعت پذیرفته نیست که نکته ی مهمی است. )

خداوند درقرآن کریم می فرماید:

﴿ إنَّما یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ ﴾

﴿همانا بندگانی که عالم اند، از خدا می ترسند. ﴾

پیامبران و اولیای خدا  در رأس خدا ترسان اند؛ ترس از عظمت خدا و ترس از کوچکی عبودیت خودشان! و این ترس باعث بندگی شان می شود، ضمن این که به خدا امید دارند.

کرامت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

رسول خدا صلی الله علیه وآله درفرازدیگری از خطابه‌ی غدیر می فرمایند:

« لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَكَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَإِدغالِ اللّائمینَ وَ حِیَلِ الْمُسْتَهْزِئینَ بِالْإِسْلامِ،»:

« زیرا کمی پرهیزکاران و فزونی منافقان و دسیسه ی ملامت گران و مکر مسخره کنندگان اسلام را می دانم .»

پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله می فرمایند: به خاطر کمی متّقین و زیادی منافقین و کسانی که استهزاء و مسخره می کنند، می خواستم از مأموریتم استعفا بدهم، ولی جبرئیل سه بار آمد و گفت: اگر مأموریت خدا را انجام ندهی، تمام رسالتت بر باد می رود و انگار هیچ کاری انجام نداده ای و من مجبور شدم که انجام دهم.

آن حضرت هم چنین می فرمایند: این منافقین و کسانی که مرا مسخره می کنند، به من گفته اند که چه قدر سخن شنو و زودباوری.

همانان که خداوند در وصفشان در کتاب خود فرموده: «به زبان می گویند آن چه را که در دل هایشان نیست»؛اما نمی دانند که اگر من سخن شنو هستم به نفعشان است.

«وَلكِنِّی وَاللَّهِ فی أُمورِهمْ قَدْ تَكَرَّمْتُ »: «لیکن به خدا سوگند در کرامت نموده، لب فرو بستم . »

همه‌ی آن‌ها را می شناسم؛ اما به خاطر کرامتی که دارم و حفظ آبروی افراد، اسمشان را نمی آورم.

این مسئله نشان می دهد که پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله در مقام عبودیت و پیامبری چه قدر در برابر مردم صبر و گذشت دارند.

معرفی ولی

رسول اکرم صلی الله علیه و آله در بخش سوم خطابه می فرمایند:

«مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّهُ آخِرُ مَقامٍ أَقُومُهُ فی هذا الْمَشْهَدِ، فَاسْمَعوا وَ أَطیعوا وَانْقادوا لاِ مْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ، فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ هُوَ مَوْلاكُمْ وَإِلاهُكُمْ، ثُمَّ مِنْ دونِهِ رَسولُهُ وَنَبِیُّهُ الْمُخاطِبُ لَكُمْ، ثُمَّ مِنْ بَعْدی عَلیّ وَلِیُّكُمْ وَ إِمامُكُمْ بِأَمْرِاللَّهِ رَبِّكُمْ » ایشان امیرالمؤمنین علی علیه السلام را به عنوان ولی و مولا معرفی می فرمایند.

پیامبر اکرم  صلی الله علیه وآله  ابتدا از مولویّت خدا اسم می برند و می فرمایند: بعد از خدا، مولای شما رسول اوست که الان با شما صحبت می‌کند؛ درحقیقت ایشان تأکید می فرمایندکه من از خدا مولویّت گرفته ام . سپس می‌فرمایند: بعد از من علی علیه السلام به فرمان خدا، ولی وامام شماست .

مولویّت به معنای سرپرستی و جانشینی است که مسلّط بر اموال و انفس مردم است.

یکی از نکات برجسته ای که پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله در تمام خطابه رعایت فرموده اند این است که مرتب می فرمایند: من از طرف خدا حرف می زنم و مأمور هستم تا علی علیه السلام را از طرف خدا معرفی می کنم.

یکی از مباحث تکنولوژی تبلیغ این است که اگر محتوای تبلیغ انسان ـ چه کالای مادی، چه تئوری علمی و چه مطلب دینی ـ وصل به یک بِرند یا شرکت بزرگ باشد، اعتبارش بیشتر است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از همان ابتدا خودشان را متصل به خدا و عالم الوهیت معرفی می فرمایند.

از شاخصه های بزرگ پیامبران و ائمه علیهم السلام این است که هیچ حرفی را به خودشان نسبت نمی دهند و یک  دیگر را از طرف خداوند متعال معرفی می فرمایند. در واقعه ی عظیم غدیر هم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله‌ جمع کردن مردم و معرفی امیرالمؤمنین علی علیه السلام را‌ ‌از جانب خدا دانسته اند.

از ابتدا تا آخِر خطابه مرتب می‌فرمایند که من مأمور خدایم.

رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله درفراز دیگری می فرمایند:

« وَ أَنَا ـ وَاللَّهِ ـ خاتَمُ الْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ والْحُجَّةُ عَلی جَمیعِ الْمخْلوقینَ مِنْ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضینَ.»

:«و همانا من فرجام آنان و برهان بر آفریدگان آسمانیان و زمینیانم  »

لذا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خاتم اند وبعد از ایشان پیامبرو ‌شریعتی نخواهد بود. ضمن این که ایشان ‌حجت اند بر‌تمام اهل‌آسمانیان و زمینیان.

بنابر‌آیات کریمه ی قرآن، به جز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بقیه ی پیامبران علیهم السلام نسبت به نبوّت و رسالت خویش چنین ادّعایی نداشته اند که:

ما بر جمیع مخلوقین از اهل آسمان ها و زمین حجّت ایم.

دغدغه‌ی انجام مأموریت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در انتهای بخش سوم خطابه می فرمایند:

«أَلاوَقَدْ أَدَّیْتُ، أَلاوَقَدْ بَلَّغْتُ، أَلاوَقَدْ أَسْمَعْتُ ،أَلاوَقَدْ أَوْضَحْتُ » :« هشدار که من وظیفه‌ی خود را ادا کردم. هان! من وظیفه ام را ابلاغ کردم و به گوش شما رساندم.هشدار که روشن نمودم. »

چهار مرتبه با کلمه ی هشداری «ألا» می فرمایند: آگاه باشید که من ادا کردم، من رساندم، من شنوانیدم، من توضیح دادم.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: چون من بنده هستم؛ باید مأموریت خودم را انجام بدهم و تمام تلاش من بر انجام مأموریت است و آگاه باشید که من مأموریت خویش را انجام دادم.

پیامبر صلی الله علیه وآله در انتهای بخش چهارم خطابه می فرمایند:

«اَللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُكَ أَنِّی قَدْ بَلَّغْتُ.» :«خداوند! تو را گواه می گیرم که پیام تو را به مردمان رساندم. »

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دغدغه ی انجام مأموریت خویش را دارند. این مسئله بسیار مهم است، چرا که خدای متعال به ایشان امر فرموده است.

این دغدغه ی انجام مأموریت باید به ما هم منتقل شود. پیامبر ما آن قدر دغدغه دارند که مرتب می فرمایند: «خدایا! شاهد باش که من تبلیغ کردم.»

از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: چرا وقتی می خواهید برای نماز وضو بگیرید، بدنتان می لرزد و رنگتان زرد می شود؟ فرمودند: آیا می دانید می خواهم در مقابل چه کسی بایستم؟ (دغدغه ی بودن در مقابل خدا)

رسول خدا صلی الله علیه و آله در انتهای بخش پنجم خطابه می فرمایند:

«وَ ما عَلَی الرَّسُولِ إِلاَّالْبَلاغُ الْمُبینُ.» : « و بر فرستاده وظیفه ای جز بیان روشن نیست ».

آن حضرت می فرمایند که وظیفه ی من بلاغِ مبین است.

توجه کنید! پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای این که بلاغ مبین را انجام دهند، تمام نیروی شان را صرف می کنند و این قدر حرص و دغدغه دارند.

مبین یعنی روشن و روشن کننده. وظیفه ی پیامبر صلی الله علیه و آله فقط بلاغِ مبین است؛ اما نتیجه با خدا است.

پیغمبر صلی الله علیه و آله درفراز دیگری از خطابه  می فرمایند:

«مَعاشِرَالنّاسِ، إِنَّ اللَّهَ قَدْ أَمَرَنی وَنَهانی، وَقَدْ أَمَرْتُ عَلِیّاً وَنَهَیْتُهُ بِأَمْرِهِ. فَعِلْمُ الْأَمْرِ وَالنَّهُی لَدَیْهِ، » :«هان مردمان! همانا خداوند مرا فرمان داده و بازداشته و من نیز به دستور او به علی امر و نهی کرده ام، پس دانش امر و نهی در نزد علی است. »

آن حضرت می فرمایندکه خداوند مرا امر و نهی کرده و من هم به امر خدا، به علی علیه السلام امر و نهی کرده ام. هر چه به علی علیه السلام گفته ام به امر خدا بوده و از خود چیزی نگفته ام. ایشان تمام امر و نهی ها، حلال  و حرام ها و علم و دانش ها را منسوب به خدا می دانند.

صراط مستقیم

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ابتدای بخش هفتم خطابه می فرمایند:

مَعاشِرَالنّاسِ، أَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقیمُ الَّذی أَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِیّ مِنْ بَعْدی. ثُمَّ وُلْدی مِنْ صُلْبِهِ أَئِمَّةُ الْهُدی » :«هان مردمان! خداوند را صراط مستقیم منم که فرمان به پیروی آن داده و سپس علی است و آن گاه فرزندانم از نسل او ، پیشوایان هدایت اند .»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده اند به مردم بگویند: باید خدا ترس باشید، نباید مُشرک باشید و باید تقوا داشته باشید.

برای رعایت تقوا و بندگی خدا یک راه و یک الگو دارید. راه و الگو، ابتدا من ام. اگر من آمده ام که شما را به صراط مستقیم (عبودیت) دعوت کنم، صراط مستقیم من ام و سپس علی و فرزندانم از نسل او.

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ادامه ی بخش هفتم خطابه، چند صفت از صفات خودشان را بیان می فرمایند:

«مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّی أَنَا  النَّذیرُ و عَلِیّ الْبَشیرُ. مَعاشِرَالنّاسِ‌، أَلا وَ إِنِّی مُنْذِرٌ وَ عَلِی هادٍ مَعاشِرَ النّاس  أَلا  وَ إِنّی نَبیّ وَ عَلِی وَصِیّی. »:

«هان مردمان! همانا من انذارگرم و علی بشارت دهنده ! هان که من بیم دهنده ام و علی رهنماست. هان که من پیامبرم و علی وصی من است.»

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ابتدای بخش نهم خطابه می فرمایند:

« مَعاشِرَالنّاسِ، إِنّی قَدْبَیَّنْتُ لَكُمْ وَأَفْهَمْتُكُمْ»: «هان مردمان ! من پیام خدا را برایتان آشکار کرده، تفهیم نموده ام .»

یکی از اختلافات اساسی بین ما و اهل تسنن این است که مکتب اهل سنت معتقدند: هر چه لازم بوده را پیامبر به مردم فرموده و رفته اند، اما شیعه معتقدند: هر چه لازم بوده را به مردم نفرموده اند. ایشان مقداری را به مردم فرموده‌اند و مقداری را که هنوز مردم زمان، فهمش را  نداشته اند به امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده اند.

بله پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله همه ی دین را فرموده اند، امّا به چه کسی؟ مثلاً  آیا اجرا و قانون حکومت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و تمام چیزهایی که ایشان باید بدانند را ‌به مردم فرموده اند؟ خیر، بلکه به امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرموده اند‌.

این مسئله‌ همین گونه ادامه پیدا کرده و به وسیله ی هر امام به امام بعدی سپرده  شده است.

در ادامه ی بخش نهم خطابه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دوباره به عبودیت خودشان اشاره می فرمایند:

«أَلاوَإِنَّی قَدْ بایَعْتُ اللَّهَ وَ عَلِیّ قَدْ بایَعَنی وَأَنَا آخِذُكُمْ بِالْبَیْعَةِ لَهُ عَنِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ »:«هشدار ! من با خداوند بیعت کرده ام  و علی با من پیمان بسته است و اکنون از سوی خدای عزوجل بر امامت او از شمایان پیمان می گیرم. »

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آخرین نکته‌ی راجع به نبوت را در بخش یازدهم خطابه‌ این‌گونه می فرمایند:

«مَعاشِرَالنّاسِ، مَنْ یُطِعِ‏اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِیّاً وَ الْأَئِمَةَ الَّذینَ ذَكرْتُهُمْ فَقَدْ فازَفَوْزاً عَظیماً.»: «هان مردمان‌! فرمان بردار از خدا و فرستاده‌ی او و از علی و امامان که نام بردم ،  به رستگاری بزرگ دست یافته است . »

آن حضرت می‌فرمایند که اطاعت از خدا و رسول او صلی الله علیه و آله و از علی علیه السلام و امامان علیهم السلام که نام بردم، همه در راستای‌ اطاعت پروردگار است، یعنی من و علی و فرزندان او علیهم السلام غیر از حرف خدا حرف دیگری نداریم.


منبع : سایت خطابه ی غدیر

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.